جستجو در مقالات منتشر شده


64 نتیجه برای رفتار

فرانک زمردپوش، سعید اسدی، محمد زره ساز،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف :ارتقاء کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی در گرو تأمین نیازهای اطلاعاتی آنها صورت می­ گیرد. اشتغال نقش کلیدی در زندگی این افراد  ایفا می­ کند و اشتغال حمایتی عنوان راهکاری در جهت بهبود زندگی آنها محسوب می­ شود. پژوهش حاضر بررسی نیاز اطلاعاتی افراد دارای معلولیتی است که با عنوان توان یاب در برنامه­ های اشتغال حمایتی شرکت می­کنند.
 روش: پژوهش به صورت کیفی و با شیوه گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) به بررسی نیازهای اطلاعاتی توان ­یابان شرکت کننده در طرح اشتغال حمایتی مجتمع رعد پرداخت. داده­های مورد نیاز در این پژوهش از مصاحبه­ های نیمه ساختار یافته  با  بیست و چهار توان­ یاب و همیار شغلی که به صورت هدفمند و نظری انتخاب شدند، گردآوری شد و مصاحبه ­ها تا اشباع داده­ ها ادامه یافت. سپس طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی که شیوه مورد استفاده در پژوهش گراندد تئوری است نیازهای اطلاعاتی افراد دارای معلولیت شرکت­کننده در برنامه اشتغال حمایتی استخراج و دسته بندی شد.
 یافته­ ها: نتایج مطالعه حاکی از نیازهای اطلاعاتی متنوع در این افراد بود که در قالب چهار طبقه اصلی  (1) اخبار و اطلاعات عمومی، (۲) توانمند سازی و رفع مشکلات شخصی و خانوادگی، (3) پژوهش، آموزش، یادگیری مادام العمر و (۴)  اطلاعات تخصصی و شغلی قرار گرفت. مهم­ترین راه­ های ارتباطی توان­یابان در کسب اطلاعات فوق در پنج مقوله شامل فضای مجازی، رسانه­ های ارتباط جمعی، منابع اطلاعاتی انسانی، جلسات و دوره­ های آموزشی و نهادهای دولتی مسئول قرار گرفتند.
نتیجه­گیری: با توجه به اهمیت کسب اطلاعات توسط توان­یابان، رفع نگرانی­ها  و سایر نیازهای این افراد، توجه بیشتر به نیازهای اطلاعاتی آنها ضروری به نظر می­ رسد. این نیازها در بسیاری از موارد همانند نیازهای افراد عادی جامعه بود. تفاوت­ های مشاهده شده ناشی از وضعیت جسمی- حرکتی خاص این گروه  از جامعه است که نهادهای مسئول موظف به فراهم آوری امکانات لازم در جهت دسترسی هر چه بیشتر این افراد به اطلاعات مورد نیاز می ­باشند.

محسن نوکاریزی، علی اکبری، رضا رستمی، علی مقیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: افراد تحت تأثیر عوامل مختلف، از شیوه‌ها و روش‌های گوناگون برای کسب اطلاعات بهره می‌جویند و رفتارهای اطلاع‌یابی متفاوتی را از خود بروز می‌دهند. این رفتارها در قالب الگوها و مدل‌های اطلاع‌یابی از طرف صاحب‌نظران علم اطلاعات در چند دهه اخیر، مطرح‌شده است که می‌توانند در حوزه‌های مختلفی مورداستفاده قرار گیرند. یکی از این حوزه‌ها که تقریباً تمامی افراد به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با آن درگیر هستند، حوزه درمان و پزشکی است.
روش پژوهش: این مقاله با روش شبه‌آزمایشی به واکاوی رفتار اطلاع‌یابی درمانگران حوزه سلامت روان در فراگرد تشخیص و درمان اختلالات روانی بر پایه مدل‌ فراگرد جست‏وجوی اطلاعات کولثاو پرداخته است. جامعه این پژوهش را روانشناسان و روان‌پزشکان با بیش از دو سال سابقه درمان تشکیل می‌دهند. نمونه انتخابی از این گروه نیز شامل 30 نفر از درمانگرانی است که به‌روش نمونه‌گیری ساده در جریان یک مسابقه با عنوان درمانگر برتر از طریق فراخوان عمومی وارد ‌شدند.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که توالی حرکت درمانگران مطابق نظر کولثاو بوده و آن‌ها حرکتی تکرارشونده را در فرایند تشخیص و درمان انجام می‌دهند اما میزان حضور درمانگران (زمان سپری‌شده) در مراحل مختلف با مدل مدنظر کولثاو متفاوت است. همچنین یافته‌ها نشان داد متغیرهایی مانند سابقه درمان، رشته تحصیلی، و جنسیت می‌تواند در رفتار اطلاع‌یابی درمانگران اثرگذار باشند. از طرفی وجود رابطه بین رفتار اطلاع‌یابی درمانگران و متغیرهایی مانند سواد اطلاعاتی، اضطراب حالت و صفت، دانش تخصصی و ارزیابی درمانگران از خود، معنادار ارزیابی شد.
نتیجه‌گیری:  رفتار اطلاعاتی‌ که یک متخصص درمان در فراگرد درمانی خود انجام می‌دهد، را می‌توان با توجه به مدل کولثاو تحلیل کرد.
روح الله تولّایی، نوید نظافتی، محمّدمیلاد احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه دانش برای بقا و موفقیت هر سازمانی ضروری است. با توجه به اینکه این افراد هستند که دانشی را ایجاد، تسهیم و استفاده می‌کنند، یک سازمان نمی‌تواند به طور موثر از دانش بهره‌برداری کند مگر آنکه کارکنان سازمان تمایل داشته باشند دانش خود را به اشتراک گذارده و دانش دیگران را جذب کنند. از سوی دیگر، بازی‌کاری ناظر به ترکیب کردن مکانیزم‌های متداول در بازی‌ها، با فضای کار، به منظور جذاب‌تر کردن کارهای معمول و جهت دادن به رفتارهای انسانی در راستای اهداف سیستم می‌باشد. بازی کاری استفاده از اجزای بازی در مسائلی به جز بازی است و بر استفاده از مقوله سرگرمی و لذت‌بخش بودن در کارها تأکید می‌کند. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریه‌پردازی داده‌بنیاد، ضمن مطالعه و شناخت بازی‌کاری، بررسی ابعاد آن، مکانیزم‌ها، دینامیک‌ها و...، رهیافتی جهت شناخت نقش بازی‌کاری و به‌کارگیری آن در راستای تسهیم و انتشار دانش ارائه گردد.
روش پژوهش: نظریه‌سازی داده‌بنیاد یک روش شناسایی استقرایی کشف نظریه است که این امکان را برای پژوهشگر فراهم می‌آورد تا گزارشی نظری از ویژگی‌های عمومی موضوع، پرورش‌ دهد، درحالی‌که به طور همزمان پایه این گزارش را در مشاهدات تجربی داده‌ها محکم می‌سازد. با روش نمونه‌گیری هدفمند، داده‌های پژوهش با استفاده از ابزار مصاحبه گردآوری و از طریق اصول تحلیل داده‌ها و مبانی کدگذاری، تحلیل شده‌اند.
یافته‌ها: در این پژوهش پس از تدوین مراحل نظریه‌پردازی داده‌بنیاد و انواع کدگذاری داده‌ها، در پایان، نظریه‌ای به همراه مدل‌سازی بصری ارائه و ارزیابی شده است.
نتیجه‌گیری: ابعاد چارچوب ارائه شده شامل «بستر سازمانی»، «ابعاد مرتبط با بازی» و «سایر شاخص‌های اثرگذار بر بازی‌کاریِ تسهیم دانش» می‌باشد. هر یک از ابعاد مذکور، مشتمل بر مؤلفه‌هایی خُردتر بوده که در تشریح مدل بیان شده است؛ مثلاً «بستر سازمانی» شامل درآمدها، هزینه‌ها، پلتفرم و... و «ابعاد بازی‌گونه» شامل مکانیزم‌ها، دینامیک‌ها و زیبایی‌شناختی بازی است.
دکتر زاهد بیگدلی، محمد اکبری محله کلائی، آقای عبدالرضا ایزدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاله حاضر، که از حیث هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده­ها، از نوع پیمایشی - همبستگی است، در پی اجرای بخشی از مدل رفتار اطلاعاتی ویلسون با رویکرد رفتار مصرف‌کننده می‌باشد. به این منظور تاثیر شخصیت و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی به عنوان دو مولفه از مدل اطلاعاتی ویلسون بر نیازهای اطلاعاتی مشتریان تلفن همراه بررسی شد.
روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش عبارت‌اند از مشتریان بازارهای اصلی تلفن همراه تهران که تعداد 384 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نسخه کوتاه مقیاس پنج بزرگ رامستد و جان برای گردآوری داده‌های مربوط به شخصیت و پرسشنامه مولف ساخته برای گردآوری داده های مربوط به ویژگی‌های جمعیت شناختی و نیازهای اطلاعاتی استفاده شد و نهایتا جهت توصیف و تجزیه و تحلیل داده‌ها روش‌های آماری رگرسیون چند متغیره، ضرائب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون علی مقایسه‌ای تی مستقل مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: مطابق یافته‌های تحقیق در خصوص شخصیت، تاثیر چهار متغیر/نوع شخصیت بر نیاز اطلاعاتی معنادار شد و در رابطه با متغیر برون‌گرایی فرض صفر تحقیق مورد تائید قرار گرفت. داده‌های مربوط به جمعیت‌شناختی نشان داد که سه متغیر سن، درآمد و جنسیت بر نیاز اطلاعاتی تاثیرگذارند و متغیر تحصیلات رابطه معناداری با بعد برندگرایی نیاز اطلاعاتی دارد.
نتیجه گیری: این مقاله ضمن برجسته سازی پیوند دو حوزه رفتار اطلاعاتی و رفتار مصرف کننده، رابطه و اثربخشی دو متغیر مداخله گر مطرح در مدل رفتار اطلاعاتی ویلسون با نیاز اطلاعاتی را بررسی و تائید نمود.
حیدر مختاری، نوروز شفیع تبار سماکوش،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: واکاوی علمی حوزۀ نوظهور تعامل انسان و اطلاعات نیازمند بررسی آن از وجوه و مناظر مختلف است. متون دینی، به ویژه قرآن، یکی از منابع این بررسی­هاست. در این پژوهش، رهنمودها و نکات مرتبط با تعامل انسان و اطلاعات با تدبّر در آیات و سور مختلف قرآن استخراج و تبیین شده است.
روش: با رویکرد تفسیر موضوعی و علمی قرآن و به روش تحلیل محتوای موضوعی، مفاهیم و رهنمودهای مورد نظر از کتاب ده­جلدی تفسیر نور از محسن قرائتی و زیر نظر کارگروهی متخصص استخراج، دسته­بندی و تبیین شد.
یافته­ها: بیست و پنج مورد رهنمود قرآنی در باب تعامل انسان با اطلاعات استخراج و تبیین شد. در مجموع، قرآن به صورت عینی و ضمنی رهنمودهایی در باب تعامل انسان با اطلاعات از نظر جستجو، ارزیابی، عرضه و اشاعه و راستی­آزمایی اطلاعات و طرز دادوگرفت و کاربرد آن دارد.
نتیجه­گیری: توجه به رهنمودهای قرآنی تعامل انسان با اطلاعات و انجام تحقیقات بیشتر در این موضوع می­تواند در عصر کنونی ارتباطات و اطلاعات، گره­گشای بسیاری از چالش­های مواجهه با انواع اطلاعات باشد.
سعیده خلیلیان، احمد شعبانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اطﻼعیابی زﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﯽﭘﯿﻮﻧﺪد ﮐﻪ ﻓﺮد در داﻧﺶ ﺧﻮد ﺧﻸیی اﺣﺴﺎس میکند و او را ﺑﺮ میانگیزاند تا اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪیﺪ ﺑﻪ دﺳﺖ آورد. نکتۀ ‌مهم‌ در‌ تبیین‌ رفتار‌ اطلاعیابی‌ این است که عوامل بسیاری در بروز آن تاثیرگذار هستند که احساسات ‌به ‌عنوان‌ یکی از مهمترین عوامل ‌اثرگذار ‌در ‌بروز‌ رفتار‌ اطلاعیابی‌ انسان در نظر گرفته می­شود. همچنین جستجوی اﻃﻼﻋﺎت ﻳﻚ تجربۀ عاﻃﻔﻲ ﺑﺎ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻨﻔـﻲ اﺳﺖ؛ این پژوهش با هدف مرور نقش احساس در فرآیند رفتار اطلاعیابی انجام شد.
روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی مبانی نظری و مفهومی احساسات در ارتباط با نیاز اطلاعاتی و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته است.
یافته­ها:  با مطالعه مفهومی مدل­های فرآیند رفتار اطلاع­ یابی کولثاو و نال در این مطالعه دریافت شد که عوامل عاطفی و احساسی در جستجوی اطلاعات اهمیت به سزایی دارند و رفتار اطلاعیابی تحت تاثیر احساسات منفی (ابهام، ترس، و عصبانیت) و احساسات مثبت (خوشحالی، اطمینان، و رضایتمندی) صورت میپذیرد. احساسات منفی در شروع کار افزایش مییابد و با گذشت زمان و در روند جستجوی اطلاعات احساس منفی کاهش و احساسات مثبت تقویت میشود.
نتیجه ­گیری : برای رفع نیاز اطلاعاتی و دستیابی به پاسخ مناسب و مطلوب لازم است این گونه احساسات از طرف کاربر و هم نظامهای اطلاعاتی به خوبی شناسایی و درک شود تا هرچه بهتر بتوان آن را کنترل کرد تا بتوان نیاز اطلاعاتی شناسائی شده را به درستی پاسخ دهند.
بهناز جلالی، میترا قیاسی، صفیه طهماسبی لیمونی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گسترش روزافزون کاربران شبکه ­های اجتماعی برای ارتباطات بین اقشار مختلف مردم آن­ها را به بخشی از زندگی اجتماعی مردم بدل کرده است. بر این اساس، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر استفاده از شبکه­های اجتماعی و رفتار اطلاع­یابی زندگی روزمره کُردها در شبکه­ های مجازی و تأثیر هویت قومی بر رفتار اطلاع­یابی زندگی روزمره آن­ها است.
روش ­شناسی: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از نظر تحلیل داده ­ها کمی با رویکردی اکتشافی است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با روش دلفی اخذ شد و پایایی آن بر اساس مدل آزمون وزن­ها، در کلیه وزن­های مدل بیرونی ترکیبی با 99 درصد اطمینان معنا­دار بود. جامعه آماری پژوهش شامل 70696 نفر از اقشار مختلف کُرد­های کرمانشاه بودند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعداد 480 نفر از کاربران عضو حداقل یکی از شبکه­ های اجتماعی پیوسته عمومی و تخصصی بود. روش نمونه­ گیری از نوع تصادفی طبقه ­ای نظام­ مند برحسب در صد مشاغل بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون بارتلت، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی توسط نرم­افزار SPSS استفاده شد.
یافته­ ها: یافته­های پژوهش نشان می­دهد که همه عوامل شناسایی شده : اوقات فراغت با ضریب استاندارد 82/.، اطلاعات فرهنگی با ضریب 0/68 اطلاعات علمی با ضریب 0/56، اطلاعات اقتصادی با ضریب 0/75، اطلاعات اجتماعی با ضریب 74/ 0 و الگوی مصرف با ضریب 0/52 توان پیش­بینی متغیر رفتار اطلاعاع­یابی کُردها را در فضای مجازی دارند. همچنین زبان با ضریب 0/30، آداب و رسوم با ضریب استاندارد0/76 توان پیش­بینی متغیر هویت قومی را دارند. به علاوه شبکه ­های مجازی و هویت قومی با ضریب 0/54 قادرند تغییرات رفتاراطلاع ­یابی زندگی روزمره کُردها را پیش‌بینی کنند.
نتیجه­ گیری: 6 مؤلفه: اوقات فراغت، اطلاعات فرهنگی، اطلاعات علمی، اطلاعات اقتصادی، اطلاعات اجتماعی، الگوی مصرف به عنوان عوامل تأثیر­گذار بر رفتار اطلاع­یابی در زندگی روزمره کشف و شناسایی شد همچنین زبان و آداب و رسوم به عنوان عوامل هویت قومی تأثیرگذار بر رفتار اطلاع ­یابی کُردهای کرمانشاه مورد تأیید قرار گرفتند.

الهام مظاهری، محمد مهرآیین،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی سازمانی، انواع رفتار استفاده و پیامدهای استفاده از این شبکه‌ها می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. در این پژوهش به بررسی کیفی پژوهش‌های قبلی در حوزه شبکه‌های اجتماعی سازمانی با استفاده از روش فرا‌ترکیب پرداخته شده است. از مجموع 470 منبع یافت شده طی مراحل فراترکیب، 30 مقاله با معیارهای مورد پذیرش منطبق بود.
یافته‌ها: در نتیجه ترکیب یافته‌ها، 52 کد و 10 مفهوم اصلی (عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی و عوامل مربوط به وظیفه، استفاده فعال و استفاده انفعالی، پیامدهای سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی) شناسایی شدند. در نهایت سه مقوله تحت عنوان عوامل موثر بر استفاده، رفتار استفاده و پیامدهای استفاده شناسایی گردید که مفاهیم عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی و عوامل مربوط به وظیفه به عنوان عوامل موثر بر استفاده و نیز مفاهیم استفاده فعال و استفاده انفعالی در مقوله رفتار استفاده طبقه‌بندی گردید. به علاوه سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی نیز به عنوان مفاهیم مرتبط با مقوله پیامدهای استفاده طبقه‌بندی شدند. در میان سه مقوله احصا شده، مقوله عوامل موثر بر استفاده سهم موضوعی بیشتری را به خود اختصاص داده و مقوله پیامدها و مفاهیم آن نسبت به دو مقوله دیگر کمتر مورد توجه تحقیقات پیشین بوده است.
نتیجه گیری: سازمان‌ها می‌توانند از نتایج این پژوهش برای تشویق بیشتر کارکنان به استفاده از شبکه‌های اجتماعی سازمانی بهره ببرند و در نتیجه به پیامدهای ناشی از آن دست یابند.
سعیده ابراهیمی، قاسم سلیمی، سحر انبارکی، هانیه زارع،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: شبکه های اجتماعی علمی به ­عنوان عضوی از مجموعه نرم­افزارهای اجتماعی به عنوان بستری برای تعاملات بین المللی و به اشتراک­ گذاری دانش مشهود و نامشهود پژوهشگران بوجود آمدند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه الگوها و رفتارهای اشتراک دانش پژوهشگران در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت انجام گرفته است. بر این اساس سیستم­ پرسش و پاسخ این شبکه علمی مورد تحلیل و  بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر گردآوری داده‌ها، توصیفی پیمایشی با رویکرد تحلیل محتوای وب است. جامعه مورد مطالعه، پرسش و پاسخ های ارائه شده در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه  است. از بین کلیه موضوعات، دو حوزه موضوعی بصورت هدفمند انتخاب و  127 سوال و 408 پاسخ مربوط به این دو حوزه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت..
یافته­ ها: تجزیه و تحلیل داده­ ها نشان داد، پرسش­های مطرح شده در دو حوزه مورد بررسی در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه علمی، بیشتر از نوع سوالات مفهومی بوده و پاسخ­ های ارسالی در هر دو حوزه بیشتر نامشهود و از نوع ارائه دید علمی و الگوی ذهنی می ­باشد. بیشتر پرسش کنندگان، پژوهشگران کشورهای آسیایی با رتبه آرجی(Rg) کمتر از 5 بوده اند، در حالی که پژوهشگران کشورهای اروپایی با رتبه آرجی بالاتر از 10 بیشتر به ارسال پاسخ و اشتراک دانش تخصصی خود پرداخته ­اند.
نتیجه­ گیری: سیستم­های پرسش و پاسخ، فناوری متفاوت و کارآمدی جهت به اشتراک گذاری دانش و افزایش تعاملات و ارتباطات بین المللی پژوهشگران است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی، محملی برای باروری حوزه‌های تخصصی علمی در جهان پدید آورده است. نتایج این پژوهش مطابق گفته کاستلز(Castells) از قدرت پنهان شبکه­ های اجتماعی و سیستم های پرسش و پاسخ در اشتراک دانش و گسترده شدن مرزهای دانشی سخن می­ گوید که چگونه موجب سهولت انتقال تجارب، اندیشه ها و دانش محققان شده و زمینه باروری علم را فراهم می­نمایند.  این گونه به نظر می­رسد جامعه دانشی که در آن تسهیم دانش بطور داوطلبانه جایگزین تقسیم دانش می­شود  با وجود  این شبکه ها در حال محقق شدن است.
سید مهدی نارمنجی، نصرت ریاحی نیا، محسن نوکاریزی، محمد زره ساز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک­ گذاری اطلاعات دانشجویان در شبکه­ های اجتماعی مجازی با رویکرد کیفی است.
روش­ شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه­های زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در استان خراسان جنوبی بود که حداقل شش ماه تجربه استفاده از یکی از شبکه ­های اجتماعی مجازی تلگرام، اینستاگرام یا واتساپ را داشته­ اند. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه­گیری گلوله برفی استفاده، و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه مورد استفاده از نوع نیمه ساختاریافته بود.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که بیش­ترین اشتراک­ گذاری اطلاعات توسط دانشجویان به ترتیب در شبکه­ های اجتماعی مجازی تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته بود. برای انگیزه­ های اشتراک­ گذاری اطلاعات در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان 18 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (انگیزه­ های شخصی و انگیزه­ های اجتماعی) دسته­ بندی شدند. در مجموع کدهای اولیه هر دو مقوله اصلی بالاترین فراوانی مربوط به مقوله «سرگرمی و وقت­ گذرانی» بود. برای انواع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان، 24 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هشت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (اطلاعات آگاهی­ رسان و اطلاعات سرگرم ­کننده) دسته ­بندی شدند. در مجموع «اطلاعات ادبی-هنری» و «اطلاعات علمی-آموزشی» بیش­ترین نوع اطلاعات به اشتراک­ گذاشته شده توسط دانشجویان در این شبکه­ ها بودند.
نتیجه ­گیری: اشتراک­گذاری اطلاعات در این شبکه­ ها حتی با هدف سرگرمی و وقت ­گذرانی می­تواند منجر به دسترسی کاربران به اطلاعات با ارزشی در این شبکه­ ها شود. از این­رو در صورت برنامه ­ریزی صحیح می­­توان از این بستر مناسب که در حال حاضر با کم­ترین هزینه ممکن در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان قرار دارد بهترین شکل ممکن به ویژه در محیط­ های آموزشی بهره جست.
ابراهیم بیرقی پناه، احمد عسکری، عبداله نعامی، علیرضا روستا،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رفتار مشتریان، هدف این مطالعه ارائه الگوی بومی بازاریابی با تأکید بر نگرش مصرف‌کنندگان به‌منظور خرید محصولات ایرانی با رویکرد رفتار اطلاعاتی مشتریان بود.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد بوده و از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته به جمع‌آوری داده‌ها پرداخته شد. همچنین جامعه آماری این پژوهش مدیران و سرپرستان شرکت پارس خزر بودند. نمونه آماری شامل 14 نفر از مدیران ارشد و سرپرستان شرکت پارس خزر بوده و نمونه‌گیری در دو بعد نمونه‌گیری نظری و نمونه‌گیری گلوله برفی صورت گرفته است. مبنای اتمام مصاحبه‌ها، اشباع نظری بوده است.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر، نشان‌دهنده‌ی استخراج 38 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه‌ها، 38 مقوله هسته‌ای و 20 تم اصلی است که در قالب مدل پارادایمی شامل نگرش مصرف‌کننده نسبت به نوآوری خدمات، مؤلفه فرهنگ و مؤلفه اجتماعی به‌عنوان مقوله محوری و شرایط علّی (دانش، مهارت و بازاریابی)، عوامل زمینه‌ای (مزیت‌های کارکردهای نگرش برند، مسئولیت اجتماعی و نگرش به محصولات ایرانی)، شرایط مداخله­گر (منابع قدرت، توانمندسازی مبتنی بر یادگیری، الگوی ارتباطی، ارتباط با مشتریان و ملی‌گرایی مصرفی)، راهبردها (ارتباطات شرکتی، برنامه‌ریزی جامع استراتژی نگرش برند، خلاقیت و نوآوری و روابط عمومی و تبلیغات) و پیامدها (شدت رقابت، منابع، تصور در رابطه با نگرش برند، قابلیت اعتبار و ارزیابی نگرش مصرف‌کنندگان از گسترش نام برند) قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش به‌عنوان گام اولیه در بررسی نگرش مصرف‌کنندگان به‌منظور خرید محصولات ایرانی قابل‌استفاده بوده و برای متخصصان رفتار مصرف‌کننده و همچنین متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت بازاریابی نیز کاربردی است. بر اساس نتایج، توجه به دانش و مهارت مسئولین شرکت‌ها درزمینه بازاریابی، شرایط مطلوب را جهت بهبود نگرش مصرف‌کنندگان به کالای ایرانی فراهم می‌آورد.
ندا پورخلیل، منصور کوهی رستمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه: رفتار اطلاعاتی در علم اطلاعات و دانش­‌شناسی به عنوان یک رفتار اساسی انسان دیده می­‌شود که تا کنون پژوهش­‌های بسیاری درباره آن انجام شده است. این پژوهش­، پارادایم‌­ها و رویکردهای متفاوتی را در بر می­‌گیرد که در پژوهش­‌های رفتار اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفته‌­اند. هدف مقاله حاضر بررسی سیر تغییر پارادایم و رویکردهای محتلف پژوهشی در حوزه رفتار اطلاعاتی است.
روش­‌شناسی: پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی و پس از مرور مطالعات پیشین با هدف شناسایی پارادایم‌­های غالب رفتار اطلاعاتی انجام شده است.
یافته‌­ها: یافته­ها نشان داد که می­توان مطالعات رفتار اطلاعاتی را در دو دسته پارادایم اصلی قدیم و جدید قرار داد. پارادایم قدیم صرفاً بر نحوه استفاده فرد از کانال­‌های اطلاعاتی اشاره دارد و خود فرد را در تعامل با اطلاعات کمتر مورد توجه قرار می­‌دهد. پاردایم قدیم ناظر بر نظریات شانون درباره اطلاعات است و پاردایم جدید بر روابط بین رشته­‌ای تأکید دارد. در دسته پارادایم جدید رویکرد شناختی، جامعه‌­شناختی، و چندوجهی را می­توان مشاهده نمود. 
نتیجه‌گیری: رفتار اطلاعاتی یک رفتار غریزی است که در محیط اجتماعی رخ داده و عوامل مختلفی در آن تأثیر گذارند و مانند بسیاری از ویژگی­های انسانی، رفتاری است که در خلأ رخ نمی­دهد؛ این رفتار در تعامل با اطلاعات، انسان و جامعه قابل تعریف است و از این رو می­تواند جنبه­های گسترده و چندوجهی داشته باشد. همچنین این رفتار به عنوان شاخه­‌ای از علوم اجتماعی است که تحت پارادایم­های مختلفی قابل بررسی است. برخلاف علوم طبیعی در علوم اجتماعی فرانظریه‌­های زیادی ممکن است در کنار هم پیش بروند. گاهی یک فرانظریه به سادگی از بین می­‌رود و زمانی دیگر ممکن است دوباره رشد نموده، تحول پیدا کند و مجدداً علایق پژوهشگران را برانگیزد. بدین ترتیب سیر تکامل پژوهش رفتار اطلاعاتی نشان دهنده ترکیب رشته‌­ها و نظریات بین رشته­‌ای و روابط جدید در درک رفتار اطلاعاتی انسان است.
علی بیرانوند، سازناز زارعی، مریم گلشنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف نهایی رفتار نوآورانه، بهبود عملکرد فرد، گروه و در نهایت کل سازمان است. عوامل بسیاری در تحقق رفتارنوآورانه کارکنان یک سازمان تأثیرگذار هستند که در این تحقیق به تأثیر دو عامل جو سازمانی وتسهیم دانش پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان رسمی شرکت­های دانش بنیان استان فارس می‌باشند که در زمان انجام تحقیق(1399) 373 نفر بوده­اند. با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و به کمک فرمول کوکران 189 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. به منظور گردآوری داده­ها از پرسشنامه های استاندارد جو سازمانی بوک و همکارن (2005)، پرسشنامه تسهیم دانش هاف و ریدر (2004) و پرسشنامه رفتار نوآورانه جانسن و ولبا (2004) استفاده شده است. برای تحلیل داده از آزمون­‌های تحلیل عامل تاییدی و مدل‌یابی معادلات ساختاری به کمک نرم­افزار لیزرر و اس­پی­اس­اس استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان می­دهد که جوسازمانی بر رفتار نوآورانه و تسهیم دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد. از طرفی تسهیم دانش نیز به صورت مستقیم و مثبت بر رفتار نوآورانه تأثیر دارد. تأثیر مستقیم جوسازمانی بر رفتار نوآورانه 52/0 است که این تأثیر گذاری به واسطه نقش تسهیم دانش تقویت و به میزان 83/0 افزایش پیدا می‌کند و این بدان معنی است که تسهیم دانش به میزان 31/0 تأثیرگذاری جوسازمانی بر رفتار نوآورانه را افزایش داده  است.
بحث و نتیجه‌­گیری: با شناخت مناسب از نوع رابطه و نحوه تأثیرگذاری جوسازمانی و تسهیم دانش بر عملکرد نوآورانه کارکنان در شرکت های دانش بنیان، مدیران این امکان را می‌یابند تا اقدامات مناسبتری جهت توسعه نوآوری در شرکت، در راستای بهره‌وری بیشتر سازمان، برنامهریزی و مدیریت داشته باشند.


افشین محسن، داریوش جمشیدی، علیرضا روستا،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده

هدف: تحقیق حاضر به تبیین نقش ارزش ویژه برند در افزایش سهم بازار، مبتنی بر رفتار اطلاع‌یابی و نیازهای اطلاعاتی در مراکز تجاری کیش می­پردازد.
روش: روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی- تبیینی و شیوه انجام تحقیق نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان برندسازی و علم دانش شناسی اقتصادی بوده که به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 14 تن به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در این تحقیق برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات مربوط به مصاحبه نیمه ساختار یافته، از روش تحلیل محتوا مبتنی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، بر اساس نظریه داده بنیاد استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد، استراتژی‌های بازاریابی از طریق 5 عنصر محصول، قیمت، مکان، ترویج، مدیریت فرایند؛ عوامل مدیریتی از طریق دو مؤلفه رهبری و مدیریت منابع انسانی موجب ارزش‌افزوده برند مراکز تجاری کیش شده؛ و ارزش‌افزوده ایجاد شده نیز موجب مزیت رقابتی می‌گردد. همچنین، قابلیت‌های محیطی شامل زیرساخت، فنّاوری، ویژگی‌های محیط، امنیت و تفریح و سرگرمی به عنوان شرایط زمینه و عوامل بیرونی شامل عوامل سیاسی- اقتصادی و رفتار اطلاع‌یابی و نیازهای اطلاعاتی از طریق اطلاعات مربوط به مشتری و اطلاعات مربوط به بازار به عنوان شرایط مداخله‌گر بر مزیت رقابتی مراکز تجاری کیش تأثیر گذاشته و در نهایت موجب افزایش سهم بازار یا به عبارتی توسعه مشتریان و بهبود عملکرد مالی این مراکز می‌گردد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد، افزایش سهم بازار پروسه پیچیده‌ای بوده و به شدت تحت تأثیر ارزش‌افزوده برند که خود متأثر از استراتژی‌های بازاریابی و عوامل مدیریتی است، قرار دارد. علاوه بر این، برای این که مراکز تجاری کیش بتوانند به صورت یک برند شناخته شوند باید پیرامون مشتریان و بازار اطلاعات لازم و کافی را جمع‌آوری نماید.

 
علی خبره، محمدرضا کاشفی نیشابوری، عبداله نعامی، سید محمود هاشمی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف: در این پژوهش به بررسی تبیین اثر سبز شدن مزیت رقابتی پورتر در فرایند بازاریابی با تاکید بر سیستم اطلاعات بازاریابی و رفتار اطلاعاتی شرکت ها پرداخته می‌شود.
روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، بر اساس نتیجه، توسعه‌ای و ازلحاظ شیوه، کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و خبرگان بازاریابی و زیست‌محیطی شرکت‌های نفتی بوده که از بین آن‌ها تعداد 13 نمونه به روش گلوله برفی هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های مصاحبه، از روش تحلیل محتوا مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. برای این منظور ابتدا رمزهای مناسب به بخش‌های مختلف داده‌ها اختصاص‌یافته و مفاهیم تعیین گردید. سرانجام، با رمزگذاری انتخابی، مقوله‌ها پالایش‌شده و ابعاد اصلی تحقیق در قالب شرایط علی، محوری، زمینه، مداخله‌گر، راهبردها و پیامدها جهت تعیین چگونگی سبز شدن مزیت رقابتی پورتر در فرایند بازاریابی پدیدار شد.  
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد، رفتارهای کارآفرینانه و عوامل مدیریتی زمینه بازاریابی سبز پایدار و بعد از آن مسئولیت اجتماعی سبز را برای شرکت‌های نفتی فراهم می‌نماید. در این میان چابکی سازمان راه را برای بازاریابی سبز پایدار و مسئولیت اجتماعی هموارتر می‌نماید. بازاریابی سبز نیز با تأثیر از قابلیت‌های شرکت، عوامل تولید و عوامل محیطی باعث جایگاه‌یابی سبز و نهایتاً مزیت رقابتی سبز برای شرکت و مشتریان می‌گردد.
نتیجه‌گیری: بنابراین نتایج نشان داد، فرایند بازاریابی سبز، فرایند پیچیده‌ای است که با تأثیر بر چابکی سازمان، رفتار کارآفرینانه و عوامل مدیریتی موجب جایگاه‌یابی سبز و در نهایت، مزیت رقابتی سبز برای شرکت و مشتریان می‌گردد

اقا سهراب مستقل، دکتر ابراهیم البونعیمی، دکتر عبداله نعامی، دکتر فرزاد آسایش،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: در این پژوهش به تبیین نقش تعامل دانش مشتری در قصد خرید مصرف‌کنندگان صنایع الکتریکی با رویکرد رفتار اطلاعاتی پرداخته می‌شود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، بر اساس نتیجه، توسعه‌ای و از لحاظ شیوه، کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و خبرگان بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده به ویژه صنایع الکتریکی بوده که از بین آنها تعداد 14 نمونه به روش گلوله برفی هدفمند جهت انجام مصاحبه نیم‌ه‌ساختاریافته انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های مصاحبه، از روش تحلیل محتوا مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. برای این منظور ابتدا رمزهای مناسب به بخش‌های مختلف داده‌ها اختصاص یافته و مفاهیم تعیین گردید. سرانجام، با رمزگذاری انتخابی، مقوله‌ها پالایش شده و ابعاد اصلی تحقیق در قالب شرایط علی، محوری، زمینه، مداخله‌گر، راهبردها و پیامدها پدیدار شد. 
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد، رفتار اطلاعاتی شامل دانش برای مشتری، دانش از مشتری و دانش درباره مشتری و ویژگی‌های فردی به عنوان عوامل علی بر تمایلات رفتاری مشتریان تاثیرگذار است؛ تمایلات رفتاری نیز باعث تصمیم‌گیری خرید می‌گردد. از طرفی عوامل بازاریابی (محصول، قیمت، مکان، ترویج و مدیریت فرایند)، به عنوان زمینه حاکم، بر قصد خرید اثر می‌گذارد. همچنین، عوامل محیطی و قابلیت‌های درونی شرکت، در قالب شرایط مداخله‌گر بر قصد خرید مصرف‌کنندگان صنایع الکتریکی مؤثر است؛ که در نهایت باعث ایجاد ارزش‌افزوده برای شرکت و مشتریان می‌گردد.
نتیجهگیری: بنابراین نتایج نشان داد، تمایلات رفتاری مشتریان به شدت تحت تأثیر دانش آنها از صنایع و محصولات الکتریکی قرار دارد

مریم بومری، دکتر رضا کریمی، دکتر روح اله خادمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

هدف: یکی از مهم‌ترین نیازهای اطلاعاتی افراد در زندگی روزمره، نیازهای اطلاعاتی مربوط به سلامت است. یکی از مسائل مربوط به سلامت که در سال‌های اخیر دنیا را دچار بحران کرده است، ویروس کرونا است. داشتن اطلاعات سلامت در مورد این بیماری می‌تواند در جلوگیری از گسترش، درمان و دیگر مسائل کمک‌کننده باشد. یکی از گروه‌هایی که تحت‌الشعاع ویروس کرونا قرار گرفته‌اند، دانشجویان هستند؛ لذا هدف اصلی این مطالعه، بررسی رفتار اطلاع‌یابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در زمینه بیماری ناشی از ویروس کرونا بود.
روش‌شناسی: این پژوهش کاربردی و به‌صورت روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم که 3000 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 300 نفر به‌عنوان حجم نمونه مشخص شدند. روش نمونه‌گیری تصادفی ساده بود که در نهایت 200 نفر به پرسش‌نامه به طور کامل پاسخ دادند. گردآوری داده‌ها از طریق پرسش‌نامه استاندارد لانگو، انجام شده است. برای بررسی فرضیه‌های پژوهش با استفاده از روش‌های آماری t مستقل و تحلیل واریانس یک‌راهه رابطه بین متغیرهای منابع اطلاعاتی، سن، جنسیت و محل سکونت با رفتار اطلاعیابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم بررسی شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که بیشترین منابع اطلاعاتی مربوط به «اینترنت»، «شبکه‌های اجتماعی (مانند تلگرام، واتساپ، اینستاگرام و...)»  و «تلویزیون» و «خانواده» به ترتیب با میانگین 12/3، 09/3، 04/3 و 02/3 است، در حالی که کمترین استفاده از منابع اطلاعاتی مربوط به «بروشور و جزوه» با میانگین 62/2 بود. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد که میانگین به دست آمده دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم در کسب اطلاعات مربوط به کرونا از منابع جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و اینترنت بالاتر از میانگین مفروض بوده، اما استفاده فعال از اطلاعات مربوط به کرونا با تفاوت اندکی از منابع سنتی مانند تلویزیون و رادیو است. از سویی دیگر یافته‌ها نشان می‌دهد که بین متغیرهای رفتار در جست وجوی اطلاعات، درک در جست و جوی اطلاعات، تعامل بین‌فردی در جست وجوی اطلاعات، تأثیر اطلاعات بر بیماری، دریافت فعالانه اطلاعات و دریافت غیر فعالانه اطلاعات با سن، جنسیت و محل سکونت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه‌گیری: بررسی رفتار اطلاع‌یابی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قم نشان می‌دهد که این دانشجویان از سواد اطلاعاتی سلامت برخوردارند و می‌توانند اطلاعات سلامت مرتبط را شناسایی و استفاده کنند. علی‌رغم استفاده بیشتر از منابع جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، اطلاعات کسب شده از منابع سنتی بیشتر مورد اعتماد و استفاده بوده است. هیچ‌کدام از متغیرها مانند جنسیت، سن و محل زندگی بر رفتار اطلاع‌یابی سلامت دانشجویان کارشناسی ارشد قم تأثیر ندارد و همه افراد فارغ از این متغیرها رفتار اطلاع‌یابی سلامت یکسانی داشته‌اند.

خانم ندا عباسی دشتکی، اقای احمد شعبانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتارهای اطلاع‌یابی انعکاسی از نیازهای کاربران است و شناسایی و درک صحیح آنها اهمیت درخوری در مطالعات اطلاع‌یابی داشته و در ارائه خدمات مفید به کاربران سودمند است. صاحبنظران جهت شناخت هر چه بهتر رفتارهای مختلف جستجوگران در اطلاع‌یابی، بر اساس رویکردهای شناختی، فرایندگرا، و کاربرگرا مدل‌هایی را ارائه کرده‌اند. هدف تمامی این مدل‌ها توصیف و توضیح شرایطی است که کنش‌های افراد را برای یافتن نوعی اطلاعات پیش‌بینی کند. با توجه به فهم متفاوت از رفتار اطلاع‌یابی، پژوهش حاضر با این هدف که مدل بایستروم و ژارولین بر چه مفهومی از این حوزه تاکید داشته و منظر مذکور تا چه حد جنبه نقد پذیری دارد، انجام شد.  
روش پژوهش
: در پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه‌ای مدل رفتار اطلاع‌یابی بایستروم و ژارولین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.

یافته‌ها: یافته‌های حاصل از این بررسی نشان داد پیچیدگی وظیفه، عدم قطعیت، و ابهام مفاهیم با یکدیگر ارتباط داشته و می‌تواند در بنای مدلها جایگاه آشکاری را بنا نماید. با پیچیدگی وظیفه نیاز به انواع اطلاعات از قبیل افراد مطلع، فزونی می‌یابد؛ لذا مکان منابع نیز حائز اهمیت می‌باشد. همچنین، با افزایش پیچیدگی نیاز به منابع و مدت زمان بیشتر جهت انجام جستجو نیز احساس می‌شود.
نتیجه‌گیری: پیچیدگی وظیفه در فرایند اطلاع‌یابی متغیری چشمگیر است و نیاز به انواع اطلاعات، تعداد منابع، و مکان منابع را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پیچیدگی وظیفه تعیین می‌کند که چه نوع اطلاعاتی مورد نیاز است و از چه منابعی استفاده شود. همچنین، باعث افزایش بهره‌گیری از افراد مطلع (به عنوان منبع اطلاعاتی) می‌شود. بر این قرار، سیستم‌های اطلاعاتی که مشاوره اطلاعاتی افراد را تسهیل کرده؛ در این خصوص کارآمدی لازم را احراز کرده و به عنوان منابع اطلاعاتی مکمل در نظر گرفته ‌شوند؛ بر این قرار مناسب است بر این جنبه از منابع اطلاعاتی در سیستم‌های اطلاعاتی تمرکز بیشتری صورت پذیرد. نظر به اینکه پیچیدگی وظیفه در مدل بایستروم و ژارولین نقش کلیدی ایفا نموده؛ به نظر می‌رسد امکان اینکه این مفهوم درکنار عوامل موقعیتی، شخصی، و سازمانی قرار گیرد و به عنوان یکی از عوامل مهم در جستجوی اطلاعات مورد توجه واقع شود، نوعی حسن و معیار مناسب برای مدل مزبور محسوب خواهد شد.

 

دکتر زیور صباغی نژاد، آقای عبدالرضا خلف کعب عمیری، دکتر احمد فخری،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارائه هنجار فارسی ساختار درونی الگوی اطلاع یابی الیس در جامعه دانشجویان صورت گرفت.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه‌ای مدل رفتار اطلاع‌یابی بایستروم و ژارولین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه های اصلی با چرخه واریماکس به شناسایی 5 عامل شناسایی، تایید و سازماندهی؛ نظارت، حفظ و استخراج؛ ربط و پیوندیابی؛ دسترس پذیری و به روز بودن و عامل اعتباریابی منجر شد. الگوی پنج عاملی استخراج شده بیش از 66 درصد از تغییرات رفتار اطلاع یابی را تبیین می کند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده برازش مطلوب الگوی استخراج شده است. کلیه عوامل از همسانی مطلوبی برخوردار بودند و آلفای کرونباخ کلی ابزار 97/0 به دست آمد.
نتیجه‌گیری: الگوی پنج عاملی رفتار اطلاع یابی در وب، یک ابزار خودگزارشی جدید برای ارزیابی ماهیت رفتار اطلاع یابی کاربران دانشگاهی در وب است. این الگو از نظر محتوایی و گویه های مورد استفاده، تقریبا مبتنی بر الگوی اطلاع یابی الیس است ولیکن از نظر خرده مقیاس با آن متفاوت است.
 
خاتون وکیلی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر افزایش خلق مثبت و اشتیاق تحصیلی - عاطفی، رفتاری و شناختی در قدرت تصمیم‌گیری در تعامل با اطلاعات در دانشجویان پسر فنی مهندسی دانشگاه نوشیرانی است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه آماری در این مطالعه، ۷۰ نفر به‌صورت نمونه در دسترس از دانشجویان پسر رشته فنی مهندسی نوشیرانی در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ است. روش نمونه‌گیری در تحقیق حاضر تصادفی ساده است. برای تعیین حجم نمونه در این پژوهش، از جدول کرجسی مورگان استفاده شده است. جهت گرد‌آوری داده‌ها، از پرسش‌نامه عوامل مؤثر در افزایش خلق مثبت و مقیاس اشتیاق تحصیلی - اشتیاق رفتاری، عاطفی و شناختی و پرسش‌نامه قدرت تصمیم‌گیری استفاده شده است. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار (PLS) انجام شد.
یافته‌ها: نتایج دلالت بر این داشت که تأثیر خلق مثبت بر قدرت تصمیم‌گیری دارای مقدار معناداری ۷۴۳/۷ بوده که این مقدار در سطح اطمینان 95% معنادار است. تأثیر اشتیاق تحصیلی بر قدرت تصمیم‌گیری دارای مقدار معناداری ۵۷۹/۸ بوده که این مقدار در سطح اطمینان 95% معنادار است، بنابراین با احتمال ۹۵ درصد ادعای محقق تأیید می‌شود. همچنین هر سه مؤلفه این متغیر شامل اشتیاق رفتاری - اشتیاق عاطفی و اشتیاق شناختی در سطح اطمینان ۹۵% بر قدرت تصمیم‌گیری تأثیر مثبت و معنادار داشته‌اند. براین‌اساس می‌توان گفت دو متغیر اشتیاق تحصیلی و خلق مثبت روی‌هم‌رفته ۹/۸۶ درصد بر قدرت تصمیم‌گیری تأثیرگذارند.
نتیجه‌گیری: هر سه مؤلفه اشتیاق تحصیلی که شامل اشتیاق رفتاری - اشتیاق عاطفی و اشتیاق شناختی بر قدرت تصمیم‌گیری تأثیر داشته‌اند. همچنین خلق مثبت بر قدرت تصمیم‌گیری اثر مثبت دارد.
 

صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb