جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای دانشجویان

حسن محمودی، ابوالفضل طاهری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: تاکید بر مهارت‌های اطلاعاتی ویژگی مشترک دو مفهوم سواد اطلاعاتی و سواد سلامت است، این مهم نشان دهنده نوعی ارتباط بین سواد سلامت و سواد اطلاعاتی است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و سواد سلامت در میان کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد است.

روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی با رویکرد توصیفی-همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می‌دهد (8500 نفر) که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای 368 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای بررسی وضعیت سواد سلامت دانشجویان از پرسشنامه استاندارد سواد سلامت (منتظری و دیگران، 1393) شامل ابعاد دسترسی، مهارت خواندن، فهم، ارزیابی، تصمیم گیری و به کارگیری اطلاعات سلامت بهره گرفته شد. برای سنجش سواد اطلاعاتی نیز از پرسشنامه محقق ساخته شامل ابعاد: تشخیص نیاز اطلاعاتی، مکان­یابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات، و ارزیابی اطلاعات، استفاده شد. روایی ابزار­ها از طریق مشورت با صاحب­نظران و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ (با ضریب 863/0 برای پرسشنامه سواد سلامت و 912/0 برای پرسشنامه سواد اطلاعاتی) تأیید گردید.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد، 25 درصد دانشجویان سواد سلامت ناکافی، 31/38 درصد سواد سلامت مرزی، و 69/36 درصد سواد سلامت کافی دارند. سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان نیز بالاتر از سطح متوسط به دست آمد. همچنین یافته‌ها نشان داد، بین میزان سواد اطلاعاتی و سواد سلامت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و سواد اطلاعاتی حدود 40 درصد از تغییرات سواد سلامت را تبیین می­کند. بررسی نحوه کسب اطلاعات مربوط به سلامت در جامعه مورد بررسی نیز نشان داد، بیشتر دانشجویان اطلاعات مربوط به سلامت را از طریق اینترنت و تعامل با دوستان به دست می‌آورند.

نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه سواد اطلاعاتی بر مهارت‌های اطلاعاتی از کسب اطلاعات تا ارزیابی و استفاده از اطلاعات تاکید دارد، توسعه مهارت‌های سواد اطلاعاتی در دانشجویان می‌تواند زمینه افزایش سواد سلامت آن‌ها را نیز فراهم سازد. بر این اساس، کتابخانه‌ها می‌توانند با آموزش مهارت‌های سواد اطلاعاتی به کاربران، به ارتقاء سواد سلامت دانشجویان کمک نمایند. در مقاله حاضر به تعدادی از مهم‌ترین برنامه‌هایی که کتابخانه‌ها می‌توانند در راستای توسعه سواد اطلاعاتی و سواد سلامت انجام دهند، اشاره شده است


زاهد بیگدلی، شبنم شاهینی، نرگس شاه کرمی، زهرا چالیک،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی فرایند اطلاع­یابی و چگونگی اولویت­دهی و استفاده­ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از منابع اطلاعاتی و شناسایی نقش برخی ویژگی­های جمعیت­شناختی دانشجویان در فرایند اطلاع­یابی و استفاده از منابع اطلاعاتی است.

روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که به روش پیمایشی و با بررسی رفتار اطلاع­یابی 298 نفر که به روش
نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای نسبی انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گرداوری داده­ها پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تعیین روایی و پایایی آن، به صورت حضوری میان دانشجویان توزیع و سپس گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، از آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم­افزار SPSS استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان می­دهد که دانشجویان به ترتیب از منابع الکترونیکی، چاپی، و انسانی برای "رفع نیازهای اطلاعاتی" و برای "روزآمدسازی اطلاعات" خود بهره می­برند، اگرچه دانشجویان برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود از میان منابع انسانی ابتدا با متخصصان مشورت می­کنند، ولی برای روزآمدسازی اطلاعات خود، ابتدا به همکلاسی­ها و دوستان خود مراجعه می­کنند. دانشجویان به طور متوسط هفته­ای 11/25 ساعت از اینترنت استفاده می­کنند. اکثر افراد مورد بررسی معتقدند که فناوری­های اطلاعاتی و ارتباطی در کاهش مراجعه آنان به کتابخانه نقش داشته است. آنان از کتابداران در مرحله­ی نخست برای جایابی کتاب­ها یا اسناد و جست­وجوی اطلاعات کمک می­طلبند. دانشجویان در فرایند اطلاع­یابی با مشکلاتی مانند پراکندگی اطلاعات در مکان­های بسیار مختلف، گران بودن تهیه منابع اطلاعاتی، و موجود نبودن آخرین اطلاعات مواجه هستند.

نتیجه‌گیری: علی­رغم تأثیر فناوری­های جدید بر میزان مراجعه حضوری دانشجویان به کتابخانه­های دانشگاهی، تمام انواع منابع اطلاعاتی همچنان مورد استفاده­ی دانشجویان است. تنوع اهداف جست­و­جوی اطلاعات عاملی در تعیین نوع منبع اطلاعاتی است و دانشجویان با مدنظر قرار دادن نوع نیاز و شرایطی که در آن قرار دارند، نوع منبع اطلاعاتی را مشخص کرده و از آن استفاده می­نمایند.


محمد حسن زاده، رضا حسن زاده، زهرا صفایی، عمران قربانی، علی اکبر دستجردی، سمیه پروین،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی رفتارهای اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و منابع اطلاعاتی الکترونیکی و همچنین استفاده آمان از موتورهای جستجو و پایگاه‌های اطلاعاتی مخصوصاً در برنامه‌ریزی‌های مالی و پژوهشی حائز اهمیت است. این پژوهش این رفتارها را باهدف ارائه الگوی متناسب بررسی می‌کند.

روش پژوهش: پژوهش با استفاده از دو روش کتابخانه‌ای و پیمایشی به‌وسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. با نمونه‌گیری تصادفی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌ها به روش خوشه‌ای و طبقه‌ای به 1149 دانشجوی تحصیلات تکمیلی پرسشنامه ارسال گردید. تعداد 837 پرسشنامه تکمیل‌شده عودت و مورد تحلیل قرار گرفت. در کنار آمار توصیفی از آزمون Tمستقل برای فهم تفاوت بین گروه‌های دوگانه و برای بررسی وجود همبستگی نیز از آزمون پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: بیش از 60 درصد دانشجویان از فرمول‌بندی جستجو استفاده نمی‌کنند یا به آزمون‌وخطا روی می‌آورند،کمتر از 40 درصد دانشجویان پایگاه‌های اطلاعاتی اشتراکی دانشگاه خود را ترجیح می‌دهند، در بین انواع منابع اطلاعاتی الکترونیکی، مقالات الکترونیکی، بیشترین طرفدار را در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارد. انجام تکالیف، نوشتن مقاله، یادگیری مطالب تخصصی ازجمله مهترین هدف دستیابی به اطلاعات بوده است. طبق نظر 70 درصد دانشجویان درصورت عدم دستیابی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی فعالیت پژوهشی آن‌ها مختل خواهد شد. تنها 18 درصد دانشجویان حاضر به پرداخت در قبال دستیابی به منابع اطلاعاتی بودند و بیشتر دانشجویان گفتند که در صورت قطعی دسترسی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی تلاش خواهند کرد به روش‌های مختلف به آن‌ها دسترسی داشته باشند.

نتیجه­ گیری: با توجه به جایگاه کشور به‌عنوان یکی از قطب‌های تولید علم دنیا که نزدیک 2 برابر سهم جمعیتی خود در تولید علم جهانی مشارکت دارد، با تأکید و تمرکز بر این توانمندی باید بسترسازی‌های مناسبی برای ارتقای دسترسی به منابع اطلاعاتی و بهبود بهره‌برداری از آن‌ها در راستای سیاست‌های علمی از فناوری اطلاعات و ارتباط به گونه مؤثری در راستای چشم‌اندازهای کلان ملی استفاده شود


حامد حیدری، محمود البرزی، مرتضی موسی خانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از روش‌‌های درک نگرش کاربران استفاده از مدل پذیرش فناوری است که این پژوهش با استفاده از آن مدل مطالعه عوامل موثر بر ترغیب دانشجویان به استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی به عنوان یک شبکه آموزش مجازی را مورد هدف قرار داده است، تا مشخص شود که چه عواملی منجر به ترغیب دانشجویان در استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی می‌شود.

روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از دسته پژوهش‌‌های مدلسازی معادلات ساختاری-حداقل مربعات جزیی است. پس از مطالعه مقالات مرتبط و استخراج مؤلفه‌‌های احتمالی، پرسشنامه‌‌ای براساس مدل مفهومی طراحی شد و در بین دانشجویان توزیع گردید و در نهایت پرسشنامه‌‌های جمع‌‌آوری شده مبنای تحلیل قرار گرفت.

یافته­ها: یافته‌‌ها نشان می‌دهد که سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده و قابلیت‌‌های تکمیلی ادراک شده به طور غیر مستقیم و نگرش نسبت به شبکه‌‌های اجتماعی آنلاین و لذت ادراک شده به طور مستقیم بر تمایل دانشجویان به استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی تاثیر می‌‌گذارد.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش، بینش مفیدی برای دانشگاهیان در صنعت آموزش کشور فراهم می‌کند تا با درک این عوامل، بتوانند از کاربردهای شبکه­های اجتماعی در راستای افزایش اثربخشی یادگیری در بین دانشجویان استفاده نمایند. در این پژوهش متغیرهایی که در زمینه توسعه فضای آموزشی می­تواند تأثیر­گذار باشد شناسایی گردید و با بررسی پژوهش­ها و مطالعات انجام شده در ارتباط با عوامل مؤثر بر ترغیب دانشجویان به استفاده از شبکه­های اجتماعی به عنوان یک شبکه آموزش مجازی، ترکیبی از این عوامل گردآوری شده و درنهایت مدلی کاربردی و جامع ارائه شده است. همچنین بررسی عوامل مؤثر بر ترغیب کاربران به استفاده از شبکه‌های اجتماعی در زمینه آموزشی، پژوهشی نو در این زمینه است.


احمد کریم خانی، دکتر نرگس نشاط،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت در رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی.

روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع تحلیل همبستگی است که با استفاده از پرسشنامه 30 گویه ای رفتار اطلاع جویی و پرسشنامه 60 گویه ای NEO کاستا و مک کری دادههای موردنیاز گردآوری شد. جامعه پژوهش را تعداد 343 دانشجوی ارشد و دکتری تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای از میان دانشگاه‌های تهران، تربیت مدرس، امیرکبیر و علوم تحقیقات انتخاب شدند. برای تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام‌به‌گام چندگانه استفاده گردید.

یافته­ ها: صفت روان رنجوری در دانشجویان موجب کم شدن زمان صرف شده برای امور پژوهشی آنان میگردد؛ و در مقابل، صفت برونگرایی افزایش تلاش برای رسیدن به اطلاعات موردنیاز دانشجویان را سبب می‌گردد. صفت گشودگی به تجربه در دانشجویان علاقه به موضوعات نو را افزایش می‌دهد و دو صفت وجدان گرایی و توافق گرایی نیز در افزایش بعد قضاوت ربط دانشجویان مؤثر است.

نتیجه ­گیری: شخصیت به‌عنوان مؤلفه‌های روان‌شناختی در رفتار اطلاع جویی دانشجویان نقش دارد؛ بهگونهای ‌که 31 درصد رفتار اطلاع جویی دانشجویان بر اساس عوامل پنج‌گانه شخصیتی شکل میگیرد. لذا بهتر است دانشگاهها و کتابخانه‌های دانشگاهی و مراکز اطلاع‌رسانی و نیز طراحان پایگاه‌های اطلاعاتی و رابط‌های کاربر به تاثیر این عوامل در طراحی نظام‌های اطلاعاتی توجه داشته باشند.


اغول بی بی شیخ، نصرت ریاحی نیا، یزدان منصوریان،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

چکیده:

هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رفتار اطلاع­یابی بافت محور دانشجویان دانشگاه خوارزمی در جستجوی اطلاعات علمی موردنیاز خود و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان در داخل دانشگاه انجام‌شده است.

روش­شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیه­ی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه خوارزمی در زمان انجام پژوهش را شامل می­شود. نمونه پژوهش شامل 196 دانشجو است که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب‌شده‌اند. به‌منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 6/82 و روایی ازنظر اساتید محترم استفاده شد و برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون­های t تک‌نمونه‌ای مستقل و t دونمونه­ای مستقل استفاده شد.

یافته­ها: یافته­ها نشان می­دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر بر رفتار اطلاع­یابی دانشجویان سایت‌های کامپیوتر دانشگاه است و دانشجویان بیشتر اطلاعات علمی موردنیاز خود را از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو به دست می­آورند و مهم‌ترین هدف آن‌ها از جستجوی اطلاعات علمی انجام تکالیف درسی است و دانشجویان هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند... مهم‌ترین مانع و مشکل در مسیر جستجوی اطلاعات در دانشگاه نیز سرعت‌پایین اینترنت دانشگاه است. همچنین بین عوامل جمعیت­شناسی (جنسیت، وضعیت تأهل و وضعیت سکونت) و رفتار اطلاع­یابی دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته­ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که دانشجویان دانشگاه هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود می­دانند؛ و برای کسب اطلاعات بیشتر از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو استفاده می­کنند؛ و کتابخانه­ها جایگاه پایین­تری نسبت به سایت­های کامپیوتر دانشگاه در رفتار اطلاع­یابی دانشجویان دارند.


لیلا خلیلی، عزیز هدایتی خوشمهر، صمد رسول زاده اقدم، بهناز شیبانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه: سواد اطلاعاتی یک عنصر اساسی در توسعه یادگیری مستقل و مؤثر در آموزش عالی قرن 21 است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و انگیزش یادگیری دانشجویان بود. بعلاوه سنجش میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس متغیرهای آموزشی و جمعیت شناختی نیز مدنظر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوده، که 379 نفر به صورت نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی بعنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی- مستقل و تحلیل واریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس پنج استاندارد، 48/2 بود. طبق یافته‌های آزمون همبستگی پیرسون با اطمینان 99 درصد بین سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری آنها رابطه مثبت و معنی­داری وجود داشت. همچنین با اطمینان 99 درصد رابطه مثبت و معنی‌داری بین سواد اطلاعاتی و معدل دانشجویان وجود داشت. بر اساس آزمون تی- مستقل تفاوت معنی‌داری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. نتایج آزمون تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی‌دار بین میانگین سواد اطلاعاتی و سال ورودی دانشجویان با اطمینان 99 درصد بود. بر اساس آزمون تحلیل واریانس تفاوت معنی‌داری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر حسب حوزه تحصیلی آنها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان در سطح نامطلوب بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری و همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان (معدل) و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و متقابل داشتند. سواد اطلاعاتی دانشجویان سال آخر بیشتر از دانشجویان سال اول بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان در چهار حوزه تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم و کشاورزی تقریباً مشابه بود.


ابراهیم آریانی قیزقاپان، عادل زاهد بابلان، پروانه محمدی، مهدی معینی کیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در رابطه بین کاربست شبکه اجتماعی مجازی و رفتارهای تسهیم دانش در فضای مجازی انجام گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- پس رویدادی بود. جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی کاربر شبکه اجتماعی تلگرام در دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1395-1396  تشکیل می‌داد. روش نمونه‌گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 210 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌ کاربست شبکه‌های اجتماعی مجازی (با پایایی 70/0 =α)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) (با پایایی 93/0 = α) و پرسشنامه تسهیم دانش بهلول (1392) (با پایایی 93/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ­ها با استفاده از دو نرم ­افزار Spss vs. 22 و   lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (٩٦/٢= ،x2/df، 93/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 081/0= RMSEA) و مؤلفه کاربست شبکه اجتماعی مجازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه سرمایه اجتماعی بر رفتارهای تسهیم دانش در فضای مجازی تاثیر معنی­دار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: شبکه‌ اجتماعی تلگرام با اتکا به ظرفیت فرامتنی خود در ارتباط­هایی که شکل داده­ است باعث توسعه رفتار اشتراک گذاری دانش کاربران در فضای مجازی شده است. بنابراین آموزش و نظارت کارشناسانه و مستمر بر فضای این شبکه­ها و برنامه‌ریزی برای آینده می‌تواند پیشنهادی اساسی برای دست‌اندرکاران حوزه مجازی باشد.
محسن نوکاریزی، سوده شعاعی، حسن بهزادی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

هدف: در این مقاله به شناسایی راهبردهای جستجوی کاربران و میزان استفاده آن‌ها از راهبردهای جستجو درمحیط وب پرداخته شده است.

روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه‌ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بود که در نیمسال اول در این دانشگاه به تحصیل اشتغال داشتند؛ از بین ‌آن‌ها، تعداد 95 نفر به شیوه تصادفی طبقه‌ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار فایل‌های ثبت رخداد بهره گرفته شد.

یافته‌ها: در این پژوهش 12 راهبرد در 5 دسته کلی مشاهده شد. راهبرد ارزیابی تکرارشونده در زبانه‌ای دیگر، شکل جدیدی از راهبرد ارزیابی نتایج بود. از میان راهبردهای جستجو نیز دسته راهبردهای آغاز جستجو با مجموع 397 تکرار، بیش‌ترین استفاده را داشت و دسته راهبردهای ارزیابی نتایج جستجو با 321 تکرار در جایگاه دوم قرار گرفت. همچنین، دسته راهبردهای دسترسی چندگانه همزمان به منابع با 77 بار تکرار کم‌ترین راهبردهای مورد استفاده بود، اما به‌طور خاص راهبرد اکتشاف تکرارشونده با 21 بار تکرار کم‌کاربردترین راهبرد مورد استفاده بود. بررسی همبستگی بین راهبردها نیز نشان داد برخی از ضرایب همبستگی پیرسون معنی‌دار بود و برخی دیگر معنی‌دار نبود. از بین ضرایب همبستگی معنی‌دار، بیش‌ترین رابطه بین متغیرهای راهبرد ارزیابی نتایج جستجو و راهبرد آغاز جستجو با میزان ضریب همبستگی 591/0 بود.

نتیجه: نتایج نشان داد دانشجویان بیش‌تر از راهبردهای سنتی و ساده‌ای چون تدوین عبارت جستجو و ارزیابی تکرارشونده نتایج استفاده می‌کردند و کم‌تر به راهبردهای پیچیده‌تر می‌پرداختند. همین امر لزوم آموزش راهبردها به دانشجویان را نشان می‌دهد.


منصور ترکیان تبار، زهرا ارزانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی مهارت‌های شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 1105 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که بر اساس فرمول کوکران 286 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پس از توزیع پرسشنامه ها تعداد 276 پرسشنامه دریافت شد که داده های همین تعداد پرسشنامه استخراج و با استفاده از نرم افزار آماریSPSS20  تجزیه و تحلیل گردید. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t استفاده شده است.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که مهارت شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود بالاتر از حد متوسط است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این پژوهش و دیگر پژوهش‌های انجام شده در رابطه با سواد اطلاعاتی دانشجویان می‌توان نتیجه گرفت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی باید توجه ویژه ای به سواد اطلاعاتی دانشجویان داشته باشند و زمینه را برای ارتقاء آن فراهم سازند
علی جلالی دیزجی، عرفات لطفی، گلنسا گلینی مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان و ارتباط آن با محیط­های اطلاعاتی مورد استفاده­ی آنها می­پردازد.
روش پژوهش: پژوهش پیمایشی و  از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه­ی آماری 1977 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان است و حجم نمونه 321 نفر است که با روش نمونه­گیری طبقه­ای تصادفی انتخاب شده­اند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه­ای شامل دو بخش برای شناسایی انواع محیط­های اطلاعاتی و مهارت‌های سواد اطلاعاتی دانشجویان مورد مطالعه گردآوری شده است و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است.
یافته‌ها: سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان در همه مهارت‌های سواد اطلاعاتی بالاتر از متوسط بوده و مطلوب است. بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق نشان می‌دهد که بین محیط­های اطلاعاتی دانشگاهی و سواد اطلاعاتی رابطه­ مثبت و قوی وجود دارد. همبستگی بین محیط­های اطلاعاتی علمی با سواد اطلاعاتی مثبت و مطلوب و بین محیط‌های اطلاعات عمومی و مهارت‌های سواد اطلاعاتی مثبت و متوسط است. بین مهارت اول و دوم سواد اطلاعاتی با محیط‌های اطلاعاتی، رابطه‌ای منفی و معکوس؛ بین مهارت سوم و چهارم با محیط‌ها رابطه­ای مثبت و مستقیم بوده و رابطه­ی بین مهارت­ پنجم با محیط­های اطلاعاتی منفی و معکوس اما معنادار نیست. بنابراین بین سه بعد نیازهای اطلاعاتی، اولویت با نیازهای اطلاعاتی دانشگاهی و سپس علمی است اما نسبت به نیازهای اطلاعاتی عمومی غفلت و کوتاهی شده است.
نتیجه‌گیری: مقاله به دلیل شناسایی سواد اطلاعاتی و فایده‌اش در شناخت رابطه سواد اطلاعاتی و محیط‌های اطلاعاتی  جامعه پژوهش و برنامه‌ریزی مربوط ارزشمند است.
سکینه جعفریان، ناهید اوجاقی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف فناوری­های نوین به ویژه اینترنت روش­های جستجو و بازیابی اطلاعات را در شیوه­های مختلف پژوهش، از  جمله پژوهش کیفی متحول ساخته­است. در چنین شرایطی آشنایی جستجو گران و پژوهشگران با مهارت­های جستجو اهمیت زیادی دارد. مهارت­های جستجو این امکان را به پژوهشگران می دهد که با خودکارآمدی بالاتری به جستجو و پژوهش بپردازند. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی نقش پیش­بین مهارت­ جستجوی برخط در تبیین خود کارآمدی در پژوهش کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی پیام نور است.
 روش روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور آذربایجان­شرقی است که تعدادشان  277 نفر می­باشند و  نمونه آماری به صورت تصادفی  159 نفر برآورد شده است. برای جمع­آوری داده­ها، از پرسشنامه­های مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی  استفاده شد، برای تحلیل داده­ها از روش رگرسیون استفاده شد.
 یافته­ها: نتایج نشان داد بین مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی رابطه وجود دارد؛ نتایج ضریب رگرسیون نشان داد که مهارت جستجوی برخط قادر به پیش بینی خودکارآمدی در  پژوهشی کیفی در بین  دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور  است.
 نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می­توان گفت، اهمیت دادن به مهارت­های چستجوی بر خط و آموزش آن­ها می­تواند منجر  به افزایش خودکارآمدی پژوهش کیفی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور گردد.

حیدر مختاری، حمید قاضی زاده، سعید غفاری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف: سواد اطلاعاتی رشته‌‌‌مبنا اساس آموزش  سواد  اطلاعاتی به فراگیران برای کسب مهارت در اطلاع‌‌‌یابی در رشته تحصیلی خود است. هدف این پژوهش پیمایشی-کاربردی تشخیص میزان و سطح سواد اطلاعاتی رشته‌‌‌مبنای دانشجویان در سال تحصیلی 96-97 بود.
روش: برای گردآوری داده‌‌‌ها پرسشنامۀ محقق‌‌‌ساختۀ روا و پایایی در باب سواد اطلاعاتی رشته‌‌‌مبنا در اختیار نمونه‌‌‌ای متشکل از 1875 دانشجو در انواع گروه‌‌‌ها و رشته‌‌‌های آموزشی و مقاطع تحصیلی و انواع دانشگاه‌‌‌های کشور قرار گرفت.
یافته‌‌‌ها: طبق یافته‌‌‌ها، بیشتر دانشجویان (39/6درصد) سطح سواد اطلاعاتی رشته‌‌‌مبنای نسبتاً پایینی دارند و میانگین نمرات آنان در حد متوسط (8/34) است. تفاوت نمرات دانشجویان از نظر گروه تحصیلی به نفع علوم پایه (با نمره 9/53)، از نظر مقطع تحصیلی به نفع دانشجویان تحصیلات تکمیلی (با نمره 11/26) و از نظر نوع دانشگاه محل تحصیل به ضرر دانشگاه‌‌‌های غیرانتفاعی (با نمره 7/17) معنادار بود.
نتیجه‌‌‌گیری: تدوین برنامه‌‌‌های درسی تلفیق شده با مهارت‌‌‌های سواد اطلاعاتی رشته‌‌‌مبنا و جهت‌‌‌گیری به سمت دانشگاه باسواد اطلاعاتی عامل توفیق در نظام آموزش عالی کشور در تربیت دانشجویان باسواد اطلاعاتی تخصصی است.
سید مهدی نارمنجی، نصرت ریاحی نیا، محسن نوکاریزی، محمد زره ساز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک­ گذاری اطلاعات دانشجویان در شبکه­ های اجتماعی مجازی با رویکرد کیفی است.
روش­ شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه­های زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در استان خراسان جنوبی بود که حداقل شش ماه تجربه استفاده از یکی از شبکه ­های اجتماعی مجازی تلگرام، اینستاگرام یا واتساپ را داشته­ اند. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه­گیری گلوله برفی استفاده، و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه مورد استفاده از نوع نیمه ساختاریافته بود.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که بیش­ترین اشتراک­ گذاری اطلاعات توسط دانشجویان به ترتیب در شبکه­ های اجتماعی مجازی تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته بود. برای انگیزه­ های اشتراک­ گذاری اطلاعات در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان 18 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (انگیزه­ های شخصی و انگیزه­ های اجتماعی) دسته­ بندی شدند. در مجموع کدهای اولیه هر دو مقوله اصلی بالاترین فراوانی مربوط به مقوله «سرگرمی و وقت­ گذرانی» بود. برای انواع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان، 24 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هشت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (اطلاعات آگاهی­ رسان و اطلاعات سرگرم ­کننده) دسته ­بندی شدند. در مجموع «اطلاعات ادبی-هنری» و «اطلاعات علمی-آموزشی» بیش­ترین نوع اطلاعات به اشتراک­ گذاشته شده توسط دانشجویان در این شبکه­ ها بودند.
نتیجه ­گیری: اشتراک­گذاری اطلاعات در این شبکه­ ها حتی با هدف سرگرمی و وقت ­گذرانی می­تواند منجر به دسترسی کاربران به اطلاعات با ارزشی در این شبکه­ ها شود. از این­رو در صورت برنامه ­ریزی صحیح می­­توان از این بستر مناسب که در حال حاضر با کم­ترین هزینه ممکن در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان قرار دارد بهترین شکل ممکن به ویژه در محیط­ های آموزشی بهره جست.
هدی خداشناس، محمدرضا اسمعیلی گیوی، زبیده خداشناس،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده

هدف : هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه­‌های سواد سلامت در کاربران کتابخانه­‌های دانشگاهی (دانشگاه تهران) است.
روش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی است و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن داده­‌های مورد نیاز، از نوع پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه سواد سلامت سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمی کاربران (دانشجویان) کتابخانه‌­های دانشکده­ای دانشگاه تهران هستند. برای مطالعه جامعه پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته سواد سلامت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 به دست آمد.
یافته‌ها: از میان مؤلفه‌‌های سواد سلامت در کاربران کتابخانه‌­های دانشگاهی،  مؤلفه درک اطلاعات سلامت در سطح مطلوب، و سایر مؤلفه های مورد بررسی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارند. بین ‏مهارت‏‌های سواد سلامت با سطح تحصیلات، دانشکده، جنسیت و سن رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین درآمد و مهارت‏‌های سواد سلامت تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه­‌گیری: سنجش سواد سلامت به صورت کاربردی و اعمال نتایج حاصل در این جامعه و جوامع آماری دیگر لازم و ضروری است. با به کارگیری برنامه­هایی جهت ارتقای سواد سلامت این جامعه آماری که از ارکان اصلی جامعه هستند می­توان سطح سواد سلامت جامعه را به میزان بسیار زیادی افزایش داد.



مریم بومری، دکتر رضا کریمی، دکتر روح اله خادمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: یکی از مهم‌ترین نیازهای اطلاعاتی افراد در زندگی روزمره، نیازهای اطلاعاتی مربوط به سلامت است. یکی از مسائل مربوط به سلامت که در سال‌های اخیر دنیا را دچار بحران کرده است، ویروس کرونا است. داشتن اطلاعات سلامت در مورد این بیماری می‌تواند در جلوگیری از گسترش، درمان و دیگر مسائل کمک‌کننده باشد. یکی از گروه‌هایی که تحت‌الشعاع ویروس کرونا قرار گرفته‌اند، دانشجویان هستند؛ لذا هدف اصلی این مطالعه، بررسی رفتار اطلاع‌یابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در زمینه بیماری ناشی از ویروس کرونا بود.
روش‌شناسی: این پژوهش کاربردی و به‌صورت روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم که 3000 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 300 نفر به‌عنوان حجم نمونه مشخص شدند. روش نمونه‌گیری تصادفی ساده بود که در نهایت 200 نفر به پرسش‌نامه به طور کامل پاسخ دادند. گردآوری داده‌ها از طریق پرسش‌نامه استاندارد لانگو، انجام شده است. برای بررسی فرضیه‌های پژوهش با استفاده از روش‌های آماری t مستقل و تحلیل واریانس یک‌راهه رابطه بین متغیرهای منابع اطلاعاتی، سن، جنسیت و محل سکونت با رفتار اطلاعیابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم بررسی شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که بیشترین منابع اطلاعاتی مربوط به «اینترنت»، «شبکه‌های اجتماعی (مانند تلگرام، واتساپ، اینستاگرام و...)»  و «تلویزیون» و «خانواده» به ترتیب با میانگین 12/3، 09/3، 04/3 و 02/3 است، در حالی که کمترین استفاده از منابع اطلاعاتی مربوط به «بروشور و جزوه» با میانگین 62/2 بود. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد که میانگین به دست آمده دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در کسب اطلاعات مربوط به کرونا از منابع جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و اینترنت بالاتر از میانگین مفروض بوده، اما استفاده فعال از اطلاعات مربوط به کرونا با تفاوت اندکی از منابع سنتی مانند تلویزیون و رادیو است. از سویی دیگر یافته‌ها نشان می‌دهد که بین متغیرهای رفتار در جست وجوی اطلاعات، درک در جست و جوی اطلاعات، تعامل بین‌فردی در جست وجوی اطلاعات، تأثیر اطلاعات بر بیماری، دریافت فعالانه اطلاعات و دریافت غیر فعالانه اطلاعات با سن، جنسیت و محل سکونت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه‌گیری: بررسی رفتار اطلاع‌یابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم نشان می‌دهد که این دانشجویان از سواد اطلاعاتی سلامت برخوردارند و می‌توانند اطلاعات سلامت مرتبط را شناسایی و استفاده کنند. علی‌رغم استفاده بیشتر از منابع جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، اطلاعات کسب شده از منابع سنتی بیشتر مورد اعتماد و استفاده بوده است. هیچ‌کدام از متغیرها مانند جنسیت، سن و محل زندگی بر رفتار اطلاع‌یابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد قم تأثیر ندارد و همه افراد فارغ از این متغیرها رفتار اطلاع‌یابی سلامت یکسانی داشته‌اند.

خانم خاتون وکیلی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر عضویت در شبکه های اجتماعی و نشخوار ذهنی در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر حقوق دانشگاه  آزاد قائمشهر بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. نمونه آماری در این مطالعه، 70 نفر به صورت نمونه در دسترس از دانشجویان رشته حقوق  دانشگاه آزاد واحد قائمشهر  درسال تحصیلی 1400-1399بوده است . روش نمونه گیری در تحقیق حاضر تصادفی ساده بود. برای تعیین حجم نمونه در این پژوهش، از جدول کرجسی مورگان استفاده شده است. ابزار گرد‌آوری داده‌ها، پرسشنامه بررسی اثرات عضویت در شبکه های اجتماعی، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (تقی زاده و نیکخواه ) و پرسشنامه مقیاس نشخوار ذهنی (تقی زاده ) است. تحلیل داده ها با استفاده  از نرم افزارهای25- SPSS و (PLS) انجام شد.   
یافته‌ها: نتایج دلالت بر این داشت که شدت اثر عضویت در شبکه‌های اجتماعی (5/24 درصد) بیشتر از شدت اثر نشخوار ذهنی (8/12 درصد) بوده است. هم چنین می توان شدت اثر را برای هر سه خرده مقیاس این دو متغیر مشاهده کرد. نتایج معادلات ساختاری جهت رد یا تایید فرضیات نشان داده است، هر دو متغیر عضویت در شبکه‌های اجتماعی(P =0/001 و β=0/526) و نشخوار ذهنی(P =0/002 و (β=-0/379 بر انعطاف‌پذیری شناختی تاثیر معنادار داشته‌اند، با توجه به مقدار ضریب مسیر می‌توان گفت عضویت در شبکه‌های اجتماعی دارای اثر مثبت و نشخوار ذهنی دارای اثر منفی بوده است .
نتیجهگیری: عضویت در شبکه های اجتماعی اثرات به مراتب بیشتر و مخرب تری نسبت به نشخوار ذهنی در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان داشته است و می توان گفت که هر دو متغیر عضویت در شبکه های اجتماعی و نشخوار ذهنی بر انعطاف پذیری شناختی تاثیر داشته است.
 
محمدرضا شکاری، محمد حسن زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی عوامل پیشران و بازدارندهی موثر بر گرایش دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی به مطالعه هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل‌محتوا انجام شده است. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه عمیق نیمه‌ساختاریافته بوده است. مصاحبه‌ها از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، پست الکترونیکی، ارسال و دریافت فایل صوتی و گفت‌وگو در شبکه‌‌ی اجتماعی واتس‌اپ انجام شده است. دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه‌های دولتی، پیامنور و آزاد اسلامی جامعه پژوهش را تشکیل می‌دهند که با استفاده از نمونه‌گیری هدف‌مند، تعداد ۳۳ نفر به‌عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
نتایج: چهار عامل «استاد»، «اجبار»، «ارتقاء» و «علاقه» به عنوان عوامل پیشران مطالعه در بین دانشجویان دکتری بوده‌اند و هفت عامل «استاد»، «خانواده»، «مشکلات دسترسی»، «آینده مبهم»، «مشکلات و ضعفهای نظام آموزشی»، «رشد روحیه بینیازی از مطالعه» و «عدم مشارکت‌ در تدریس» به عنوان عوامل بازدارنده شناسایی شدهاند.
نتیجه‌گیری: عوامل پیشران و عوامل بازدارنده‌ از مطالعه، بسیار درهمتنیده بوده و بههم مرتبط هستند. برخی از این عوامل بر برخی دیگر تأثیر میگذارند و به نوعی علت‌ومعلول یکدیگرند. برای تقویت عوامل مؤثر و کاهش عوامل بازدارنده به مطالعه، تلاش بیشتر اساتید و برنامهریزان درسی در سطح کلان، کتابخانه‌ها و کتابداران، سیاست‌مداران، و تلاش و برنامه‌ریزی بیشتر خود دانشجویان دکتری را می‌طلبد. لازم است تا نظام تعلیم و تربیت و نظام آموزش در دانشگاهها از نظام تکمتنی و متکلم‌وحده بودن خارج شود. تا تغییرات بنیادی در روش‌های تدریس و محتوای درسی در نظام آموزشی به وجود نیاید، دانشجویان کمتر به مطالعه و پژوهش روی می‌آورند

زهرا پورپیر، محمد رضا کیانی، محمد علی رستمی نژاد، سید ابراهیم حسینی زارگز،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: کووید 19 یک بیماری تنفسی واگیردار است که مانند سایر بیماری­های واگیردار، سلامت افراد را تحت‌تأثیر قرار داده است. رسانه ­های اجتماعی به‌عنوان یک منبع مهم برای کسب اطلاعات سلامت، سهم عمده­ای را در زمینه رفع نیاز اطلاعاتی در مورد کووید 19 به خود اختصاص داده­اند. نقش رفتار اطلاع­یابی سلامت افراد در مدیریت و کنترل بیماری حائز اهمیت است و در روند سلامت جامعه در آینده نیز تأثیرگذار است. بر همین اساس کشف رفتار اطلاع­ یابی سلامت دانشجویان دانشگاه بیرجند در رسانه­ های اجتماعی در طی همه­گیری کووید 19 هدف اصلی پژوهش حاضر قرار گرفت.
روش‌ پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در زمان انجام مطالعه بودند. نمونه­گیری بر اساس نمونه­گیری تصادفی طبقه‌بندی نسبتی انجام گرفت (370 نفر). ابزار پژوهش پرسش‌نامه محقق ساخته بود. روایی پرسش‌نامه با استفاده از نظرات صاحب‌نظران و متخصصان علم اطلاعات و دانش‌شناسی و علوم پزشکی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد (0/897).
یافته‌ها: یافته­ های پژوهش نشان داد دانشجویان بیش­تر از موتورهای جستجو، شبکه­ های اجتماعی خارجی و رسانه ­های خبری برای کسب اطلاعات در مورد کووید 19 تا منابع معتبری مانند وب­سایت­ های رسمی تخصصی پزشکی استفاده می­ کردند. در این میان تلگرام و اینستاگرام بیش­ترین کاربرد را داشتند. آنان بیش از کسب اطلاعات در مورد روش ­های درمانی به اخبار مرتبط با کووید 19 و رفتارهای پیشگیرانه توجه داشتند. میزان پیامدهای منفی و مثبت کسب اطلاعات در مورد این بیماری بر روی دانشجویان کم­تر از حد انتظار بود و در بین مؤلفه‌های رفتار اطلاع­ یابی، کم­ترین توجه را به‌ اشتراک‌گذاری اطلاعات داشتند. در زمینه ابعاد مرتبط با کووید 19 بیش­ترین توجه آن­ها به بُعد آموزشی و کم­ترین توجه آن­ها به بُعد سیاسی بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس بررسی ­های پژوهشگر مطالعه ­ای در زمینه رفتار اطلاع ­یابی سلامت به طور خاص در رسانه­ ها و شبکه­ های اجتماعی در دوران کووید 19 نیافت؛ بنابراین پژوهش از نظر روش­ شناسی، رویکرد موضوعی و پژوهشی و بافت موردمطالعه حداقل در سطح ملی بدیع است.

فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ، لیلا طالب زاده شوشتری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رسانه‌های اجتماعی و مباحث روان‌شناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کرده‌اند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهش‌ها در این حوزه قرارگرفته‌اند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیت‌های فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسش‌نامه‌های «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونه‌ای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافته‌های پژوهش: دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده می‌کردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافته‌ها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (به‌عنوان مؤلفه‌های تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: پژوهش‌های قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسائل روان‌شناختی به‌ویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملاً ارتباط دارد. از بین دو مؤلفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیش‌بینی‌کننده قوی‌تری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسائل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می‌تواند برای مدیران و تصمیم‌گیران در زمینه رسانه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران موضوعات مرتبط با جوانان به‌ویژه در ارتباط با رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدئو مفید باشد.

 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb