جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای نوروزی

حمید کشاورز، فاطمه فهیم نیا، علیرضا نوروزی، محمدرضا اسمعیلی گیوی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی مدل ارزیابی باورپذیری اطلاعات موجود در محیط وب به عنوان مدلی برخاسته از پیشینه پژوهش و تایید شده توسط خبرگان حوزه‌های مرتبط انجام شده است.

روش پژوهش: از لحاظ رویکرد پژوهش، روش آمیخته اکتشافی بکار برده شده است. در مرحله اول این پژوهش از روش فراترکیب استفاده ‌شد که از جمله روش‌‌های کیفی به شمار می‌رود. در مرحله دوم برای بررسی و اصلاح مدل مفهومی به دست آمده از روش پیمایشی یعنی نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی استفاده شده است. جامعه آماری اول پژوهش کلیه آثار و نوشتار‌های مربوط به مبانی و ابعاد باورپذیری اطلاعات شامل 90 اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 560 اثر انتخاب و تحلیل شد. جامعه آماری دوم شامل خبرگان حوزه بازیابی اطلاعات وب در رشته‌‌هایی مانند علوم اطلاعات، ارتباطات و رایانه بودند که در نهایت 30 نفر در دور اول و 24 نفر در دور دوم دلفی شرکت داشتند.

یافته ­ها: با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، مدلی مفهومی در چهار لایه مفهومی، مقوله‌ای و کدها و شاخص‌ها به دست آمد. در هر یک از لایه‌ها مفاهیم و موضوع‏هایی گنجانده شد که در نهایت 68 شاخص اصلی شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی مدل به دست آمده، مطالعه دلفی در دو مرحله انجام و نظرات خبرگان در مدل اعمال شد. با توجه به مقادیر بالای ضریب توافقی کندال در حدود 65/0 و درصد توافقی بیشتر ابعاد مدل بالای 90 درصد، مدل مفهومی مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت.

نتیجه­ گیری: مدل مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب و دلفی به تأیید و توافق بالای خبرگان رسیده و می‌تواند به عنوان معیاری برای پژوهش‌های آتی در جهت ساخت ابزاری برای انجام پژوهش‌های مرتبط باشد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که ارزیابی باورپذیری، مفهومی با ابعاد و مؤلفه‌های گوناگون بوده و کاربران، طراحان و سیاست‏گذاران حوزه وب باید آنها را در طراحی و ارزیابی منابع وب مورد توجه قرار دهند.


مصطفی باغ میرانی، محمدرضا اسماعیلی گیوی، محمد حسن زاده، علیرضا نوروزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مسئلهیابی پژوهش و توسعه مدل مفهومی آن به عنوان اولین گام در زمینه تولید دانش و افزایش کیفیت مسئلهیابی صورت پذیرفت.
روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار به توسعه مدل مفهومی برآمده از فراترکیب دادههای منابع پیشین مسئلهیابی پرداخته شد. از این روش جهت تولید دانش جدید حول محور مسئلهیابی استفاده شد. جامعه پژوهش متشکل از 17 منبع پراستناد پژوهشی بود.
یافتهها: در مجموع از میان منابع انتخاب شده، 22 مفهوم و 182 کد پیرامون چهار ویژگی مهم مسئلهیابی شناسایی شد. بنابراین مدل مفهومی مسئلهیابی در ویژگی شخصیتی در پنج بُعد، در ویژگی روانشناختی در چهار بعد، در ویژگی فکری (تفکر خلاقانه) در شش بعد، در ویژگی فکری (تفکر انتقادی) در دو بعد و در ویژگی آموزشی در پنج بعد، توسعه داده شد.
نتیجهگیری: عوامل شناسایی شده مؤثر بر مسئلهیابی در این پژوهش، بسیار فراگیرتر از پژوهشهای پیشین بود. همچنین ارزش افزودهای بر پژوهشهای پیشین مسئلهیابی اضافه شد. همچنین مدل مفهومی توسعهیافتهای پیرامون مسئلهیابی پژوهش برای اولین بار طراحی شد.
حسین نوروزی، نگین ملکی، سجاد عبدالله پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه دیگر حضور فیزیکی و تبلیغات سنتی به منظور رقابت در بازار بسیاری از کسب و کارها و خصوصا صنعت بانکداری کافی نیست و عصر رقابت به سمت محیط دیجیتال یا برخط گرایش پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر درگیری نشان تجاری رسانه­های اجتماعی بر ارزش ویژه­ نشان تجاری با در نظر گرفتن متغیر تعدیل­گر اعتماد و تأثیر آنها بر عملکرد نشان تجاری در میان مشتریان بانک ملی استان تهران است.
روش پژوهش: روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ محتوی توصیفی-پیمایشی و از لحاظ نحوه اجرا همبستگی است. در این راستا 385 نفر از مشتریان بانک ملی استان تهران براساس روش نمونه ­گیری خوشه­ ای چند مرحله­ ای به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند.
یافته­ها: نتایج تحقیق نشان داد که همه عوامل هویت، در دسترس بودن اطلاعات، سرگرمی، تبلیغات شخصی­ شده و وابستگی نشان تجاری بر درگیری نشان تجاری رسانه­ های اجتماعی در بانک ملی تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتایج همچنین نشان داد که درگیری نشان تجاری رسانه ­های اجتماعی بر ارزش ویژه نشان تجاری و ارزش ویژه نشان تجاری بر عملکرد نشان تجاری بانک ملی تأثیر مثبت و معناداری دارند. در پایان نتایج نشان داد که متغیر اعتماد در رابطه بین درگیری نشان تجاری رسانه‌های اجتماعی و ارزش ویژه نشان تجاری در بانک ملی نقش تعدیل­ کنندگی دارد.
نتیجه­ گیری: به منظور ارتقاء عملکرد نشان تجاری بانک ملی ایران، توجه به درگیر کردن مشتریان از طریق رسانه­ های اجتماعی و افزایش اعتماد آنها به منظور تأثیرگذاری درگیری نشان تجاری و ارزش ویژه نشان تجاری از اهمیت بالایی برخوردار است.
فاطمه فهیم‌نیا، شهرزاد مقصودی نسب، علیرضا نوروزی، داریوش مطلبی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتباط مخاطب با رسانه‌های دیجیتال دوسویه و تعاملی است. نشر کتاب در قالب‌های غیر چاپی و دیجیتالی، این ویژگی را در کتاب نیز ایجاد کرده است. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی کتاب‌های تعاملی کودک تولید شده در ایران و ارزیابی دیدگاه‌های تولیدکنندگان این گونه از کتاب، چالش‌های تولید کتاب تعاملی کودک را در ایران شناسایی کند.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و در سه بخش انجام شده است. ویژگی‌های کتاب‌های تعاملی تولید شده در ایران براساس یک سیاهه وارسی ارزیابی و در سه بخش ویژگی‌های تولیدکننده، ویژگی‌های چندرسانه‌ای و ویژگی‌های تعاملی توصیف شدند. مصاحبه‌های تولیدکنندگان کتاب‌های تعاملی از نشریات عمومی ادبیات کودک استخراج و مضامین مرتبط با چالش‌های تولید شناسایی شد. مطالعه تجربه تولیدکنندگان کتاب تعاملی با روش پدیدارشناسی جهت شناسایی چالش‌های تولید انجام شد.
یافته‌ها: با شروع دهه نود شمسی، ناشران دولتی و خصوصی و استدیوهای بازی‌سازی تولید محدود کتاب تعاملی الکترونیکی کودک را در ایران، آغاز کردند. تولید گسترده کتاب تعاملی به دلیل مواردی چون: ضعف در قوانین حق مؤلف، نگرانی مؤلف از خلق مشترک، کمبود نیروی متخصص در حوزه تولید محتوای چندرسانه‌ای و روایت تعاملی، محدودیت‌های مالی ناشران و شکست محتوای تولید شده در رقابت با محصولات مشابه غیرایرانی با مشکلاتی مواجه است. نبود مبانی نظری غنی در حوزه خواندن دیجیتال و زیرساخت‌های فنی برای پشتیبانی از این محصولات از دیگر چالش‌های تولید هستند.
نتیجه‌گیری: مخاطب‌شناسی مستمر از مسائلی است که تولیدکنندگان کتاب تعاملی نسبت به آن توجه کمتری نشان داده‌اند. در تولید یک داستان تعاملی خوب توجه به روایت تعاملی و ویژگی‌های چندرسانه‌ای ضروری است. در کتاب‌های مورد بررسی بسیاری از ویژگی‌های روایت تعاملی مانند خلق مشترک، نوشتن برخط و ارتباط مخاطبان با هم مورد توجه نبود و ویژگی‌های چندرسانه‌ای نیز در بسیاری موارد سبب قطع پیوستگی در خواندن می‎شود

یعقوب نوروزی، نیره جعفری فر، زهرا بیگلری،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت‌بندی شاخص‌های ارزیابی قابلیت‌های دسترس‌پذیری محیط تعامل در سامانه‌های آموزش مجازی است.
روش پژوهش: در مرحله اول تحقیق، برای شناسایی شاخص‌های ارزیابی از شاخص‌های مندرج در ایزو ۹۲۴۱، سیاهه‌ای بومی‌سازی شده منطبق با سامانه‌های آموزش مجازی در داخل کشور تهیه شد. سپس با بهره‌گیری از روش دلفی فازی و نظرات خبرگان از نظام آموزش عالی کشور، شاخص‌های شناسایی شده، تعدیل و نهایی شدند. در مرحله بعد این شاخص‌ها با استفاده از روش BWM از دیدگاه صاحب‌نظران حوزه دسترس‌پذیری سامانه‌های آموزشی و یادگیری الکترونیکی اولویت‌بندی و میزان اهمیت آن‌ها مشخص شد.
نتایج: چارچوب نهایی شاخص‌های ارزیابی قابلیت‌های دسترس‌پذیری محیط تعامل (رابط کاربری) سامانه‌های آموزش مجازی در چهار شاخص کلی (رهنمودهای عمومی و ملزومات، ورودی‌ها، خروجی‌ها، خدمات پشتیبانی، کمک و مستندسازی آنلاین) و با ۲۴ زیرشاخص تدوین و اولویت‌بندی شد. بدین منظور از نرم‌افزار لینگو استفاده شد. بر اساس یافته‌های پژوهش مؤلفه«سازگاری با فناوری‌های دسترس‌پذیری‌ساز» رتبه اول را در بین تمامی زیر شاخص‌ها کسب کرد. مؤلفه «مستندسازی آنلاین» رتبه دوم و «تنظیم سطوح دسترس‌پذیری» رتبه سوم را کسب کردند. آخرین رتبه نیز (رتبه ۲۴) به «دوربین» تعلق گرفت.
نتیجه‌گیری: اتفاق‌نظری در مورد چارچوب استاندارد برای ارزیابی قابلیت دسترس‌پذیری سامانه‌های آموزش مجازی وجود ندارد. در بیان کلی باید گفت با مرور تحقیقات انجام شده در این حوزه، خلأ تحقیقاتی در زمینه عدم شناسایی همه‌جانبه و ارائه تصویر کلی و منسجم جهت ارزیابی دسترس‌پذیری محیط تعامل در سامانه‌های آموزش مجازی دیده شد و این نتیجه حاصل شد که برای بهبود استفاده از سامانه‌های آموزش مجازی، شناسایی و اولویت‌بندی عوامل مرتبط با ارزیابی قابلیت دسترس‌پذیری سامانه‌های آموزش مجازی ضروری است. از نوآوری مقاله حاضر، ارائه چارچوبی جامع برای شناسایی و اولویت‌بندی شاخص‌های ارزیابی دسترس‌پذیری محیط تعاملی در سامانه‌های آموزش مجازی به‌صورت بومی شده برای کشور است. سرعت اینترنت در ایران بالا نیست و روشن‌کردن دوربین در زمان برگزاری کلاس‌های مجازی به علت حجم بالای اینترنتی که مصرف می‌کند باعث قطع اتصال و ارتباط فی‌مابین است. جامعه آماری پژوهش به این حقیقت واقف بوده‌اند، به همین خاطر باتوجه‌به شرایط موجود کمترین وزن را به این شاخص اختصاص دادند.
 

یعقوب نوروزی، سیما تراشی، نیره جعفری فر،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاله با هدف ارزیابی رابط کاربری صفحات وب فارسی موزه‌های ایران انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفه‌ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 وب سایت موزه‌ای تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی ایران است. ابزار پژوهش سیاهه ارزیابی بر اساس معیارهای موجود در متون و منابع مشتمل بر 10 شاخص اصلی و 103 مؤلفه فرعی است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های ویلکاکسون و فریدمن استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که از بین 10 شاخص اصلی، معیارهای سادگی، تصحیح خطا و زبان رابط کاربری به ترتیب 100%، 98.13 % و 97.51 % امتیاز را کسب کردند. معیارهای کنترل کاربر و جستجو به ترتیب با 21.9 درصد و 26.83 درصد کمترین انطباق را با مولفه‌های سیاهه ارزیابی داشتند. در بین جامعه آماری. سایت موزه نیاوران با 71.71 % بالاترین سطح انطباق کیفی و موزه ارتباطات ایران با 42.52% کمترین میزان انطباق کیفی را با سیاهه ارزیابی داشت. نتایج حاصل از بررسی فرضیه پژوهش نشان داد سایت‌های موزه‌ای مورد مطالعه در رعایت شاخص‌های ارزیابی رابط کاربری با هم تفاوت دارند و وب سایت موزه‌های مورد مطالعه از نظر رعایت شاخص‌ها متفاوت عمل کرده‌اند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که سایت‌های مورد مطالعه توانسته‌اند در مورد معیارهای راهنمایی، نمایش اطلاعات و راهنمایی امتیاز بالای50 % کسب کنند اما در مورد معیارهای جستجو، انسجام، طراحی صفحه، رابط کاربری، کنترل کاربر و تصحیح خطا امتیاز کمتر از50 % را کسب کرده بودند. با توجه به نقش و اهمیتی که این معیارها در بالا بردن رضایت کاربران از وب سایت موزه‌ها دارند، ارتقاء وضعیت موجود از سوی متولیان وب‌سایت موزه‌های مورد مطالعه توصیه می‌گردد.  
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb