زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر خوشهبندی و مطالعه تطبیقی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه و دانشگاه خراسان رضوی با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی میباشد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- توصیفی است که با رویکرد کمی و با استفاده از شبکه عصبی، انجام شده است. ابزار این پژوهش پرسشنامهای متناسب با نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه و دانشگاه استان خراسان رضوی است که بین نمونهای از افراد جامعه (447 نفر) متشکل از اعضای هیأت علمی دانشگاههای علوم پزشکی مشهد، سبزوار و گناباد و دانشپژوهان سطح چهار مدارس عالی علمیه نواب، آیتاله خویی و نرجس توزیع شده است. پس از جمع آوری دادهها، شبکه عصبی به منظور خوشهبندی دادهها انتخاب شد و با استفاده از نرمافزار Matlab14، دانشپژوهان حوزه و دانشگاه به صورت مجزا و یکبار به صورت کل بر اساس مؤلفههای اصلی پژوهش (هدف و انگیزه اطلاعیابی، منابع اطلاعاتی، راههای اطلاعیابی، خدمات اطلاعاتی) خوشهبندی شدند. سپس با حذف هر یک از زیرمؤلفههای مؤلفه اصلی پژوهش، مؤثرترین و کماثرترین گزینه در نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه و دانشگاه تعیین شد.
یافتهها: با انجام خوشهبندی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمانده، مؤثرترین مؤلفه در هدف و انگیزه اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه انجام فعالیتهای پژوهشی، فرهنگی و مذهبی و در دانشپژوهان دانشگاه ارتقای کیفیت تدریس میباشد. کماثرترین مولفه در هر دو قشر حوزوی و دانشگاهی کسب وجهه علمی و رقابت با همترازان تعیین شد. مؤثرترین مؤلفه در منابع اطلاعاتی مورد نیاز هر دو قشر حوزوی و دانشگاهی مجلات تمام متن الکترونیک فارسی میباشد. کماثرترین منابع اطلاعاتی مورد نیاز در دانشپژوهان حوزه، کتابهای لاتین و در دانشپژوهان دانشگاه، پایاننامهها تعیین شد. مؤثرترین راه دسترسی به اطلاعات در حوزه، استفاده از منابع چاپی و در دانشگاه استفاده از منابع الکترونیکی و کماثرترین راه در هر دو قشر خرید منابع میباشد. هر دو قشر دانشپژوهان حوزه و دانشگاه در مؤثرترین و کماثرترین مؤلفه در زمینه خدمات اطلاعاتی در رفع نیازهایشان مشترکند. بیشترین خدمات در رفع نیاز اطلاعاتی آنان، آشنایی با انواع منابع در زمینه رشته تخصصی خود و کماثرترین مؤلفه نیز آشنایی با آر. اس. اس. ها و پادکستها میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به هدف و یافتههای پژوهش حاضر، با تعیین رفتارهای اطلاعاتی که از نیازهای اطلاعاتی سرچشمه می گیرد، تهیه و تدارک منابع مورد نیاز دانشپژوهان حوزه و دانشگاه، از تمهیداتی است که لازم است برای رفع نیازهای اطلاعاتی آنان انجام شود و زمینه تصمیمگیری اطلاعاتگرا برای مدیران کتابخانهها فراهم میشود.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین فرایند جستجوی اطلاعات کودکان دوره پیشدبستانی مرکز ماه گل و ترنم شهر تهران و مقایسه آن با مدل بت است.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و به روش تئوری زمینهای وضعیت رفتار جستجوی اطلاعات کودکان دوره پیشدبستانی شهر تهران را موردبررسی قرار داده و با مدل بت مقایسه نموده است. روش نمونهگیری هدفمند با توجه به شرایط پژوهش است و با در نظر گرفتن هدف مطالعه در بستر عمومی جامعه دو مرکز از دو منطقه شهرداری انتخاب شد. با توجه به شرایط انتخاب نمونه دو مرکز پیشدبستانی منطبق با شرایط پژوهش که هر یک 10کودک در کلاس پیشدبستان داشتند؛ انتخاب و بنابراین 20 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پژوهش با در نظر گرفتن سه گروه از افراد (کودک، مربی و والدین) انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشانگر آن است که رفتار جستجوی اطلاعات کودکان مرکز پیشدبستانی ماه گل و ترنم در مرحله برخورد با تکلیف پژوهشی دربرگیرنده آموزش، آمادهسازی (ساخت) و رفتارهای پیش نگر، کنجکاو و عدم درک است که در مقایسه با مدل بت بهجای خواندن دارای مرحله آموزش مفاهیم است. عملکرد آنان در مرحله جستجو دربرگیرنده برنامهریزی، جستجو و جمعآوری و ساماندهی است و تعریف بسیار کم دیده شد و در مقایسه با مدل بت این مرحله برای آنان فاقد ارزیابی بود. رفتارهای مشابهی با رفتارهای مرحله دوم مدل بت دیده شد. رفتار شادی کمتر از سایر رفتارها دیده شد و بالاخره در مرحله ارائه دارای ارجاع دهی و ارائه و در درجات بسیار کمتر دارای تفسیر و تلفیق است و رفتارهای مشابهی نیز با رفتارهای مرحله سوم مدل بت داشتند.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت آموزش فرایند جستجوی اطلاعات به کودکان دوره پیشدبستانی با مدل بت و آشنایی آنان با منابع اطلاعاتی میتواند در پرورش دانشآموزانی پژوهشگر کمک شایانی کند.
زمینه و هدف: فرهنگ اطلاعاتی مفهوم جدیدی است که بیانگر نوع نگاه سازمانها به اطلاعات، همچنین ارزشها و هنجارهایی است که بر رفتار اطلاعاتی افراد در سازمان اثر میگذارد. هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم فرهنگ اطلاعاتی و بررسی وضعیت آن در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 250 نفر بهعنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی از پرسشنامهای مبتنی بر مدل چو و همکاران (Choo et al., 2008) استفاده شد که فرهنگ اطلاعاتی را به شش بعد درستی اطلاعات، رسمیت اطلاعات، کنترل اطلاعات، شفافیت اطلاعات، اشتراک اطلاعات، و استفاده فعالانه از اطلاعات دستهبندی میکند. قبل از گردآوردی دادهها روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تأئید قرار گرفت.
یافتهها: از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، فرهنگ اطلاعاتی و ابعاد آن در این دانشگاه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. از میان ابعاد فرهنگ اطلاعاتی بیشترین میانگین مربوط به اشتراک اطلاعات و کمترین میانگین مربوط به شفافیت اطلاعات است. طبق نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، الگوی فرهنگ اطلاعاتی حاکم بر دانشگاه فرهنگ اطلاعاتی رابطهمحور است. همچنین، بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی و فرهنگ اطلاعاتی نیز نشان داد که بین متغیرهای جنسیت و حوزه تحصیلی با برخی از ابعاد فرهنگ اطلاعاتی رابطه معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری: به دلیل نقش و اهمیت فراوان اطلاعات در سازمانهای امروزی، پرداختن به فرهنگ اطلاعاتی به عنوان یک متغیر توانمندساز که بر رفتارهای اطلاعاتی در سازمان بویژه تولید و استفاده از اطلاعات اثرگذار می باشد، ضروری است. از طرفی، فرهنگ اطلاعاتی موضوع جدیدی است که پرداختن به آن افق پژوهشی جدیدی را بهویژه در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی ایجاد میکند و میتواند مبنایی برای پژوهشهای بیشتر باشد.
زمینه و هدف: با توجه به متغیر بودن سواد اطلاعاتی در هر فرهنگ و اجتماع، نیاز است مفهوم سواد اطلاعاتی در بافت های گوناگون از جمله مدارس مورد بررسی قرار گیرد. توسعه سواد خواندن که از اهداف اصلی درس فارسی است، بخشی از سواد اطلاعاتی است و پایه های آن در دوره ابتدایی گذاشته می شود. فهم ماهیت سواد اطلاعاتی در درس فارسی، ضمن درک بیشتر ماهیت سواد اطلاعاتی در بافت مدارس، کمک می کند بتوان در امر آموزش و ارزشیابی سواد اطلاعاتی در مدارس به نحو مطلوب تری عمل نمود.
روش: این پژوهش از نوع پدیدارشناسی است و از تکنیک تحلیل محتوای کیفی بهره برده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده است. از نمونه گیری هدفمند برای پیشبرد اهداف پژوهش استفاده شده است. چهار معلم پایه چهارم ابتدایی از سه مدرسه در منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران مورد مصاحبه قرار گرفته و چهار کلاس آنان نیز پس از مشاهده با اجرای مراحل سهگانه کدگذاری نظری تحلیل گردید.
یافتهها: بر اساس تحلیل دادهها، میتوان سواد اطلاعاتی در پایه چهارم را در گامهای «تنظیم صحنه: ایجاد فضایی برای تفکر و تأمل و برنامهریزی»، «ایجاد و تبیین نیاز اطلاعاتی»، «جستجو و مکانیابی اطلاعات»، «بهرهگیری از اطلاعات»، «پردازش اطلاعات»، «ثبت، سازماندهی و استفاده اخلاقی از اطلاعات»، «برقراری ارتباط»، «ارائه اطلاعات» تبیین نمود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها تاکید عمده بر ارتقای مهارت بهره گیری از اطلاعات(خواندن، دیدن، شنیدن)؛ پردازش اطلاعات(تامین زیرساخت های درک متن، تمرین درک مطلب به صورت دیداری، شنیداری و متنی؛ و انجام فعالیت های نیازمندپردازش اطلاعات) و ارائه اطلاعات(در قالبهای مکتوب و غیر مکتوب و شیوه تهیه آنها) است. با ادغام سواد اطلاعاتی درس فارسی، این درس می تواند به اهداف خود بهتر نایل آید. این پژوهش می تواند در جهت طراحی ابزار سنجش سواد اطلاعاتی و طراحی آموزشهای مورد نیاز معلمان و دانش آموزان به کار گرفته شود.
زمینه و هدف: معمولاً پژوهشگرانی که دارای میزان تحصیلات متفاوتی هستند، از نظر دارا بودن دانش تخصصی نیز متفاوت هستند. همچنین، ممکن است میزان تحصیلات و دانش تخصصی بر رفتار اطلاعیابی پژوهشگران تاثیرگذار باشد. لذا، هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر میزان تحصیلات بر رفتار اطلاعیابی پژوهشگران موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی در "انجام پژوهش" و "روزآمدسازی اطلاعات تخصصی" است.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، روش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی محقق-ساخته براساس مقیاس لیکرت 5 قسمتی بوده است. پرسشنامه به صورت الکترونیکی و با استفاده از گوگل داکس به صورت پیوسته طراحی شد . روایی محتوایی توسط متخصصین امر و پایایی درونی در یک مطالعهی آزمایشی و با محاسبهی آلفای کرونباخ تایید و سپس پیوند اینترنتی پرسشنامه از طریق پست الکترونیکی برای پژوهشگران ارسال شد. از جامعه آماری نمونهگیری نشد و پرسشنامه برای همه 200 پژوهشگر ارسال شد. در مجموع 140 نفر (70 درصد) از پژوهشگران پرسشنامه را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرمافزار آماری22 SPSS IBM صورت پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کروسکال-والیس و فریدمن استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که برای انجام پژوهش استفاده از "مقالات نشریات ادواری" (حدود 90% خیلی زیاد و زیاد) در اولویت نخست قرار دارد. پژوهشگران به منظور دستیابی به اطلاعات علمی برای انجام پژوهش از نظر سایر شیوههای مورد استفاده بیشتر از "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران داخل کشور" (حدود 75% خیلی زیاد و زیاد) و "تجارب شخصی" (حدود 65% خیلی زیاد و زیاد) استفاده میکنند. درحالی که کمترین استفاده از "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران خارج از کشور" (حدود 56% کم و اصلاً) و "شرکت در همایشهای خارجی" (حدود 69% کم و اصلاً) به عمل میآید.
نتیجهگیری: تنها تفاوت معنیدار در استفاده از انواع منابع اطلاعاتی به منظور "روزآمدسازی اطلاعات تخصصی" و "انجام پژوهش"، استفاده از "مقالههای نشریات" است (05/0>P). "دانشجویان کارشناسی ارشد/دکترای حرفهای و تخصصی" نسبت به سایر سطوح تحصیلی از "مقالههای نشریات" بیشتر استفاده میکنند. از نظر "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران خارج از کشور"، "شرکت در همایشهای خارجی" و "تجارب شخصی" تفاوت آماری معنیداری بین سطح مختلف تحصیلی وجود دارد (05/0>P) و دارندگان دکترای تخصصی بیشتر از سایر سطوح تحصیلی از این روشها بهره میگیرند.
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقالههای پژوهشی در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجلههای علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقالههای علمی- پژوهشی منتشر شده در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سالهای 1392تا 1394 و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وبسایت این نشریهها است. نمونهگیری در مورد مقالهها به شیوه تصادفی طبقهای انجام شد و بر این اساس، تعداد 245 عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که ساختار مقالههای علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافتهها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقالهها در نشریههای مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیهها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریههای علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقالههای علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقالههای این نشریهها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقالههای منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقالههای نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.
نتیجهگیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریههای علمی-پژوهشی مورد بررسی میتوان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقالهها را بر اساس آنچه خود آموزش دیدهاند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار میدهند. از طرف دیگر نیز میتوان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقالهها را به بیتوجهی سردبیران و دستاندرکاران مجلهها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.
زمینه و هدف: اطلاعات تجاری به عنوان یکی از منابع مهم شرکتها بیان شده است. به خصوص برای شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری که قصد راه اندازی کسب و کاری فناورانه و ورود به بازار را دارند. اما در این بین نیاز است که مسائل مختلف رفتار اطلاعاتی تجاری شرکتها بررسی شود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رفتار اطلاعاتی تجاری شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری است.
روش: این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه زمینهای انجام شده است. جامعه پژوهش را شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری خوزستان تشکیل میدهند. ابزار گردآوری داده مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است که مصاحبه با 14 شرکت دادههای این پژوهش را تشکیل میدهند.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان می دهد که اهداف جستجو و کسب اطلاعات تجاری در مقوله های دستیابی به اهداف و انجام وظایف سازمانی، بهروز بودن، بهرهوری، رقابتجویی، آمادگی برای موقعیت ها و حل مسئله و نیازهای اطلاعاتی تجاری در مقولههای اطلاعات زمینه ای از بازار، اطلاع از سیاستهای ملی و بینالمللی، قوانین، اطلاعات مالی، اطلاعات محصولات، اطلاعات مدیریتی، مدیریت اطلاعات قرار گرفتهاند. همچنین مقوله های رسانه های جمعی، پارک علم و فناوری، اینترنت، دورههای آموزشی، ارتباطات غیررسمی، کتابخانه و مشاورین طبقات منابع کسب اطلاعات تجاری را تشکیل داده و موانع کسب اطلاعات در طبقه های نداشتن مهارت های اطلاع یابی و سواد اطلاعاتی، مشکلات پیرامون خود اطلاعات، زیرساختهای فنی، عوامل فردی، مشکلات فرهنگی، سیاسی و اخلاقی، مشکلات دریافت اطلاعات از پارک و مشکلات سازمانی قرار گرفتهاند.
نتیجهگیری: بررسی رفتار اطلاعاتی تجاری شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری نشان میدهد این شرکتها از اهمیت اطلاعات تجاری در کسب و کار آگاه هستند و نیازهای اطلاعاتی تجاری آنها مطابق با جوامع پژوهشی دیگر است و در این راه منابعی و موانعی شناسایی شده اند که میتواند به ارائه خدمات اطلاعاتی مناسب برای این شرکت ها کمک کند.
مقدمه: سواد اطلاعاتی یک عنصر اساسی در توسعه یادگیری مستقل و مؤثر در آموزش عالی قرن 21 است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و انگیزش یادگیری دانشجویان بود. بعلاوه سنجش میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس متغیرهای آموزشی و جمعیت شناختی نیز مدنظر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوده، که 379 نفر به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی بعنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی- مستقل و تحلیل واریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافتهها: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس پنج استاندارد، 48/2 بود. طبق یافتههای آزمون همبستگی پیرسون با اطمینان 99 درصد بین سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری آنها رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین با اطمینان 99 درصد رابطه مثبت و معنیداری بین سواد اطلاعاتی و معدل دانشجویان وجود داشت. بر اساس آزمون تی- مستقل تفاوت معنیداری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. نتایج آزمون تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنیدار بین میانگین سواد اطلاعاتی و سال ورودی دانشجویان با اطمینان 99 درصد بود. بر اساس آزمون تحلیل واریانس تفاوت معنیداری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر حسب حوزه تحصیلی آنها وجود نداشت.
نتیجهگیری: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان در سطح نامطلوب بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری و همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان (معدل) و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و متقابل داشتند. سواد اطلاعاتی دانشجویان سال آخر بیشتر از دانشجویان سال اول بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان در چهار حوزه تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم و کشاورزی تقریباً مشابه بود.
زمینه و هدف: از آنجا که هر کسی میتواند هر نوع اطلاعاتی را در فضای مجازی آزادانه و بدون نیاز به هر نوع مجوزی، انتشار دهد و هیچگونه مسئولیتی را در قبال صحت و درستی آن نمیپذیرد، پالایش اطلاعات معتبر از نامعتبر اهمیتی چند مییابد. در این مقاله، ضمن بررسی مفهوم اعتبار، به توصیف و تحلیل برخی از مدلهای شناخته شده و مطرح ارزیابی اعتبار وب، پرداخته میشود.
روش پژوهش: این پژوهش از بعد روش شناسی تحقیق، مروری و از منظر هدف، نظری است. همچنین گردآوری دادهها به روش مطالعه اسنادی صورت گرفته است.
یافته ها: تحلیل و ارزیابی مدلهای شناخته شده و مطرح اعتبار وب نظیر برجستگی-تفسیر فاگ، واتن و برکل برای چگونگی قضاوت اعتبار اطلاعات برخط، چارچوب یکپارچه ارزیابی اعتبار هیلیگاس و ریه، مدل MAIN ساندار، پردازش دوگانه متسگر، مدل 3S بازبینی شده لوکاسن و همکاران و چارچوب ارزیابی اعتبار چوی، نشان میدهد مفهومسازی نظاممند از ارتباط میان بعدهای کلیدی اعتبار و معیارهایی که میتوان آنها را در ارزیابی اعتبار وب مورد استفاده قرار داد در هیچ یک از این مدلها غیر از مدل چوی، وجود ندارد و به این علت این مدلها و نظریهها قدرت تبیینی محدودی برای تفسیر جامع و منسجم از یافتههای حاصل از مطالعههای تجربی دارند.
نتیجه گیری: به دلیل عدم بررسی تجربی این چارچوبهای نظری با ابزاری استاندارد در مقیاس وسیع، هیچیک از پشتوانه تجربی برخوردار نیستند؛ بنابراین ضروری است تا پژوهشگران تلاش نموده تا پژوهشهای تجربی زیادی در این زمینه انجام دهند و اعتبار هر یک از این چارچوبهای نظری را با ارائه پشتوانه تجربی ارتقاء دهند.
کلیدواژهها: بعدهای کلیدی اعتبار، ارزیابی اعتبار وب، اعتبار اطلاعات، کیفیت اطلاعات، ابزار استاندارد
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی رفتار اطلاعیابی زندگی روزمره، میزان آشنایی و بهرهگیری از اطلاعات و محیطهای اطلاعاتی ارامنه تهران بوده است.
روش پژوهش: پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد بالاتر از 15 سال ارامنهی تهران است. تعداد کل جامعه آماری، 30000 نفر بود که از این تعداد 20000 نفر بیشتر از 15 سال سن داشتند. با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، 377 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که محیطهای اطلاعاتی و میزان استفاده از این محیطها به ترتیب عبارتند از منزل اقوام و دوستان (5/55 درصد)، محل کار (8/47 درصد) و کلیسا (5/47 درصد). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارامنه نگرش مثبتی نسبت به اطلاعات و نقش مهم آن در زندگی روزمره دارند. بیشترین استفاده از وبسایتهای فارسی و شبکههای ماهوارهای فارسی زبان خارج از کشور و کمترین مورد مربوط به استفاده از برنامههای فارسی زبان رسانهی ملی بود. بیشترین میزان کسب اطلاعات از طریق رسانههای مختلف مربوط به کتاب، مجله و شبکههای ماهواره ای بود. ترجیح دادن ارتباط با هم زبانان خود در شبکههای اجتماعی، بی توجه بودن کتابخانههای عمومی نسبت به فرهنگ ارامنه و نیافتن اطلاعات مورد نیاز دربارهی تاریخ و فرهنگ ارامنه در کتابخانههای عمومی از دیگر یافتههای پژوهش هستند.
نتیجه گیری: میتوان چنین نتیجه گرفت که ارامنه تهران مانند بسیاری از اقوام ایرانی دیگر مورد بی مهری کتابخانههای عمومی و رسانههای داخلی هستند. ضرورت دارد در این زمینه دولت بازنگری اساسی بنماید.
هدف: هدف این پژوهش بررسی وضعیت فعالیت های مدیریت اطلاعات شخصی چاپی و الکترونیکی و مقایسه این دو میان اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز است.
روش شناسی: پژوهش حاضر که به صورت پیمایشی انجام شده است، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعهی پژوهش شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان میدهد که میانگین کلی فعالیت های مدیریت اطلاعات شخصی چاپی اعضای هیأت علمی 86/2 و فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی الکترونیکی 82/2 است. به این ترتیب، وضعیت فعالیت های مدیریت اطلاعات شخصی چاپی و الکترونیکی اعضای هیئت علمی در سطح نسبتاً مطلوبی گزارش میشود. یافتهها بیانگر آن است که تفاوت معنیداری میان فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی چاپی و الکترونیکی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز وجود ندارد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که فعالیتهای مدیریت اطلاعات الکترونیکی و فعالیتهای مدیریت اطلاعات چاپی اعضای هیأت علمی هم سطح هستند و هیچ کدام بر دیگری چیرگی ندارند. همواره پدیدههای جدید نیاز به یک بازهی زمانی بیشتری برای شناخت و اثبات خود دارند و ممکن است در آینده ابزارهای الکترونیکی جدید مورد استفادهی بیشتری قرار گیرند.
زمینه و هدف: همگام با روند تغییر پارادیم در حوزهی اطلاعیابی از رویکرد نظاممدار به کاربرمدار طراحی نظامهایی برای پیشبرد اهداف اطلاعیابی ضروری به نظر میرسد. موفقیت این حوزه مستلزم تعامل متقابل کاربران با نظام و ایجاد رابطه بین اطلاعیابی و بازیابی اطلاعات است. با ورود فناوریهای جدید به حوزهی اطلاعیابی مدلهایی ابداع شدند که روند جستجوی اطلاعات را به عنوان فعالیتی پویا ارائه میدهند و چگونگی رفع نیاز اطلاعاتی کاربر را توصیف میکنند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی فرآیند جستجوی اطلاعات دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی علوم آبِ دانشگاه شهید چمران در اینترنت و مقایسهی رفتاراطلاعیابی آنها با مدل "فرآیند جستجوی اطلاعات" کولثاو صورت گرفت.
روش پژوهش: نوع پژوهش حاضرکاربردی و روش پژوهش، پیمایشی توصیفی بودهاست . جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران به تعداد 204 نفر بوده که با استفاده از نمونهگیری تصادفی، تعداد نمونهها 102 نفر (51 نفر از دانشجویان سال اول و 51 نفر از دانشجویان سال آخر) تعیین و پرسشنامهها میان آنها توزیع گردید.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که از میان مراحل مدل کولثاو، دو مرحله "شروع " و "انتخاب"، توسط دانشجویان ورودی سال اول و آخر نادیده گرفته شدهاند و چهار مرحلهی "کاوش"، "فرمول بندی"، " گردآوری" و "ارائه" در اولویت استفاده اعضاء نمونه قرار داشته و مراحل " کاوش" و "گردآوری"، بهترین مراحلی است که کتابداران میتوانند در فرایند جستجو مداخله نمایند. همچنین تحلیل داده ها آشکار کرد که دانشجویان از "پایگاههایاطلاعاتی"، موتورکاوش و راهنمای موضوعی به یک اندازه استفاده میکنند و همچنین از دو ابزار جستجو نظیر" عنوان" و "عملگر NOT"، نسبت به سایر ابزارهای جستجو، استفاده بیشتری به عمل می آورند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی مورد استفاده دانشجویان، برخلاف تعداد و ترتیب مدل کولثاو، از یک فرایند 4 مرحلهای تشکیل شده است. در نهایت با استناد به نتایج تحقیق حاصل از مقایسهی دو گروه نمونه، الگوی جدید جستجوی اینترنتی دانشجویان، شناسایی و پیشنهاد گردید.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb