87 نتیجه برای دانش
الهام مظاهری، محمد مهرآیین،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر استفاده از شبکههای اجتماعی سازمانی، انواع رفتار استفاده و پیامدهای استفاده از این شبکهها می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. در این پژوهش به بررسی کیفی پژوهشهای قبلی در حوزه شبکههای اجتماعی سازمانی با استفاده از روش فراترکیب پرداخته شده است. از مجموع 470 منبع یافت شده طی مراحل فراترکیب، 30 مقاله با معیارهای مورد پذیرش منطبق بود.
یافتهها: در نتیجه ترکیب یافتهها، 52 کد و 10 مفهوم اصلی (عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی و عوامل مربوط به وظیفه، استفاده فعال و استفاده انفعالی، پیامدهای سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی) شناسایی شدند. در نهایت سه مقوله تحت عنوان عوامل موثر بر استفاده، رفتار استفاده و پیامدهای استفاده شناسایی گردید که مفاهیم عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی و عوامل مربوط به وظیفه به عنوان عوامل موثر بر استفاده و نیز مفاهیم استفاده فعال و استفاده انفعالی در مقوله رفتار استفاده طبقهبندی گردید. به علاوه سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی نیز به عنوان مفاهیم مرتبط با مقوله پیامدهای استفاده طبقهبندی شدند. در میان سه مقوله احصا شده، مقوله عوامل موثر بر استفاده سهم موضوعی بیشتری را به خود اختصاص داده و مقوله پیامدها و مفاهیم آن نسبت به دو مقوله دیگر کمتر مورد توجه تحقیقات پیشین بوده است.
نتیجه گیری: سازمانها میتوانند از نتایج این پژوهش برای تشویق بیشتر کارکنان به استفاده از شبکههای اجتماعی سازمانی بهره ببرند و در نتیجه به پیامدهای ناشی از آن دست یابند.
سعیده ابراهیمی، قاسم سلیمی، سحر انبارکی، هانیه زارع،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: شبکه های اجتماعی علمی به عنوان عضوی از مجموعه نرمافزارهای اجتماعی به عنوان بستری برای تعاملات بین المللی و به اشتراک گذاری دانش مشهود و نامشهود پژوهشگران بوجود آمدند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه الگوها و رفتارهای اشتراک دانش پژوهشگران در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت انجام گرفته است. بر این اساس سیستم پرسش و پاسخ این شبکه علمی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر گردآوری دادهها، توصیفی پیمایشی با رویکرد تحلیل محتوای وب است. جامعه مورد مطالعه، پرسش و پاسخ های ارائه شده در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه است. از بین کلیه موضوعات، دو حوزه موضوعی بصورت هدفمند انتخاب و 127 سوال و 408 پاسخ مربوط به این دو حوزه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت..
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، پرسشهای مطرح شده در دو حوزه مورد بررسی در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه علمی، بیشتر از نوع سوالات مفهومی بوده و پاسخ های ارسالی در هر دو حوزه بیشتر نامشهود و از نوع ارائه دید علمی و الگوی ذهنی می باشد. بیشتر پرسش کنندگان، پژوهشگران کشورهای آسیایی با رتبه آرجی(Rg) کمتر از 5 بوده اند، در حالی که پژوهشگران کشورهای اروپایی با رتبه آرجی بالاتر از 10 بیشتر به ارسال پاسخ و اشتراک دانش تخصصی خود پرداخته اند.
نتیجه گیری: سیستمهای پرسش و پاسخ، فناوری متفاوت و کارآمدی جهت به اشتراک گذاری دانش و افزایش تعاملات و ارتباطات بین المللی پژوهشگران است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی، محملی برای باروری حوزههای تخصصی علمی در جهان پدید آورده است. نتایج این پژوهش مطابق گفته کاستلز(Castells) از قدرت پنهان شبکه های اجتماعی و سیستم های پرسش و پاسخ در اشتراک دانش و گسترده شدن مرزهای دانشی سخن می گوید که چگونه موجب سهولت انتقال تجارب، اندیشه ها و دانش محققان شده و زمینه باروری علم را فراهم مینمایند. این گونه به نظر میرسد جامعه دانشی که در آن تسهیم دانش بطور داوطلبانه جایگزین تقسیم دانش میشود با وجود این شبکه ها در حال محقق شدن است.
سید مهدی نارمنجی، نصرت ریاحی نیا، محسن نوکاریزی، محمد زره ساز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک گذاری اطلاعات دانشجویان در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد کیفی است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاههای زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در استان خراسان جنوبی بود که حداقل شش ماه تجربه استفاده از یکی از شبکه های اجتماعی مجازی تلگرام، اینستاگرام یا واتساپ را داشته اند. در این پژوهش از روش نمونهگیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونهگیری گلوله برفی استفاده، و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه مورد استفاده از نوع نیمه ساختاریافته بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین اشتراک گذاری اطلاعات توسط دانشجویان به ترتیب در شبکه های اجتماعی مجازی تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته بود. برای انگیزه های اشتراک گذاری اطلاعات در شبکه های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان 18 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (انگیزه های شخصی و انگیزه های اجتماعی) دسته بندی شدند. در مجموع کدهای اولیه هر دو مقوله اصلی بالاترین فراوانی مربوط به مقوله «سرگرمی و وقت گذرانی» بود. برای انواع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان، 24 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هشت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (اطلاعات آگاهی رسان و اطلاعات سرگرم کننده) دسته بندی شدند. در مجموع «اطلاعات ادبی-هنری» و «اطلاعات علمی-آموزشی» بیشترین نوع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط دانشجویان در این شبکه ها بودند.
نتیجه گیری: اشتراکگذاری اطلاعات در این شبکه ها حتی با هدف سرگرمی و وقت گذرانی میتواند منجر به دسترسی کاربران به اطلاعات با ارزشی در این شبکه ها شود. از اینرو در صورت برنامه ریزی صحیح میتوان از این بستر مناسب که در حال حاضر با کمترین هزینه ممکن در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان قرار دارد بهترین شکل ممکن به ویژه در محیط های آموزشی بهره جست.
مریم طاوسی، نادر نقشینه،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: امروزه فعالیت محققان، در شبکههای اجتماعی علمی برخط، افزایش یافته است. پژوهش کاربردی حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی حضور و مشارکت محققان ایرانی و بین المللی وابسته به مراکز علمی برتر تایمز 2020، در شبکه تحقیقاتی ریسرچگیت، با عنایت به شاخصهای آلتمتریکس موجود در آن، همچون، «امتیاز آرجی»، «میزان خوانش»، «تعداد ثبت نام» و «تعداد نسخ تحقیقاتی» بوده است.
روششناسی: مطالعه، با رویکرد آلتمتریکس و به دو روش پیمایشی توصیفی و پیمایشی تحلیلی، انجام شده است. نمونه پژوهش، 10 دانشگاه برتر، در سطح ایران و 10 مرکز علمی برتر در سطح جهان ، طبق نظام رتبه بندی تایمز 2020 در شاخص عملکرد (آموزش، تحقیق ، انتقال دانش و چشم انداز بین المللی)، بودند. ابتدا مطالعه تطبیقی فعالیت پژوهشگران وابسته به10 دانشگاه برتر ایران با یکدیگر و سپس تحلیل مقایسه ای محققان وابسته به 10 موسسه علمی برتر، در سطح بین المللی با یکدیگر، به طورجداگانه انجام شد. در انتها نیز، تحلیلی بر تفاوت عملکردها در دو گروه مذکور(ملی و بین المللی)، صورت گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار «لایبر آفیس کلک» انجام شد.
یافتهها: در میان10 موسسه علمی برتر تایمز، در سطح بین المللی، شاخصهای «تعداد ثبتنام» ،«امتیاز آرجی به ازای هر فرد عضو»، «تعداد نسخ تحقیقاتی به ازای هر فرد عضو» و «میزان خوانش نسخ تحقیقاتی»، به ترتیب، درپژوهشگران وابسته به دانشگاههای کمبریج لندن، مرکز تحقیقاتی کالیفرنیا، مرکز تحقیقاتی کالیفرنیا، دانشگاه آکسفورد، بیشترین مقدار، مشاهده شد.کمترین، میزان خوانش نسخ تحقیقانی در محققان وابسته به دانشگاه پرینستون(رتبه ششم تایمز)، مشاهده شد. در میان 10 دانشگاه برتر تایمز، درسطح کشور ایران نیز، شاخصهای «تعداد ثبت نام»، «امتیاز آرجی به ازای هر فرد عضو»، «تعداد نسخ تحقیقاتی به ازای هر فرد عضو» و «میزان خوانش نسخ تحقیقاتی»، به ترتیب، درمیان مححقان دارای وابستگی سازمانی به دانشگاه های صنعتی امیرکبیر، علوم پزشکی تهران، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی تهران،بیشترین مقدار، مشاهده شد. مجموع «میانگین امتیازآرجی به ازای هر فرد عضو» در سطح بین المللی، 8.4 و در سطح ایران، 5.1 به دست آمد.شاخص «میانگین میزان خوانش»، برای 10دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی برتر در سطح بین المللی، 154990.2، به دست آمد، رقم مذکور برای 10دانشگاه برتر ایران، 22736.1، حاصل شد.
نتیجهگیری: محققان وابسته به دانشگاه های برتر تایمز، درکشور ایران، نسبت به همتایان خود در سطح بین المللی، دارای تعامل اجتماعی قوی تری در فعالیتهایی همچون، «پرسش کردن»، «پاسخ به سوالات» و «پیشنهاددهی»، مشاهده شدند. گرچه اختلاف میان تعداد نسخ تحقیقاتی به اشتراک نهاده شده در سطح بین المللی بیش از 3 برابر سطح ایران، مشاهده شد، اما میانگین امتیاز آرجی، در سطح جهانی، 3 برابر ایران، رویت نشد. لذا امتیاز آرجی بالا، ارتباطی با اشتراک گذاری نسخ تحقیقاتی بیشتر، در شبکه ریسرچگیت، ندارد. همچنین، مطالعه تطبیقی میزان حضور و فعالیت افراد وابسته به دانشگاههای برتر تایمز ، از منظر شاخص های آلتمتریکس شبکه مذکور، که به صورت مجزا در سطح کشور ایران (10 دانشگاه برتر) و در سطح بین المللی (10 مرکز تحقیقاتی برتر)، و نیز در مقایسه با یکدیگر، ارائه شد، می تواند چشم اندازی برای آینده باشد.
عباس دولانی، نازیله خان اغلان، معصومه کربلا آقایی کامران،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوایی و ساختاری مقالات منتشر شده حوزه مدیریت دانش نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام بود.
روششناسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی بود. جامعه آماری کلیه مقالات حوزه مدیریت دانش نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام بود. ابزار اندازهگیری، چک لیست است که بر اساس اهداف پژوهش تنظیم گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج بیشترین فراوانی مربوط به روش تحقیق همبستگی و کمترین آن مربوط به روش تحقیق تجربی و ترکیبی بود، همچنین بیشترین فراوانی روش تجزیه و تحلیل دادهها مربوط به روش توصیفی- استنباطی است. بیشترین فراوانی مربوط به مقالات پژوهشی و نوع مجلات مربوط به مجلات علمی پژوهشی بودند. بیشترین ابزار پژوهشی مورد استفاده نیز پرسشنامه بود. همکاری نویسندگان در داخل کشور بالاست و برعکس همکـاری نویسندگان در سطـح بینالمللی بسیار ناچیز است. بین تعداد، رشته و نوع همکاری نویسندگان و روشهای تحقیق بکار رفته رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: ایجاد زمینههای همکاریهای بین نویسندگان مخصوصا همکاریهای بینالمللی از ضروریات فرآیندهای تولیدات علمی است. بازنگری در پژوهشهای حوزه مدیریت دانش با توجه به تکراری بودن روشهای تحقیق و روشهای تجزیه و تحلیل دادهها را نیز باعث میشود، در اغلب مقالات پژوهشی لازم و ضروری است.
علی بیرانوند، سازناز زارعی، مریم گلشنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: هدف نهایی رفتار نوآورانه، بهبود عملکرد فرد، گروه و در نهایت کل سازمان است. عوامل بسیاری در تحقق رفتارنوآورانه کارکنان یک سازمان تأثیرگذار هستند که در این تحقیق به تأثیر دو عامل جو سازمانی وتسهیم دانش پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان رسمی شرکتهای دانش بنیان استان فارس میباشند که در زمان انجام تحقیق(1399) 373 نفر بودهاند. با روش نمونهگیری تصادفی ساده و به کمک فرمول کوکران 189 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه های استاندارد جو سازمانی بوک و همکارن (2005)، پرسشنامه تسهیم دانش هاف و ریدر (2004) و پرسشنامه رفتار نوآورانه جانسن و ولبا (2004) استفاده شده است. برای تحلیل داده از آزمونهای تحلیل عامل تاییدی و مدلیابی معادلات ساختاری به کمک نرمافزار لیزرر و اسپیاساس استفاده شده است.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که جوسازمانی بر رفتار نوآورانه و تسهیم دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد. از طرفی تسهیم دانش نیز به صورت مستقیم و مثبت بر رفتار نوآورانه تأثیر دارد. تأثیر مستقیم جوسازمانی بر رفتار نوآورانه 52/0 است که این تأثیر گذاری به واسطه نقش تسهیم دانش تقویت و به میزان 83/0 افزایش پیدا میکند و این بدان معنی است که تسهیم دانش به میزان 31/0 تأثیرگذاری جوسازمانی بر رفتار نوآورانه را افزایش داده است.
بحث و نتیجهگیری: با شناخت مناسب از نوع رابطه و نحوه تأثیرگذاری جوسازمانی و تسهیم دانش بر عملکرد نوآورانه کارکنان در شرکت های دانش بنیان، مدیران این امکان را مییابند تا اقدامات مناسبتری جهت توسعه نوآوری در شرکت، در راستای بهرهوری بیشتر سازمان، برنامهریزی و مدیریت داشته باشند.
داود حاصلی، سمیه قویدل، نصرت ریاحینیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد و مشارکت دانشگاهها از طریق انتشارات علمی و شاخصهای علمسنجی قابل اندازهگیری است. هدف این مقاله توصیف وضعیت انتشارات دانشگاه خوارزمی و کشف بازیگران مهم شبکههای همکاری علمی این دانشگاه در سه سطح پژوهشگران، سازمانها و کشورها در پایگاه استنادی وبآوساینس در بازه زمانی 1994 تا 2020 است.
روش: این مقاله مطالعهای علمسنجی است. تعداد 4734 رکورد برای دانشگاه خوارزمی با در نظر گرفتن اسامی نگارشی مختلف دانشگاه از پایگاه وبآوساینس در دو فرمت تکست و اکسل استخراج شده است. مصورسازی دادهها با استفاده از نرمافزار علمسنجی وسویوور و منبع GunnMap انجام شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد هر مدرک دانشگاه خوارزمی به طور متوسط 10.68 استناد دریافت کرده است و شاخص اچ دانشگاه خوارزمی 75 است. روند انتشار مدارک و دریافت استنادات براساس سال صعودی است. پنج حوزه موضوعی پُرکار شامل حوزههای مهندسی، شیمی، فیزیک، ریاضیات و علوم رایانه هستند. از نظر میزان همکاری علمی در میان سازمانهای ایرانی، دانشگاههای آزاد اسلامی، تهران، تربیت مدرس، در میان سازمانهای خارجی دانشگاههای پوترای مالزی، کالیفرنیای آمریکا و مونترال کانادا و در بین کشورها، آمریکا، کانادا و انگلستان در رتبه اول تا سوم هستند. وحید وطنپور، محمدحسین مجلسآراجهرمی و عادله دیوسالار سه نویسنده برتر دانشگاه هستند. وحید وطنپور مؤثرترین پژهشگر دانشگاه از نظر شاخصهای کمّی و کیفی است. شبکه همکاری اصلی پژوهشگران مربوط به حوزههای شیمی (شیمی آلی و پلیمر/ تجزیه و کاربردی)، زیستشناسی، مهندسی صنایع و مهندسی است. بازیگران اصلی شبکه همکاری با سازمانها، مؤسسات ایرانی و بیشتر در شهر تهران هستند. هر چند همکاری دانشگاه خوارزمی با کشورهای دیگر در حد قابل قبول نیست اما ترسیم شبکه همکاری کشورها نشان میدهد همکاری علمی در سطح بینالمللی در حال توسعه است. همچنین همکاری علمی با سازمانهای ایرانی و بهویژه سازمانهای خارجی باعث افزایش استناد به مدارک دانشگاه خوارزمی شده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج لزوم همکاری علمی در سطح بینالمللی در دانشگاه بیشتر احساس میشود. همچنین خروجی کیفی از پروژههای دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سطح قابل قبول نیست و باید توجه بیشتری به این امر شود.
مهدی حسین پور، سنجر سلاجقه، محمد جلال کمالی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این پژوهش مطالعه واکاوی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهانسازی دانش در فضای علمی میباشد.
روش: پژوهش حاضر با رویکردی آمیخته اقدام به شناسایی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهانسازی دانش در فضای علمی نموده است لذا مقاله حاضر مشتمل بر کثرتگرایی روش گردآوری اطلاعات است. همچنین در ادامه با استفاده از «روش دلفی» مدل مفهومی واکاوی عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی مؤثر بر پنهانسازی دانش در فضای علمی ارائه گردیده است. درروش کمی نمونه آماری این پژوهش 314 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی انتخابشده و از طریق پرسشنامههای استاندارد پنهانسازی دانش (دیمر کاسیگولو، 2016) و محقق ساخته عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی موردبررسی قرارگرفتهاند. دادههای آماری گردآوریشده طی 6 ماههی اول سال 1399 و درنهایت با استفاده از روش معادلات ساختاری در محیط نرمافزار آموس مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته شده است. عوامل فنی و تکنولوژیکی شامل؛ سهولت دسترسپذیری، مطابقت فناوری سازمان، ترس و واهمه از کار با فناوری موجود در سازمان و رضایت از کیفیت و برای عوامل محیطی نیز محیط فیزیکی و محیط اجتماعی در نظر گرفته شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که مقدار تأثیر محیط فیزیکی و اجتماعی بر پنهانسازی دانش به ترتیب با ضریب استاندارد 70/0- و 39/0- هست. همچنین مقدار تأثیرپذیری سهولت دسترسپذیری، عامل مطابقت فناوری سازمان، عامل رضایت از کیفیت نیز با پنهانسازی دانش به ترتیب برابر با 65/0- و 21/0- و 45/0- میباشد؛ اما متغیر ترس و واهمه از کار با فناوری موجود در سازمان با پنهانسازی دانش تأثیر مستقیم بهاندازه 96/0 دارد.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که عوامل محیطی و فنی و تکنولوژیکی با پنهانسازی دانش رابطه معکوس و معناداری دارد.
محمدحسن عظیمی، عبدالحسین فرج پهلو، علی حمیداویان،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف: بررسی وضعیت مهارت های مدیریت دانش شخصی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز و بررسی تأثیر عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. روش انجام تحقیق پیمایشی می باشد که قابلیت تعمیم نتایج یکی از مهمترین مزایای آن به شمار می رود. از آن جا که این تحقیق به بررسی تأثیر عامل فناورانه بر مهارتهای مدیریت دانش شخصی می پردازد از نوع همبستگی است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از مهارتهای مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. همچین مشخص شد عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند. با ارتقا یک واحد عوامل فناورانه، مهارت های مدیریت دانش شخصی 2.649 واحد افزایش پیدا خواهد کرد.
نتیجه گیری: عوامل فردی مانند دانش و تجربه، ویژگیهای شخصیتی و روانی، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و توانایی به کارگیری فناوری از جمله مواردی است که بر مدیریت دانش شخصی افراد تأثیر می گذارند. علاوه براین، امکانات سازمانی و فرهنگ حاکم بر سازمان نیز بر مدیریت دانش شخصی تأثیر می گذارد. وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از مهارتهای مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. می توان پذیرفت با اطمینان 95% که وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از مهارتهای مدیریت دانش شخصی مناسب و در سطح مطلوب قرار دارد، عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند.
سمیرا دانیالی، دکتر امیر حسین صدیقی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
vزمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه دانشگاه تهران بر اساس شاخصهای معماری اطلاعات، جهت اطلاع و بررسی وضعیت و کیفیت وبگاه است.
روش: روش انجام پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی است و از سیاهه وارسی جهت تحلیل وبگاه از جهت سیستم سازماندهی، سیستم برچسبزنی، سیستم پیمایش، و سیستم جستجو استفاده گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از سیاهههای وارسی نشان داد که وبگاه دانشگاه تهران با کسب امتیاز 20 از 37 در قسمت سازماندهی، امتیاز 37 از 57 در برچسبزنی، 53 از 78 در پیمایش و 14 از 46 در جستجو، وضعیت ضعیفی را در سیستم جستجو، وضعیت متوسطی را در سیستم سازماندهی، و وضعیت خوبی را در سیستمهای برچسبزنی و پیمایش کسب نموده است. میتوان با توجه به نتایج به دست آمده، سیستم جستجوی وبگاه دانشگاه تهران را بازطراحی کرد، در سیستم سازماندهی آن بازنگری انجام داد، و نسبت به بهبود سیستمهای مورد اشاره دیگر در این وبگاه اقدام کرد. بهصورت کلی جهت افزایش کارایی وبگاهها نیاز به در نظر گرفتن اصول معماری اطلاعات در طراحی آنها است. بعلاوه این پژوهش میتواند با شناسایی نقاط ضعف و قوت وبگاه، منبعی مناسب جهت سیاستگذاریهای آتی وبگاه باشد.
نتیجهگیری: ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه حوزه جدیدی است که در عین اهمیت، کمتر بدان پرداخته شده است. این پژوهش میکوشد تا با ارائه یک ارزیابی نظاممند در یک مطالعه موردی برای وبگاه دانشگاه تهران ضمن معرفی نقاط قوت و ضعف این وبگاه، کاربستپذیری این روش را برای استفاده در موارد مشابه نشان دهد.
هدی خداشناس، محمدرضا اسمعیلی گیوی، زبیده خداشناس،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف : هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای سواد سلامت در کاربران کتابخانههای دانشگاهی (دانشگاه تهران) است.
روش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی است و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن دادههای مورد نیاز، از نوع پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه سواد سلامت سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمی کاربران (دانشجویان) کتابخانههای دانشکدهای دانشگاه تهران هستند. برای مطالعه جامعه پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته سواد سلامت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 به دست آمد.
یافتهها: از میان مؤلفههای سواد سلامت در کاربران کتابخانههای دانشگاهی، مؤلفه درک اطلاعات سلامت در سطح مطلوب، و سایر مؤلفه های مورد بررسی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارند. بین مهارتهای سواد سلامت با سطح تحصیلات، دانشکده، جنسیت و سن رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین درآمد و مهارتهای سواد سلامت تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: سنجش سواد سلامت به صورت کاربردی و اعمال نتایج حاصل در این جامعه و جوامع آماری دیگر لازم و ضروری است. با به کارگیری برنامههایی جهت ارتقای سواد سلامت این جامعه آماری که از ارکان اصلی جامعه هستند میتوان سطح سواد سلامت جامعه را به میزان بسیار زیادی افزایش داد.
اقا سهراب مستقل، دکتر ابراهیم البونعیمی، دکتر عبداله نعامی، دکتر فرزاد آسایش،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف: در این پژوهش به تبیین نقش تعامل دانش مشتری در قصد خرید مصرفکنندگان صنایع الکتریکی با رویکرد رفتار اطلاعاتی پرداخته میشود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، بر اساس نتیجه، توسعهای و از لحاظ شیوه، کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و خبرگان بازاریابی و رفتار مصرفکننده به ویژه صنایع الکتریکی بوده که از بین آنها تعداد 14 نمونه به روش گلوله برفی هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمهساختاریافته انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیهوتحلیل دادههای مصاحبه، از روش تحلیل محتوا مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. برای این منظور ابتدا رمزهای مناسب به بخشهای مختلف دادهها اختصاص یافته و مفاهیم تعیین گردید. سرانجام، با رمزگذاری انتخابی، مقولهها پالایش شده و ابعاد اصلی تحقیق در قالب شرایط علی، محوری، زمینه، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها پدیدار شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، رفتار اطلاعاتی شامل دانش برای مشتری، دانش از مشتری و دانش درباره مشتری و ویژگیهای فردی به عنوان عوامل علی بر تمایلات رفتاری مشتریان تاثیرگذار است؛ تمایلات رفتاری نیز باعث تصمیمگیری خرید میگردد. از طرفی عوامل بازاریابی (محصول، قیمت، مکان، ترویج و مدیریت فرایند)، به عنوان زمینه حاکم، بر قصد خرید اثر میگذارد. همچنین، عوامل محیطی و قابلیتهای درونی شرکت، در قالب شرایط مداخلهگر بر قصد خرید مصرفکنندگان صنایع الکتریکی مؤثر است؛ که در نهایت باعث ایجاد ارزشافزوده برای شرکت و مشتریان میگردد.
نتیجهگیری: بنابراین نتایج نشان داد، تمایلات رفتاری مشتریان به شدت تحت تأثیر دانش آنها از صنایع و محصولات الکتریکی قرار دارد
مریم بومری، دکتر رضا کریمی، دکتر روح اله خادمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف: یکی از مهمترین نیازهای اطلاعاتی افراد در زندگی روزمره، نیازهای اطلاعاتی مربوط به سلامت است. یکی از مسائل مربوط به سلامت که در سالهای اخیر دنیا را دچار بحران کرده است، ویروس کرونا است. داشتن اطلاعات سلامت در مورد این بیماری میتواند در جلوگیری از گسترش، درمان و دیگر مسائل کمککننده باشد. یکی از گروههایی که تحتالشعاع ویروس کرونا قرار گرفتهاند، دانشجویان هستند؛ لذا هدف اصلی این مطالعه، بررسی رفتار اطلاعیابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در زمینه بیماری ناشی از ویروس کرونا بود.
روششناسی: این پژوهش کاربردی و بهصورت روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم که 3000 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 300 نفر بهعنوان حجم نمونه مشخص شدند. روش نمونهگیری تصادفی ساده بود که در نهایت 200 نفر به پرسشنامه به طور کامل پاسخ دادند. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه استاندارد لانگو، انجام شده است. برای بررسی فرضیههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری t مستقل و تحلیل واریانس یکراهه رابطه بین متغیرهای منابع اطلاعاتی، سن، جنسیت و محل سکونت با رفتار اطلاعیابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم بررسی شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بیشترین منابع اطلاعاتی مربوط به «اینترنت»، «شبکههای اجتماعی (مانند تلگرام، واتساپ، اینستاگرام و...)» و «تلویزیون» و «خانواده» به ترتیب با میانگین 12/3، 09/3، 04/3 و 02/3 است، در حالی که کمترین استفاده از منابع اطلاعاتی مربوط به «بروشور و جزوه» با میانگین 62/2 بود. همچنین یافتهها نشان میدهد که میانگین به دست آمده دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در کسب اطلاعات مربوط به کرونا از منابع جدید مانند شبکههای اجتماعی و اینترنت بالاتر از میانگین مفروض بوده، اما استفاده فعال از اطلاعات مربوط به کرونا با تفاوت اندکی از منابع سنتی مانند تلویزیون و رادیو است. از سویی دیگر یافتهها نشان میدهد که بین متغیرهای رفتار در جست وجوی اطلاعات، درک در جست و جوی اطلاعات، تعامل بینفردی در جست وجوی اطلاعات، تأثیر اطلاعات بر بیماری، دریافت فعالانه اطلاعات و دریافت غیر فعالانه اطلاعات با سن، جنسیت و محل سکونت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: بررسی رفتار اطلاعیابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم نشان میدهد که این دانشجویان از سواد اطلاعاتی سلامت برخوردارند و میتوانند اطلاعات سلامت مرتبط را شناسایی و استفاده کنند. علیرغم استفاده بیشتر از منابع جدید مانند شبکههای اجتماعی و اینترنت، اطلاعات کسب شده از منابع سنتی بیشتر مورد اعتماد و استفاده بوده است. هیچکدام از متغیرها مانند جنسیت، سن و محل زندگی بر رفتار اطلاعیابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد قم تأثیر ندارد و همه افراد فارغ از این متغیرها رفتار اطلاعیابی سلامت یکسانی داشتهاند.
خانم خاتون وکیلی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف: هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر عضویت در شبکه های اجتماعی و نشخوار ذهنی در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر حقوق دانشگاه آزاد قائمشهر بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. نمونه آماری در این مطالعه، 70 نفر به صورت نمونه در دسترس از دانشجویان رشته حقوق دانشگاه آزاد واحد قائمشهر درسال تحصیلی 1400-1399بوده است . روش نمونه گیری در تحقیق حاضر تصادفی ساده بود. برای تعیین حجم نمونه در این پژوهش، از جدول کرجسی مورگان استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه بررسی اثرات عضویت در شبکه های اجتماعی، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (تقی زاده و نیکخواه ) و پرسشنامه مقیاس نشخوار ذهنی (تقی زاده ) است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای25- SPSS و (PLS) انجام شد.
یافتهها: نتایج دلالت بر این داشت که شدت اثر عضویت در شبکههای اجتماعی (5/24 درصد) بیشتر از شدت اثر نشخوار ذهنی (8/12 درصد) بوده است. هم چنین می توان شدت اثر را برای هر سه خرده مقیاس این دو متغیر مشاهده کرد. نتایج معادلات ساختاری جهت رد یا تایید فرضیات نشان داده است، هر دو متغیر عضویت در شبکههای اجتماعی(P =0/001 و β=0/526) و نشخوار ذهنی(P =0/002 و (β=-0/379 بر انعطافپذیری شناختی تاثیر معنادار داشتهاند، با توجه به مقدار ضریب مسیر میتوان گفت عضویت در شبکههای اجتماعی دارای اثر مثبت و نشخوار ذهنی دارای اثر منفی بوده است .
نتیجهگیری: عضویت در شبکه های اجتماعی اثرات به مراتب بیشتر و مخرب تری نسبت به نشخوار ذهنی در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان داشته است و می توان گفت که هر دو متغیر عضویت در شبکه های اجتماعی و نشخوار ذهنی بر انعطاف پذیری شناختی تاثیر داشته است.
سیدمحمد میرزمانی، زهرا اباذری، نصرت ریاحی نیا، نجلا حریری، سمیرا دانیالی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفهها و شاخصهای مؤثر مدیریت دانش در شهرداریهای کلانشهرهای ایران است. از این رو محقق از روش کیفی به بررسی الگوی مدیریت دانش در شهرداریهای کلانشهرهای ایران پرداختهاست.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمعآوری دادهها و روش اجرا، پژوهشی کیفی، با رویکرد تحلیل دلفی فازی است. جامعه پژوهش 20 نفر از صاحب نظران و خبرگان رشتههای (مدیریت شهری، مدیریت و مدیران اجرایی در شهرداریها) هستند که به روش هدفمند از آنها نمونهگیری شده است.
یافتهها: بر اساس تحلیل دلفی، 7 مولفه و59 شاخص شناسایی شدهاست، که بر اساس کدهایی که از ادبیات تحقیق جمع آوری گردید و بر آن اساس فرم پرسشنامهای که از خبرگان به روش تحلیل دلفی فازی انجام پذیرفته 7 مولفه شامل، کاربرد دانش در بین کارکنان با میانگین 846/0، مزیت رقابتی برای سازمان با میانگین 822/0، تسهیم دانش در بین کارکنان با میانگین 840/0، دانش در سازمان با میانگین 831/0، توزیع دانش در بین کارکنان با میانگین 839/0، خلق دانش برای کار کنان با میانگین 840/0، انتقال دانش در بین کار کنان با میانگین 788/0 به دست آمده است.
نتیجهگیری: مدیریت دانش به عنوان یک رشته علمی در ایران هنوز دوران طفولیت خود را سپری میکند، از اینرو هنوز مسائل ناشناخته بسیاری در این زمینه وجود دارد. هرچند سازمان ها به خصوص مطالعه موردی این پژوهش یعنی شهرداریهای کلانشهرها، به تدریج به اهمیت مدیریت دانش در واحدهای مختلف خود پی میبرند، اما هنوز فاصله زیادی برای عملیاتی کردن آن در یک سطح قابل قبول وجود دارد.
حجت آبادطلب، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: امنیت اطلاعات یک مسئله حیاتی در سازمانها است و این امر در کتابخانههای دانشگاهی به دلیل نوع خاص مراجعه کنندگان، تبادل و انتقال اطلاعات به کاربران خود از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی رابطه توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای با مدیریت امنیت اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های آزاد اسلامی کشور است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع آمیخته است. نمونه آماری شامل240نفر از کارکنان کتابخانههای مرکزی دانشگاه های آزاد اسلامی کشور در سال تحصیلی1400-1399 است، که به صورت سرشماری در پژوهش شرکت کردند. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه مدیریت امنیت اطلاعات عاشوریزاده (1391) و پرسشنامه محققساخته توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای فراهم گردید. روایی صوری، محتوایی و سازه ابزار مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای مدیریت امنیت اطلاعات و توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای به ترتیب 85/0 و 83/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای ، دارای پنج عامل اصلی «ذخیره و بازیابی اطلاعات، کاربری، امنیت، استانداردها و دسترسپذیری» است. از نگاه کارکنان وضعیت توسعه نرم افزارهای کتابخانه ای ، مدیریت امنیت اطلاعات و هر یک از مؤلفههای آنان در کتابخانه های دانشگاههای آزاد اسلامی کشور مطلوب است. همچنین نتایج نشان دادکه، بین توسعه نرمافزارهای کتابخانه ای با مدیریت امنیت اطلاعات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش در شناسایی تأثیرات توسعه نرمافزارهای کتابخانهای در مدیریت امنیت اطلاعات کتابخانههای دانشگاههای آزاد کشور، مفید خواهد بود.
مظهر بابایی، هدیه ازغ، شیما یزدان پناه،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد اطّلاعاتی، قابلیت شناسایی و ارزیابی انتقادی اطّلاعات بهمنظور حلّ مشکلات در یک زمینه خاص هست. استفاده از این رویه در محیط دانشگاهها و برای دانشجویان، منوط به آگاهی آنها از زوایای متعدد سنجش اطلاعاتی در این حوزه هست. پژوهش حاضر، بررسی وضعیت سواد اطّلاعاتی دانشجو - معلّمان دانشگاه فرهنگیان از شش منظر بازنگری اطّلاعات، شناخت منابع اطّلاعاتی، اشاعه اطّلاعات، تشخیص اطّلاعات، انعطافپذیری و جستوجوی اطّلاعات بود.
روش پژوهش: این پژوهش، کاربردی و از نوع پیمایشی بوده و در مقطع زمانی دیماه تا اسفند ۱۴۰۰ انجام شد. جامعه پژوهش را کلیۀ دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل میدادند که بالغ بر ۱۵۰۰ نفر بودند. با استفاده از نمونهگیری تصادفی، ۳۵۰ نفر از دانشجو - معلّمان بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقّق ساخته ۶۶ گویهای سواد اطّلاعاتی بر مبنای طیف ۳ درجهای لیکرت بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، به مقدار ۸۶%، مطلوب به دست آمد و برای روایی آن از دیدگاه اساتید دانشگاه استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بین مؤلفههای سواد اطّلاعاتی دانشجو - معلّمان دختر و پسر رابطه معناداری وجود دارد (P = ۰۰۰۱/۰). بنابراین در این پژوهش جنسیت اثر کمی بر مؤلفههای سواد اطّلاعاتی دارد. همچنین، بین سواد اطّلاعاتی در ۶ مؤلفه آن و رشتههای مختلف آموزشی دانشگاه فرهنگیان تفاوت معنیداری وجود ندارد (P = ۰۵/۰). درنهایت بین سواد اطّلاعاتی در ۶ مؤلفه آن و سن دانشجو - معلّمان دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود ندارد؛ لذا وضعیت سواد اطّلاعاتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سطح متوسطی قرار دارد.
نتیجهگیری: سواد اطلاعاتی مجموعه مهارتها و صلاحیتهای موردنیاز در جامعه اطلاعاتی برای معلمان است، لذا با درنظرگرفتن عواملی چون بازنگری، شناخت منابع، اشاعه، تشخیص، انعطافپذیری و جستوجوی اطلّاعات میتوان به غنیسازی مهارتهای سواد اطلاعاتی پرداخت.
محمدرضا شکاری، محمد حسن زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی عوامل پیشران و بازدارندهی موثر بر گرایش دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی به مطالعه هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیلمحتوا انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است. مصاحبهها از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، پست الکترونیکی، ارسال و دریافت فایل صوتی و گفتوگو در شبکهی اجتماعی واتساپ انجام شده است. دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای دولتی، پیامنور و آزاد اسلامی جامعه پژوهش را تشکیل میدهند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، تعداد ۳۳ نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
نتایج: چهار عامل «استاد»، «اجبار»، «ارتقاء» و «علاقه» به عنوان عوامل پیشران مطالعه در بین دانشجویان دکتری بودهاند و هفت عامل «استاد»، «خانواده»، «مشکلات دسترسی»، «آینده مبهم»، «مشکلات و ضعفهای نظام آموزشی»، «رشد روحیه بینیازی از مطالعه» و «عدم مشارکت در تدریس» به عنوان عوامل بازدارنده شناسایی شدهاند.
نتیجهگیری: عوامل پیشران و عوامل بازدارنده از مطالعه، بسیار درهمتنیده بوده و بههم مرتبط هستند. برخی از این عوامل بر برخی دیگر تأثیر میگذارند و به نوعی علتومعلول یکدیگرند. برای تقویت عوامل مؤثر و کاهش عوامل بازدارنده به مطالعه، تلاش بیشتر اساتید و برنامهریزان درسی در سطح کلان، کتابخانهها و کتابداران، سیاستمداران، و تلاش و برنامهریزی بیشتر خود دانشجویان دکتری را میطلبد. لازم است تا نظام تعلیم و تربیت و نظام آموزش در دانشگاهها از نظام تکمتنی و متکلموحده بودن خارج شود. تا تغییرات بنیادی در روشهای تدریس و محتوای درسی در نظام آموزشی به وجود نیاید، دانشجویان کمتر به مطالعه و پژوهش روی میآورند
منصور ترکیان تبار،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی فرایند یادگیری سازمانی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی بر اساس مدل مارکوارت به انجام رسیده است.
روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل ۵۵۲ نفر از کتابداران کتابخانههای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ۲۲۷ نفر برآورد گردید. برای گردآوری دادههای موردنیاز پژوهش از پرسشنامه محقق - ساخته برای سنجش پنج مؤلفه سازمان یادگیرنده بر اساس مدل مارکوارت (پویایی یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و بهکارگیری فناوری) استفاده شد. برای تعیین توزیع نرمال دادهها از فرمول کلموگروف اسمیرنف، برای محاسبه پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیههای پژوهش از آزمون t استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آماری SPSS26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی در کتابخانههای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی از وضعیت مطلوبی برخوردار است و این وضعیت در مورد هر پنج مؤلفه مورد بررسی (پویایی یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و بهکارگیری فناوری) نیز مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: اگرچه نتیجه این پژوهش نشان از مطلوببودن فرایند یادگیری سازمانی در کتابخانههای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی دارد بااینحال استمرار این نوع یادگیری به جهت تغییر و تحولات فراوانی که در جهان امروز شاهد آن هستیم برای تمامی سازمانها بهویژه انواع کتابخانهها یک ضرورت اساسی است.
احمدرضا ورناصری، مریم عندلیب کندری، مریم قنبری خشنود، سجاد محمدیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی محتوای مقالات فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در فصلنامه علمی - پژوهشی تعامل انسان و اطلاعات از بهار 93 تا زمستان 1401 در برمیگیرد. ابزار مورداستفاده سیاهه وارسـی محقق ساخته است. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزار اکسل مورد تجزیهوتحلیل قـرار گرفت. همچنین در تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، نظیر دستهبندی دادهها برحسب توزیع و درصد فراوانی و نیز، رسم نمودار و جدول، استفادهشده است.
یافتهها: تعداد 242 مقاله در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات طی 9 دوره مقاله به چاپ رسیده است. جنسیت نویسندگان 53 درصد از آنها مرد و 47 درصد از آنها زن بودهاند، حوزه موضوعی مدیریت اطلاعات بیشترین و حوزه موضوعی سازماندهی کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده بودند. بیشترین افراد مشارکتکننده در نگارش مقالهها، استادیار (158) بودهاند. بیشترین مشارکت، توسط نویسندگان دانشگاه خوارزمی بوده است. مطابق با یافتههای پژوهش، جامعه آماری پژوهشهای دانشجویان، اساتید و دانشگاهیان بوده است. 78 درصد مقالههای چاپشده در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات، سطح گروهی است. رویکرد کمی با 51 درصد بیشترین پژوهشها را به خود اختصاص داد. بیشترین استراتژی روش پژوهشها، پژوهشهای توصیفی با 167 عنوان بالاترین درصد (69 درصد) است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای میتوان با افزایش سهم زنان در نگارش مقالات، گرایش و توجه به روشهای کیفی و آمیخته و با بالابردن امکان چاپ مقالات از دیگر موضوعات مرتبط، نشریه حاضر را توسعه داد.