9 نتیجه برای تدریس
دکتر محمدرضا بهرنگی، صغری عموزاد مهدیرجی، صدیقه عرب خابوری،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف این مقاله، ارائه نتایج بررسی شبه آزمایشی اثربخشی الگوی ده گام مدیریت آموزش بر توسعۀ یادگیری دانشآموزان پایۀ اول دبیرستانی از منطقه 5 آموزش و پرورش تهران در مبحث اتحادهای جبری و توسعۀ کاربردی نتایج در آموزش سایر مباحث درسی بود. سناریوی تدریس محتوای مبحث اتحادها با ترکیب ده گام متوالی الگو در دو کلاس مشارکت و کنترل معلممحور در 3 کلاس گواه، متغیر مستقل این تحقیق شبه آزمایشی را تشکیل دادند. انتخاب دانشآموزان در کلاسها به شیوۀ تصادفی ساده بود که بر طبق آن به تعداد 140 دانشآموز در سال تحصیلی 91-90 در 5 کلاس 28 نفره مبحث اتحادها آموزش داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون درس ریاضی معلم ساخته بود و تحلیل یافتهها با استفاده از فرمول اندازۀ اثر و آزمون t انجام گرفت. یافتۀ این تحقیق نشانگر تفاوت معنادار تأثیر الگوی مدیریت آموزش در یادگیری دانشآموزان ریاضی پایۀ اول دبیرستان دخترانه در مقایسه با روش تدریس سنتی بود و نتیجه توصیۀ کاربرد آن در آموزش سایر مباحث درسی است.
مریم کاظمی، وحید منصوری، پروین ذوالقدری، حجت دهقان زاده،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از فناوریهای نوین در فرایند تدریس به شدت در حال گسترش است. امروزه یکی از چالشهای مهم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس، سطح دانش و مهارت ICDLمعلمان در فرایند تدریس است. پژوهش حاضر به منظور بررسیسطح دانش و مهارت ICDL معلمان درفرایند تدریس در سال تحصیلی 95-94 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه شهر قیدار میباشد که 70 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از اساتید، متخصصان آموزشی و تعدادی از معلمان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول برآورد گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که دانش و مهارت کامپیوتری معلمان در فرایند تدریس در سطح متوسط میباشد. همچنین تحلیل آمار استنباطی دادهها نشان داد که میان متغیرهای جنسیت، سن، میزان تحصیلات و سطح دانش و مهارت کامپیوتری معلمان در فرایند تدریس تفاوت معنادار آماری وجود دارد.
فاطمه قسامی، الهام یوسفی روبیات،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
آموزش محیط زیست آموزشی است که باعث بالا رفتن آگاهی و دانش عمومی درباره موضوعات و مسائل محیط زیست می گردد و از سه عنصر یادگیری در محیط زیست، یادگیری درباره محیط زیست و یادگیری برای حفاظت از محیط زیست تشکیل شده است.در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بیان ویژگیهای برنامه آموزش محیط زیست و معرفی روش های آموزش محیط زیست در مدارس در دو بخش روش های معلم محور و دانش آموز محور پرداخته شده است و در نهایت با استنتاج از مطالعات انجام گرفته یک مدل مفهومی تدریس با رویکرد محیط زیستی در مدارس ارائه شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که استفاده از روشهای دانشآموز محور موجب تقویت مهارتهای بالای شناختی در دانشآموزان میشود و همچنین تدریس دروس مختلف در بستر محیط زیست میتواند در نهادینه شدن نگرش و رفتار محیط زیستی در دانشآموزان بسیار اثربخش باشد.
خانم سهیلا جلیلیان، خانم وجیهه نجاتی، آقای احسان عظیم پور،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روانشناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان بود. برای رسیدن به این مهم، روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی معلمان شاغل در آموزشوپرورش شهرستان فردیس در سال تحصیلی 99- 98 بود. با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی خوشهای 306 نفر از معلمان (122 نفر مرد و 184 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از چهار پرسشنامه تعهد شغلی بلاو (2009)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر ( 1995 )، پرسشنامه تدریس خلاقانه توسط جمعی از استادان دانشگاههای تایلند (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق بیگیتو (2006) استفاده شد. ابزارها از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) به وسیله نرمافزار spss استفاده گردید. یافتهها نشان داد که بین تدریس خلاق معلمان با تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روانشناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر مورد بررسی سهم معناداری در پیشبینی تدریس خلاق معلمان دارند. از این رو میتوان گفت، نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روانشناختی در ارتقای تدریس خلاق معلمان بوده و توصیه میشود کارگاههای آموزشی در این زمینه برگزار گردد. به گونهای که معلمان قادر باشند به تنهایی تصمیم بگیرند، راه حلهای تازه برای مسائل پیدا کنند و در قبال کار احساس شایستگی، خودکارآمدی، تعهد و مسئولیت کنند.
محسن بهلولی فسخودی،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد ضمنی ویتگنشتاین دوم در فلسفه تدریس او میباشد. ویتگنشتاین در نیمه دوم حیات فکری خویش از رویکرد کارکردی زبان سخن گفته است. در این تغییر نگرش زبان صریح گزارهای توصیف کننده امور واقع جهان جای خود را به زبان کاربردی و ضمنی در مواجه با موقعیتهای جهان داده است. از سوی دیگر حوزه تدریس و یادگیری بهطور سنتی مبتنی بر آموزههای دانش صریح بوده و بر نقش مهم دانش گزارهای برای بیان و انتقال صریح و همگانی دانش تأکید داشته است. یافته پژوهش حکایت از آن دارد که تلفیق رویکرد کارکردی به زبان با نظریه دانش ضمنی در امر تدریس و آموزش منجر به شکلگیری مدلی از آموزش تحت عنوان تدریس ضمنی برای ویتگنشتاین شده است که دارای ابعاد و کاربردهای متفاوتی نسبت به رویکرد پیشین است و حاصل تجریه زیسته او در فضای کلاس درس و هدایت شاگردانشان میباشد. سه مشخصه اصلی این رویکرد جدید بیانناپذیری، قاعدهگریزی و متنمحوری تدریس است. این رویکرد متاسفانه در سایه روایت پوزیتویستی در فضای تعلیم و تربیت و مدلهای تدریس کاملا نادیده انگاشته شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل زبانی در بررسی آثار ویتگنشتاین متأخر و نظریههای مطرح در خصوص دانش ضمنی بر اهمیت این مدل از تدریس است.
امیر سبزی پور، نازنین علمی، فهیمه دارابی،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی روشهای تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانشآموزان دختر پایه پنجم شهر خرمآباد که به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک کنترل) قرار گرفتند. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند، این 30 دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی در سه گروه جایی داده شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه یادگیری خودراهبر و پروتکل آموزش کاوشگری در 10 جلسه 90 دقیقهای و پروتکل آموزش همیاری در 9 جلسه 90 دقیقهای بود. پردازش دادههای پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج نشان داد که روش تدریس همیاری و روش تدریس کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد تأثیر معناداری دارد.
دکتر فرشیده فتحی هفشجانی، دکتر آیت سعادت طلب،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
پیشرفت فنآوری مانند هوش مصنوعی فرصتی را برای کمک به معلمان و دانشآموزان در حل و بهبود عملکرد تدریس و یادگیری فراهم میکند. از اینرو، هدف پژوهش کارکرد هوش مصنوعی در کیفیت بخشی تدریس در آموزش ریاضی به دانش آموزان است. پژوهش حاضر بر اساس نوع هدف بنیادی و از نظر رویکرد پژوهشی از نوع سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری اسناد و مدارک است که با جستجو در منابع کتابخانه ها و مقالات در در پایگاه های معتبر فارسی و لاتین 110 منبع (تمامی اسناد از سال 2013 تا 13 ژوئن 2024) حاصل شد. در بررسی نهایی مرتبط ترین منابع شامل 71 مقاله بود که مورد بررسی و استخراج مطالب در راستای تحقق هدف مطالعه حاضر قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها با دو مؤلفه اصلی شامل: غنیسازی محیط یادگیری ( با زیرمؤلفه های اعتلای دانش فردی، شخصی سازی یادگیری، حمایت های سازنده و انگیزشی، ایجاد شبکه های ارتباطی، تحلیل و ارزیابی عملکرد)؛ توانمندسازی حرف های معلم (با زیرمولفه های کمک به شناسایی اختلالات یادگیری، کمک به معلم در فرایند آموزشی، غنیسازی ابزارهای آموزشی) حاصل شد. در انتها می توان گفت فنآوری هوش مصنوعی نحوه یادگیری و درک موضوعات پیچیده ریاضیات را برای فراگیران متحول کرده است.
محجوبه امدادی، دکتر میمنت عابدینی بلترک، دکتر مصطفی عزیزی شمامی،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تدریسکوانتومی و سازندهگرایی با تصمیمگیری برنامهدرسی معلمان ابتدایی شهرستان بابلسر می باشد. طرح پژوهش حاضر؛ کمی و روش توصیفی- پیماپیشی و جامعه آماری شامل 240 نفر معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابلسر بوده که براساس جدول نمونه گیری مورگان 143 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، اقتباس از پرسشنامه استاندارد سازندهگرایی محمدی، عابدینی بلترک و منصوری (1398)، پرسشنامه استاندارد تصمیمگیری برنامهدرسی حاجی تبار فیروزجایی (1398) و پرسشنامه محقق ساخته تدریسکوانتومی بوده است. روایی ابزار به ترتیب 97%، 86% و 97% و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ برابر با 94%، 98% و 96% بهدست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی(انحراف معیار و میانگین) و استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان) صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد، بین تدریسکوانتومی با تصمیمگیری برنامهدرسی(653/0 =r)، بین سازندهگرایی با تصمیمگیری برنامه درسی(763/0 = r) و بین تدریس کوانتومی و تصمیمگیری برنامهدرسی(652/0 = r) معلمان ابتدایی شهرستان بابلسر رابطهی معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد سازندهگرا بودن میتواند نحوهی تصمیمگیری برنامهدرسی (متمرکز/ غیر متمرکز) معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابلسر را پیش بینی کند
دکتر نوشین گشمردی، دکتر علی رضا بادله،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده