مهدی فرمانی، محمد غفاری، مصطفی زندی نسب،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت تجربهای که کاربر در تعامل با وبسایت دارد میتواند نقش بسزایی در بهبود رابطه طولانیتر و با ارزشتر با آن داشته باشد. یکی از فناوریهای جدیدی که میتواند پیرامون تجربه خوشایند، لذتبخش و اثرگذار کاربران نقش ایفا کند، بازیوارسازی میباشد. چرا که این فناوری فعالیتهای روزمره، تکراری و رسمی را با به کارگیری قواعد حاکم بر بازیها به تجاربی هیجان انگیز، چالشی و مفرح تبدیل میکند و تجربهای متفاوت برای کاربران می آفریند؛ همچنین، زمینهای قصد استفاده و توصیه به دیگران را نیز به وجود میآورد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگیهای وبسایت دیجی کالا در زمینه بازیوارسازی با تمرکز بر نقشهای میانجی تجربه و نگرش کاربران و تاثیر این پیشایندها بر قصد استفاده و ارتباطات توصیهای برای آن میباشد
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش پژوهش توصیفی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کاربران فروشگاه اینترنتی دیجی کالا در سراسر کشور است که در دوره جمعآوری دادههای پژوهش در مرداد ماه سال 1397 از کاربران این وبسایت بودهاند و با روش نمونهگیری در دسترس 294 نمونه جمعآوری شد. ابزار اصلی جهت گردآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. برای بررسی و تایید روایی پرسشنامه پژوهش حاضر روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و LISREL استفاده گردید.
یافتهها: تمام فرضیههای پژوهش به جز فرضیه دوم مورد تایید واقع شد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که کیفیت خدمات، کیفیت سیستم و کیفیت اطلاعات در وبسایت دیجی کالا بر تجربه کاربر تاثیرگذار است و تجربه کاربر در وبسایت دیجی کالا بر نگرش کاربر نسبت به آن تاثیرگذار است. همچنین، نگرش کاربر نسبت به وبسایت دیجی کالا بر قصد استفاده از آن و قصد ارتباطات توصیهای آن تاثیر معنادار دارد.
روح الله تولّایی، نوید نظافتی، محمّدمیلاد احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دانش برای بقا و موفقیت هر سازمانی ضروری است. با توجه به اینکه این افراد هستند که دانشی را ایجاد، تسهیم و استفاده میکنند، یک سازمان نمیتواند به طور موثر از دانش بهرهبرداری کند مگر آنکه کارکنان سازمان تمایل داشته باشند دانش خود را به اشتراک گذارده و دانش دیگران را جذب کنند. از سوی دیگر، بازیکاری ناظر به ترکیب کردن مکانیزمهای متداول در بازیها، با فضای کار، به منظور جذابتر کردن کارهای معمول و جهت دادن به رفتارهای انسانی در راستای اهداف سیستم میباشد. بازی کاری استفاده از اجزای بازی در مسائلی به جز بازی است و بر استفاده از مقوله سرگرمی و لذتبخش بودن در کارها تأکید میکند. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریهپردازی دادهبنیاد، ضمن مطالعه و شناخت بازیکاری، بررسی ابعاد آن، مکانیزمها، دینامیکها و...، رهیافتی جهت شناخت نقش بازیکاری و بهکارگیری آن در راستای تسهیم و انتشار دانش ارائه گردد.
روش پژوهش: نظریهسازی دادهبنیاد یک روش شناسایی استقرایی کشف نظریه است که این امکان را برای پژوهشگر فراهم میآورد تا گزارشی نظری از ویژگیهای عمومی موضوع، پرورش دهد، درحالیکه به طور همزمان پایه این گزارش را در مشاهدات تجربی دادهها محکم میسازد. با روش نمونهگیری هدفمند، دادههای پژوهش با استفاده از ابزار مصاحبه گردآوری و از طریق اصول تحلیل دادهها و مبانی کدگذاری، تحلیل شدهاند.
یافتهها: در این پژوهش پس از تدوین مراحل نظریهپردازی دادهبنیاد و انواع کدگذاری دادهها، در پایان، نظریهای به همراه مدلسازی بصری ارائه و ارزیابی شده است.
نتیجهگیری: ابعاد چارچوب ارائه شده شامل «بستر سازمانی»، «ابعاد مرتبط با بازی» و «سایر شاخصهای اثرگذار بر بازیکاریِ تسهیم دانش» میباشد. هر یک از ابعاد مذکور، مشتمل بر مؤلفههایی خُردتر بوده که در تشریح مدل بیان شده است؛ مثلاً «بستر سازمانی» شامل درآمدها، هزینهها، پلتفرم و... و «ابعاد بازیگونه» شامل مکانیزمها، دینامیکها و زیباییشناختی بازی است.
علیرضا سلطان زاده، سعید حقیر،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مسائل دنیای معاصر با توجه به رشد روز افزون ابزارها و تکنولوژیها در زمینه های مختلف روز به روز پیچیده تر میشود. این میزان پیچیدگی و همچنین دسترسی سریع و راحت به اطلاعات که به نوعی به بمباران اطلاعات شناخته می شود، روی ذهن بشر تاثیرات فراوانی میگذارد. این اثرات باید شناخته شود تا بتوان از عوامل مخرب آن جلوگیری کرد. مساله شناخت که بشر در تمام طول حیات با آن مواجه بوده در این دوران وارد فاز های پیچیدهتری خواهد شد. پدید آمدن مراجع اقتدار جدید و متنوع عملا مساله شناخت و آگاهی بخشی برای اذهان عمومی جامعه را مورد تهدیدات زیادی قرار داده است. این پژوهش قصد دارد تا بر مبنای تفکرات کارل ریموند پوپر در حوزه شناختشناسی و معرفتشناسی به بررسی مساله مواجهه با حقیقت بپردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل تاثیرگذار بر آگاهیهای انسان بر مبنای تفکرات پوپر میباشد. پرسش اصلی این پژوهش عبارتست از اینکه آیا در دنیای امروز با توجه به ارتباطات گسترده و داده های فراوان، ذهن انسان از عملکرد بهتری برای مواجه و حل مسائل پیش رو برخوردار است؟
روش پژوهش: این تحقیق از نوع کیفی است. از نظر هدف می توان این تحقیق را همزمان اکتشافی و تبیینی دانست. مبانی نظری پژوهش بر مبنای تفکرات پوپر شکل میگیرد که معتقد است دانستهها و آگاهیها به طور مداوم باید مورد آزمایش قرار گیرند. فرضیه مطرح شده این است که با وجود تمامی امکاناتی که برای بشر از جهت دسترسی به اطلاعات وجود دارد اما همچنان بشر دچار خطاهای اساسی در خصوص شناخت مسائل و تصمیم گیریها می شود.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که با وجود گردش آزاد اطلاعات و دسترسی راحت به منابع دادهها اما همچنان انسان از اتخاذ تصمیمات غلط و دادن پاسخ های اشتباه به بنیادی ترین مسائل رنج میبرد.
نتیجهگیری: درخصوص حل بسیاری از مسائل هنوز هم حتی با وجود تصمیم گیریهای جمعی در سطوح بالای تصمیمسازی، راهکارهای غلطی مورد استفاده قرار میگیرد که پس از ارزیابی های مجدد میزان بالای اشتباهات باعث تعجب خود تصمیم سازان خواهد شد.
صالح رحیمی، مرضیه فتاحی، فرامرز سهیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی با سواد سلامت کاربران کتابخانه های عمومی شهر ایلام است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به روش همبستگی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران فعال کتابخانه های عمومی شهر ایلام تشکیل میدهند که براساس جدول مورگان 351 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شبکه های اجتماعی و پرسشنامه استاندارد سواد سلامت منتظری و همکاران (1393) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اسپیاساس نسخه 19 استفاده شده است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین مولفه های مورد بررسی کاربران در دریافت اطلاعات سواد سلامت درسطح مطلوبی بوده و کاربران با توجه به اهمیت مولفههای مذکور، اقدام به استفاده از شبکه های اجتماعی در حوزه سواد سلامت کردند. یافتهها همچنین نشان داد بین میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی با سواد سلامت و مولفه های دسترسی، خواندن، فهم و درک، ارزیابی، کاربرد رابطه معناداری وجود دارد، به عبارتی افزایش میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، باعث افزایش سطح سواد سلامت میشود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجهگرفت که کتابخانه های عمومی با همکاری دانشگاهها و مراکز مرتبط با حوزه سلامت، بستری مناسب در شبکه های اجتماعی با هدف تسهیم تجارب و گسترش سطح سواد سلامت کاربران با در نظر گرفتن مسایل مربوط به محرمانگی اطلاعات کاربران و صحت اطلاعات ارائه شده ایجاد نمایند تا بدین وسیله بتوان امکانات و شرایط جدیدی را در اختیار کاربران کتابخانهها، نهادها و برنامه ریزان این حوزه قرار دهند.
سکینه جعفریان، ناهید اوجاقی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف فناوریهای نوین به ویژه اینترنت روشهای جستجو و بازیابی اطلاعات را در شیوههای مختلف پژوهش، از جمله پژوهش کیفی متحول ساختهاست. در چنین شرایطی آشنایی جستجو گران و پژوهشگران با مهارتهای جستجو اهمیت زیادی دارد. مهارتهای جستجو این امکان را به پژوهشگران می دهد که با خودکارآمدی بالاتری به جستجو و پژوهش بپردازند. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی نقش پیشبین مهارت جستجوی برخط در تبیین خود کارآمدی در پژوهش کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی پیام نور است.
روش روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور آذربایجانشرقی است که تعدادشان 277 نفر میباشند و نمونه آماری به صورت تصادفی 159 نفر برآورد شده است. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی استفاده شد، برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی رابطه وجود دارد؛ نتایج ضریب رگرسیون نشان داد که مهارت جستجوی برخط قادر به پیش بینی خودکارآمدی در پژوهشی کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش میتوان گفت، اهمیت دادن به مهارتهای چستجوی بر خط و آموزش آنها میتواند منجر به افزایش خودکارآمدی پژوهش کیفی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور گردد.
خانم فرناز محمدی، دکتر نجلا حریری، دکتر فاطمه نوشین فرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی دیدگاه مراجعهکنندگان کتابخانه ملی در خصوص دریافت خدمات مرجع از طریق شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه است.
روش پژوهش: ابتدا به روش پژوهش اسنادی – کتابخانهای، مؤلفههای خدمات مرجع شناسایی، سپس با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته دیدگاه اعضای کتابخانه ملی با رویکرد توصیفی پیمایش شد. بر اساس میانگین تعداد مراجعان روزانه به کتابخانه ملی حجم نمونهای معادل 217 نفر بر اساس جدول مورگان بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و نهایتاً 147 پرسشنامه بازگشت داده شده، با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل کمی قرار گرفت. روایی پرسشنامه بر اساس نظر 6 متخصص علم اطلاعات و دانششناسی و ضریب پایایی نیز از طریق آلفای کرون باخ مورد تائید قرار گرفت.
یافتهها: 98 درصد اعضای کتابخانه ملی عضو شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه بوده و در کنار کسب اخبار و برقراری ارتباط خانوادگی، 63% برای بازیابی اطلاعات علمی از آن استفاده میکنند. میانگین کل مؤلفههای خدمات مرجع نشان داد آزمودنیها مایل به استفاده از این بستر برای دریافت خدمات مرجع هستند.
نتیجهگیری: شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه برای مراجعان کتابخانه ملی دارای کارکرد علمی است و آنها بهرهبرداری از شبکههای اجتماعی را برای اهداف تحقیقاتی،قبلاً آغاز کردهاند. از دید کاربران، این شبکهها کانال ارتباطی مناسبی برای ارائه خدمات مرجع بهویژه آموزش سواد اطلاعاتی و پاسخگویی به سوالات تجسس ویژه است.
دکتر زاهد بیگدلی، محمد اکبری محله کلائی، آقای عبدالرضا ایزدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاله حاضر، که از حیث هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، از نوع پیمایشی - همبستگی است، در پی اجرای بخشی از مدل رفتار اطلاعاتی ویلسون با رویکرد رفتار مصرفکننده میباشد. به این منظور تاثیر شخصیت و ویژگیهای جمعیتشناختی به عنوان دو مولفه از مدل اطلاعاتی ویلسون بر نیازهای اطلاعاتی مشتریان تلفن همراه بررسی شد.
روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش عبارتاند از مشتریان بازارهای اصلی تلفن همراه تهران که تعداد 384 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نسخه کوتاه مقیاس پنج بزرگ رامستد و جان برای گردآوری دادههای مربوط به شخصیت و پرسشنامه مولف ساخته برای گردآوری داده های مربوط به ویژگیهای جمعیت شناختی و نیازهای اطلاعاتی استفاده شد و نهایتا جهت توصیف و تجزیه و تحلیل دادهها روشهای آماری رگرسیون چند متغیره، ضرائب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون علی مقایسهای تی مستقل مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: مطابق یافتههای تحقیق در خصوص شخصیت، تاثیر چهار متغیر/نوع شخصیت بر نیاز اطلاعاتی معنادار شد و در رابطه با متغیر برونگرایی فرض صفر تحقیق مورد تائید قرار گرفت. دادههای مربوط به جمعیتشناختی نشان داد که سه متغیر سن، درآمد و جنسیت بر نیاز اطلاعاتی تاثیرگذارند و متغیر تحصیلات رابطه معناداری با بعد برندگرایی نیاز اطلاعاتی دارد.
نتیجه گیری: این مقاله ضمن برجسته سازی پیوند دو حوزه رفتار اطلاعاتی و رفتار مصرف کننده، رابطه و اثربخشی دو متغیر مداخله گر مطرح در مدل رفتار اطلاعاتی ویلسون با نیاز اطلاعاتی را بررسی و تائید نمود.
دکتر فرشاد پرهام نیا،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از بیماریهای رایج در افراد سالخورده بیماری آلزایمر است که به دلیل ماهیت ویژه آن نیاز به مراقبتهای خاصی دارد. اکثر خانوادهها در ایران به دلایلی همچون مسائل مذهبی، بافت فرهنگی و اقتصادی تصمیم به مراقبت از فرد بیمار در منزل میگیرند که این امر میتواند یک نظام مراقبت بهداشتی محسوب شود. یکی از دغدغههای اصلی خانوادههای بیماران مبتلا به آلزایمر نیاز آنان به اطلاعات مناسب و درخور در خصوص شیوه برخورد با بیماران و چگونگی مراقبت از آنها میباشد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، شناسایی اطلاعات مورد نیاز همراهان در مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا از نوع مقولهای انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 9 نفر از همراهان بیماران مبتلا به آلزایمر در کرمانشاه بود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و به روش مصاحبهی نیمه ساختار یافته انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد، چهار مقوله اصلی و شانزده مقوله فرعی در نیازهای اطلاعاتی همراهان بیماران مبتلا به آلزایمر از اهمیت زیادی برخوردارند. مقولههای اصلی شامل نیازهای اطلاعاتی مرتبط با بیماری آلزایمر، مراقبتهای روحی و روانی، مراقبتهای جسمی و بهداشت فردی و سازمانهای خدماتی بهداشتی بود.
نتیجهگیری: به طور کلی همراهان بیماران دارای دانش محدودی در خصوص انواع مراقبتهای مورد نیاز بیماران مبتلا به آلزایمر بودند. بنابراین ضروری است که ارائه دهندگان خدمات بهداشتی که مرتبط با بیماری آلزایمر هستند علاوه بر خدمات تخصصی، اقدام به آموزشهای لازم کرده تا همراهان بتوانند خدمات بهتری در اختیار این بیماران قرار دهند.
خدیجه مرادی، امیر غائبی، معصومه کربلایی کامران،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاههای غالب در حوزه بازیابی اطلاعات در علم اطلاعات و دانش شناسی (دیدگاه های نظاممدار، کاربرمدار و حوزهمدار) و تبیین دیدگاه نوین «نشانه شناسی» در این حوزه است. پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست که مؤلفههای اصلی دیدگاههای مطرح در علم اطلاعات و دانششناسی کدامند؟ دیدگاه نشانهشناسی چه ویژگیهایی داشته و ارزش افزوده آن نسبت به سایر دیدگاههای مطرح شده، چیست؟
روش پژوهش: پژوهشهایی که از مفاهیم، الگوها و نظریه های علم نشانهشناسی در حوزههای مختلف علم اطلاعات و دانششناسی استفاده کردهاند در پایگاههای اطلاعاتی امرالد، اسکوپوس و گوگل اسکالر جستجو گردید. مقالات بازیابی شده، بررسی و در نهایت نزدیک به 23 مقاله در این زمینه انتخاب گردید. عنوان، چکیده و نتایج مقالات همراه با متن کامل مقالههای کاملاٌ مرتبط با هدف پژوهش تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل محتوای مقالات نشان داد که عمده پژوهش های انجام شده در این حوزه بین سالهای 2000 الی 2018 و توسط پژوهشگران کشور دانمارک منتشر شده اند. برخی از مقالات به تبیین و تعریف مفهوم اطلاعات براساس مفاهیم و نظریه های علم نشانهشناسی پرداخته و دیدگاه نوینی را در علم اطلاعات و دانش شناسی براساس این تعریف، به نام دیدگاه نشانه شناسی ارائه کردهاند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دیدگاه های نظام مدار، کاربرمدار و حوزه مدار بر مدرک تاکید داشته اند و هر یک بر جنبه ای تاکید داشته اند. دیدگاه نشانه شناسی، اطلاعات را نشانه درنظر گرفته و آن را براساس ویژگیهای نشانه تعریف کرده است. این دیدگاه میتواند ویژگیهای سه دیدگاه پیشین را با یکدیگر تلفیق نماید و اطلاعات را فارغ از رسانهای که آن را حمل می کند تعریف و مرزهای وابسته به مدرک را از بین ببرد.
خانم سهیلا خوئینی، دکتر نادر نقشینه،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری الکترونیکی یکی از مهمترین مباحث محیطهای آموزشی در عصر حاضر است و دانشجویان به عنوان یکی از مهمترین عناصر یادگیری الکترونیکی نقش محوری را برای پذیرش و به کارگیری موثر سیستمهای مدیریت یادگیری الکترونیکی دارند به طوری که اطلاع از نگرش و مدل ذهنی آنان جهت اجرای موفقیت آمیز چنین روشی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر مطالعه میزان مطابقت مدل ذهنی دانشجویان با ساختار سیستم مدیریت یادگیری دانشگاه تهران با استفاده از روش کارت سورتینگ است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با ابزار کارت سورتینگ و مصاحبه انجام شد و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار Usabilitest و آمار توصیفی، ماتریس فاصله، خوشهبندی سلسله مراتبی استفاده شد و نمونه آماری پژوهش 15 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دوره حضوری دانشگاه تهران بودند که (نیمسال دوم سال تحصیلی 1398-1399) با سیستم مدیریت یادگیری (مودل) در تعامل بودند.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که از 42 کارت مورد بررسی، جایگاه و دسته بندی 36 کارت (85%) در سیستم مدیریت یادگیری با مدل ذهنی شرکت کنندگان انطباق کامل داشت و تنها در خصوص بعضی موارد مانند بخش «راهنما» و «درسهای اخیر مراجعه شده» کاربران مطابق مدل ذهنی خود انتظار قرارگیری آنها را در دستههای دیگر داشتند. و همچنین در خصوص برچسبگذاری ها؛ 66 درصد از کاربران برچسب تنظمیات را مناسبتر از ترجیحات دانستهاند و کارکرد بعضی مانند «مدیریت مدالها»، «ترجیحات مدالها» برای آن ها ابهام داشت و همچنین دسته بندی ارائه شده در سه بخش «پروفایل کاربری»، «دسترسی سریع» و «درسهای من» مورد تایید کاربران قرار گرفت .
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد که میزان انطباق مدل ذهنی دانشجویان با ساختار سیستم مدیریت یادگیری دانشگاه تهران در حد مطلوب قرار دارد.
دکتر نرگس نشاط، مرضیه مرادیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الزامات کیفی کتابخانه دیجیتال ملی بر اساس مدل کانو و دسته بندی نیازهای کاربران در سه گروه نیازهای اساسی، عملکردی و انگیزشی است .
روش پژوهش: این پیمایش با رویکرد کیفی انجام شده است . الزامات کتابخانه دیجیتال با استفاده از دو دستنامه استاندارد Digiqual و دستنامۀ ارزیابی کتابخانۀ دیجیتالی استخراج و با نظرسنجی از ده نفر از متخصان علم اطلاعات و کتابخانه دیجیتال بدست آمد. سپس این الزامات برمبنای مدل کانو در پرسشنامه دیگری مشتمل بر چهار طبقه و 52 زوج پرسش ( 104 پرسش) تنظیم شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده از هر کدام از الزامات (اساسی، عملکردی، انگیزشی) در چهار بعد (کنترل دسترسی، محتوا، نحوۀ بازیابی اطلاعات، و جلوههای بصری) نشان میدهد که حدود نیمی از خواسته های کاربران در گروه الزامات اساسی قرار دارد و مسئولان کتابخانه دیجیتال ملی باید نسبت به آنها عنایت بیشتری داشته باشند و در بازطراحی یا طرح توسعه کتابخانه دیجیتالی در اولویت نخست قرار دهند. همچنین ، الزامات گروه عملکردی در اولویت دوم قرار دارد . توجه به الزامات این گروه سبب ایجاد رضایت می شود و فقدان آن نارضایتی ایجاد میکند. توجه در برآورده شدن الزامات انگیزشی که در اولویت سوم جای گرفته می تواند در صورت برآورده شدن سطح بالایی از رضایت را در استفاده از کتابخانه دیجیتالی ملی ایجاد کند .
نتیجهگیری: در جهانی که سخن از تکریم ارباب رجوع است، بسیار مهم است که برای کاربر ارزش قائل شده و حق را به وی دهیم. در این راستا، ضروری است که مسئولان کتابخانه دیجیتال ملی با توجه به خواستهها و نیازهای واقعی کاربران به طراحی برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت اقدام نمایند.
دکتر احسان گرایی، خانم لیلا فتحی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: جستجوی اطلاعات همیشه حاکی از یک فعالیت هدفمند نیست؛ بلکه میتواند به صورت غیر ارادی نیز انجام پذیرد. مفهوم خوشاقبالی به یافتن تصادفی یا شانسی اطلاعات اشاره دارد و به عنوان اتفاقی خوشحالکننده، چیزی غیرمنتظره و یا یک غافلگیری خوشایند به آن نگاه شده است. این مقاله به بررسی و تحلیل مفهوم و پیشینۀ خوشاقبالی و مدلهای آن در فرایند جستجوی اطلاعات میپردازد.
روش پژوهش: مطالعهی حاضر با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی پیشینه و مدلهای خوشاقبالی در فرایند جستجوی اطلاعات پرداخته است.
یافتهها: خوشاقبالی اصطلاحی برای یک پدیدۀ وسیع و چندوجهی است. ماهیت گسترده و مبهم خوشاقبالی مطالعه و بررسی آن را با مشکل مواجه کرده و باعث شده است که تعاریف و توصیفات متعددی از آن توسط پژوهشگران ارائه شود. کشف خوشاقبالانه (غیرمترقبه) اطلاعات با جستجوی هدفمند اطلاعات متفاوت است، زیرا بیشتر در مورد مواجهه با اطلاعات و یا کشف تصادفی اطلاعات است. شرایط غیرمنتظره (اتفاقی)، هوشمندی و نتیجهای ارزشمند یا بالقوه ارزشمند از الزامات یک تجربه خوشاقبالانه هستند.
نتیجهگیری: درک و شناخت خوشاقبالی به عنوان بخش جداییناپذیری از رفتار اطلاعاتی میتواند در شناسایی راهبردهایی در بازیابی اطلاعات که منجر به کشف خوشاقبالانه (غیرمترقبه) میشود مؤثر واقع شود.
علی شرفی، طاهره ابوالقاسم مسلمان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف: سازمانهای دانشمحور امروزی از نرمافزارهای مدیریت دانش برای تسریع و تسهیل فرایندهای مدیریت دانش خود استفاده میکنند. امّا تسهیل و تسریع این فرایندها جز با ممیزی دانش که اولین گام مدیریت دانش است میسر نخواهد شد. لذا هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفههای ممیزی دانش در نرمافزارهای مدیریت دانش است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش اسنادی و پیمایشی-توصیفی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نرمافزار مدیریت دانش است. روش گردآوری دادهها، مشاهده مستقیم و ابزار گردآوری دادهها، سیاهه وارسی محققساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس و میانگین و نرمافزار اس. پی. اس. اس. انجام شده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که مدلهای ممیزی دانش بر چهار رویکرد: 1- استراتژیها 2- فرآیندهای مدیریت دانش 3- فرآیندها و استراتژیهای سازمانی و 4- منابع دانش تأکید دارند و مؤلفههایی مانند چشمانداز دانشی، محیط دانشی، سلامت دانش، شکاف دانش و ممیزی مجدد دانش در مدلهای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین یافتهها نشان داد که نرمافزارهای مدیریت دانش آنداکس، آبانگان، نرمافزار نت، پیرانکار، لاراول، پرنیان، برناپدیا، سپهر ماهان، همافزا، ام. تی. ای. شیر، نادین و سیستم مدیریت دانش نسبت به دیگر نرمافزارهای مدیریت دانش از قابلیتهای مدیریت دانش خوبی برخوردارند. ولی مؤلفههای تبدیل دانش، تغذیه دانشی، امتیازدهی، انجمنهای خبرگی و نقشه دانش در این نرمافزارها نسبت به مؤلفه های دیگر کمتر مورد استفاده قرار گرفتهاند. علاوه بر این بیشترین میزان استفاده از مؤلفههای ممیزی دانش متعلق به نرمافزار سیستم مدیریت دانش و کمترین آن متعلق به نرمافزار نت است و همچنین بیشتر نرمافزارهای مدیریت دانش از لحاظ بکارگیری مؤلفههای ممیزی دانش بر فرآیندهای مدیریت دانش و منابع دانش تأکید دارند و بحث استراتژی و فرهنگ در آنها کمرنگ است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از مؤلفههای ممیزی دانش در نرمافزارهای مدیریت دانش میتوانند زمینه شناسایی بهتر نیازها، جریانها، موجودیها و نقشههای دانشی، خلق، سازماندهی، تسهیم و استفاده از دانش را در سازمانها فراهم کنند.
دکتر صالح رحیمی، مختار رستمی، امین زارع،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و ﻫﺪف: با توجه به اهمیت فعالیتهای دانشی، هدف این مطالعه تعیین وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی وسازمانی میان کتابداران کتابخانههای دانشگاهی وعمومی استان کرمانشاه است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی است. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه هوانگ استفاده شده است، که پس از اعتباریابی میان نمونه پژوهشی توزیع گردید. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 170 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار اسپیاساس انجام شده است.
یافتهها: بیشترین میانگین فعالیتهای دانشی در ابعاد فردی مربوط به مؤلفهی جذب دانش و کمترین مربوط به انتشار دانش و در ابعاد سازمانی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفهی یکپارچهسازی دانش و کمترین مربوط به مؤلفهی توسعه دانش بود. درخصوص مقایسه وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی بین کتابداران کتابخانههای عمومی و دانشگاهی (بهجز موانع دانش) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. میانگین نمره دیدگاه کتابداران مورد مطالعه درخصوص وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد سازمانی نسبت به فعالیتهای دانشی درابعاد فردی بهطورمعنیداری بیشتر است. وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی درکتابخانههای عمومی و دانشگاهی درحد مطلوبی قرار دارد.
نتیجهگیری: با توجه به پائین بودن میانگین رتبه مؤلفههای انتشار و توسعه دانش، ضروری است تا مسئولان کتابخانهها، با برگزاری همایشها و سمینارهای مرتبط با حوزه شغلی و استفاده از مشوقهای ترغیبی، زمینه حضور کتابداران در فعالیتهای اجتماعی و نشر افکار و ایدههای آنها را مهیا و برنامههای آموزشی منظمی را جهت کسب دانش تجربی نیروهای تازه استخدام شده اجرا و حدود وظایف شغلی آنها را تعریف و با استفاده از نیروهای مجرب به تشریح منابع آموزشی و پایگاههای اطلاعاتی مربوط به کتابخانه اهتمام ورزند.
حیدر مختاری، نوروز شفیع تبار سماکوش،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: واکاوی علمی حوزۀ نوظهور تعامل انسان و اطلاعات نیازمند بررسی آن از وجوه و مناظر مختلف است. متون دینی، به ویژه قرآن، یکی از منابع این بررسیهاست. در این پژوهش، رهنمودها و نکات مرتبط با تعامل انسان و اطلاعات با تدبّر در آیات و سور مختلف قرآن استخراج و تبیین شده است.
روش: با رویکرد تفسیر موضوعی و علمی قرآن و به روش تحلیل محتوای موضوعی، مفاهیم و رهنمودهای مورد نظر از کتاب دهجلدی تفسیر نور از محسن قرائتی و زیر نظر کارگروهی متخصص استخراج، دستهبندی و تبیین شد.
یافتهها: بیست و پنج مورد رهنمود قرآنی در باب تعامل انسان با اطلاعات استخراج و تبیین شد. در مجموع، قرآن به صورت عینی و ضمنی رهنمودهایی در باب تعامل انسان با اطلاعات از نظر جستجو، ارزیابی، عرضه و اشاعه و راستیآزمایی اطلاعات و طرز دادوگرفت و کاربرد آن دارد.
نتیجهگیری: توجه به رهنمودهای قرآنی تعامل انسان با اطلاعات و انجام تحقیقات بیشتر در این موضوع میتواند در عصر کنونی ارتباطات و اطلاعات، گرهگشای بسیاری از چالشهای مواجهه با انواع اطلاعات باشد.
ناهید امیری، دکتر نصرت ریاحی نیا، دکتر شعله ارسطوپور، دکتر محسن حاجی زین العابدینی، دکتر داریوش علیمحمدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تحلیل موجودیتها و ویژگیهای الگوی مرجع کتابخانهای(ال.آر.ام.) ایفلا برای منابع موسیقایی سنتی ایران(نمونه موردی تصنیف مرغ سحر) است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش تحلیل محتواست. در این پژوهش کلیه موجودیتهای الگوی ال.آر.ام. ایفلا و ویژگیهای مربوط به آنها از سیاهه وارسی مربوط به گزارش نهایی ایفلا ویرایش آگوست سال 2017 استخراج و با کمک سیاهه انطباق موجودیتهای اف.آر.بی.آر. با موجودیتهای ال.آر.ام برای نمونه موسیقی تبیین شد. هر دو سیاهه که به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت استاندارد بوده و روایی آن پیشتر سنجیده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل50 اجرای مختلف تصنیف مرغ سحر است.
یافتهها: یازده موجودیت الگوی ال.آر.ام. و 37 ویژگی مربوط به این موجودیتها برای یک نمونه موسیقی سنتی ایران مورد تحلیل قرار گرفت. کلیه این ویژگیها به جز ویژگی مقیاس جغرافیایی موجودیت بیان که مربوط به منابع جغرافیایی است برای منابع موسیقایی سنتی ایرانی قابل استفاده است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش به عنوان گام اولیه در بررسی امکانات این الگو برای سازماندهی منابع موسیقایی سنتی ایران، برای شناسایی موجودیتها و ویژگیهای ال.آر.ام. در آثار موسیقایی سنتی ایران قابل استفاده بوده و برای متخصصان سازماندهی اطلاعات و طراحان نظامهای بازیابی اطلاعات موسیقایی در مواجهه با منابع موسیقایی نیز کاربردی است.
سعیده خلیلیان، احمد شعبانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اطﻼعیابی زﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﯽﭘﯿﻮﻧﺪد ﮐﻪ ﻓﺮد در داﻧﺶ ﺧﻮد ﺧﻸیی اﺣﺴﺎس میکند و او را ﺑﺮ میانگیزاند تا اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪیﺪ ﺑﻪ دﺳﺖ آورد. نکتۀ مهم در تبیین رفتار اطلاعیابی این است که عوامل بسیاری در بروز آن تاثیرگذار هستند که احساسات به عنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در بروز رفتار اطلاعیابی انسان در نظر گرفته میشود. همچنین جستجوی اﻃﻼﻋﺎت ﻳﻚ تجربۀ عاﻃﻔﻲ ﺑﺎ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻨﻔـﻲ اﺳﺖ؛ این پژوهش با هدف مرور نقش احساس در فرآیند رفتار اطلاعیابی انجام شد.
روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی مبانی نظری و مفهومی احساسات در ارتباط با نیاز اطلاعاتی و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته است.
یافتهها: با مطالعه مفهومی مدلهای فرآیند رفتار اطلاع یابی کولثاو و نال در این مطالعه دریافت شد که عوامل عاطفی و احساسی در جستجوی اطلاعات اهمیت به سزایی دارند و رفتار اطلاعیابی تحت تاثیر احساسات منفی (ابهام، ترس، و عصبانیت) و احساسات مثبت (خوشحالی، اطمینان، و رضایتمندی) صورت میپذیرد. احساسات منفی در شروع کار افزایش مییابد و با گذشت زمان و در روند جستجوی اطلاعات احساس منفی کاهش و احساسات مثبت تقویت میشود.
نتیجه گیری : برای رفع نیاز اطلاعاتی و دستیابی به پاسخ مناسب و مطلوب لازم است این گونه احساسات از طرف کاربر و هم نظامهای اطلاعاتی به خوبی شناسایی و درک شود تا هرچه بهتر بتوان آن را کنترل کرد تا بتوان نیاز اطلاعاتی شناسائی شده را به درستی پاسخ دهند.
بهناز جلالی، میترا قیاسی، صفیه طهماسبی لیمونی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: گسترش روزافزون کاربران شبکه های اجتماعی برای ارتباطات بین اقشار مختلف مردم آنها را به بخشی از زندگی اجتماعی مردم بدل کرده است. بر این اساس، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر استفاده از شبکههای اجتماعی و رفتار اطلاعیابی زندگی روزمره کُردها در شبکه های مجازی و تأثیر هویت قومی بر رفتار اطلاعیابی زندگی روزمره آنها است.
روش شناسی: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از نظر تحلیل داده ها کمی با رویکردی اکتشافی است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با روش دلفی اخذ شد و پایایی آن بر اساس مدل آزمون وزنها، در کلیه وزنهای مدل بیرونی ترکیبی با 99 درصد اطمینان معنادار بود. جامعه آماری پژوهش شامل 70696 نفر از اقشار مختلف کُردهای کرمانشاه بودند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعداد 480 نفر از کاربران عضو حداقل یکی از شبکه های اجتماعی پیوسته عمومی و تخصصی بود. روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای نظام مند برحسب در صد مشاغل بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون بارتلت، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی توسط نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که همه عوامل شناسایی شده : اوقات فراغت با ضریب استاندارد 82/.، اطلاعات فرهنگی با ضریب 0/68 اطلاعات علمی با ضریب 0/56، اطلاعات اقتصادی با ضریب 0/75، اطلاعات اجتماعی با ضریب 74/ 0 و الگوی مصرف با ضریب 0/52 توان پیشبینی متغیر رفتار اطلاعاعیابی کُردها را در فضای مجازی دارند. همچنین زبان با ضریب 0/30، آداب و رسوم با ضریب استاندارد0/76 توان پیشبینی متغیر هویت قومی را دارند. به علاوه شبکه های مجازی و هویت قومی با ضریب 0/54 قادرند تغییرات رفتاراطلاع یابی زندگی روزمره کُردها را پیشبینی کنند.
نتیجه گیری: 6 مؤلفه: اوقات فراغت، اطلاعات فرهنگی، اطلاعات علمی، اطلاعات اقتصادی، اطلاعات اجتماعی، الگوی مصرف به عنوان عوامل تأثیرگذار بر رفتار اطلاعیابی در زندگی روزمره کشف و شناسایی شد همچنین زبان و آداب و رسوم به عنوان عوامل هویت قومی تأثیرگذار بر رفتار اطلاع یابی کُردهای کرمانشاه مورد تأیید قرار گرفتند.
حیدر مختاری، حمید قاضی زاده، سعید غفاری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف: سواد اطلاعاتی رشتهمبنا اساس آموزش سواد اطلاعاتی به فراگیران برای کسب مهارت در اطلاعیابی در رشته تحصیلی خود است. هدف این پژوهش پیمایشی-کاربردی تشخیص میزان و سطح سواد اطلاعاتی رشتهمبنای دانشجویان در سال تحصیلی 96-97 بود.
روش: برای گردآوری دادهها پرسشنامۀ محققساختۀ روا و پایایی در باب سواد اطلاعاتی رشتهمبنا در اختیار نمونهای متشکل از 1875 دانشجو در انواع گروهها و رشتههای آموزشی و مقاطع تحصیلی و انواع دانشگاههای کشور قرار گرفت.
یافتهها: طبق یافتهها، بیشتر دانشجویان (39/6درصد) سطح سواد اطلاعاتی رشتهمبنای نسبتاً پایینی دارند و میانگین نمرات آنان در حد متوسط (8/34) است. تفاوت نمرات دانشجویان از نظر گروه تحصیلی به نفع علوم پایه (با نمره 9/53)، از نظر مقطع تحصیلی به نفع دانشجویان تحصیلات تکمیلی (با نمره 11/26) و از نظر نوع دانشگاه محل تحصیل به ضرر دانشگاههای غیرانتفاعی (با نمره 7/17) معنادار بود.
نتیجهگیری: تدوین برنامههای درسی تلفیق شده با مهارتهای سواد اطلاعاتی رشتهمبنا و جهتگیری به سمت دانشگاه باسواد اطلاعاتی عامل توفیق در نظام آموزش عالی کشور در تربیت دانشجویان باسواد اطلاعاتی تخصصی است.
رامین غریب زاده، مهدی معینی کیا، خلیل مکلف سربند،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش تحلیل تاثیر اخلاق حرفهای مدیران بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان با بررسی نقش میانجی سواد اطلاعاتی در بین معلمان ناحیه دو شهرستان ارومیه بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 982 نفر از معلمان ناحیه دو بود که از بین آنها 262 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی است که جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه اخلاق حرفهای قاسم زاده و همکاران (1392)، پرسشنامه تصمیمگیری اخلاقی کتل (2003) پرسشنامه و پرسشنامه سواد اطلاعاتی DAS داورپناه (1387) استفاده شد. روایی (محتوی، همگرا و واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی مرکب و ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامهها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آزمون t و ضرایب مسیر (β) نشان داد که اخلاق حرفهای بر سواد اطلاعاتی در بین معلمان ناحیه دو ارومیه تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار؛ و همچنین اخلاق حرفهای و سواد اطلاعاتی بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان ناحیه دو ارومیه تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار دارد. از طرفی سواد اطلاعاتی میتواند نفش میانجی گری را در رابطه بین اخلاق حرفهای و تصمیمگیری اخلاقی معلمان ایفا کند و از طرف دیگر اخلاق حرفهای میتواند به عنوان متغیر تعدیل کننده اثر مثبتی که سواد اطلاعاتی بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان دارد را ارتقاء دهد.
نتیجه گیری: مدیران از طریق آموزشهای ضمن خدمت بر سواد اطلاعاتی معلمان افزوده و با ایجاد ارتباط صادقانه بین خود و معلمان اخلاقیات را به آنها منتقل نمایند و در تصمیمگیری آنان را مشارکت دهند تا مسئولیت پذیری و صداقت در امور به آنان ثابت گردد و در نتیجه امورات مدرسه با موفقیت پیش رود.