هدف: حکمرانی در طول قرنها در سطوح مختلف حاکمیتی مورد توجه بودهاست. افزایش چالشهای جدید از ظهور و توسعه صنعت فناوری مالی (فینتک) نیز نیاز به یک چارچوب حکمرانی مناسب را بیش از پیش آشکار نمودهاست. مطالعات کنونی حکمرانی در فینتک عمدتاً پیرامون مسائل داخلی آن در سطح سازمانی است و نیاز به حکمرانی کلان برای فینتک کاملاً مشهود است. بنابراین، پرسش پژوهش کنونی این است که ابعاد و مؤلفههای حکمرانی برای اعمال به صنعت فناوری مالی کدام هستند و بر اساس آن، تعیین چارچوب ابعاد و مؤلفههای حکمرانی انجام گیرد.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، آمیخته است. در بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل محتوا، موضوعات مختلف پراکنده در مورد حکمرانی، فینتک و حکمرانی فینتک جمعآوری و تقسیمبندی شدند. در بخش کمّی نیز از روش دلفی فازی برای اعتبارسنجی مؤلفهها و سپس، تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج همبستگی نهان میان مؤلفهها استفاده شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل محتوای ادبیات، شامل مؤلفههای احصا شده در هفت مؤلفه شامل آیندهنگاری، سیاستگذاری، تسهیلگری، تنظیمگری، زیرساختدهی، پایش و ارزیابی بود. مطابق نتایج تحلیل، هر هفت مؤلفه توسط خبرگان تأیید شدند و از آنها سه بُعد شامل تدبیر، تمهید و تنظیم استخراج شدند. بنابراین، چارچوب ابعاد حکمرانی دربردارنده تدبیر متشکل از آیندهنگاری، سیاستگذاری، تمهید شامل تسهیلگری، تنظیمگری و زیرساختدهی و در نهایت تنظیم شامل پایش و ارزیابی هستند.
نتیجهگیری: چارچوب ابعاد و مؤلفههای حکمرانی برای شفافیت در وظایف حکمران نسبت به صنعت فناوری مالی، بسیار حائز اهمیت است. با ابتناء به این چارچوب، حکمرانان میتوانند حکمرانی فینتک را محقق نمایند و صنعت فناوری مالی نیز نسبت به آنچه حکمران در قبال وی وظیفه دارد؛ آگاه خواهدگشت.