جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای تعامل

مریم طاوسی، نادر نقشینه، دکتر محمد زره‌ساز، دکتر سیامک محبوب،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف. زیبایی در حوزه هنر بسیار کاربرد دارد، اما وقتی وارد حوزه تعامل انسان و کامپیوتر می‌شود نام «زیبایی‌شناسی محاسباتی» به خود می‌گیرد. شناخت ابعاد زیبایی شناسی می‌تواند به طراحان وب کمک کند رابط کاربری بهتری برای کاربران طراحی کنند. پژوهش حاضر قصد دارد مولفه‌های زیبایی‌شناسی تصاویر دیجیتالی در محیط وب را شناسایی، رتبه‌بندی و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد نماید.
روش تحقیق: پژوهش حاضر با روش فراترکیب انجام شده است. اسناد بازیابی شده از 6 پایگاه گنج ایرانداک، جهاد دانشگاهی، پایگاه استنادی جهان اسلام، گوگل اسکولار، امرالد و وب‌آف‌ساینس، با جستجوی هدفمند کلیدواژه‌ای و رویکرد نظام‌مند مشتمل بر 1278 سند، بازیابی و تحلیل شدند. تعداد 54 سند با رویکرد PRISMA انتخاب و وارد مطالعه شدند. ضریب اهمیت کدهای شناسایی شده با روش تحلیل محتوای کیفی شانون محاسبه شد. از نرم‌افزار EndNote برای مطالعه دقیق اسناد استفاده شد.
یافته‌ها: ابتدا چارچوب مفهومی پایه بر اساس نظریات زیباشناختی کانت و برلین و لایبنیتس و آدورنو و بیرکهوف و هوسرل به انضمام 15 سند به زبان انگلیسی، حاوی 2 مقوله و 4 مفهوم و 22 کد زیباشناسی، ترسیم شد. سپس با انجام فراترکیب، چارچوب مذکور به 2 مقوله و 4 مفهوم و 32 کد ارتقا یافت. بر اساس فرمول شانون، دو کد «تقارن» و «عدم پیچیدگی» در مقوله زیباشناسی عینی و دو کد «ترکیب رنگ جذاب» و «پیچیدگی متوسط» در مقوله زیباشناسی ذهنی دارای بیشترین ضریب اهمیت شناسایی شدند.
نتیجه‌گیری: توجه به کدهای زیبایی‌شناسی ذهنی در کنار زیباشناسی عینی به صورت توامان اهمیت دارد. تحقیق حاضر بر همکاری علمی دو گروه متخصصان علوم کامپیوتر و علوم انسانی در راستای ادراک دقیق زیباشناسی و تعامل بهتر میان انسان و رایانه تاکید دارد. چارچوب مفهومی پیشنهادی، نخستین در سطح ملی(ایران) و بین‌المللی است.

افشین متقی دستنائی، علی کرمی، میلاد پیری فتح‌آباد،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: در طول 25 سال گذشته هوش مصنوعی دستاوردهایی در برخی زمینه‌ها داشته که بر آموزش نیز تأثیر گذارده که البته انتقاداتی نیز علیه خوش‌بینی بیش از حد نسبت به تحقیقات هوش مصنوعی معاصر مطرح شده است. تحقیقات کمی در مورد انتظارات از نقش هوش مصنوعی در آموزش و تأثیر بالقوه آن بر آموزش انجام شده است. هدف این مطالعه تحلیل و بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش است.
روش پژوهش: این مطالعه با استفاده از روش تحلیل سوآت انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 20 مقاله با موضوع کاربرد هوش مصنوعی در آموزش است که با استفاده از چارچوب مرور نظام‌مند سندلوسکی و باروسو جمع‌آوری شده است.
یافته‌های پژوهش: یافته‌های تحلیل سوات کاربرد هوش مصنوعی در آموزش نشان می‌دهد نقاط قوت شامل استفاده مؤثر از سیستم‌های استم مبتنی بر کامپیوتر، عوامل قابل آموزش برای یادگیری زبان طبیعی، اکوسیستم‌های ابزار یادگیری، و ارزشیابی مدل‌های یادگیری است. از سوی دیگر، نقاط ضعف شامل سیستم‌های آموزشی گنگ، سوگیری داده‌ها و الگوریتم‌ها، و تداخل سفارشی‌سازی هوش مصنوعی با استانداردسازی می‌شود. فرصت‌ها شامل تغییر نقش معلم به راهنما، آزادسازی معلمان از کارهای روزمره، ارائه کمک به دانش‌آموزان در هر زمان و مکان، و امکان یادگیری شخصی‌سازی‌شده است. اما تهدیدات شامل تغییر نقش معلم به حافظ سیستم، ترس از بیکاری، عدم آمادگی برای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش، و اختلال در ایجاد مهارت‌های یادگیری مستقل در دانش‌آموزان به همراه پذیرش بی‌چون‌وچرای آن به دلیل هیاهو پیرامون هوش مصنوعی است.
نتایج: از جنبه‌های مختلف به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی حالتی تبلیغاتی دارد، اما مانند سایر حوزه‌های تبلیغاتی، پتانسیل رشد با کاربردهای مشخص در فعالیت‌های آموزشی و یادگیری را دارد. آگاهی از هوش مصنوعی و مطالعه در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش، خطر جایگزینی آموزش مصنوعی به جای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را کم رنگ‌تر خواهد کرد. 

فاطمه فهیم نیا، ،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه رابط کاربر این پایگاه‌ها از دیدگاه کاربران دانشگاه تهران و ارتباط آن با رضایت کاربران است.

روش: در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده‌ شده است. جامعه مورد پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران است که از میان آن‌ها با بهره‌گیری از نمونه‌گیری هدفمند طبقه‌ای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده شیمی و زیست‌شناسی از پردیس علوم به‌عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس مؤلفه‌های ده‌گانه نیلسن و پرسشنامه رضایت کاربر QUIS تنظیم شده است جمع آوری شد. رابط کاربر هر پایگاه در 5 شاخص شامل خصیصه‌های کلی، خصیصه‌های جستجو،خصیصه‌های بازیابی، خصیصه‌های نمایش و خصیصه‌های کاربرپسندی مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که پایگاه Elsevier با میانگین 88/3 از امتیاز بیشتری نسبت به پایگاه‌های دیگر برخوردار است. ازنظر کاربران مورد مطالعه، کیفیت رابط کاربر این پایگاه نسبت به پایگاه‌های دیگر در وضعیت بهتری قرار دارد. باید توجه داشت که این برتری نشان‌دهنده کیفیت پایگاه اطلاعاتی نیست و تعامل نسبتاً خوب کاربران می‌تواند به دلیل آشنایی کاربران با این پایگاه و فرآیند جستجو و بازیابی منابع باشد.

نتیجه‌گیری: رضایت کاربران از پایگاه اطلاعاتی و فرآیند جستجو و بازیابی هدف اصلی در طراحی و توسعه پایگاه است. رضایت کاربران به‌صورت مستقیم تحت تأثیر ویژگی‌های رابط کاربر است، بررسی نقاط قوت و ضعف یک پایگاه و آشنا نمودن کاربران با این نقاط در تسهیل دستیابی به منابع موردنیازشان ضروری است.


فائزه دلقندی، قاسم آزادی احمدآبادی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تعامل در یک کتابخانه دیجیتالی، علاوه بر جایابی و دسترسی به اطلاعات، کاربران را در خلق دانش، بهبود درک، حل مسئله و شناخت ابعاد منابع موجود در مجموعه یاری می‌رساند. این مقاله تلاش می‌کند عناصر و مؤلفه‌هائی که به شکل تعامل بین کاربر و نظام در بخش جستجو و بازیابی در کتابخانه‌های دیجیتال بکار گرفته می‌شود را شناسایی و معرفی نماید.
روش: این مقاله با استفاده از رویکرد کتابخانه‌ای به مرور تحقیقات انجام شده در حوزه جستجوی تعاملی در کتابخانه‌های دیجیتال پرداخته و با استفاده از روش اکتشافی، قابلیت‌هایی که امکان بکارگیری آن‌ها در این نوع کتابخانه‌هاست را شناسایی می‌کند.
یافته‌ها: مؤلفه‌های جستجوی تعاملی شناسایی شده، شامل تعاملات قبل از جستجو: استفاده از راهنما، بکارگیری هستی‌شناسی‌ها و فیلترینگ؛ تعاملات حین جستجو شامل: حاشیه‌نویسی، پیشنهاد واژه تعاملی با استفاده از اصطلاحنامه‌های موضوعی و فهرست‌های همزمانی و جستجوی چهریزه‌ای، فیلترینگ و تعاملات بعد از فرایند جستجو شامل: متحرک‌سازی، قطعه‌بندی، تهیه نسخه کپی، گردآوری، ساختن، برش زدن، بخش‌بندی کردن، کاوش، چیدمان مجدد، تصویرسازی دوباره، جستجو، مصورسازی، شخصی‌سازی و نظام‌های توصیه‌گر است.
نتیجه‌گیری: با درک تعامل و جستجوی تعاملی، طراحی بهینه و ارزیابی کتابخانه‌های دیجیتالی امکان‌پذیر می‌شود. طراحان کتابخانه‌های دیجیتال با توجه به نوع مواد و منابع خود، می‌توانند از انواع تعاملات بهره ببرند. کتابداران نیز با آشنایی با انواع تعاملات قادر خواهند بود به کاربران آموزش‌های لازم را در این زمینه ارائه دهند تا آن‌ها بتوانند به نحو مؤثرتری کار جستجو و بازیابی را انجام دهند.
نصرت ریاحی نیا،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

طبیعت عمده مطالعات تعامل انسان و اطلاعات مبنایی کارکردگرایانه و عملی دارد که می‌تواند منشعب از نظریات جامعه مدرن و پسامدرن باشد. با توجه به آثار دریافتی و مطالعاتی که  اخیراً در برخی مجلات داخلی منتشر شده است می‌توان علاقه‌مندی پژوهشگران ایرانی برای به‌کارگیری رویکردها و دیدگاه‌های پست‌مدرن را هم در این حیطه مشاهده کرد. در این راستا ما شاهد گسترش و تکثر روش‌های پژوهش در مطالعات مرتبط در حوزه تعامل انسان با اطلاعات هستیم بطوریکه دامنه روش‌های بررسی وجوه تعاملات انسان با هر آنچه می‌توان آن را اطلاعات نامید، از روش‌های صرف کمی به روش‌های کیفی و آمیخته تسری پیداکرده است. این گستردگی روش شناسانه، متأثر از تنوع جهان‌بینی‌های پژوهشگران، باعث شده تا همزمان با فزایندگی تولید مقالات، شاهد تنوع روش‌های بکار گرفته‌شده در مطالعات دریافتی هم باشیم. به نظر می‌رسد توجه به اصول متنوع روش‌شناسی غرب و توجه تقریباً نوظهور پژوهشگران کتابدار به مباحث جامعه‌شناسی، مبانی روان‌شناسی شناختی و همچنین جامعه‌شناسی علم در این فرایند بی‌تأثیر نبوده باشد.
خدیجه غلامی، شهناز محمدی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی تعامل اطلاعاتی زنان باردار و تعیین نیازهای اطلاعاتی پزشکی آنها در فروم اینترنتی نی‌نی سایت است.
روش: این پژوهش کاربردی با استفاده از روش‌های تحلیل محتوا و نشانه شناسی انجام شد. از روش تحلیل محتوا برای دستیابی به مضامین موضوع های مبادله شده میان کاربران و نیز برای بررسی نیازهای اطلاعاتی کاربران استفاده شد و برای کشف ابعاد اعتماد میان کاربران فروم، روش نشانه شناسی به کار گرفته شد. نمونه گیری انجام نشد و تمام پیام های مبادله شده در بازه زمانی شش ماهه (مهر تا اسفند 1392) بررسی شد.
یافته ها:بررسی دو فروم قبل از بارداری و دوره بارداری نشان داد کاربران در این فروم‌ها، در مورد جنبه‌های مختلف زندگی گفتگو می‌کنند. پزشکی و سلامت، خرید و فروش، آموزش، تفریح و سرگرمی، دوست یابی و درد و دل، مذهب، سبک زندگی و همدلی از مضامین اصلی گفتگوی کاربران در فروم نی‌نی سایت است. بیشترین نیاز اطلاعاتی زنان مربوط به اختلالات ناباروری، تشخیص و درمان، علائم و عوارض بارداری، مشکلات جنین، اقدامات دوران بارداری و زایمان و تولد است. بعد شناختی و عاطفی از مولفه‌های اصلی اعتماد در میان کاربران بود.
نتیجه گیری: با توجه به توانایی فروم ها در مبادله اطلاعات است و امکان دسترسی سریع به اطلاعات به ویژه اطلاعات سلامت مدیران سایت های سلامت می توانند اقدام به راه اندازی فروم در سایت های خود کنند. 
مرضیه سعیدی زاده، اعظم صنعت جو، محسن نوکاریزی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر پیچیدگی عینی و محصول وظیفه‌کاری بر تعامل دانشجویان با نظام‌های بازیابی اطلاعات است.

روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، جزو پژوهش­های کیفی با راهبرد قوم‌نگاری می‌باشد. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد حوزه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فردوسی ورودی سال 92-1391 تشکیل می‌دهند. از طریق سه مرحله نمونه‌گیری (تصادفی طبقه‌ای، نمونه‌گیری سهمیه‌ای و داوطلبانه)، تعداد 30 آزمودنی انتخاب و هرکدام طی جلسات جستجوی انفرادی به انجام 6 وظیفه‌کاری متفاوت از نظر سطح پیچیدگی عینی (بالا، متوسط، پایین) و محصول (ذهنی و تصمیم‌گیری) پرداختند. داده‌های مربوط به رفتار تعاملی دانشجویان با استفاده از ثبت گزارش بلنداندیشی و رخدادها و عملکرد تعامل از طریق پرسشنامه‌ (آلفای کرونباخ= 88/0) سنجیده شدند. روایی ابزارها توسط اعضای هیأت‌علمی گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه فردوسی تأیید شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که تعامل دانشجویان با نظام‌های بازیابی اطلاعات بر حسب نوع محصول و سطح پیچیدگی عینی وظیفه‌کاری متفاوت است. به گونه‌ای که با افزایش سطح پیچیدگی عینی وظایف‌کاری، کاربران به ترتیب بیشتر به پایگاه‌های علمی، موتورهای جستجو و فهرست‌های رایانه‌ای تحت وب مراجعه می‌کنند؛ تعداد پرس‌وجوهای بیشتر با عبارت جستجوی طولانی‌تری استفاده کرده و نتایج بیشتری را بررسی و منابع بیشتری انتخاب می‌کنند و در نهایت زمان بیشتری به جستجو و انتخاب منابع اطلاعاتی اختصاص می‌دهند. این در حالی است که به‌طورکلی از فرآیند جستجوی وظایف­کاری با سطح پیچیدگی بالا، رضایت و احساس موفقیت کمتری دارند. همچنین، آزمودنی‌ها برای وظایف‌کاری با محصول ذهنی، مدت زمان بیشتری به جستجو در نظام‌های بازیابی اطلاعات (به ترتیب، پایگاه‌های اطلاعاتی علمی، موتورهای جستجو و فهرست‌های رایانه‌ای تحت وب) پرداختند؛ تعداد پرس‌وجوی بیشتری صادر و منابع اطلاعاتی بیشتری مورد بررسی و انتخاب قرار دادند. در پایان، برخلاف تلاش تعاملی زیاد، رضایت کمتری از فرآیند تعامل با نظام بازیابی اطلاعات داشتند.

نتیجه‌گیری:درک چگونگی تأثیر ویژگی­های وظیفه­کاری بر رفتار تعاملی کاربران می­تواند برای طراحان نظام­های تعاملی بازیابی اطلاعات و نیز توسعه­دهندگان نظام­های بازیابی اطلاعات شخصی­سازی­شده در توسعه مدل­های تعاملی راه‌گشا باشد.


مهسا فردحسینی، محمد هرندی‌پور،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مقاله بررسی تعامل کاربران با اطلاعات ارائه شده در نرم‌افزار منبع‌باز مدیریت یادگیری ایفرانت با تاکید بر استاندارد اسکورم است تا درکی از محتوای تعاملی و استانداردهای تولید محتوا، و نیز تعامل کاربران با محتوای ارائه شده در سامانه‌های مدیریت یادگیری، و رفتارهای آنان در برخورد با اطلاعات ارائه دهد.

روش: در این پژوهش از روش کیفی نتنوگرافی- قوم‌نگاری در جامعه برخط- استفاده شده و تمام داده‌ها به‌صورت برخط و با استفاده از گزارش‌های نرم‌افزار و مشاهده رفتار کاربران در محیط برخط گردآوری شده است.

یافته‌ها: با مقایسه عملکرد کاربران در دو دوره آموزشی الکترونیکی مشخص شد کاربرانی که در دوره آموزشی «نصب و راه‌اندازی نرم‌افزار میز مرجع مجازی» شرکت کردند در سه فصل اول دوره که اطلاعات به‌صورت فیلم تهیه شده بود با مشکل کمتری مواجه بودند. در سایر فصل‌ها اطلاعات ارائه شده به ‌شکل متن و تصویر پاسخگوی نیاز آن‌ها نبود و نیاز به تعامل مستقیم با مدرس داشتند. کاربرانی که در جلسات برخط وب‌کنفرانس شرکت کردند و با مدرس ارتباط نزدیک‌تری داشتند دوره را با موفقیت بیشتری نسبت به قبل سپری کردند. در دوره آموزشی «نرم‌افزار اندنوت» که تمام دوره به‌صورت فیلم آموزشی تهیه شده بود، کاربران با محتوای ارائه شده ارتباط خوبی برقرار کردند و کمتر با مشکل مواجه شدند. بر این اساس و با توجه به بازخورد گرفته شده از این دوره‌ها، در دروسی که بیشتر محتوای آموزشی آن‌ها به صورت متن و تصویر تهیه شده است، کاربران با مشکلات بیشتری در سپری نمودن دوره روبرو می‌شوند و تنها ارائه محتوا با این روش نیازهای آموزشی آن‌ها را برطرف نمی‌کند.

نتیجه‌گیری: ارائه محتوای آموزشی در بستر «سامانه مدیریت یادگیری تعاملی» می‌بایست دارای شرایط و ضوابطی باشد، صرفا نمی‌توان با قرار دادن محتوای متنی و تصویری به نتیجه دلخواه رسید فیلم‌های آموزشی گرچه می‌تواند کمک بیشتری به کاربر نماید، اما برای رسیدن به نتیجه مطلوب‌تر، نیاز است محتوای کاملا تعاملی در اختیار کاربران قرار گیرد، تا بتوان فعالیت کاربر را در محیط آموزش کنترل کرد.


زینب صدیقی، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف: رابط‌کاربر در کتابخانه‌های دیجیتال از جمله مسائل اساسی در بهره‌گیری از این کتابخانه‌ها به شمار می‌رود و زمانی کاربران می‌توانند تعامل مناسبی با آن برقرار سازند که متناسب با نیاز آن‌ها فراهم گردد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل رابط‌کاربر کتابخانه‌های دیجیتال ارائه‌دهنده خدمات به نابینایان و ناشنوایان در سطح جهان است.

روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. روش انجام پژوهش از نوع کتابخانه‌ای و پیمایش توصیفی است. بدین ترتیب که ابتدا با بررسی متون و منابع علمی مرتبط سیاهه‌ای متشکل از 13 معیار (ویژگی‌های ظاهری صفحه نمایش، سازماندهی صفحه نمایش، امکانات جستجو، پیوندها، گزینه‌ها و نمادهای تصویری، شخصی‌سازی متن، امکانات کمک و راهنمایی کاربران، هشدار دهنده‌ها، امکان تعامل و بازخورد، زبان رابط‌کاربر، کنترل کاربر، انواع قالب‌ (فرمت‌)های منابع موجود در کتابخانه، امکانات مطالعه منابع بازیابی شده از کتابخانه) شامل 109 مؤلفه استخراج شد. سپس به روش دلفی نهایی گردید و برای ارزیابی کتابخانه‌های مذکور مورد استفاده قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 12 کتابخانه دیجیتال ارائه‌دهنده خدمات به نابینایان و ناشنوایان بود که از طریق جستجو و مکاتبه با فدراسیون بین‌المللی کتابخانه‌های دیجیتال تهیه گردید.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع، از بین معیارهای مورد مطالعه، معیار «زبان رابط‌کاربر» با رعایت در 92/97 درصد از کتابخانه‌ها، رتبه اول و معیار «کنترل کاربر» تنها با استفاده در 67/9 درصد کتابخانه‌ها کمترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده‌اند. همچنین کتابخانه "Digital  library for the blind" با رعایت 53/63 درصد بیشترین و کتابخانه " "U.S. National  Library  Service  for  Blindبا رعایت 62/37 درصد از مؤلفه‌ها کمترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده‌اند.


سارا بهی مهر، دکتر یزدان منصوریان،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش جنبه‌های روان‌شناختی در رفتار اطلاعاتی انسان و تأثیر عوامل روانی بر تعامل انسان و اطلاعات، این پژوهش به مطالعه سوگیری‌های شناختی در رفتار اطلاعاتی می‌پردازد .بدین ‌ترتیب هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش سوگیری‌های شناختی در رفتار اطلاعاتی علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی است.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش گرانددتئوری(نسخه کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی بودند. با در نظر داشتن نمونه‌گیری هدفمند و با استفاده از نمونه‌گیری دردسترس، 25 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از ابزار مصاحبه گردآوری و از طریق پیگیری اصول تحلیل داده‌ها و مبانی کدگذاری در گراندد‌تئوری تحلیل شده‌اند.
یافته‌ها: براساس تحلیل داده‌های پژوهش، سوگیری‌های شناختی در رفتار اطلاعاتی علمی افراد تأثیرگذار هستند. 28 مورد سوگیری شناختی در متن مصاحبه‌های پیاده‌سازی شده شناسایی شد. در هر یک مراحل شش گانه مدل رفتار اطلاعاتی ایزنبرگ و کویتز، سوگیری‌های شناختی به شکلی تأثیرگذار هستند. سوگیری‌ها می‌توانند در تشخیص، تعیین و تبیین نیاز اطلاعاتی، تصمیم‌گیری برای گزینش منابع اطلاعاتی، انتخاب مراکز اطلاعاتی، استخراج و استفاده از اطلاعات، سازماندهی و به اشتراک‌گذاری اطلاعات کسب شده و در نهایت در ارزیابی فرآیند کاوش اطلاعات نقش ایفا کنند.
نتیجه‌گیری: سوگیری‌های شناختی در کنار دیگر عوامل مطرح در رفتار اطلاعاتی قرار می‌گیرند و می‌توانند بر آنها تأثیر بگذارند و یا از آنها تأثیر بپذیرند. سوگیری‌ها می‌توانند پیامدهایی چون عدم موفقیت در بازیابی و کسب اطلاعات، پرهیز از اطلاعات و در نهایت شکست در رفع نیاز اطلاعاتی داشته باشند.  برای درک عمیق‌تر از نقش سوگیری‌های شناختی، لازم است آنها را در بافت‌ها و در شکل‌های مختلف رفتار اطلاعاتی مورد بررسی قرار داد.
روح الله تولّایی، نوید نظافتی، محمّدمیلاد احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه دانش برای بقا و موفقیت هر سازمانی ضروری است. با توجه به اینکه این افراد هستند که دانشی را ایجاد، تسهیم و استفاده می‌کنند، یک سازمان نمی‌تواند به طور موثر از دانش بهره‌برداری کند مگر آنکه کارکنان سازمان تمایل داشته باشند دانش خود را به اشتراک گذارده و دانش دیگران را جذب کنند. از سوی دیگر، بازی‌کاری ناظر به ترکیب کردن مکانیزم‌های متداول در بازی‌ها، با فضای کار، به منظور جذاب‌تر کردن کارهای معمول و جهت دادن به رفتارهای انسانی در راستای اهداف سیستم می‌باشد. بازی کاری استفاده از اجزای بازی در مسائلی به جز بازی است و بر استفاده از مقوله سرگرمی و لذت‌بخش بودن در کارها تأکید می‌کند. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریه‌پردازی داده‌بنیاد، ضمن مطالعه و شناخت بازی‌کاری، بررسی ابعاد آن، مکانیزم‌ها، دینامیک‌ها و...، رهیافتی جهت شناخت نقش بازی‌کاری و به‌کارگیری آن در راستای تسهیم و انتشار دانش ارائه گردد.
روش پژوهش: نظریه‌سازی داده‌بنیاد یک روش شناسایی استقرایی کشف نظریه است که این امکان را برای پژوهشگر فراهم می‌آورد تا گزارشی نظری از ویژگی‌های عمومی موضوع، پرورش‌ دهد، درحالی‌که به طور همزمان پایه این گزارش را در مشاهدات تجربی داده‌ها محکم می‌سازد. با روش نمونه‌گیری هدفمند، داده‌های پژوهش با استفاده از ابزار مصاحبه گردآوری و از طریق اصول تحلیل داده‌ها و مبانی کدگذاری، تحلیل شده‌اند.
یافته‌ها: در این پژوهش پس از تدوین مراحل نظریه‌پردازی داده‌بنیاد و انواع کدگذاری داده‌ها، در پایان، نظریه‌ای به همراه مدل‌سازی بصری ارائه و ارزیابی شده است.
نتیجه‌گیری: ابعاد چارچوب ارائه شده شامل «بستر سازمانی»، «ابعاد مرتبط با بازی» و «سایر شاخص‌های اثرگذار بر بازی‌کاریِ تسهیم دانش» می‌باشد. هر یک از ابعاد مذکور، مشتمل بر مؤلفه‌هایی خُردتر بوده که در تشریح مدل بیان شده است؛ مثلاً «بستر سازمانی» شامل درآمدها، هزینه‌ها، پلتفرم و... و «ابعاد بازی‌گونه» شامل مکانیزم‌ها، دینامیک‌ها و زیبایی‌شناختی بازی است.
حیدر مختاری، نوروز شفیع تبار سماکوش،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: واکاوی علمی حوزۀ نوظهور تعامل انسان و اطلاعات نیازمند بررسی آن از وجوه و مناظر مختلف است. متون دینی، به ویژه قرآن، یکی از منابع این بررسی­هاست. در این پژوهش، رهنمودها و نکات مرتبط با تعامل انسان و اطلاعات با تدبّر در آیات و سور مختلف قرآن استخراج و تبیین شده است.
روش: با رویکرد تفسیر موضوعی و علمی قرآن و به روش تحلیل محتوای موضوعی، مفاهیم و رهنمودهای مورد نظر از کتاب ده­جلدی تفسیر نور از محسن قرائتی و زیر نظر کارگروهی متخصص استخراج، دسته­بندی و تبیین شد.
یافته­ها: بیست و پنج مورد رهنمود قرآنی در باب تعامل انسان با اطلاعات استخراج و تبیین شد. در مجموع، قرآن به صورت عینی و ضمنی رهنمودهایی در باب تعامل انسان با اطلاعات از نظر جستجو، ارزیابی، عرضه و اشاعه و راستی­آزمایی اطلاعات و طرز دادوگرفت و کاربرد آن دارد.
نتیجه­گیری: توجه به رهنمودهای قرآنی تعامل انسان با اطلاعات و انجام تحقیقات بیشتر در این موضوع می­تواند در عصر کنونی ارتباطات و اطلاعات، گره­گشای بسیاری از چالش­های مواجهه با انواع اطلاعات باشد.
شهرزاد غلامی، رویا برادر،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی ابعاد سازنده سایبرنتیک سازمانی و شناسایی زمینه های مورد استفاده در تعامل اطلاعات سازمان ها می باشد. در حال حاضر سایبرنتیک سازمانی، به عنوان یک زیر رشته سایبرنتیک در حوزه علم ارتباطات و کنترل، مطرح می گردد. در سایبرنتیک سازمانی چارچوب مطرح شده توسط بیر (Beer)، موسوم به مدل سیستم مانا (Viable System Model)، در سطح عمومی تمام کانال های اطلاعاتی کلیدی هر طرح مدیریتی پایدار نیازمند حفاظت را شناسایی می کند.
روش شناسی: این پژوهش با شیوه تحلیل مفهومی به ارزیابی مدل سیستم مانا در بین مقالات علمی انتشاریافته در بین سالهای 2000 تا 2020 میلادی که در دو پایگاه Scopus  وISI  نمایه شده اند، پرداخته است. به این ترتیب از مجموع 180مقاله ، چکیده و محتوای 51 مقاله در دو پایگاه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: بررسی میزان مشارکت سازمان ها بر اساس نوع سازمان در بین مقالات منتخب در این مطالعه ، بیان داشت بیشترین میزان کاربست مدل سیستم مانا به میزان 52.9 درصد در سازمان ها و واحدهای صنعتی و پس از آن در نهادها و سازمان های آموزشی با 21.6 درصد روی داده است.
نتیجه گیری: درک ساختار و کارکردهای عملیاتی، ارزیابی پیچیدگی های موجود در سیستم ها و زیر مجموعه های آن و هدایت مکانیزم های اثرگذار در دستیابی به اهداف و حفظ ماندگاری سازمان از مهمترین مزایا و دستاوردهای مدل سیستم مانا با رویکرد سایبرنتیک سازمانی است. بهره گیری از این نرم افزار امکان ساختار دهی، طراحی و بازبینی سطوح سیستمی سازمان ها را  به خوبی در اختیار کاربران قرار می دهد.
فاطمه فهیم‌نیا، شهرزاد مقصودی نسب، علیرضا نوروزی، داریوش مطلبی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتباط مخاطب با رسانه‌های دیجیتال دوسویه و تعاملی است. نشر کتاب در قالب‌های غیر چاپی و دیجیتالی، این ویژگی را در کتاب نیز ایجاد کرده است. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی کتاب‌های تعاملی کودک تولید شده در ایران و ارزیابی دیدگاه‌های تولیدکنندگان این گونه از کتاب، چالش‌های تولید کتاب تعاملی کودک را در ایران شناسایی کند.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و در سه بخش انجام شده است. ویژگی‌های کتاب‌های تعاملی تولید شده در ایران براساس یک سیاهه وارسی ارزیابی و در سه بخش ویژگی‌های تولیدکننده، ویژگی‌های چندرسانه‌ای و ویژگی‌های تعاملی توصیف شدند. مصاحبه‌های تولیدکنندگان کتاب‌های تعاملی از نشریات عمومی ادبیات کودک استخراج و مضامین مرتبط با چالش‌های تولید شناسایی شد. مطالعه تجربه تولیدکنندگان کتاب تعاملی با روش پدیدارشناسی جهت شناسایی چالش‌های تولید انجام شد.
یافته‌ها: با شروع دهه نود شمسی، ناشران دولتی و خصوصی و استدیوهای بازی‌سازی تولید محدود کتاب تعاملی الکترونیکی کودک را در ایران، آغاز کردند. تولید گسترده کتاب تعاملی به دلیل مواردی چون: ضعف در قوانین حق مؤلف، نگرانی مؤلف از خلق مشترک، کمبود نیروی متخصص در حوزه تولید محتوای چندرسانه‌ای و روایت تعاملی، محدودیت‌های مالی ناشران و شکست محتوای تولید شده در رقابت با محصولات مشابه غیرایرانی با مشکلاتی مواجه است. نبود مبانی نظری غنی در حوزه خواندن دیجیتال و زیرساخت‌های فنی برای پشتیبانی از این محصولات از دیگر چالش‌های تولید هستند.
نتیجه‌گیری: مخاطب‌شناسی مستمر از مسائلی است که تولیدکنندگان کتاب تعاملی نسبت به آن توجه کمتری نشان داده‌اند. در تولید یک داستان تعاملی خوب توجه به روایت تعاملی و ویژگی‌های چندرسانه‌ای ضروری است. در کتاب‌های مورد بررسی بسیاری از ویژگی‌های روایت تعاملی مانند خلق مشترک، نوشتن برخط و ارتباط مخاطبان با هم مورد توجه نبود و ویژگی‌های چندرسانه‌ای نیز در بسیاری موارد سبب قطع پیوستگی در خواندن می‎شود

حسین نریمانی، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه ‌و ‌هدف: ‌اهمیت ‌همکاری ‌بین ‌کتابداران ‌و ‌دانشگاهیان ‌در ‌افزایش ‌موفقیت ‌علمی ‌دانشجویان ‌و ‌ظرفیت ‌پژوهش ‌به ‌طور ‌گستردهای‌ ‌شناخته ‌شدهاست. ‌هدف ‌این ‌پژوهش ‌ارائه ‌الگوی ‌تاثیر ‌تعاملات ‌پژوهشی ‌اعضای ‌هیات‌علمی ‌و ‌دانشجویان ‌با ‌کتابداران ‌بر ‌تولیدات ‌علمی ‌با ‌رویکرد ‌داده‌بنیاد ‌است.
روش‌پژوهش: ‌این ‌پژوهش ‌در ‌چارچوب ‌رویکرد ‌کیفی ‌و ‌با ‌به‌کارگیری ‌روش ‌پژوه‌ش‌ ‌داده‌بنیاد ‌انجام ‌گرفته ‌است. ‌ابزار ‌جمع‌آوری ‌داده‌ها، ‌پرسشنامه ‌با ‌سوالات ‌بازبود ‌و ‌به ‌منظور ‌گردآوری‌ ‌اطلاعات‌ ‌از‌ ‌نمونه‌گیری‌ ‌ ‌ ‌نظری‌ ‌با ‌روش‌ ‌هدفمند‌ ‌استفاده‌ ‌شد،‌ ‌که ‌بر ‌مبنای ‌آن ‌سوالات ‌پرسشنامه ‌بین20 ‌نفر ‌از ‌اعضای ‌هیات‌علمی ‌و ‌کتابداران ‌توزیع ‌و‌ ‌جمع‌آوری ‌شد. ‌تجزیه ‌و ‌تحلیل ‌دادهها ‌در ‌سه ‌مرحله ‌کدگذاری ‌باز، ‌کدگذاری ‌محوری ‌و ‌کدگذاری ‌انتخابی ‌انجام ‌و ‌ ‌بر ‌اساس ‌آن ‌مدل ‌کیفی ‌پژوهش ‌طراحی ‌شد.
یافتهها: ‌یافتهها ‌نشان ‌داد ‌از ‌مجموع ‌264 ‌کد ‌باز ‌شناسایی ‌شده ‌44 ‌کد ‌محوری ‌و ‌در ‌نهایت ‌10 ‌کد ‌انتخابی ‌شناسایی ‌شدند ‌که ‌در ‌قالب ‌مدل ‌پارادیمی ‌شامل ‌بهبود ‌تعاملات ‌پژوهشی ‌اعضای ‌هیات‌علمی ‌و ‌دانشجویان ‌با ‌کتابداران ‌در ‌تولیدات ‌علمی ‌به ‌عنوان ‌مقوله‌ی ‌محوری ‌و ‌شرایط ‌علی(آموزش ‌مهارت‌ها ‌و ‌سواد ‌اطلاعاتی، ‌تعامل ‌و ‌تجربیات ‌دانشی)، ‌عوامل ‌زمینه‌ای(مشاوره‌ی ‌اطلاعاتی ‌و ‌پژوهشی، ‌منابع ‌پژوهشی)، ‌شرایط ‌مداخله‌گر(قوانین ‌و ‌مقررات ‌پژوهشی ‌)، ‌راهبردها(ارزیابی ‌برونداد ‌علمی، ‌مدیریت ‌منابع ‌پژوهشی) ‌و ‌پیامدها(افزایش ‌تولیدات ‌علمی، ‌مدیریت ‌هزینه ‌و ‌کار ‌تیمی) ‌قرار ‌گرفت.
نتیجه‌گیری: ‌6  ‌طبقه ‌عوامل ‌(علّی، ‌زمینه‌ای، ‌مداخله‌گر، ‌مقوله‌ی ‌اصلی، ‌راهبردها ‌و ‌پیامدها) ‌مؤثر ‌شناسایی ‌شده ‌در ‌تعاملات ‌پژوهشی ‌جامعه‌ی ‌مورد ‌بررسی، ‌نقش ‌بهینه‌ای ‌در ‌زمینه‌ی ‌شناسایی ‌اولویت‌های ‌پژوهشی ‌دانشگاه ‌و ‌حمایت ‌از ‌محققان، ‌امکانپذیر ‌کردن ‌انجام ‌فعالیت‌های ‌پژوهشی ‌گسترده ‌و ‌بهبود ‌تولیدات ‌علمی ‌دارند. ‌پذیرش ‌و ‌گسترش ‌سریع ‌رویکرد ‌نوین ‌استفاده ‌از ‌این‌گونه ‌تعاملات ‌و ‌به‌کارگیری ‌عوامل ‌شناسایی ‌شده ‌در ‌برنامه‌های ‌توسعه ‌دانشگاه‌ها ‌بیش ‌از ‌هر ‌چیز، ‌نتیجه ‌مزایا ‌و ‌فوایدی ‌است ‌که ‌در ‌این ‌رویکرد ‌فناورانه ‌نهفته ‌است.

 
حمیدرضا رستمی، شعبان الهی، علی معینی، علیرضا حسن زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه، فناوری‌های معنایی، از طریق ارائه روش‌های هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آورده‌اند. این قابلیت، شکل‌های جدیدی از تعامل میان انسان‌ها و فناوری‌های معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد می‌شود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل هم‌افزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار می‌سازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارائه چنین مدلی می‌تواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوری‌های هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
روش: پژوهش حاضر، مبتنی بر روش‌شناسی نظریه کنش‌گر-شبکه، به معرفی کنش‌گر-شبکه‌های همزیستی پرداخته است. داده‌های مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
یافته‌ها: در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنش‌گر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستان‌شناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنش‌گر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینه‌ای) را تشکیل می‌دهند.
نتیجه‌گیری: محصولات معنایی در کنار انسان، کنش‌گرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیت‌های فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید

 

جمیله ناطقی فر، ثریا ضیائی، عصمت مومنی، فائزه دلقندی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف: تعامل کاربر با اطلاعات و نظام بازیابی همواره در  مجموعه‌ای در هم تنیده از مولفه‌های پیدا و پنهان صورت می پذیرد که در نتیجه تعامل موثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، درصدد شناسایی ابعاد بافت های بازیابی اطلاعات؛ جست و جوی هدفمند؛ وظیفه کاری؛ فرهنگی و اجتماعی-  سازمانی با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین(2004)  است.
روش: پژوهش حاضر با هدف بنیادی و توسعه‌ای به روش تحلیل محتوا از نوع مرور نظامند در مقاله‌های بین سال‌های 1991 تا 2021 میلادی و سال های 1371- 1400 شمسی در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی شامل: اسکوپوس، ساینس دایرکت، امرالد، پروکوئست، اریک، پرتال جامع علوم انسانی، نورمگز، مگیران، اس ای دی و سیویلیکا طی شش مرحله شامل: شناسایی کلید واژه های مرتبط با ابعاد بافت های نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین؛ انتخاب مقاله با در نظرگرفتن طرح موضوع و اعتبار منابع؛ جستجو در پیشینه و استخراج فهرست مقالههای مرتبط؛ تهیه مقاله های نهایی و سپس؛ کدگذاری باز انجام شده است. گردآوری اطلاعات براساس استخراج کلیدواژه ها و اطلاعات از درون متون مورد پژوهش است. جامعه پژوهش، منابع اطلاعاتی، و اعتبار نتایج، به وسیله  فرایند طبقه بندی نظام مند، تضمین شده، روایی و پایایی پژوهش حاضر بر مبنای قابلیت اعتبار و اطمینان پژوهش های گذشته است.
یافته‌ها: شناسایی کلیدواژه های مرتبط با  ابعاد بافت های نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین  بین 53 مقاله از  3048 مقاله،  شناسایی شد.  ابعاد، معیار و کدهای باز شناسایی شده بافت ها، بافت بازیابی اطلاعا ت شامل: جامعیت (دانش ذهنی، دانش معنایی،دانش فنی)؛ مانعیت (استنباط نظام و کاربر از مفهوم ربط، فناوری های موجود در نظام)؛ اثربخشی (نیل به اهداف و تامین رضایت، رضایت از خدمات اطلاعاتی، دسترس پذیری به اطلاعات، کاربرد پذیری)؛ کیفیت اطلاعات/ کیفیت فرایند (جنبه های کیفیت اطلاعات، سطح تشخیص کاربر، زمان)؛  بافت جست و جوی هدفمند شامل: کاربرد پذیری(سرعت توسعه اطلاعات، نیاز کاربر، رضایت کاربر، کارایی، اجرای جستجو، روش های جست و جو، طراحی ارزیابی نظام ها و ابزارهای مورد نیاز، ارزیابی عملکرد)؛ کیفیت اطلاعات/ کیفیت فرایند (بازیابی مدارک مرتبط، زمان، دستیابی به اقلام مرتبط بازیابی، بازیابی حالات حسی- شناختی، رفع مشکلات تفسیری بازیابی داده، عدم پیچیدگی های)؛  بافت وظیفه کاری شامل: کیفیت اطلاعات و فرایند/ نتایج کار (دانش اظهاری اطلاعات و بازیابی، دانش رویه ای در دانش فراگیر، زمان کافی)؛  بافت فرهنگی و اجتماعی- سازمانی شامل: روابط اجتماعی- شناختی(استناد به محتوا، )؛ کیفیت نتیجه وظیفه کاری(نیت و هدف، شناخت نوع هدف، کیفیت شناخت دانشی) شناسایی شد.
نتیجه‌گیری: اطلاعات واقعی حاصل درک انسان از منابع داده ها طی فرایند تعامل، ارتباط و اطلاع می باشد از طرفی دیگر، رویکرد تعاملی به درک جامع رفتار اطلاعاتی انسان کمک می کند. همچنین چهارچوب های جدیدتر توسعه یافته توجه بیشتری را به گفتگوی تشکیل دهنده تعامل کاربر-  نظام اطلاعات اختصاص می دهند. بازیابی تعاملی اطلاعات چهارچوبی نظری را در درک ماهیت بازیابی اطلاعات فراهم کرده و با در نظر گرفتن ابعاد بافت ها در نظام اطلاعات و بازیابی، ماهیت تعامل اطلاعات تحلیل می شود.

مسعود صمدزاده، حسن گیوریان، محمدرضا ربیعی مندجین، غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی رابطه بین برون‌سپاری فناوری اطلاعات با خط‌مشی‌گذاری استراتژیک در دانشگاه آزاد اسلامی به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی - کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی - کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده‌ها و یا ماهیت و روش پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل اساتید، مدیران و  کارشناسان ارشد حوزه فناوری اطلاعات و همچنین اساتید، مدیران و کارشناسان ارشد حوزه سرمایه‌گذاری و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی است. برای تعیین نمونه‌های این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه¬گیری غیرتصادفی هدفمند به تعداد 16 نفر استفاده شده است. گروه دوم از جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان، مدیران و کارشناسان ارشد حوزه فناوری اطلاعات و معاونت توسعه و سرمایه‌گذاری دانشگاه‌های آزاد اسلامی شهر تهران به تعداد 156 نفر است که به روش سرشماری همه اعضاء جامعه آماری موردمطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده‌ها از ابزارهای مصاحبه ساختاریافته و پرسش‌نامه محقق ساخته استفاده شده است. پایایی پرسش‌نامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 733/0 محاسبه گردید.
نتایج: در بخش کیفی تجزیه‌وتحلیل و تدوین خط‌مشی، اجرای خط‌مشی‌گذاری استراتژیک  و ارزیابی خط‌مشی استراتژیک  به‌عنوان ابعاد خط‌مشی‌گذاری استراتژیک  و عملکرد سیستم فناوری، ارائه خدمات پشتیبانی سیستمی فناوری اطلاعات سبز، شکاف کاربردی فناوری اطلاعات، اهمیت استراتژیک، ویژگی‌های سازمان و پروژه و ویژگی‌های تأمین‌کنندگان و پروژه به‌عنوان ابعاد برون‌سپاری فناوری اطلاعات شناسایی شدند. یافته‌های پژوهش در بخش کمی نیز نشان دادبین برون‌سپاری فناوری اطلاعات با عملکرد سیستم فناوری اطلاعات، ارائه خدمات پشتیبانی سیستم، فناوری اطلاعات، شکاف کاربردی فناوری اطلاعات، اهمیت استراتژیک، ویژگی‌های سازمان و پروژه و ویژگی‌های تأمین‌کنندگان و پروژه رابطه مثبت و معنی‌دار وجود دارد.
نتیجه‌گیری: باتوجه‌به نتایج این پژوهش می‌توان گفت برون‌سپاری فناوری اطلاعات می‌تواند باعث اثربخشی سازمانی، ارائه خدمات بهتر و کاهش هزینه‌ها شود.

یعقوب نوروزی، نیره جعفری فر، زهرا بیگلری،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت‌بندی شاخص‌های ارزیابی قابلیت‌های دسترس‌پذیری محیط تعامل در سامانه‌های آموزش مجازی است.
روش پژوهش: در مرحله اول تحقیق، برای شناسایی شاخص‌های ارزیابی از شاخص‌های مندرج در ایزو ۹۲۴۱، سیاهه‌ای بومی‌سازی شده منطبق با سامانه‌های آموزش مجازی در داخل کشور تهیه شد. سپس با بهره‌گیری از روش دلفی فازی و نظرات خبرگان از نظام آموزش عالی کشور، شاخص‌های شناسایی شده، تعدیل و نهایی شدند. در مرحله بعد این شاخص‌ها با استفاده از روش BWM از دیدگاه صاحب‌نظران حوزه دسترس‌پذیری سامانه‌های آموزشی و یادگیری الکترونیکی اولویت‌بندی و میزان اهمیت آن‌ها مشخص شد.
نتایج: چارچوب نهایی شاخص‌های ارزیابی قابلیت‌های دسترس‌پذیری محیط تعامل (رابط کاربری) سامانه‌های آموزش مجازی در چهار شاخص کلی (رهنمودهای عمومی و ملزومات، ورودی‌ها، خروجی‌ها، خدمات پشتیبانی، کمک و مستندسازی آنلاین) و با ۲۴ زیرشاخص تدوین و اولویت‌بندی شد. بدین منظور از نرم‌افزار لینگو استفاده شد. بر اساس یافته‌های پژوهش مؤلفه«سازگاری با فناوری‌های دسترس‌پذیری‌ساز» رتبه اول را در بین تمامی زیر شاخص‌ها کسب کرد. مؤلفه «مستندسازی آنلاین» رتبه دوم و «تنظیم سطوح دسترس‌پذیری» رتبه سوم را کسب کردند. آخرین رتبه نیز (رتبه ۲۴) به «دوربین» تعلق گرفت.
نتیجه‌گیری: اتفاق‌نظری در مورد چارچوب استاندارد برای ارزیابی قابلیت دسترس‌پذیری سامانه‌های آموزش مجازی وجود ندارد. در بیان کلی باید گفت با مرور تحقیقات انجام شده در این حوزه، خلأ تحقیقاتی در زمینه عدم شناسایی همه‌جانبه و ارائه تصویر کلی و منسجم جهت ارزیابی دسترس‌پذیری محیط تعامل در سامانه‌های آموزش مجازی دیده شد و این نتیجه حاصل شد که برای بهبود استفاده از سامانه‌های آموزش مجازی، شناسایی و اولویت‌بندی عوامل مرتبط با ارزیابی قابلیت دسترس‌پذیری سامانه‌های آموزش مجازی ضروری است. از نوآوری مقاله حاضر، ارائه چارچوبی جامع برای شناسایی و اولویت‌بندی شاخص‌های ارزیابی دسترس‌پذیری محیط تعاملی در سامانه‌های آموزش مجازی به‌صورت بومی شده برای کشور است. سرعت اینترنت در ایران بالا نیست و روشن‌کردن دوربین در زمان برگزاری کلاس‌های مجازی به علت حجم بالای اینترنتی که مصرف می‌کند باعث قطع اتصال و ارتباط فی‌مابین است. جامعه آماری پژوهش به این حقیقت واقف بوده‌اند، به همین خاطر باتوجه‌به شرایط موجود کمترین وزن را به این شاخص اختصاص دادند.
 

خانم مریم اماموردی، دکتر فاطمه فهیم نیا، دکتر سپیده فهیمی فر،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

چکیده: محققان بر نقش فن‌آوری‌ها و ابزارهای حاشیه‌نویسی دیجیتالی در آموزش و یادگیری تأکید دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی بهبود تجربه یادگیری و خواندن کاربران در مورد واژگان با استفاده از انواع حاشیهنویسی‌ها (صوتی، رونویسی آوایی) بود. رویکرد این پژوهش کمی و روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن به‌ صورت پیش آزمون -پس آزمون بود. جامعه‌ی آماری شامل کاربران غیر فارسی زبان که هیچ‌گونه آشنایی با زبان فارسی نداشتند. جهت انجام پژوهش، از بین جامعه‌ی آماری تعداد 30 کاربر غیر فارسی زبان، با استفاده از روش نمونه‌گیری غیر احتمالی در دسترس و هدفمند انتخاب و به ‌صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شد (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه). ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش دو پرسشنامه جهت انجام کار عملی یک پرسشنامه در مرحله پیش‌آزمون و یک پرسشنامه در مرحله پس‌آزمون بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش یک آموزش تعاملی معرفی برنامه کاری و IPA به منظور بهبود تجربه یادگیری و تقویت خواندن دریافت نمودند. در حالی که گروه گواه در طی فرآیند انجام پژوهش، از دریافت این مداخله بی‌بهره بودند. نتایج نشان داد که بین نمرات خواندن گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نمرات پیش و پس‌آزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری مشاهده شد. اما این تفاوت پیش و پس‌آزمون در گروه کنترل مشاهده نشد. میانگین نمرات تجربه یادگیری و خواندن کاربران در گروه کنترل قبل از آموزش آوانگاری بین المللی برابر با 18/6 بوده و بعد از آموزش آوانگاری بین المللی 19/8 شده است در حالی که میانگین نمرات تجربه یادگیری و خواندن کاربران در گروه آزمایش قبل از آموزش آوانگاری بین المللی برابر با 19/1 بوده و بعد از آموزش آوانگاری بین المللی  به 23/2 افزایش پیدا کرده  است. همچنین در مرحله پیش‌آزمون، میانگین فاصله از پاسخ درست (میزان خطا) افراد گروه آزمایش برابر با 4/09 بوده است و در مرحله پس‌آزمون به 1/1 رسیده است و کاهش قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. در گروه کنترل میانگین فاصله از پاسخ درست (میزان خطا) افراد برابر با 3/4 بوده است و در مرحله پس‌آزمون به 3/6 رسیده که تغییر چندانی نداشته است. بنابراین با توجه به شواهد فوق می‌توان گفت انواع حاشیه نویسی­ها (صوتی، آوانگاری) در تجربه یادگیری و خواندن کاربران تغییر معناداری را به دنبال داشته است و  آموزش آوانگاری بین المللی به عنوان روشی برای حمایت از تجربه یادگیری و خواندن کاربران اثربخش بوده است.
کلیدواژه: حاشیه­ نویسی دیجیتال؛ یادگیری تعاملی با متون ادبی؛ تجربه­ خواندن کاربر؛ رونویسی آوایی؛ علوم انسانی دیجیتال؛ جمع ­سپاری؛ ابهام‌زدایی؛ علم شهروندی
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb