جستجو در مقالات منتشر شده


21 نتیجه برای فناوری

پریچهر آقاسیدجوادی، مهدی علیپورحافظی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تسهیل در امکان نقض حقوق مالکیت فکری و استفاده‌های غیر مجاز از منابع دیجیتالی، یکی از مهمترین پیامدهای توسعه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نظیر اینترنت است. هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت بهره‌گیری از فناوری مدیریت حقوق دیجیتالی در سامانه مدیریت پایاننامههای پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران میباشد.

روش: پژوهش حاضر، از نوع کاربردی است و به روش مطالعه موردی، به بررسی سامانه مدیریت پایان‌نامه‌های پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران پرداخته‌ است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه وارسی است که توسط NSA INFOSEC IAM تهیه شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش در سه بخش به‌دست آمده‌اند. بخش اول، اطلاعات مورد نیاز برآورد و ارزیابی امنیت سامانه مدیریت پایان‌نامه‌ها است، که به روش مشاهده و مصاحبه ساختار یافته نقاط قوت و ضعف درونی سازمان مشخص شده است. در بخش دوم جدول ماتریس OICM، رده‌های اطلاعاتی در گردش کاری سازمان و اهمیت هر یک در مأموریت سازمان مشخص شد. در بخش سوم نیز تهدیدهایی که سازمان با آن مواجه است و میزان تأثیرشان بر مأموریت سازمان مشخص گردید.

نتیجه: نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران به لحاظ زیرساخت‌های امنیتی از وضعیت مطلوبی برخودار نیست و با تهدیدهایی نظیر دسترسی غیرمجاز، اشکال مدیریتی، عدم امکان پیگرد و ... مواجه است. لذا با توجه به رسالت سازمان در حفظ و نگهداری و اشاعه اطلاعات، نیازمند بهره‌گیری از فناوری‌هایی نظیر مدیریت حقوق دیجیتال است.


غلامرضا حیدری، زاهد بیگدلی، بابک مختاری، روح اله خادمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاعات تجاری به عنوان یکی از منابع مهم شرکت­ها بیان شده است. به خصوص برای شرکت­های مستقر در پارک علم و فناوری که قصد راه اندازی کسب و کاری فناورانه و ورود به بازار را دارند. اما در این بین نیاز است که مسائل مختلف رفتار اطلاعاتی تجاری شرکت­ها بررسی شود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رفتار اطلاعاتی تجاری شرکت­های مستقر در پارک علم و فناوری است.

روش: این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه زمینه­ای انجام شده است. جامعه پژوهش را شرکت­های مستقر در پارک علم و فناوری خوزستان تشکیل می­دهند. ابزار گردآوری داده مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است که مصاحبه با 14 شرکت داده­های این پژوهش را تشکیل می­دهند.

یافته­ها: یافته­ های پژوهش نشان می­ دهد که اهداف جستجو و کسب اطلاعات تجاری در مقوله ­های دستیابی به اهداف و انجام وظایف سازمانی، به‌روز بودن، بهره‌وری، رقابت‌جویی، آمادگی برای موقعیت­ ها و حل مسئله و نیازهای اطلاعاتی تجاری در مقوله­های اطلاعات زمینه­ ای از بازار، اطلاع از سیاست­های ملی و بین‌المللی، قوانین، اطلاعات مالی، اطلاعات محصولات، اطلاعات مدیریتی، مدیریت اطلاعات قرار گرفته­اند. همچنین مقوله ­های رسانه­ های جمعی، پارک علم و فناوری، اینترنت، دوره­های آموزشی، ارتباطات غیررسمی، کتابخانه و مشاورین طبقات منابع کسب اطلاعات تجاری را تشکیل داده و موانع کسب اطلاعات در طبقه­ های نداشتن مهارت­ های اطلاع­ یابی و سواد اطلاعاتی، مشکلات پیرامون خود اطلاعات، زیرساخت­های فنی، عوامل فردی، مشکلات فرهنگی، سیاسی و اخلاقی، مشکلات دریافت اطلاعات از پارک و مشکلات سازمانی قرار گرفته­اند.

نتیجه‌گیری: بررسی رفتار اطلاعاتی تجاری شرکت­های مستقر در پارک علم و فناوری نشان می­دهد این شرکت­ها از اهمیت اطلاعات تجاری در کسب و کار آگاه هستند و نیازهای اطلاعاتی تجاری آن­ها مطابق با جوامع پژوهشی دیگر است و در این راه منابعی و موانعی شناسایی شده­ اند که می­تواند به ارائه خدمات اطلاعاتی مناسب برای این شرکت­ ها کمک کند.


منصوره حسینی شعار، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی، محمد حسن زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

چ

زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری وب 2.0 در دولت الکترونیک از دیدگاه شهروندان مراجعه کننده به دفاتر پیشخوان دولت الکترونیک در استان همدان به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است.

روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. برای گردآوری داده­های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه محقق­ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 24 سوال در 7 بعد (عوامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی، انگیزشی و اجتماعی) و 4 سوال مربوط به اطلاعات جمعیت­شناختی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان مراجعه کننده به دفاتر پیشخوان دولت، بخش عمومی و خصوصی در استان همدان است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای با تخصیص متناسب، 518 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم­افزارهایspss-24  و Amos-24 انجام گرفت.

یافته ها: یافته­های منتج از پژوهش نشان داد که شش عامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی و انگیزشی به صورت معنی­داری بر پذیرش فناوری وب 2.0 در پیاده­سازی دولت الکترونیک مؤثر است و اما به علت این که در بررسی عامل فرهنگی و پذیرش فناوری وب 2.0 آماره آزمون کوچکتر از 96/1 است رابطه بین دو متغیر رد می­شود. شاخص­های نیکویی برازش مدل ارائه شده یعنی GFI، IFI، CFI و RMSEA به ترتیب برابر با 901/0، 902/0، 901/0 و 067/0 است. این شاخص­ها نشانگر خوب بودن مدل است و اینکه مدل تحقیق دارای توانایی بالایی در اندازه­گیری متغیر اصلی تحقیق است.

نتیجه­ گیری: بر مبنای نتایج حاصل شده، جهت سرمایه­گذاری در راستای پیاده­سازی دولت الکترونیک بر مبنای فناوری وب 2.0 بیشترین تمرکز بایستی در زمینه عوامل اقتصادی، فرهنگی، فردی، فناورانه، سازمانی و انگیزشی صورت گیرد چرا که هر یک از عوامل فوق دارای زیرمولفه­هایی هستند که با فراهم­سازی زمینه­های ایجاد و توسعه این عوامل، به صورت غیرمستقیم بر سایر عوامل مؤثر نیز ایفای نقش خواهند نمود.


حمیدرضا مختاری اسکی، سیروس علیدوستی، مریم نظری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف: شمار بسیاری از پروژه‌های فناوری اطلاعات در سالیان گذشته کمابیش با شکست روبه‌رو شده‌اند. کتابخانه‌های دیجیتالی که دستاورد کاربست فناوری اطلاعات در نهاد کتابخانه بوده‌اند نیز همین سرنوشت را داشته‌اند. از این‌رو در اینجا عوامل حیاتی موفقیت کتابخانه‌های دیجیتالی در بافت ایران، به ویژه در وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری بررسی می‌شود. عوامل حیاتی موفقیت آن دسته از عوامل هستند که با پیگیری‌های پیوسته‌ی آنها، کتابخانه‌های دیجیتالی با موفقیت همراه خواهند بود.
روش/ رویکرد: رویکرد این پژوهش، کیفی و روش آن گراندد تئوری است. نمونه‌گیری غیر احتمالی از نوع گلوله برفی و نمونه‌گیری تئوریک، گزینش هشت کتابخانه‌ی دیجیتالی و سازمان مادرِ آنها و بیست و نه مصاحبه‌شونده را در پی داشت. افزون بر ابزار مصاحبه‌ی عمیقِ نیمه ساخت یافته، مشاهده‌ی مستقیم با استقرار در میدان پژوهش و یادداشت‌برداری‌های میدانی نیز از دیگر فنون به‌کار رفته برای گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها بود.
یافته‌ها: شش عامل «اِعمالِ مدیریت و رهبریِ مناسب»، «داشتن برنامه‌ی تغییر مناسب»، «به‌کارگیری و حفظ نیروی انسانی متخصص»، «گزینش نرم‌افزار مناسبِ کتابخانه‌ی دیجیتالی»، «گزینش درستِ اشیای دیجیتالی»، و « سازماندهیِ درستِ اشیای دیجیتالی» به‌عنوان عوامل حیاتی موفقیت کتابخانه‌های دیجیتالی در بافت ایران، از جمله یافته‌های اصلی این پژوهش به شمار می‌روند که مدیران و کارگزاران کتابخانه‌های دیجیتالی کشور می‌توانند از آنها همچون عنوان مدل مفهومی عوامل موفقیت این گونه کتابخانه‌ها به‌کار روند
هادی هراتی، فاطمه نوشین فرد، علیرضا اسفندیاری مقدم، فهیمه باب‌الحوائجی، نجلا حریری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف: هدف اصلی این پژوهش، سنجش عوامل مؤثر بر رفتار استفاده برنامه‌ریزی نشده کاربران از منابع و خدمات کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی دانشگاهی است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به‌لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان عضو کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه‌های فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز، تبریز، شیراز و پردیس دانشگاه تهران بودند که پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب با حجم جامعه و در داخل هر طبقه به‌صورت تصادفی، تعداد 700 پرسشنامه توزیع و 654 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش تحلیل مسیر و نرم‌افزار لیزرل استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، عوامل محیطی و عوامل مرتبط با فناوری از طریق عامل موقعیتی زمان بر بروز رفتار برنامه‌ریزی نشده دانشجویان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانه‌های دانشگاهی تاثیرگذار هستند. همچنین منابع اطلاعاتی و خدمات اطلاعاتی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تاثیر معناداری بر بروز این نوع از رفتارها ندارند. 
نتیجه‌گیری: کتابخانه­ها باید به‌منظور استفاده بهینه و مؤثر از منابع و خدمات خود به عوامل مؤثر بر رفتار برنامه‌ریزی نشده مراجعان به خصوص عواملی که تاثیر آنها اثبات شد، از جمله «عوامل محیطی»، «عوامل مرتبط با فناوری» و «زمان دردسترس» توجه ویژه‌ای داشته باشند.  نتیجه توجه به این عوامل، استفاده بیشتر از منابع و خدمات کتابخانه‌ها، جذب مخاطب و افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی مراجعان خواهد بود.
مهدی علیپورحافظی، پریچهر آقاسیدجوادی، شهرزاد معتمدی مهر،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

   چکیده:
زمینه و هدف:  مطالعه حاضر، به شناسایی وضعیت پژوهش‌های انجام شده در زمینه مدیریت حقوق دیجیتالی و شناخت شکافها و سیر تحول  پژوهش­ها در این زمینه پرداخته است.
روش: برای انجام این مطالعه با استفاده از روش مرور نظامند، پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر نظیر الزویر، اشپیرینگر، امرالد، پروکوئست و... از منظر مدیریت حقوق دیجیتالی جستجو شدند.
یافته ها: با بررسی اولیه جستجوها، 89 منبع پژوهشی که ارتباط بیشتری با موضوع داشتند، انتخاب و مطالعه شدند. یافته های حاصل از مطالعه نشان داد حدود 72 درصد منابع پژوهشی بازیابی‌ شده به رویکرد فنی و 19 درصد از دیدگاه مدیریتی و 9 درصد باقیمانده به رویکرد حقوقی و فرهنگی تعلق دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد، در رویکرد مدیریتی نیازمند انجام پژوهش‌های بیشتری هستیم و از بُعد حقوقی و فرهنگی نیز شکاف‌های پژوهشی عمیقی مشاهده می‌شود. از بُعد اقتصادی نیز به این مبحث پرداخته نشده است. همچنین مطالعه سیر تحول پژوهش‌ها نشان داد، به لحاظ فنی پژوهش‌ها، در جهت توسعه و تکامل و در راستای پیشرفت فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نوین است و به لحاظ حقوقی، برخلاف پژوهش‌های اولیه که بیشتر معطوف به حقوق مالکان محتوا بود، به حقوق استفاده‌کنندگان و حقوق مرتبط، توجه بیشتری شده است.
 
حسین خالقی، محمد لگزیان، شمس الدین ناظمی، غلامرضا ملک زاده،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرعت زیاد پیشرفت­های فناوری و تغییر شکل آن، مثل فیلی در تاریکی شده است که افراد سازمان نسبت به آن ادراک و برداشت­های مختلفی دارند. از آنجا که افراد در درون سازمان بر مبنای ادراک خود از واقعیت عمل می­کنند، کشف و توصیف ادراک و برداشت افراد از قدرت­فناوری، می­تواند در ارتباطات بین فردی کارکنان موثر واقع شود. هدف پژوهش حاضر، توصیف عمیق تجارب و دریافت­های متکثر اعضای هیات علمی یک دانشگاه از پدیده قدرت­فناوری در ارتباطات بین­فردی می­باشد تا مدیران و کارکنان را با نگرش­های جدید و متفاوت نسبت به فناوری و نفوذ و سلطه آن آشنا کند.
روش پژوهش: رویکرد پژوهش در این تحقیق، کیفی بوده و بر پایه راهبرد پدیدارنگاری برای نیل به درکی عمیق از آگاهی­های جمعی نزد افراد مورد مطالعه، انجام گرفته است. مشارکت­کنندگان شامل سیزده عضو هیات علمی دانشگاه بودند که از طریق نمونه­گیری بیشینه تنوع تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. با مصاحبه­های نیمه ساختاریافته باز و تحلیل آن‌ها 6 طبقه توصیفی، در سه سطح فرد، سازمان و جامعه به دست آمد.
یافته‌ها: در سطح فرد دو شیوه درک شامل مفهوم مبتنی بر انزوای فردی (کم­باری عاطفی روابط، بی اعتمادی) و رفتارهای دورویی (تلوّن رفتاری و خودپایشی)، در سطح سازمان سه طبقه شبکه­های اجتماعی، ارتباطات پایشی (اقتدار مافوق، سلطه کنترل در روابط سازمانی) و تضعیف نقش انسان، در سطح جامعه یک طبقه شامل فرهنگ رفتارهای فخرفروشانه پدید آمد. در ادامه طبقات توصیفی به دست آمده در قالب ساختار بزرگتری، فضای نتیجه را رقم زدند تا بدین طریق شیوه­های متفاوت تجربه پدیده مرتبط گردیده و تصویری کامل­تر و چند بعدی را از مفاهیم متفاوت افراد تحت مطالعه ارائه دهند.
نتیجه‌گیرییافته‌های تحقیق می‌تواند در فهم بهتر آگاهی­های جمعی نسبت به قدرت فناوری در نزد گروه خاصی از افراد مفید واقع شود و مدیریت سازمان را در برخورد با آن مهیاتر ­سازد.
سعیده خلیلیان، احمد شعبانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اطﻼعیابی زﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﯽﭘﯿﻮﻧﺪد ﮐﻪ ﻓﺮد در داﻧﺶ ﺧﻮد ﺧﻸیی اﺣﺴﺎس میکند و او را ﺑﺮ میانگیزاند تا اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪیﺪ ﺑﻪ دﺳﺖ آورد. نکتۀ ‌مهم‌ در‌ تبیین‌ رفتار‌ اطلاعیابی‌ این است که عوامل بسیاری در بروز آن تاثیرگذار هستند که احساسات ‌به ‌عنوان‌ یکی از مهمترین عوامل ‌اثرگذار ‌در ‌بروز‌ رفتار‌ اطلاعیابی‌ انسان در نظر گرفته می­شود. همچنین جستجوی اﻃﻼﻋﺎت ﻳﻚ تجربۀ عاﻃﻔﻲ ﺑﺎ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻨﻔـﻲ اﺳﺖ؛ این پژوهش با هدف مرور نقش احساس در فرآیند رفتار اطلاعیابی انجام شد.
روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی مبانی نظری و مفهومی احساسات در ارتباط با نیاز اطلاعاتی و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته است.
یافته­ها:  با مطالعه مفهومی مدل­های فرآیند رفتار اطلاع­ یابی کولثاو و نال در این مطالعه دریافت شد که عوامل عاطفی و احساسی در جستجوی اطلاعات اهمیت به سزایی دارند و رفتار اطلاعیابی تحت تاثیر احساسات منفی (ابهام، ترس، و عصبانیت) و احساسات مثبت (خوشحالی، اطمینان، و رضایتمندی) صورت میپذیرد. احساسات منفی در شروع کار افزایش مییابد و با گذشت زمان و در روند جستجوی اطلاعات احساس منفی کاهش و احساسات مثبت تقویت میشود.
نتیجه ­گیری : برای رفع نیاز اطلاعاتی و دستیابی به پاسخ مناسب و مطلوب لازم است این گونه احساسات از طرف کاربر و هم نظامهای اطلاعاتی به خوبی شناسایی و درک شود تا هرچه بهتر بتوان آن را کنترل کرد تا بتوان نیاز اطلاعاتی شناسائی شده را به درستی پاسخ دهند.
رضا کریمی، بهرام عادل مرئی، محمدرضا نصیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف میزان آشنایی و استقبال کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند (شناسه امواج رادیویی، پاسخ سریع، ارتباطات میدان نزدیک و فناوری تلفن همراه هوشمند) و رابطه آن با مدیریت ارتباط با مشتری انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و با روش پیمایشی صورت گرفته وجمع آوری اطلاعات از طریق پرسش‌نامه محقق ساخته بر اساس پرسش‌نامه استوکیچ و همکاران (2018) انجام گرفته است. جامعه­ی آماری آن کلیه کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان اردبیل بالغ بر 160 نفر است؛ و اطلاعات به دست آمده از پاسخگویان با استفاده از روش آمار توصیفی واستنباطی از جمله میانگین، انحراف و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرارگرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میزان آشنایی کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند (شناسه امواج رادیویی، پاسخ سریع، ارتباطات میدان نزدیک و فناوری تلفن همراه هوشمند) در سطح متوسط است. میزان علاقه‌مندی و استقبال کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند در سطح بالاتر از میانگین سطح متوسط (3) و نزدیک به سطح مطلوب و مطلوب است. از دیدگاه کتابداران در صورت بکارگیری فناوری‌های هوشمند، میزان بهره‌وری و کارایی کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند در سطح بالاتر از میانگین سطح متوسط (3) و نزدیک به سطح مطلوب و مطلوب است. بین مولفه‌های متغیر آشنایی با فناوری‌های هوشمند» به غیر تلفن همراه هوشمند با مولفه کیفیت خدمات از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود ندارد. بین مولفه‌های متغیر آشنایی با فناوری‌های هوشمند با مولفه‌های رضایت کاربر و وفاداری کاربر از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: در صورت بکارگیری فناوری‌های هوشمند بویژه فناوری تلفن هوشمند مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه‌ها بهبود می‌یابد.
وجه الله قربانی زاده، عقیل قربانی پاجی،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان‌ها، تحت تأثیر عوامل بسیاری در قالب عوامل فردی، سازمانی و محیطی قرار می‌گیرد. این عوامل تأثیرگذار می‌توانند باعث منع و شکست یا پیش روی و تسهیل کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان‌ها باشند. ازآنجایی‌که هدف اصلی کاربرد فناوری اطلاعات در تمام سازمان‌ها افزایش بهره‌وری است، شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات می‌تواند برای سازمان‌ها مهم و حیاتی باشد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر نتایج حاصل از پژوهش‌های انجام‌شده در خصوص کاربرد فناوری اطلاعات را بررسی کرده است تا بدین‌وسیله عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات را شناسایی کرده و اندازه اثر هر یک از این عوامل را ارزیابی و مقایسه نماید. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش فرا تحلیل بوده و محاسبات آماری آن از طریق نرم‌افزار CMA2 انجام‌شده است. برای بررسی تورش انتشار از روش­های آزمون N ایمن از خطا، روش چینش و برازش دوال و توئیدی، نمودار فانل (نمودار قیفی) استفاده‌شده است.
یافته­ ها: این پژوهش با بررسی 65 مطالعه، 27 عامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات را شناسایی کرده است. از میان این 27 عامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات عوامل مهارت (762/.)، ساختار (753/.)، انگیزش (720/.)، فرهنگ‌سازمانی (709/.) و همچنین محیط سازمانی (672/.) بیشترین شدت اثر و عوامل جنسیت (128/.)، تحصیلات (204/.) و سن (224/.) کمترین شدت اثر را داشتند.
نتیجه­ گیری: سازمان­های ایرانی برای موفقیت در استفاده از فناوری اطلاعات در سازمان باید به ترتیب به ابعاد مهارتی کارکنان، ساختار سازمانی و انگیزش کارکنان توجه بیشتری داشته­ باشند.
سروناز حسین رضوی، زهره داودپور، منوچهر طبیبیان، مریم معینی فر،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

اهداف و زمینه‌ها: امروزه فناوری به‌عنوان جز جدایی‌ناپذیر از زندگی، شهرها را تحت‌ تاثیر تغییراتی بنیادین و کارکردی قرارداده و به نوعی ویژگی نوین آنها در قرن بیست‌ویکم شناخته می‌شود. این دگرگونی‌ها فضای زندگی را دوگانه و به تبع آن شهروندانی با‌ رفتاری متفاوت را به‌وجود آورده‌ است. به بیان دیگر فضای شهری هیبریدی، شهروند دایکاتومی با عملکرد دوگانه واقعی-مجازی را خلق کرده است. این پژوهش به دوگانگی فضایی-عملکردی شهروندان در شهر تهران به واسطه دنیای مجازی و دنیای واقعی می‌پردازد.
روش‌شناسی: پژوهش از نظر ماهیت و هدف، کیفی و کاربردی است. جمع آوری داده‌ها علاوه بر مطالعات میدانی و اسنادی، از طریق پرسشنامه آنلاین به صورت تصادفی ساده صورت گرفته است. از آنجا که جامعه مورد مطالعه-شهر تهران- از نظر محدوده و جمعیت برای این پژوهش نامحدود بوده در نتیجه تعداد نمونه بر اساس فرمول کوهن 559 عدد تعیین گردید که جهت اطمینان بیشتر 660 پرسشنامه از 22 منطقه تکمیل شده‌است. روایی پرسشنامه از طریق 35 عدد پرسشنامه آزمون و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ سنجیده شد.
یافته‌ها: همبستگی و رابطه معناداری میان متغیرهای پژوهش وجود دارد؛ ارتباط تعاملات اجتماعی و کالبد شهری اولویت بیشتری نسبت به فناوری دارند در نتیجه همین امر تاکیدی بر تعامل شهروند با شهر در عصر فناوری است؛ به عبارت دیگر فناوری نقش حلقه واسط و تسهیل‌گر ارتباطی را بازی می‌کند.
نتیجه‌گیری: بررسی‌ها نشان می‌دهد که از تعامل متقابل سه عنصر اصلی شهر(کالبد)، شهروند و فناوری، پدیده شهروند دایکاتومی و فضای هیبریدی در تهران رو به فزونی است.



حمیدرضا رستمی، شعبان الهی، علی معینی، علیرضا حسن زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه، فناوری‌های معنایی، از طریق ارائه روش‌های هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آورده‌اند. این قابلیت، شکل‌های جدیدی از تعامل میان انسان‌ها و فناوری‌های معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد می‌شود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل هم‌افزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار می‌سازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارائه چنین مدلی می‌تواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوری‌های هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
روش: پژوهش حاضر، مبتنی بر روش‌شناسی نظریه کنش‌گر-شبکه، به معرفی کنش‌گر-شبکه‌های همزیستی پرداخته است. داده‌های مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
یافته‌ها: در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنش‌گر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستان‌شناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنش‌گر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینه‌ای) را تشکیل می‌دهند.
نتیجه‌گیری: محصولات معنایی در کنار انسان، کنش‌گرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیت‌های فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید

 

علی نعیمی صدیق، محمد ربیعی، علیرضا ثقه الاسلامی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین رویدادهای حوزه فناوری اطلاعات در کشور، همایش ملی مدیران فناوری اطلاعات است. مهم‌ترین مزیت رقابتی این همایش نسبت به همایش‌های مشابه این است که بجای تمرکز صرف بر مقالات،‌ به ارزیابی دستاوردهای حوزه فناوری اطلاعات در قالب مقاله، ایده و محصول می‌پردازد. طراحی چارچوبی جامع برای ارزیابی علمی دستاوردهای فناوری اطلاعات هدف این مقاله است.
روش پژوهش: برای طراحی چارچوب ارزیابی جایزه فاب، سه محور اصلی علمی فناورانه، مدیریتی اقتصادی و فرهنگی اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفت و در پایان با استفاده از مصاحبه با خبرگان به روش گروه کانونی معیارها و زیرمعیارها نهایی شد. برای این منظور در ابتدا محصولات فناوری اطلاعات با توجه به ماهیت محصول طبقه‌بندی شدند و در مرحله بعد اهمیت (وزن) معیارها و زیرمعیارها در تمامی محورها و زیرمعیارها تعیین گردیدند و در پایان ارزیابی محصولات بر اساس معیارهای شناسایی شده انجام می‌گیرد.
یافتهها: محصولات با توجه به نوع مشتری و کاربرد محصول به گروه 9 گانه تقسیم می شود که در هر یک از این گروه های 9 گانه اهمیت معیارها و زیرمعیارها متفاوت خواهد بود و محصولات با توجه به امتیازی که از داوران تخصصی در هر سه حوزه دریافت می‌کنند مجموع وزنی به دست می آورند که امتیاز آن محصول در مقایسه با محصولات دیگر خواهد بود و بدین ترتیب می‌توان محصولات را رتبه‌بندی نمود.
نتیجه‌گیری: پس از دریافت محصولات، در مرحله نخست محصولات در کمیته علمی داخلی همایش مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و در مرحله بعد، محصولاتی که بالاترین امتیاز را دریافت کرده باشند برای ارزیابی حضوری که توسط داوران داخلی و خارجی انجام می گیرد، دعوت می شوند که در پایان محصولات برتر معرفی می شوند.
 
مسعود صمدزاده، حسن گیوریان، محمدرضا ربیعی مندجین، غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی رابطه بین برون‌سپاری فناوری اطلاعات با خط‌مشی‌گذاری استراتژیک در دانشگاه آزاد اسلامی به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی - کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی - کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده‌ها و یا ماهیت و روش پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل اساتید، مدیران و  کارشناسان ارشد حوزه فناوری اطلاعات و همچنین اساتید، مدیران و کارشناسان ارشد حوزه سرمایه‌گذاری و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی است. برای تعیین نمونه‌های این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه¬گیری غیرتصادفی هدفمند به تعداد 16 نفر استفاده شده است. گروه دوم از جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان، مدیران و کارشناسان ارشد حوزه فناوری اطلاعات و معاونت توسعه و سرمایه‌گذاری دانشگاه‌های آزاد اسلامی شهر تهران به تعداد 156 نفر است که به روش سرشماری همه اعضاء جامعه آماری موردمطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده‌ها از ابزارهای مصاحبه ساختاریافته و پرسش‌نامه محقق ساخته استفاده شده است. پایایی پرسش‌نامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 733/0 محاسبه گردید.
نتایج: در بخش کیفی تجزیه‌وتحلیل و تدوین خط‌مشی، اجرای خط‌مشی‌گذاری استراتژیک  و ارزیابی خط‌مشی استراتژیک  به‌عنوان ابعاد خط‌مشی‌گذاری استراتژیک  و عملکرد سیستم فناوری، ارائه خدمات پشتیبانی سیستمی فناوری اطلاعات سبز، شکاف کاربردی فناوری اطلاعات، اهمیت استراتژیک، ویژگی‌های سازمان و پروژه و ویژگی‌های تأمین‌کنندگان و پروژه به‌عنوان ابعاد برون‌سپاری فناوری اطلاعات شناسایی شدند. یافته‌های پژوهش در بخش کمی نیز نشان دادبین برون‌سپاری فناوری اطلاعات با عملکرد سیستم فناوری اطلاعات، ارائه خدمات پشتیبانی سیستم، فناوری اطلاعات، شکاف کاربردی فناوری اطلاعات، اهمیت استراتژیک، ویژگی‌های سازمان و پروژه و ویژگی‌های تأمین‌کنندگان و پروژه رابطه مثبت و معنی‌دار وجود دارد.
نتیجه‌گیری: باتوجه‌به نتایج این پژوهش می‌توان گفت برون‌سپاری فناوری اطلاعات می‌تواند باعث اثربخشی سازمانی، ارائه خدمات بهتر و کاهش هزینه‌ها شود.

زیور صباغی نژاد، رضا پورسواری، امین کرایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر تبیین هنجار درونی مدل پذیرش فناوری دیویس در جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت در دانشجویان به‌منظور ارائه یک مدل بومی انجام گرفت.
روش پژوهش: پژوهش حاضر باهدف هنجاریابی مدل پذیرش فناوری دیویس و به روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه پژوهش، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز در کلیه مقاطع تحصیلی بودند. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ۳۵۸ نفری به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای در پژوهش مشارکت داشتند. ابزار پژوهش، پرسش‌نامه محقق ساخته با ۲۰ سؤال بود که پس از اعتبارسنجی، آلفای کرونباخ  ۹۳۳/۰ به دست آمد. تحلیل یافته‌ها با نرم‌افزار‌هایی SPSS و AMOS و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی، تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی و همبستگی اسپیرمن انجام گرفت.
نتایج: تحلیل عامل اکتشافی به یک الگوی چهار عاملی در خصوص جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت دانشجویان منجر گردید. عامل  اول: قصد کاربر از جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت، عامل دوم: سودمندی استفاده از اینترنت جهت دریافت اطلاعات سلامت، عامل سوم: سهولت استفاده از اینترنت جهت دریافت اطلاعات سلامت و عامل چهارم نگرش کاربر نسبت به جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت است. این چهار عامل۹۸۳ /۶۶ درصد از تغییرات مربوط به جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت در دانشجویان را تبیین می‌کنند.
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر بیانگر تأیید مدل پذیرش فناوری دیویس جهت استفاده در پژوهش‌های حوزه اطلاع‌یابی سلامت در دانشجویان ایرانی است؛ بنابراین می‌تواند در سایر پژوهش‌های این حوزه در دانشجویان با اطمینان از تأیید هنجار درونی مورداستفاده قرار گیرد.
 

امیر حسین صدیقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهشگاه‌ها به‌عنوان سازمان‌هایی مأموریت‌گرا، وظیفه پاسخگویی به پرسش‌های جامعه را در حوزه‌های تخصصی دارند و ازاین‌رو باید بتوانند برون‌داد خود را به نحو مؤثری به کاربران هدف خود عرضه نمایند. رسیدن به چنین هدفی نیازمند بهره‌گیری صحیح از اصول معماری اطلاعات برای سازماندهی مناسب بستر اطلاعاتی است که پژوهشگاه‌ها در آن با مخاطبان خود تعامل دارند؛ بنابراین بررسی و ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاه‌ها، به‌عنوان بستر ارتباطی اصلی آن‌ها با کاربرانشان، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از منظر معماری اطلاعات است.
روش پژوهش: روش پژوهش مبتنی بر تحلیل محتوا و ارزیابی موردی است و با استفاده از مشاهدات مستقیم و سیاهه‌های وارسی و در اسفندماه سال ۱۴۰۰ صورت می‌گیرد. در این راستا ابتدا مؤلفه‌های محیط اطلاعاتی یعنی بافت، محتوا و کاربر وبگاه شناسایی می‌شوند. سپس با استفاده از سیاهه‌های وارسی و مبتنی بر مؤلفه‌های محیط اطلاعاتی به بررسی زیرسیستم‌های معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاه پرداخته می‌شود. سیاهه وارسی نظام سازماندهی شامل ۱۴ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام برچسب‌زنی شامل ۳۲ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام پیمایش شامل ۲۰ پرسش اصلی و در نهایت سیاهه وارسی نظام جستجو شامل ۴۱ پرسش اصلی است. این سیاهه‌های وارسی با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای تهیه شده و با کمک پنل خبرگی مورد تأیید قرار گفته‌اند. برای جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار اکسل استفاده شده است.
یافته‌ها: کاربران وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران را می‌توان به چهار گروه پژوهشگران و دانشجویان، سیاست‌گذاران علم و فناوری، کتابداران و اطلاع‌رسانان، و مؤسسات آموزشی و پژوهشی دسته‌بندی کرد. محتوای اصلی این وبگاه شامل گزارش عملکرد، کتاب، مقاله، طرح پژوهشی، سامانه، رویداد علمی، دوره‌های آموزشی، آزمایشگاه، و خدمات مشارکتی می‌شود. بافت وبگاه مبتنی بر گسترش و ارائه خدمات مدیریت دانش، مدیریت اطلاعات علمی و فناورانه، اطلاع‌رسانی اطلاعات علم و فناوری، پشتیبانی از سیاست‌گذاران علم و فناوری، عمومی‌سازی کاربرد فناوری اطلاعات، همکاری با دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی و پشتیبانی از پژوهش در زمینه علوم و فناوری اطلاعات است. نتایج حاصل از سیاهه‌های وارسی امتیاز این وبگاه را از منظر نظام سازماندهی ۶/۶۷ درصد، سیستم برچسب‌زنی ۴/۶۸ درصد، نظام پیمایش ۴/۶۵ درصد و نظام جستجو ۸/۳۴ درصد نشان می‌دهد.
نتیجه‌گیری: وضعیت وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از نظر نظام‌های سازماندهی، برچسب‌زنی و پیمایش خوب و از نظر نظام جستجو ضعیف ارزیابی شد. استفاده از طرح سازماندهی مخاطب‌محور در نظام سازماندهی وبگاه، بهره‌گیری از برچسب‌های نمایه‌ای در قالب موجودیت‌های یکتا در نظام برچسب‌زنی وبگاه و استفاده از نوار پیمایش اصلی به‌صورت یکپارچه و با طراحی مشابه در نظام پیمایش وبگاه از جمله نقاط قوت در طراحی معماری اطلاعات وبگاه به شمار می‌آید. از سوی دیگر باتوجه‌به یافته‌های پژوهش، برای بهبود نظام جستجو نیاز است تا قابلیت‌هایی نظیر «اصلاح اشتباه‌های نوشتاری در پرسمان ورودی»، «متمایز ساختن کلمات ورودی در نتایج بازیابی شده»، «افزودن عملگرهای منطقی به نظام جستجو»، «امکان جستجو در فراداده‌ها»، «مرتب‌سازی نتایج به‌صورت الفبایی و تاریخی»، و «افزودن فیلترهایی همچون موضوع و سال» موردتوجه قرار گیرند.
 

سمیرا دانیالی، نصرت ریاحی نیا، حمزه علی نورمحمدی، علی عظیمی، امید صفرزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید علم و فناوری مهم‌ترین عامل حفظ بقا، استقلال و پیشرفت کشور و ابزاری جدی برای رقابت در عرصه‌های مختلف جهانی است. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر روند رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای است.
روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در گام اول  جهت استخراج عوامل موثر بر رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای به مطالعه‌ی ادبیات پژوهش در منابع گوناگونی همچون، مقالات داخلی و خارجی، سایت‌های اینترنتی، یادداشت‌ها، روزنامه‌ها و... پرداخته شد. و در گام بعد به مصاحبه با خبرگان موضوعی جهت طراحی پرسشنامه پرداخته شد. پرسش‌نامه مذکور جهت پیش‌آزمون در اختیار سه نفر از اساتید قرار گرفت و بر اساس پیشنهادهای آن‌ها ویرایش شد. درنهایت پس از مطالعه مجدد مبانی نظری  پژوهشهای مرتبط و اعمال‌نظر اساتید پرسشنامه ویرایش و جهت پاسخگویی به پنل دلفی ارسال گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر در پنل دلفی13 نفر از خبرگان موضوعی حوزه علوم هسته‌ای است. جهت شناسایی و انتخاب نمونه آماری از روش نمونه برداری گلوله برفی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد،  تمام عوامل مربوط به آموزش موفق به کسب بالاترین امتیاز شدند، که این امر نشان از اثرگذاری بالای آموزش بر روند رشد تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای در آینده دارد. عوامل آموزشی تأثیرگذار بر روند رشد آینده تولیدات علمی حوزه علوم و فناوری هسته‌ای به ترتیب عبارت‌اند از:  افزایش آموزش مهارت‌های آزمایشگاهی(با 4.84 امتیاز)، افزایش ارتباط بین مراکز آموزش و پژوهشی با  صنعت هسته‌ای(با 4.1 امتیاز)،  توجه به نوآوری و کشفیات علمی در کشور(با 3.85 امتیاز)، تقویت چرخه‌ی علم و تکنولوژی(با 3.75 امتیاز)،  طراحی دوره‌های آموزشی تخصصی(با 3.6 امتیاز)،  افزایش همکاری علمی با دانشمندان برجسته داخلی و خارجی این حوزه(با 3.56 امتیاز)، بهبود و ارتقای عملکرد نظام آموزش عالی(با 3.31 امتیاز)،  دسترسی بیشتر به منابع اطلاعاتی سایر کشورها در حوزه علوم هسته‌ای(با 3.2 امتیاز)
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه عامل آموزش تأثیرگذارترین عامل در روند رشد صعودی تولیدات حوزه علوم و تکنولوژی هسته‌ای است. بنابراین ضروری است سیاستگذاری‌های لازم در قسمت آموزش کشور نیز، جهت نیل به این هدف انجام گیرد.

منصور کوهی رستمی، هادی الهایی، زینب جوزی، محمدامین سخاوت منش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف: حیات بشر همواره در معرض بحران بوده است.آنچه در برخورد با بحران اهمیت دارد واکنش مناسب در برابر آن است. ظهور و بروز فناوری اطلاعات پتانسیل و ظرفیت­ های گسترده ­ای برای مدیریت هرچه بهتر بحران در اختیار دست اندرکاران آن قرار داده است. در این بین یکی از نمودهای کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت بحران «انفورماتیک بحران» است. با توجه به این که اطلاعات پیوند میان مدیریت بحران، انفورماتیک بحران و علم اطلاعات را تشکیل می ­دهد، مطالعه­ ی حاضر با هدف تبیین نقش و کارکردهای رشته علم اطلاعات در انفورماتیک بحران انجام شده است.
روش‌پژوهش:  پژوهش حاضر به روش کتابخانه  ­ای با رویکرد تحلیلی و پس از مرور مطالعات پیشین با هدف شناسایی مفاهیم مرتبط با مفهوم انفورماتیک بحران انجام شده است.
یافته ها: یافته­ ها نشان داد، علی‌رغم اشتراک انفورماتیک بحران و رشته علم اطلاعات تاکنون پژوهشی مستقل به این موضوع نپرداخته است. درحالی که نقطه اشتراک رشته علم اطلاعات و انفورماتیک بحران و درون مایه  ­ی اصلی هر دو اطلاعات است. مختصصان علم اطلاعات به واسطه ظرفیت­ های خود در تولید اطلاعات موثق، صحت‌سنجی اطلاعات، مدیریت و راه­ اندازی سامانه ­ها اطلاعاتی، ایجاد بانک­ های اطلاعاتی، تسهیل و تسریع بازیابی اطلاعات می­توانند در انفورماتیک بحران نقش اساسی ایفا کنند.
نتیجه‌گیری: انفورماتیک بحران حوزه نوظهور است که  نقش متخصصان علم اطلاعات در مواقع بحران یا قبل از بحران جهت کاهش خطر بلایا برای به حداقل رساندن آسیب‌پذیری یا افزایش دانش افراد جامعه جهت پیشگیری یا محدود کردن آسیب‌ها در برخورد با بحران را روشن می‌کند. با ظهور فناوری و رونق شبکه‌های اجتماعی و سهولت اشاعه حجم زیادی از اطلاعات در میان مردم، متخصصان اطلاعات در شرایط بحران با کمک شبکه‌های اجتماعی در انتقال اطلاعات «درست» به فرد «درست» در زمان «مناسب» نقش موثری خواهند داشت.

 

ابوالقاسم کریمی، علیرضا روستا، مجید احمدی، سعید دانیالی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد سازمانی یکی از پیش شرطهای مهم در راستای تحقق انعطافپذیری و نوآوری اطلاعاتی است و سازمانهای مبتنی بر یادگیری که در آنها خلق دانش و نوآوریهای اطلاعاتی جدید، صورت میگیرد، موجب توسعه و رشد خود میشوند. بر این اساس در مطالعه حاضر به تبیین اثرگذاری توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر عملکرد سازمان با رویکرد اطلاعاتی پرداخته میشود.
روش پژوهش: روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری داده‌‌ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عالی و میانی شرکتهای عضو پارک فناوری پردیس در شهر تهران در سال 1403 است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 400 پرسش‌‌نامه به روش نمونه‌‌گیری در دسترس توزیع و تعداد 387 پرسش‌‌نامه در 50 شرکت جمع‌‌آوری گردیده است. پایایی پرسش‌‌نامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 0.805 بوده است. داده‌‌ها با استفاده از مدل‌‌یابی معادلات ساختاری و توسط نرم‌‌افزار Smart-PLS تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها حاکی از آن است که توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی (0.945) و توانایی یادگیری رابطهای (0.875) نقش ایفا میکند و توانایی یادگیری داخلی (0.220) و توانایی یادگیری رابطهای (662/0) بر نوآوری اداری اثرگذار بوده است. همچنین، نوآوری اداری بر عملکرد سازمان (0.488) اثرگذار بوده است، و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر نوآوری خدمات (0.904) تاثیر معنیداری دارد. در نهایت، نوآوری خدمات بر عملکرد سازمان (0.590) نقش داشته است.
نتایج: بنابراین در این پژوهش توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی با آماره (10.166) بیشترین تاثیر و توانایی یادگیری داخلی بر نوآوری اداری با آماره (1.987) کمترین تاثیر را داشته است.

حوریه اعرابی‌مقدم، علیرضا مؤتمنی، علی اوتارخانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: حکمرانی در طول قرن‌ها در سطوح مختلف حاکمیتی مورد توجه بوده‌است. افزایش چالش‌های جدید از ظهور و توسعه صنعت فناوری مالی (فین‌تک) نیز نیاز به یک چارچوب حکمرانی مناسب را بیش از پیش آشکار نموده‌است. مطالعات کنونی حکمرانی در فین‌تک عمدتاً پیرامون مسائل داخلی آن در سطح سازمانی است و نیاز به حکمرانی کلان برای فین‌تک کاملاً مشهود است. بنابراین، پرسش پژوهش کنونی این است که ابعاد و مؤلفه‌های حکمرانی برای اعمال به صنعت فناوری مالی کدام هستند و بر اساس آن، تعیین چارچوب ابعاد و مؤلفه‌های حکمرانی انجام گیرد.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، آمیخته است. در بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل محتوا، موضوعات مختلف پراکنده در مورد حکمرانی، فین‌تک و حکمرانی فین‌تک جمع‌آوری و تقسیم‌بندی شدند. در بخش کمّی نیز از روش دلفی فازی برای اعتبارسنجی مؤلفه‌ها و سپس، تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج همبستگی نهان میان مؤلفه‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های حاصل از تحلیل محتوای ادبیات، شامل مؤلفه‌های احصا شده در هفت مؤلفه شامل آینده‌نگاری، سیاست‌گذاری، تسهیل‌گری، تنظیم‌گری‌، زیرساخت‌دهی، پایش و ارزیابی بود. مطابق نتایج تحلیل، هر هفت مؤلفه توسط خبرگان تأیید شدند و از آنها سه بُعد شامل تدبیر، تمهید و تنظیم استخراج شدند. بنابراین، چارچوب ابعاد حکمرانی دربردارنده تدبیر متشکل از آینده‌نگاری، سیاست‌گذاری، تمهید شامل تسهیل‌گری، تنظیم‌گری‌ و زیرساخت‌دهی و در نهایت تنظیم شامل پایش و ارزیابی هستند.
نتیجه‌گیری: چارچوب ابعاد و مؤلفه‌های حکمرانی برای شفافیت در وظایف حکمران نسبت به صنعت فناوری مالی، بسیار حائز اهمیت است. با ابتناء به این چارچوب، حکمرانان می‌توانند حکمرانی فین‌تک را محقق نمایند و صنعت فناوری مالی نیز نسبت به آنچه حکمران در قبال وی وظیفه دارد؛ آگاه خواهدگشت.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb