جستجو در مقالات منتشر شده



مریم بابائی، حسن رستگارپور،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با ظهور و گسترش فناوری، استفاده از شبکه ­های اجتماعی چون اینستاگرام، فیس بوک، وبلاگ­ ها، فروم­های گفتگو و پلتفرم­های بسیار دیگر ارتباط و تعامل فراگیران با یکدیگر و با اساتید به صورت فزاینده­ای سهولت پیدا کرده­است. این موضوع باعث انباشت مقادیر زیادی از داده و اطلاعات در مورد نگرش، تجارب یادگیری، نظرات و احساسات دانشجویان در مورد فرایند یاددهی-یادگیری شده است. ایده­ کاوی یکی از کاربردهای رو به رشد دانش داده کاوی است که می­تواند آموزش عالی را از طریق کشف الگوها و مدل­های موجود در نظرات کاربران در برنامه ریزی بهتر، سیاست گذاری آگاهانه­ تر و مدیریت موفق ­تر یاری رساند. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی کاربردهای ایده­کاوی برای بهبود فعالیت­ های اموزش عالی در کشور است.
 
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش توصیفی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پژوهش­ها و منابع مرتبط با ایده­کاوی است که در پایگاه­های اطلاعاتی معتبری چون IEEE، SSCI،Elsevier ، CIVILICA ،Science Direct در دوره جمع‌آوری داده‌های پژوهش در بهار سال 1398موجود بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 35 مقاله با هدف بررسی و توصیف ایده­کاوی آموزشی و تحلیل کاربست آن در آموزش عالی مورد پایش قرار گرفت.
یافته­ ها: براساس بررسی­های انجام شده در این پژوهش مشخص شد که ایده­ کاوی می­تواند بعنوان یک ابزار اثر بخش در سه بخش 1. ارتقا و بهبود عملکرد دانشجویان، 2. طراحی بهتر دوره­های الکترونیکی و 3. ارزیابی اثربخشی فعالیت­ های آموزشی دانشگاه­ ها، اساتید و برنامه­ های مختلف،  استفاده شود و کاستی­ ها، نقاط قوت و ضعف­های موجود را معلوم کند.
نتیجه­ گیری: آموزش عالی می­تواند از طریق کاربست ایده­ کاوی به تحلیل احساسات، نظرات و عقاید تولید شده توسط دانشجویان بپردازد. کاوش این اطلاعات ارزشمند، نهاد­های آموزشی، مدیران و معلمان را قادر می­ سازد تا بتوانند تصمیم­ گیری های مناسب­تری در امر آموزش اتخاذ کنند و  با ارتقا کیفیت خدمات آموزشی باعث بهبود و ارتقا عملکرد تحصیلی و آینده شغلی افراد شوند.
فرحناز نادربیگی، علیرضا اسفندیاری مقدم، عاطفه زارعی، بهروز بیات،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاعات معمولاً به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به هدف در نظر گرفته می‌شود؛ اما برخی از افراد حتی اگر اطلاعات مفید و رایگان باشد از آن اجتناب می‌کنند. هدف این مقاله تبیین اجتناب اطلاعات، شناخت پیامدها و عوامل مؤثر بر آن است.
روش‌شناسی: این پژوهش با مرور نظام‌مند متون مرتبط با اجتناب از اطلاعات انجام شد. بدین منظور، متون مرتبط با اجتناب از اطلاعات در پایگاه‌های استنادی ووس و اسکوپوس و نیز پایگاه‌های فارسی نورمگز، سید، علم نت، پرتال جامع علوم انسانی شناسایی شدند. برای تحلیل متون از نرم‌افزار مکس­کیودی­ا استفاده شد.
یافته‌ها: اجتناب از اطلاعات مجموعه­ای از رفتارها و اقدامات گزینشی به منظور متوقف کردن، محدود کردن، تأخیر جستجو، مواجهه، پردازش و استفاده از اطلاعات است. اجتناب از اطلاعات چندبعدی است و عوامل مختلفی بر آن مؤثرند. بخشی از عوامل فردی و برخی دیگر برون فردی است. انواع اجتناب از اطلاعات عبارت‌اند از فعال و غیرفعال، جامع و گزینشی، عمدی و تدافعی.
نتیجه‌گیری: برخی افراد با پیش‌بینی تأثیر اطلاعات در زندگی حال یا آینده خود از آن اجتناب می‌کنند. هنوز اجتناب از اطلاعات به‌خوبی درک نشده است؛ زیرا اغلب پژوهش‌ها از زاویه دید خاص و محدود به یک‌رشته تخصصی به آن نگریسته‌اند. با توجه به پیامدهای زیان‌بار اجتناب از اطلاعات، در خط‌مشی پژوهشی باید توجه ویژه‌ای به آن داشت و با مدد از پژوهشگران سایر حوزه­ها و انجام پژوهش­های بین‌رشته‌ای برای این معضل چاره­ای جست.
امیر حسین بیگ زاده، احمد عسکری، عبداله نعامی، علیرضا روستا،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رفتار مشتریان، هدف این مطالعه ارائه الگوی بومی بازاریابی پارتیزانی(Partisani) با تأکید بر نگرش مصرف‌کنندگان به‌منظور خرید محصولات ایرانی با رویکرد رفتار اطلاعاتی مشتریان است.
 روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد بوده و از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته به جمع‌آوری داده‌ها پرداخته شد. همچنین جامعه آماری این پژوهش از میان کلیه متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده، مدیران و کارشناسان شرکت‌ها انتخاب‌شده‌اند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر، نشان‌دهنده‌ی استخراج 6 بعد اصلی و 32 مؤلفه محوری است که در قالب مدل پارادایمی شامل بازاریابی پارتیزانی به‌عنوان مقوله محوری و شرایط علّی (دانش، مهارت و بازاریابی)، عوامل زمینه‌ای (مزیت‌های کارکردهای نام تجاری و مسئولیت اجتماعی)، شرایط مداخله ­گر (منابع قدرت، توانمندسازی مبتنی بر یادگیری، الگوی ارتباطی، ارتباط با مشتریان و ملی‌گرایی مصرفی)، راهبردها (ارتباطات شرکتی، برنامه‌ریزی جامع استراتژیک نام تجاری­ سازی، خلاقیت و نوآوری، روابط عمومی و تبلیغات) و پیامدها (شدت رقابت نام تجاری، تخصیص منابع، تصور در رابطه بانام تجاری­ سازی و قابلیت اعتبار نام تجاری) به دست آمد.
نتیجه‌گیری: بازاریابی پارتیزانی نیازمند ذهن‌های باز و نگرش‌های جدید است تا با از بین بردن یکنواختی تبلیغات، جنب‌وجوشی حیرت‌انگیز در مخاطب ایجاد نماید. همچنین تجربه و تخیل را جایگزین هزینه‌های بیشمار تبلیغاتی نموده که بر اساس مواضع روان‌شناسانه بسیار مؤثر و مفید واقع گردیده است. در این نوع بازاریابی تنها فروش محصول و خدمت اهمیت ندارد بلکه سود فروش این محصولات بسیار مدنظر قرار می‌گیرد.
شهرزاد غلامی، رویا برادر،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی ابعاد سازنده سایبرنتیک سازمانی و شناسایی زمینه های مورد استفاده در تعامل اطلاعات سازمان ها می باشد. در حال حاضر سایبرنتیک سازمانی، به عنوان یک زیر رشته سایبرنتیک در حوزه علم ارتباطات و کنترل، مطرح می گردد. در سایبرنتیک سازمانی چارچوب مطرح شده توسط بیر (Beer)، موسوم به مدل سیستم مانا (Viable System Model)، در سطح عمومی تمام کانال های اطلاعاتی کلیدی هر طرح مدیریتی پایدار نیازمند حفاظت را شناسایی می کند.
روش شناسی: این پژوهش با شیوه تحلیل مفهومی به ارزیابی مدل سیستم مانا در بین مقالات علمی انتشاریافته در بین سالهای 2000 تا 2020 میلادی که در دو پایگاه Scopus  وISI  نمایه شده اند، پرداخته است. به این ترتیب از مجموع 180مقاله ، چکیده و محتوای 51 مقاله در دو پایگاه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: بررسی میزان مشارکت سازمان ها بر اساس نوع سازمان در بین مقالات منتخب در این مطالعه ، بیان داشت بیشترین میزان کاربست مدل سیستم مانا به میزان 52.9 درصد در سازمان ها و واحدهای صنعتی و پس از آن در نهادها و سازمان های آموزشی با 21.6 درصد روی داده است.
نتیجه گیری: درک ساختار و کارکردهای عملیاتی، ارزیابی پیچیدگی های موجود در سیستم ها و زیر مجموعه های آن و هدایت مکانیزم های اثرگذار در دستیابی به اهداف و حفظ ماندگاری سازمان از مهمترین مزایا و دستاوردهای مدل سیستم مانا با رویکرد سایبرنتیک سازمانی است. بهره گیری از این نرم افزار امکان ساختار دهی، طراحی و بازبینی سطوح سیستمی سازمان ها را  به خوبی در اختیار کاربران قرار می دهد.
الهام مظاهری، محمد مهرآیین،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی سازمانی، انواع رفتار استفاده و پیامدهای استفاده از این شبکه‌ها می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. در این پژوهش به بررسی کیفی پژوهش‌های قبلی در حوزه شبکه‌های اجتماعی سازمانی با استفاده از روش فرا‌ترکیب پرداخته شده است. از مجموع 470 منبع یافت شده طی مراحل فراترکیب، 30 مقاله با معیارهای مورد پذیرش منطبق بود.
یافته‌ها: در نتیجه ترکیب یافته‌ها، 52 کد و 10 مفهوم اصلی (عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی و عوامل مربوط به وظیفه، استفاده فعال و استفاده انفعالی، پیامدهای سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی) شناسایی شدند. در نهایت سه مقوله تحت عنوان عوامل موثر بر استفاده، رفتار استفاده و پیامدهای استفاده شناسایی گردید که مفاهیم عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی و عوامل مربوط به وظیفه به عنوان عوامل موثر بر استفاده و نیز مفاهیم استفاده فعال و استفاده انفعالی در مقوله رفتار استفاده طبقه‌بندی گردید. به علاوه سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی نیز به عنوان مفاهیم مرتبط با مقوله پیامدهای استفاده طبقه‌بندی شدند. در میان سه مقوله احصا شده، مقوله عوامل موثر بر استفاده سهم موضوعی بیشتری را به خود اختصاص داده و مقوله پیامدها و مفاهیم آن نسبت به دو مقوله دیگر کمتر مورد توجه تحقیقات پیشین بوده است.
نتیجه گیری: سازمان‌ها می‌توانند از نتایج این پژوهش برای تشویق بیشتر کارکنان به استفاده از شبکه‌های اجتماعی سازمانی بهره ببرند و در نتیجه به پیامدهای ناشی از آن دست یابند.
سعیده ابراهیمی، قاسم سلیمی، سحر انبارکی، هانیه زارع،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: شبکه های اجتماعی علمی به ­عنوان عضوی از مجموعه نرم­افزارهای اجتماعی به عنوان بستری برای تعاملات بین المللی و به اشتراک­ گذاری دانش مشهود و نامشهود پژوهشگران بوجود آمدند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه الگوها و رفتارهای اشتراک دانش پژوهشگران در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت انجام گرفته است. بر این اساس سیستم­ پرسش و پاسخ این شبکه علمی مورد تحلیل و  بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر گردآوری داده‌ها، توصیفی پیمایشی با رویکرد تحلیل محتوای وب است. جامعه مورد مطالعه، پرسش و پاسخ های ارائه شده در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه  است. از بین کلیه موضوعات، دو حوزه موضوعی بصورت هدفمند انتخاب و  127 سوال و 408 پاسخ مربوط به این دو حوزه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت..
یافته­ ها: تجزیه و تحلیل داده­ ها نشان داد، پرسش­های مطرح شده در دو حوزه مورد بررسی در سیستم پرسش و پاسخ این شبکه علمی، بیشتر از نوع سوالات مفهومی بوده و پاسخ­ های ارسالی در هر دو حوزه بیشتر نامشهود و از نوع ارائه دید علمی و الگوی ذهنی می ­باشد. بیشتر پرسش کنندگان، پژوهشگران کشورهای آسیایی با رتبه آرجی(Rg) کمتر از 5 بوده اند، در حالی که پژوهشگران کشورهای اروپایی با رتبه آرجی بالاتر از 10 بیشتر به ارسال پاسخ و اشتراک دانش تخصصی خود پرداخته ­اند.
نتیجه­ گیری: سیستم­های پرسش و پاسخ، فناوری متفاوت و کارآمدی جهت به اشتراک گذاری دانش و افزایش تعاملات و ارتباطات بین المللی پژوهشگران است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی، محملی برای باروری حوزه‌های تخصصی علمی در جهان پدید آورده است. نتایج این پژوهش مطابق گفته کاستلز(Castells) از قدرت پنهان شبکه­ های اجتماعی و سیستم های پرسش و پاسخ در اشتراک دانش و گسترده شدن مرزهای دانشی سخن می­ گوید که چگونه موجب سهولت انتقال تجارب، اندیشه ها و دانش محققان شده و زمینه باروری علم را فراهم می­نمایند.  این گونه به نظر می­رسد جامعه دانشی که در آن تسهیم دانش بطور داوطلبانه جایگزین تقسیم دانش می­شود  با وجود  این شبکه ها در حال محقق شدن است.
سید مهدی نارمنجی، نصرت ریاحی نیا، محسن نوکاریزی، محمد زره ساز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک­ گذاری اطلاعات دانشجویان در شبکه­ های اجتماعی مجازی با رویکرد کیفی است.
روش­ شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه­های زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در استان خراسان جنوبی بود که حداقل شش ماه تجربه استفاده از یکی از شبکه ­های اجتماعی مجازی تلگرام، اینستاگرام یا واتساپ را داشته­ اند. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه­گیری گلوله برفی استفاده، و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه مورد استفاده از نوع نیمه ساختاریافته بود.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که بیش­ترین اشتراک­ گذاری اطلاعات توسط دانشجویان به ترتیب در شبکه­ های اجتماعی مجازی تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته بود. برای انگیزه­ های اشتراک­ گذاری اطلاعات در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان 18 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (انگیزه­ های شخصی و انگیزه­ های اجتماعی) دسته­ بندی شدند. در مجموع کدهای اولیه هر دو مقوله اصلی بالاترین فراوانی مربوط به مقوله «سرگرمی و وقت­ گذرانی» بود. برای انواع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه ­های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان، 24 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هشت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (اطلاعات آگاهی­ رسان و اطلاعات سرگرم ­کننده) دسته ­بندی شدند. در مجموع «اطلاعات ادبی-هنری» و «اطلاعات علمی-آموزشی» بیش­ترین نوع اطلاعات به اشتراک­ گذاشته شده توسط دانشجویان در این شبکه­ ها بودند.
نتیجه ­گیری: اشتراک­گذاری اطلاعات در این شبکه­ ها حتی با هدف سرگرمی و وقت ­گذرانی می­تواند منجر به دسترسی کاربران به اطلاعات با ارزشی در این شبکه­ ها شود. از این­رو در صورت برنامه ­ریزی صحیح می­­توان از این بستر مناسب که در حال حاضر با کم­ترین هزینه ممکن در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان قرار دارد بهترین شکل ممکن به ویژه در محیط­ های آموزشی بهره جست.
علی منصوری، فاطمه زرمهر، حسین کارشناس،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف : در این پژوهش چهار روش متن‌کاوی بررسی میشود و بر درک و شناسایی خصوصیات و محدودیت‌های آن‌ها در کشف موضوع تمرکز میکند. این چهار روش عبارت‌اند از 1) تجزیه‌وتحلیل معنایی پنهان(LSA) 2) تحلیل معنایی پنهان احتمالاتی(PLSA)، 3) تخصیص دیریکله پنهان(LDA) و 4) مدل‌سازی موضوعی همبسته(CTM).
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کتابخانه‌ای است که در آن، ادبیات حوزه متن‌کاوی و مدل‌سازی موضوعی مرور و تحلیل شده است.
یافته‌ها: تجزیه‌وتحلیل معنایی پنهان می‌تواند برای تشخیص موضوعات خاص و منحصربه‌فرد در مدارکی که تنها به یک موضوع پرداخته‌اند استفاده شود. سه روش دیگر متن‌کاوی، بر موضوعات و گرایش کلی متن متمرکز هستند. تحلیل معنایی پنهان احتمالاتی  برای مدارکی که به یک موضوع پرداخته‌اند قابل‌استفاده است اما برخلاف تجزیه‌وتحلیل معنایی پنهان ، این روش در کشف موضوعات و مضامین کلی متن کاربرد دارد. درحالی‌که تخصیص دیریکله پنهان  در مورد مدارکی که به چندین موضوع پرداخته‌اند کاربرد بیشتری دارد. روش مدل‌سازی موضوعی همبسته  می‌تواند در تشخیص ارتباط بین دسته‌های موضوعی مختلف استفاده شود.
نتیجه‌گیری: رویکردهای متن‌کاوی به خاطر بهره‌گیری از تحلیل معنایی در کشف و استخراج موضوع متون مناسب است
رضا کریمی، بهرام عادل مرئی، محمدرضا نصیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف میزان آشنایی و استقبال کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند (شناسه امواج رادیویی، پاسخ سریع، ارتباطات میدان نزدیک و فناوری تلفن همراه هوشمند) و رابطه آن با مدیریت ارتباط با مشتری انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و با روش پیمایشی صورت گرفته وجمع آوری اطلاعات از طریق پرسش‌نامه محقق ساخته بر اساس پرسش‌نامه استوکیچ و همکاران (2018) انجام گرفته است. جامعه­ی آماری آن کلیه کتابداران کتابخانه‌های عمومی استان اردبیل بالغ بر 160 نفر است؛ و اطلاعات به دست آمده از پاسخگویان با استفاده از روش آمار توصیفی واستنباطی از جمله میانگین، انحراف و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرارگرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میزان آشنایی کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند (شناسه امواج رادیویی، پاسخ سریع، ارتباطات میدان نزدیک و فناوری تلفن همراه هوشمند) در سطح متوسط است. میزان علاقه‌مندی و استقبال کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند در سطح بالاتر از میانگین سطح متوسط (3) و نزدیک به سطح مطلوب و مطلوب است. از دیدگاه کتابداران در صورت بکارگیری فناوری‌های هوشمند، میزان بهره‌وری و کارایی کتابداران از مولفه‌های فناوری‌های هوشمند در سطح بالاتر از میانگین سطح متوسط (3) و نزدیک به سطح مطلوب و مطلوب است. بین مولفه‌های متغیر آشنایی با فناوری‌های هوشمند» به غیر تلفن همراه هوشمند با مولفه کیفیت خدمات از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود ندارد. بین مولفه‌های متغیر آشنایی با فناوری‌های هوشمند با مولفه‌های رضایت کاربر و وفاداری کاربر از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: در صورت بکارگیری فناوری‌های هوشمند بویژه فناوری تلفن هوشمند مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه‌ها بهبود می‌یابد.
محمود پویان فر، محمدرضا کیانی، محمدجواد هاشم زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف اصلی و کلی پژوهش حاضر بررسی نقش هراس ارتباطی و ترس از ارزیابی منفی در استفاده از اینستاگرام و سلفی است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل هستند. نمونه‌گیری به روش چند مرحلهای انجام گرفت که بر این اساس 357 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های «هراس ارتباطی»؛ «ترس از ارزیابی منفی»؛ «استفاده از اینستاگرام» و «گرفتن سلفی» استفاده شد.
یافتهها: هراس ارتباطی و استفاده از سلفی در خانمها به طور معناداری بیش از آقایان بوده و در سایر متغیرها تفاوت معنادار نبود. استفاده از اینستاگرام بیش از حد متوسط و ارسال عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده کمتر از حد متوسط بود. با افزایش میزان اکثر متغیرهای روانشناختی مورد مطالعه، استفاده از اینستاگرام، عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده افزایش مییافت. با افزایش هراس ارتباطی ترس از ارزیابی منفی در اینستاگرام افزایش مییافت.
نتیجهگیری: در جامعه مورد مطالعه ما اکثر افراد گرایش بیشتری به درون‌گرایی دارند و تمایلی به نمایش خود ندارند. استفاده از اینستاگرام شاید بتواند به کاهش هراس ارتباطی کمک کند. افراد با هراس ارتباطی بالا ترس یا اضطراب بیشتری را در ارتباطات خود در مقایسه با دیگران تجربه میکنند پس این افراد بیشتر مایل هستند از تجربه ترس یا اضطراب در ارتباطات خود با دیگران اجتناب کنند. همچنین افرادی که هراس ارتباطی بالایی دارند ترس از ارزیابی منفی بیشتری را تجربه میکنند.
ابراهیم بیرقی پناه، احمد عسکری، عبداله نعامی، علیرضا روستا،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رفتار مشتریان، هدف این مطالعه ارائه الگوی بومی بازاریابی با تأکید بر نگرش مصرف‌کنندگان به‌منظور خرید محصولات ایرانی با رویکرد رفتار اطلاعاتی مشتریان بود.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد بوده و از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته به جمع‌آوری داده‌ها پرداخته شد. همچنین جامعه آماری این پژوهش مدیران و سرپرستان شرکت پارس خزر بودند. نمونه آماری شامل 14 نفر از مدیران ارشد و سرپرستان شرکت پارس خزر بوده و نمونه‌گیری در دو بعد نمونه‌گیری نظری و نمونه‌گیری گلوله برفی صورت گرفته است. مبنای اتمام مصاحبه‌ها، اشباع نظری بوده است.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر، نشان‌دهنده‌ی استخراج 38 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه‌ها، 38 مقوله هسته‌ای و 20 تم اصلی است که در قالب مدل پارادایمی شامل نگرش مصرف‌کننده نسبت به نوآوری خدمات، مؤلفه فرهنگ و مؤلفه اجتماعی به‌عنوان مقوله محوری و شرایط علّی (دانش، مهارت و بازاریابی)، عوامل زمینه‌ای (مزیت‌های کارکردهای نگرش برند، مسئولیت اجتماعی و نگرش به محصولات ایرانی)، شرایط مداخله­گر (منابع قدرت، توانمندسازی مبتنی بر یادگیری، الگوی ارتباطی، ارتباط با مشتریان و ملی‌گرایی مصرفی)، راهبردها (ارتباطات شرکتی، برنامه‌ریزی جامع استراتژی نگرش برند، خلاقیت و نوآوری و روابط عمومی و تبلیغات) و پیامدها (شدت رقابت، منابع، تصور در رابطه با نگرش برند، قابلیت اعتبار و ارزیابی نگرش مصرف‌کنندگان از گسترش نام برند) قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش به‌عنوان گام اولیه در بررسی نگرش مصرف‌کنندگان به‌منظور خرید محصولات ایرانی قابل‌استفاده بوده و برای متخصصان رفتار مصرف‌کننده و همچنین متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت بازاریابی نیز کاربردی است. بر اساس نتایج، توجه به دانش و مهارت مسئولین شرکت‌ها درزمینه بازاریابی، شرایط مطلوب را جهت بهبود نگرش مصرف‌کنندگان به کالای ایرانی فراهم می‌آورد.
سمیه قویدل، امیر حسین صدیقی،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: معماری اطلاعات یک فراروش سازمان‌نگر است که در چارچوبی یکپارچه، اطلاعات تخصصی سازمان را با نگرش راهبردی مورد استفاده قرار می‌دهد و با کسب و ارتقا فن‌آوری اطلاعات جدید، مدیریت منابع سازمان را مقدور می‌سازد. لذا ضروری است بخشی از چارچوب فرایندهای فعلی سازمان و صنعت بیمه قرار گیرد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی است که در آن از ارزشیابی، مشاهده و تجربه پژوهشگر، سیاهه وارسی، تحلیل محتوای کیفی و بررسی تحلیلی وبگاه‌ استفاده شده است. جامعه آماری، وبگاه سازمان بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران (م.ج.ا.ا.) است که در آن عناصر چهارگانه‌ی معماری اطلاعات شامل سیستم‌های سازماندهی، برچسب‌زنی، پیمایش و جستجو بر حسب سه مولفه بافت، محتوا و کاربر، بررسی شده است.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های پژوهش، نمره سیاهه وارسی وبگاه بیمه م.ج.ا.ا. در بخش سیستم سازماندهی برابر با 17 امتیاز است. درصد انطباق سوالات مثبت جواب داده شده به تعداد کل سوالات قابل پاسخ این بخش معادل با45/94%، در سیستم برچسب‌زنی 54/38%، در سیستم پیمایش معادل 53/84% و نتیجه سیستم جستجو 45/65% است. نتایج حاکی از آن است که وبگاه بیمه از منظر سیستم سازماندهی و جستجو دارای وضعیت متوسط رو به ضعیف و در سیستم برچسب‌زنی و پیمایش وضعیتی متوسط دارد.
نتیجه‌گیری: معماری اطلاعات پایه و اساس معماری سیستم‌های اطلاعاتی را از سطح زیربنایی تا سطح رابط کاربری، و برای بهبود و تعالی سازمان فراهم می‌آورد. سیاهه وارسی مورد استفاده در این پژوهش‌ می‌تواند جهت ارزیابی وبگاه‌های سازمانی مفید واقع شده، ارزش‌افزوده برای سازمان به‌همراه داشته و راه‌گشای ارتقای برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌های راهبردی سیاست‌گذاران سازمان باشد.
وجه الله قربانی زاده، عقیل قربانی پاجی،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان‌ها، تحت تأثیر عوامل بسیاری در قالب عوامل فردی، سازمانی و محیطی قرار می‌گیرد. این عوامل تأثیرگذار می‌توانند باعث منع و شکست یا پیش روی و تسهیل کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان‌ها باشند. ازآنجایی‌که هدف اصلی کاربرد فناوری اطلاعات در تمام سازمان‌ها افزایش بهره‌وری است، شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات می‌تواند برای سازمان‌ها مهم و حیاتی باشد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر نتایج حاصل از پژوهش‌های انجام‌شده در خصوص کاربرد فناوری اطلاعات را بررسی کرده است تا بدین‌وسیله عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات را شناسایی کرده و اندازه اثر هر یک از این عوامل را ارزیابی و مقایسه نماید. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش فرا تحلیل بوده و محاسبات آماری آن از طریق نرم‌افزار CMA2 انجام‌شده است. برای بررسی تورش انتشار از روش­های آزمون N ایمن از خطا، روش چینش و برازش دوال و توئیدی، نمودار فانل (نمودار قیفی) استفاده‌شده است.
یافته­ ها: این پژوهش با بررسی 65 مطالعه، 27 عامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات را شناسایی کرده است. از میان این 27 عامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات عوامل مهارت (762/.)، ساختار (753/.)، انگیزش (720/.)، فرهنگ‌سازمانی (709/.) و همچنین محیط سازمانی (672/.) بیشترین شدت اثر و عوامل جنسیت (128/.)، تحصیلات (204/.) و سن (224/.) کمترین شدت اثر را داشتند.
نتیجه­ گیری: سازمان­های ایرانی برای موفقیت در استفاده از فناوری اطلاعات در سازمان باید به ترتیب به ابعاد مهارتی کارکنان، ساختار سازمانی و انگیزش کارکنان توجه بیشتری داشته­ باشند.
اعظم صنعت جو، مهدی زینالی تازه کندی،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل سنجه‌های مهم و جدید ارزیابی برای بکارگیری  در موتورهای کاوش به منظور ارائه نتایج دقیق است.
روش: مقاله حاضر، مقاله‌ای مروری است و برای گردآوری مقاله‌هاکلیدواژه‌های  سنجه‌های ارزیابی، ارزیابی موتورهای کاوش، ارزیابی نظام‌های بازیابی اطلاعات، سنجه‌های ارزیابی ربط در گوگل اسکالر و پایگاه‌های اطلاعاتی مگ ایران و سید جستجو و مقاله‌های مرتبط تهیه شد. در این مطالعه از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شد تا سنجه‌های مهم موتورهای کاوش مرور شود.
یافته‌ها: با مرور سنجه‌های مختلف ارزیابی موتورهای کاوش ، سه گروه از سنجه‌ها شناسایی شد. می‌توان سنجه‌های دقت، بازیافت را در گروه غیر رتبه‌بندی قرار دارد که متأثر از رویکرد نظام‌گرایی است. از طرف دیگر، گروه رتبه‌بندی شامل سنجه‌های متوسط فاصله، سود تجمعی تعدیل یافه نرمال، سنجه کارآمدی رتبه‌بندی و بی پرف است که رویکرد کاربرگرایی در مطرح شدن این سنجه‌ها مؤثر بوده است. اگرچه سنجه جامعیت با هدف در نظر گرفتن کاربر ارائه شده است؛ اما به نظر می‌رسد که در عمل به صورت کامل به هدف خود نرسیده است. افزون براین، همانگونه که در پژوهش‌های بازیابی اطلاعات، رویکرد سومی نیز مطرح شده است که بر تعامل و یگانش دو رویکرد نظام‌گرا و کاربرگرا اشاره دارد، در سنجه‌های ارزیابی موتورهای کاوش  نیز، دو سنجه اتحاد جاکارد و اتحاد کسینوسی برگرفته از رویکرد سوم هست.
نتیجه‌گیری: برای تعیین موتور کاوش کارآمد پیشنهاد می‌شود که پژوهشگران هنگام ارزیابی نظام‌های بازیابی اطلاعات در پژوهش‌های خود، سنجه‌هایی را از هر سه گروه یاد شده انتخاب نمایند.
محمدرضا محبوبی، احمد باداهنگ،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بکارگیری منابع اطلاعاتی یکی از راهکارهای مهم در انتخاب راهبردهای سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی توسط کشاورزان است. این تحقیق با هدف تعیین تأثیر منابع اطلاعاتی بر انتخاب راهبردهای سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی توسط کشاورزان استان گلستان انجام شد.
روش پژوهش: تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعه آماری تمام کشاورزان استان گلستان به تعداد 124280 نفر بودند که 383 نفر از آنان با شیوه نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که برای تعیین روایی آن از نظرات کارشناسان استفاده شد. پایایی آن نیز با ضریب آلفای­کرونباخ 87/0 و 90/0 مورد تایید قرار گرفت.
یافته­ها: مهم­ترین منابع اطلاعاتی مورد استفاده کشاورزان برای انتخاب راهبردهای سازگاری به ترتیب تلویزیون، شبکه­های اجتماعی و تجربه شخصی می­باشد. بین میزان استفاده کشاورزان از منابع اطلاعاتی رادیو، تلویزیون، سایت هواشناسی، تماس تلفنی، سامانه توسعه هواشناسی کاربردی، مروج کشاورزی، ندای کشاورز، کشاورزان پیشرو، سایر کشاورزان، افراد خانواده، شبکه­های اجتماعی، ریش­سفیدان محل، تجربه شخصی، اطلاعیه­های پیش­بینی آب و هوا و اعضای شورای اسلامی روستا و استفاده آنان از راهبردهای سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه­گیری: تولید برنامه­های آموزشی با محوریت معرفی راهبردها در تلویزیون، ایجاد و توسعه گروه­های بحث و تبادل تجارب علمی و شخصی در زمینه معرفی و اصول بکارگیری راهبردها در قالب شبکه­های اجتماعی یا مجازی، استمرار تولید برنامه­های آموزشی با محوریت معرفی راهبردها و توسعه و ترویج آن با استفاده از منابع اطلاعاتی رادیو، ریش­سفیدان محل، تجربه شخصی، اطلاعیه­های پیش­بینی آب و هوا، اعضای شورای اسلامی روستا، مروج کشاورزی، ندای کشاورز، کشاورزان پیشرو، سایر کشاورزان و افراد خانواده از جمله اقداماتی هستند که می­تواند زمینه بکارگیری آن­ها توسط کشاورزان را فراهم سازد.
مریم طاوسی، نادر نقشینه،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: امروزه فعالیت محققان، در شبکه‌های اجتماعی علمی برخط، افزایش یافته است. پژوهش کاربردی حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی حضور و مشارکت محققان ایرانی و بین المللی وابسته به مراکز علمی برتر تایمز 2020، در شبکه تحقیقاتی ریسرچ‌گیت، با عنایت به شاخص‌های آلتمتریکس موجود در آن، همچون، «امتیاز آرجی»، «میزان خوانش»، «تعداد ثبت نام» و «تعداد نسخ تحقیقاتی» بوده است.
روش‌شناسی: مطالعه، با رویکرد آلتمتریکس و به دو روش پیمایشی توصیفی و پیمایشی تحلیلی، انجام شده است. نمونه پژوهش، 10 دانشگاه برتر،  در سطح ایران و 10 مرکز علمی  برتر در سطح جهان ، طبق نظام رتبه بندی تایمز 2020 در شاخص عملکرد (آموزش، تحقیق ، انتقال دانش و چشم انداز بین المللی)، بودند. ابتدا مطالعه تطبیقی فعالیت پژوهشگران وابسته به10 دانشگاه برتر ایران با یکدیگر و سپس تحلیل مقایسه ای محققان وابسته به 10 موسسه علمی برتر، در سطح بین المللی با یکدیگر، به طورجداگانه انجام شد. در انتها نیز، تحلیلی بر تفاوت عملکردها در دو گروه مذکور(ملی و بین المللی)، صورت گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار «لایبر آفیس کلک» انجام شد.
یافته‌ها: در میان10 موسسه علمی برتر تایمز، در سطح بین المللی، شاخص‌های «تعداد ثبت‌نام» ،«امتیاز آرجی به ازای هر فرد عضو»، «تعداد نسخ تحقیقاتی به ازای هر فرد عضو» و «میزان خوانش نسخ تحقیقاتی»، به ترتیب، درپژوهشگران وابسته به دانشگاه‌های کمبریج لندن، مرکز تحقیقاتی کالیفرنیا، مرکز تحقیقاتی کالیفرنیا، دانشگاه آکسفورد، بیشترین مقدار، مشاهده شد.کمترین، میزان خوانش نسخ تحقیقانی در محققان وابسته به دانشگاه پرینستون(رتبه ششم تایمز)، مشاهده شد. در میان 10 دانشگاه برتر تایمز، درسطح کشور ایران نیز، شاخص‌های «تعداد ثبت نام»، «امتیاز آرجی به ازای هر فرد عضو»، «تعداد نسخ تحقیقاتی به ازای هر فرد عضو» و «میزان خوانش نسخ تحقیقاتی»، به ترتیب، درمیان مححقان دارای وابستگی سازمانی به دانشگاه های صنعتی امیرکبیر، علوم پزشکی تهران، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی تهران،بیشترین مقدار، مشاهده شد. مجموع «میانگین امتیازآرجی به ازای هر فرد عضو» در سطح بین المللی، 8.4 و در سطح ایران، 5.1 به دست آمد.شاخص «میانگین میزان خوانش»، برای 10دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی برتر در سطح بین المللی، 154990.2، به دست آمد، رقم مذکور برای 10دانشگاه برتر ایران،  22736.1، حاصل شد.
نتیجه‌گیری: محققان وابسته به دانشگاه های برتر تایمز، درکشور ایران، نسبت به همتایان خود در سطح بین المللی، دارای تعامل اجتماعی قوی تری در فعالیت‌هایی همچون، «پرسش کردن»، «پاسخ به سوالات» و «پیشنهاد‌دهی»، مشاهده شدند. گرچه اختلاف میان تعداد نسخ تحقیقاتی به اشتراک نهاده شده در سطح بین المللی بیش از 3 برابر سطح ایران، مشاهده شد، اما میانگین امتیاز آرجی، در سطح جهانی، 3 برابر ایران، رویت نشد. لذا امتیاز آرجی بالا، ارتباطی با اشتراک گذاری نسخ تحقیقاتی بیشتر، در شبکه ریسرچ‌گیت، ندارد. همچنین، مطالعه تطبیقی میزان حضور و فعالیت افراد وابسته به دانشگاه‌های برتر تایمز ، از منظر شاخص های آلتمتریکس شبکه مذکور، که به صورت مجزا در سطح کشور ایران (10 دانشگاه برتر) و در سطح بین المللی (10 مرکز تحقیقاتی برتر)، و نیز در مقایسه با یکدیگر، ارائه شد، می تواند چشم اندازی برای آینده باشد.
زینب غیوری، زویا آبام،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف:‌ هدف پژوهش حاضر شناسایی فراوانی و مدت زمان سپری شده در بکارگیری تاکتیک‌های جستجو و تأثیر ویژگی‌های کاربران و نوع وظیفه جستجو بر بکارگیری تاکتیک‌های جستجو است.
روش: روش پژوهش حاضر رویکرد کمی است که براساس داده‌های داده‌های برگرفته از نرم‌افزار مورائه اخذ شده است. نمونه پژوهش 35 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی (دانشجویان دکتری و دانشجویان ترم آخر کارشناسی‌ارشد) از دو حوزه علوم انسانی و فنی و مهندسی شهر تهران انتخاب شدند. همچنین 4 وظیفه و سناریوی جستجو براساس طبقه‌بندی آندرسون و کراسول طراحی و در اختیار جستجوگران قرار گرفت. اطلاعات برگرفته از نرم‌افزار مورائه که شامل فراوانی و مدت زمان سپری شده برای بکارگیری تاکتیک‌های جستجو بود استخراج و تأثیر ویژگی‌های کاربران و نوع وظیفه جستجو با استفاده از آزمون‌های آمار استنباطی، شامل آزمون تفاوت میانگین‌ها،‌ آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بررسی شد.
یافته‌ها:‌ نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین ویژگی‌های فردی و فراوانی و مدت زمان سپری شده برای تاکتیک‌های جستجو وجود ندارد؛ اما دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر زمان زیادی را صرف بکارگیری تاکتیک‌های جستجو کرده‌اند،‌ همچنین علیرغم عدم تفاوت معناداری بین مقطع تحصیلی و فراوانی و مدت زمان سپری شده در جستجو، اما به نسبت دانشجویان ارشد، تاکتیک‌های بیشتری بکار گرفتند. در مقابل دانشجویان دکتری زمان زیادی را در فرایند جستجو نسبت به دانشجویان ارشد سپری کرده‌اند. دلیل این امر آشنایی بیشتر دانشجویان دکتری با فرایند جستجو و مهارت بیشتر آنها در جستجو با تاکتیک¬های کمتر و رسیدن به نتیجه مناسب و مرتبط با تاکتیک‌های کمتر است. همچنین دانشجویان علوم انسانی به نسبت دانشجویان فنی ومهندسی زمان زیادی را در فرایند جستجو سپری کرده‌اند. این امر احتمالاً ناشی از مهارت بیشتر دانشجویان فنی و مهندسی نسبت به دانشجویان علوم انسانی در جستجو است. بررسی تأثیر نوع وظیفه جستجو بر فراوانی و مدت زمان سپری شده در تحقیق حاضر نشان از تأثیر معناداری نوع وظیفه بر فرایند جستجو (فراوانی و مدت زمان سپری شده برای بکارگیری تاکتیک‌های جستجو) دارد.
نتیجه‌گیری: باتوجه به مطالعات اندک در حوزه بکارگیری تاکتیک‌های جستجو، ‌یافته‌های این پژوهش در روشن ساختن آنچه در فرایند جستجو روی می‌دهد و شناسایی موقعیت‌هایی که فراوانی و مدت زمان زیادی در بکارگیری تاکتیک‌ها از کاربر گرفته مفید خواهد بود. با مشخص شدن تاکتیک‌های پربسامد و تاکتیک‌هایی که جستجوگر زمان زیادی را صرف بکارگیری آنها می‌کند، پشتیبانی نظام اطلاعاتی از بکارگیری تاکتیک‌های جستجو پیشنهاد می‌شود.
مریم عظیمیان، علی عظیمی، نصرت ریاحی نیا،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر  به‌منظور  امکان سنجی ایجاد یک سامانه پیشنهاد دهنده کتاب در بستر سامانه تکتاب انجام شده است. برای این منظور سه هدف مرتبط با سامانه بررسی شد. این سه هدف عبارتند از: الف) اهداف مرتبط با کاربران: سنجش میزان رضایت کاربران از سامانه تکتاب و نیز سنجش میزان استفاده آن‌ها از انواع روش‌های بازیابی اطلاعات موجود در این سامانه؛ ب) اهداف مرتبط با ناشران: سنجش میزان رضایت ناشران از سامانه تکتاب و همچنین سنجش میزان انتظارات آنان از وجود یک سیستم پیشنهاددهنده در سامانه تکتاب؛ ج) اهداف مرتبط با سامانه تکتاب و سنجش مؤلفه‌های 5 گانه (شامل مؤلفه‌های  امکانات و خدمات، تجهیزات، مالی، پذیرش و دانش و مهارت) و همچنین سنجش کمبودها و مشکلات سامانه اجرای پیشنهاددهنده در این سامانه تکتاب.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. در این پژوهش 2 پرسشنامه محقق ساخته برای کاربران (50 نفر از کاربران بالفعل) و ناشران (18 ناشر به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس) و همچنین استفاده از مصاحبه و چک‌لیست ارزیابی و مشاهده لحاظ شده است. جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش سه گروه مدیران، مهندسین فناوری اطلاعات و کاربران بالفعل سامانه تکتاب می‌باشند. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه‌ها از آلفای کرون باخ استفاده شد. با توجه اهداف تعیین‌شده در تجزیه‌وتحلیل داده‌های بخش آمار توصیفی از نرم‌افزار اکسل و در بخش تحلیلی از نرم‌افزار SPSS و آزمون خی دو استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از آن است که استفاده از سامانه‌های پیشنهاددهنده در بازیابی اطلاعات کتابخانه‌های دیجیتال می‌تواند زمینه شناسایی بهتر نیازها و علایق و منابع اطلاعاتی کاربران و ناشران باشد و گامی مؤثر برای ارتقای خدمات در کتابخانه‌های دیجیتال محسوب گردند.  همچنین تمرکز بر استفاده از این سامانه‌ها می‌تواند به‌عنوان راهی نوین برای متخصصان سازمان‌دهی اطلاعات و طراحان نظام‌های بازیابی اطلاعات در پیشبرد اهداف آن‌ها در عصر فنّاوری و بازیابی اطلاعات مورداستفاده قرار گیرد.
نتیجه‌گیری: این سامانه گام­های اولیه جهت اجرای یک سامانه پیشنهاددهنده را برداشته و ساختار اجرایی مرتبط با این سیستم در آن ایجادشده است. بنابر نتایج این پژوهش در سامانه تکتاب امکان طراحی و اجرای یک سیستم پیشنهاددهنده کتاب وجود دارد.
فریبا میرزایی، مریم صراف‌زاده، محمد خندان،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: سواد دیجیتال، امروزه به یکی از ضرورت‌های جوامع تبدیل شده است و یکی از متولیان مهم آموزش سواد دیجیتال در دنیا، کتابخانه‌های عمومی هستند که این موضوع در کتابخانه‌های عمومی ایران، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی محتوایی برای آموزش سواد دیجیتال به کاربران کتابخانه‌های عمومی ایران است.
روش: ابتدا دوره‌های آموزشی ارائه شده توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بررسی شد و سپس تحلیل محتوای سرفصل‌ها و دوره‌های سواد دیجیتال در کتابخانه‌های عمومی کشورهای توسعه یافته انجام شد. 16 کتابخانه از میان کتابخانه‌های عمومی کشورهای انگلیسی زبان که دوره‌های آموزش سواد دیجیتال برگزار می‌کنند و اطلاعات آنها را بر روی وب‌سایت خود به اشتراک گذاشته‌اند با نمونه‌گیری خوشه‌ای با احتمال متناسب با اندازه انتخاب شدند. برای انجام دلفی،‌ متخصصانی از حوزه‌های علم اطلاعات و دانش‌شناسی، فناوری اطلاعات، و حرفه‌مندان کتابخانه‌های عمومی کشور انتخاب شدند.
یافته‌ها: در کتابخانه‌های عمومی ایران، دوره آموزشی مرتبط با سواد دیجیتال برای کاربران یافت نشد. با بررسی کتابخانه‌های عمومی دنیا،‌ 9 دوره آموزشی مرتبط با سواد دیجیتال شناسایی شدند و بعد از تدوین پرسشنامه و انجام دو دور دلفی این دوره‌ها به 8 دوره آموزشی اصلی با 37 دوره آموزشی فرعی کاهش یافت. این دوره‌ها شامل دوره‌های رایانه، اینترنت، مدیریت شغل، سواد اطلاعاتی، سواد مالی، مهارت یادگیری، مهارت ارتباط مؤثر و نحوه کار با گوشی‌های هوشمند بودند. در این میان، دوره‌های آموزشی مربوط به آموزش نرم‌افزار از سوی متخصصان برای دلفی مناسب شناخته نشد. به نظر می‌رسد که این به دلیل در نظر گرفتن اقشار مختلف و جامعه ناهمگون مخاطبان کتابخانه‌های عمومی باشد و این که متخصصان این آمادگی را در افراد جامعه برای پذیرش و استقبال از دوره‌های آموزشی مرتبط با نرم‌افزار نمی‌بینند.
نتیجه‌گیری: نخستین گام برای پیشبرد آموزش سواد دیجیتال در کتابخانه‌های عمومی طراحی دوره‌ها و سرفصل‌هایی است که بتوانند جوانب گوناگون این پدیده را پوشش دهند. محتوای آموزشی یکی از ضلع‌های مثلث آموزش (یادگیرنده، آموزش‌دهنده، و محتوای آموزشی) نیز به شمار می‌رود. با این وجود، در حال حاضر مرزهای این محتوا روشن نیست و این پژوهش در صدد طراحی یک چارچوب جامع برای پاسخگویی به این نیاز است.
عباس دولانی، نازیله خان اغلان، معصومه کربلا آقایی کامران،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوایی و ساختاری مقالات منتشر شده حوزه مدیریت دانش نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام بود.
روش­‌شناسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی بود. جامعه آماری کلیه مقالات حوزه مدیریت دانش نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام بود. ابزار اندازه­‌گیری، چک لیست است که بر اساس اهداف پژوهش تنظیم گردید.
یافته­‌ها: بر اساس نتایج بیشترین فراوانی مربوط به روش تحقیق همبستگی و کمترین آن مربوط به روش تحقیق تجربی و ترکیبی بود، همچنین بیشترین فراوانی روش تجزیه و تحلیل داده­‌ها مربوط به روش توصیفی- استنباطی است. بیشترین فراوانی مربوط به مقالات پژوهشی و نوع مجلات مربوط به مجلات علمی پژوهشی بودند. بیشترین ابزار پژوهشی مورد استفاده نیز پرسشنامه بود. همکاری نویسندگان در داخل کشور بالاست و برعکس همکـاری نویسندگان در سطـح بین‌­المللی بسیار ناچیز است. بین تعداد، رشته و نوع همکاری نویسندگان و روش­‌های تحقیق بکار رفته رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجه­‌گیری: ایجاد زمینه­‌های همکاری‌­های بین نویسندگان مخصوصا همکاری­‌های بین‌­المللی از ضروریات فرآیندهای تولیدات علمی است. بازنگری در پژوهش‌­های حوزه مدیریت دانش با توجه به تکراری بودن روش­‌های تحقیق و روش‌­های تجزیه و تحلیل داده­‌ها را نیز باعث می­‌شود، در اغلب مقالات پژوهشی لازم و ضروری است.

صفحه 8 از 13     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb