دانشجوی دکتری منوچهر فلاح، دکتر احمد غضنفری، دکتر مریم چرامی، دکتر رضا احمدی،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای ادراک شایستگی در ارتباط بین، ادراک حمایت والدین و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با انگیزه تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این میان، 421 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای جهت انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر (1981)، ادراک حمایت خانواده پروسیدانو و هلر (1983)، شایستگی ادراک شده هارتر (1989) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی سیلوان (2007) بود. مدل نهایی برازندگی مناسبی نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که ادراک حمایت والدین به صورت غیرمستقیم و از طریق ادراک شایستگی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان اثر معناداری دارد. بر طبق یافته های پژوهش، افزایش ادراک حمایت والدین در دانشآموزان، می تواند انگیزه تحصیلی آنها را به صورت غیرمستقیم از طریق ادراک شایستگی کاهش دهد.
سید مهدی سرکشیکیان، نرگس باباخانی، نسرین باقری،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده
رفتارهای خودشکن تحصیلی با اختلال در فرآیند شناختی_رفتاری در محیط یادگیری بر عملکرد افراد تاثیر گذار است. از این رو توجه هر چه بیشتر به این مقوله ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش آزمون مدل پیش بینی رفتارهای خودشکن تحصیلی براساس سیستم های مغزی-رفتاری، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و باورهای هوشی با میانجیگری استرس انتظارات تحصیلی بود. روش از نوع توصیفی-همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد استان قم بودندکه در سال 400-1399مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 420 نفر از دانشجویان بودندکه به شیوه در دسترس و از طریق خودگزارشی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به شرایط پاندمی کووید 19 در پژوهش شرکت کردند. ابزار شامل پرسشنامه سیستم های مغزی _ رفتاری جکسون (2009)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیقی فریستون(1994)، پرسشنامه باورهوشی عبدالفتاح (2006)، مقیاس استرس انتظارات تحصیلی آنگ و هوان (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن کانیگهام ( 2007) بود. یافته نشان داد اثرات غیر مستقیم به واسطه استرس انتظارات برای سیستم مغزی به رفتارخودشکن (000/0P = , 219/0 = β) تحمل ناپذیری بلاتکلفی به رفتار خودشکن (000/0P = , 158/0 = β ) و باور هوشی به رفتار خودشکن (000/0P = , 110/0 = β) است.
زهراالسادات اردستانی، الهام پرویزی،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده
پدیده کودکان بیپرست، و ناهنجاریهای وابسته به آن، معضلی است، که جوامع معاصر با آن رو به رو هستند. فضای مناسب اسکان این کودکان با توجه به مقولات تأثیر فضا در روان و رشد کودک، میتواند در کاهش و جبران بخشی از معضلات ناشی از بیسرپرستی و بدسرپرستی این کودکان مؤثر باشد. در این پژوهش ضرورت دیده شد، تا مؤلفههای طراحی فضاهای مختص کودکان بیسرپرست، در راستای بهبود شرایط تربیتی کودکان مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر دادهها، کیفی، و از نظر ماهیت مطالعه، داده بنیاد میباشد. گردآوری داده در ابتدا کتابخانهای، و سپس مطالعات میدانی درقالب مصاحبه عمیق با فعالان در حوزه کودکان بیسرپرست، همچنین گردآوری و تحلیل نقاشی و انشای کودکان بیسرپرست از طریق مشاکت در فضا توسط پژوهشگران انجام گرفتهاست. در این مقاله بر اساس رویکرد پیاژه کودکان بیسرپرست در سن بین 7- 11 سال در دو مرکز نگهداری امید و صبح رویش در شهر ری در سال 1399 به طریق نمونهگیری انتخابی در پژوهشهای کیفی انجام، و نقاشی و انشا با موضوعات ادراک فضای زیست آنها تا زمان اشباع اطلاعات، دریافت شدهاست. اطلاعات به شیوه تحلیل محتوا و نحوه کدگذاری باز بررسی، و پس از تبیین نیاز روانی کودکان، مصاحبهای با صاحبنظران طراحی فضا، جهت ارائه شاخصهای معماری مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست در چهار مقوله کالبد، معنا، تجهیزات و برنامه در فضای نگهداری این رده سنی به عنوان اولویتهای طراحی معماری تبیین گردیدهاست. نتیجه حاصل نشان میدهد که نیاز به اجتماعی شدن کودکان، و شناخت دنیای پیرامونی و طراحی برای آینده میتواند از اولویتهای مورد انتظار فضای مجموعه باشد.
خانم سهیلا جلیلیان، خانم وجیهه نجاتی، آقای احسان عظیم پور،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روانشناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان بود. برای رسیدن به این مهم، روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی معلمان شاغل در آموزشوپرورش شهرستان فردیس در سال تحصیلی 99- 98 بود. با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی خوشهای 306 نفر از معلمان (122 نفر مرد و 184 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از چهار پرسشنامه تعهد شغلی بلاو (2009)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر ( 1995 )، پرسشنامه تدریس خلاقانه توسط جمعی از استادان دانشگاههای تایلند (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق بیگیتو (2006) استفاده شد. ابزارها از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) به وسیله نرمافزار spss استفاده گردید. یافتهها نشان داد که بین تدریس خلاق معلمان با تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روانشناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر مورد بررسی سهم معناداری در پیشبینی تدریس خلاق معلمان دارند. از این رو میتوان گفت، نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روانشناختی در ارتقای تدریس خلاق معلمان بوده و توصیه میشود کارگاههای آموزشی در این زمینه برگزار گردد. به گونهای که معلمان قادر باشند به تنهایی تصمیم بگیرند، راه حلهای تازه برای مسائل پیدا کنند و در قبال کار احساس شایستگی، خودکارآمدی، تعهد و مسئولیت کنند.
مهین قریبزاده، حسن محمدزاده، مالک احمدی،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه حمایت اجتماعی والدین با تمایل به ورزش، لذت و میزان فعالیت بدنی در دختران نوجوان بود. همچنین، نقش واسطهای شایستگی حرکتی ادراک شده مورد آزمون قرار گرفت. روش تحقیق، از نوع همبستگی و جامعه آماری آن دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهرستان تبریز بود که 380 نفر از طریق روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامههای مقیاس حمایت اجتماعی ورزش، پرسشنامه شایستگی حرکتی ادراک شده، پرسشنامه فعالیت بدنی نوجوانان، مقیاس میل به ورزش و مقیاس لذت از فعالیت بدنی استفاده شد. تحلیل دادهها، از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در سطح معناداری (05/0>P) انجام شد. نتایج نشان داد متغیر حمایت اجتماعی والدین از فعالیت بدنی بر هر چهار متغیر درونزاد (شایستگی حرکتی، تمایل به ورزش، لذت از فعالیت بدنی و میزان فعالیت بدنی) تاثیر میگذارد و متغیرهای شایستگی حرکتی ادراک شده، لذت از فعالیت بدنی و تمایل به ورزش به عنوان متغیر میانجی میتوانند میزان فعالیت بدنی را پیشبینی کنند. البته متغیر لذت از فعالیت بدنی به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی تمایل به ورزش، توانست میزان فعالیت بدنی را پیشبینی کند. نتایج این تحقیق نقش حمایت اجتماعی والدین برای افزایش میزان فعالیت بدنی نوجوانان را روشنتر میسازد.
دکتر فریده حمیدی، آقای مهران عطوفتی رودی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
در کلاس های درس مبتنی بر آموزش فراگیر، انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری نقش مهمی بر خودکارآمدی معلمان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی -یادگیری در خودکارآمدی معلمان در کلاس درس مبتنی بر آموزش فراگیر بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونهگیری به شیوه تصادفی ساده از بین لیست اسامی معلمان شرکت کننده در آموزش فراگیر صورت گرفت. از این رو تعداد 467 معلم ابتدایی منطقه 9 شهر مشهد انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای خودکارآمدی معلمان در آموزش فراگیر (TEIP) شارما و همکاران(2012)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی((CFI دنیس و وندروال(2010) و پرسشنامه مفاهیم یاددهی- یادگیری (TLCQ)چان الویت(2004) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین انعطافپذیری شناختی و ادراک خودکارآمدی مرتبط با آموزش فراگیر و همچنین بین مفاهیم یاددهی یادگیری سازندهگرا و ادراک خودکارآمدی مرتبط با آموزش فراگیر همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد ( 01 / 0 > P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای انعطافپذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری سازنده گرایانه، 36 درصد از مجموع واریانس خودکارآمدی معلمان را پیش بینی میکنند. به طور کلی معلمان دارای انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری رشد یافتهتر در کلاسهای درس مبتنی بر آموزش فراگیر، خودکارآمدی بالاتری را تجربه می کنند. یافته های حاصل از این پژوهش بر رشد انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری جهت ارتقاء خودکارآمدی معلمان در کلاس درس مبتنی بر آموزش فراگیر تاکید دارد.
خانم فاطمه ازادی ده بیدی، دکتر فرهاد خرمائی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطهی صفات منشی با رفتارهای آسیبزای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی با واسطهگری ادراک جو اخلاقی مدرسه انجام شد. به این منظور 671 دانشآموز دوره متوسطه اول و دوم شهر شیراز (293 پسر و 378 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات از مقیاسهای جو اخلاقی مدرسه شولت و همکاران (2002)، صفات منشی خرمائی و قائمی (1396)، رفتارهای مدنی تحصیلی گلپرور (1389) و رفتارهای آسیبزای تحصیلی کشکولی (1395) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرم افزارAMOS21 استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل با دادههای پژوهش برازش مناسبی دارد. این نتایج رابطه معنی دار صفات منشی با رفتارهای آسیبزای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی و جو اخلاقی مدرسه با رفتارهای آسیبزای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی را مورد تایید قرار داد. همچنین، نقش واسطه گری جو اخلاقی مدرسه در رابطه بین صفات منشی و رفتارهای آسیبزای تحصیلی و همچنین رفتارهای مدنی تحصیلی نیز مورد تایید قرار گرفت. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان میدهد که صفات منشی با اثرگذاری بر درک جو اخلاقی مدرسه میتواند منجر به کاهش رفتارهای آسیبزای تحصیلی و افزایش رفتارهای مدنی تحصیلی شود.
زهرا عسگری، سید امیر امین یزدی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
فرسودگی تحصیلی به عنوان یک مسئله اساسی می تواند فرایند تحصیلی و روانشناختی دانشآموزان را با آسیب جدی مواجه میکند. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای مقابلهای با فرسودگی تحصیلی دانشآموزان منطبق با رویکرد تحولی یکپارچه انجام شده است. مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفی است. محتوا مورد پژوهش در این مطالعه از طریق جستجو در منابع، اسناد، پژوهش ها و کتب منتخب گزینش شد و در نهایت مورد تایید گروه متخصصین قرار گرفت. مرور و تبیین متون، تفحص و تامل در منابع، استخراج کدهای باز، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به تمهای اصلی و نامگذاری هر یک، از مراحل طی شده در این پژوهش است. جهت اطمینان از روایی محتوایی دادههای به دست آمده، از معیارهای چهارگانه گابا لینکلن و مصاحبه با 15 متخصص مشاور مدرسه و روانشناس استفاده شد که پس از انجام اصلاحات، تمامی بخشها از روایی و اعتبار لازم برخوردار شد. فرایند کدگذاری و تحلیل محتوا نشان داد که راهبردهای مقابلهای با فرسودگی تحصیلی بر مبنای رویکرد تحول یکپارچه را میتوان در سه بخش اصلی تبیین کرد که عبارت است از: 1- تعاملات مبتنی بر هیجان در مدارس؛ 2- کارکردهای تحولی مدرسه و 3- انطباق یادگیری با تفاوتهای فردی. تمهای اصلی به دست آمده در تبیین دادهها، میتواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش، برنامه درسی و دیگر موارد مورد توجه معلمان، مشاوران و متولیان حوزه آموزش و پرورش قرار گیرد.
دکتر رامین حبیبی کلیبر، دکتر ابوالفضل فرید، خانم فاطمه علی پور،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجارب دانشجویان کارشناسی نسل Z بود که در دوران شیوع ویروس کوید_ 19، تابآوری بالایی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده و بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. مصاحبههای ضبطشده بهصورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته دانشجویان موجب شناسایی و دستهبندی و استخراج مقولههای اصلی «عوامل فردی»، «عوامل اجتماعی» و «عوامل محیطی» شد. در ادامه از مقولههای اصلی ذکرشده، مقولههای فرعی عوامل فردی مشتمل بر مهارتهای تنظیم هیجان، سازههای روانشناسی مثبت (خوشبینی، امیدواری و عزم و اراده)، مهارتهای خودتنظیمی، باورهای مذهبی قوی، واقعبینی و نداشتن کمالگرایی، بهکارگیری مهارتهای حل مسئله، انعطافپذیری، معنا در زندگی و عوامل اجتماعی (روابط بین فردی) شامل حمایتهای اجتماعی خانواده دوستان و مراکز آموزشی، حفظ روابط بهوسیله شبکههای اجتماعی، یادگیری مشاهدهای و تجارب جانشین و درنهایت عوامل محیطی (زیرساختها و امکانات) شامل تجربه شرایط سخت و کمبود امکانات، تجارب مثبت قبلی در مدارس و سایر نهادها، استخراج شدند. یافتههای این پژوهش توانست تصویر روشنی از عوامل مؤثر بر بهبود و ارتقای تابآوری ارائه کند.
آقای سیدقاسم مصلح، دکتر ابوالفضل فرید، خانم فاطمه علی پور،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ترکیب مطالعات انجامشده و حصول یک نتیجه کلی درزمینه اثربخشی مداخلههای روانشناختی بر اهمالکاری تحصیلی به شیوه فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل پژوهشهای در دسترس و مرتبطی بود که در فاصله سالهای 1390 تا 1400 بهصورت مقاله تمام متن، پایاننامه و طرح پژوهشی در فصلنامهها و مجلات علمی پژوهشی کشور منتشرشدهاند. پس از اعمال ملاکهای ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 136 اندازه اثر از 83 مطالعه اولیه بهعنوان نمونه انتخاب و توسط نرمافزار CMA2 موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اندازه اثر ترکیبی در هر دو مدل ثابت و تصادفی معنیدار است و میزان تأثیر طبق ملاک تفسیری کوهن بزرگ ارزیابی شد(1/47ES=). در کاهش اهمالکاری تحصیلی یافتهها حاکی از تأثیر بیشتر مداخله آموزش خودتنظیمی در مقایسه با سایر مداخلهها بود. همچنین بررسی متغیرهای جنسیت و مقطع تحصیلی فراگیران بهعنوان متغیرهای تعدیلکننده در پژوهش نشان داد جنسیت آزمودنیها تأثیری بر میزان اثربخشی مداخلههای روانشناختی نداشته است اما تأثیر این مداخلهها در مقاطع تحصیلی تفاوت معنیداری نشان داد. این پژوهش دارای تلویحاتی برای درمانگران و مشاوران در راستای کارایی مداخلههای روانشناختی بالأخص آموزش مؤلفههای خودتنظیمی است تا با ارائه برنامههایی اهمالکاری تحصیلی فراگیران را بهبود بخشند.
پریوش خاورزمینی، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی(1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی در دانشآموزان داشته باشد.
خانم نرگس آئینه وند، دکتر احمد زندوانیان، دکتر مریم زارع،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
عملکرد تحصیلی دانشآموزان همواره یکی از شاخص های عملکرد نظام آموزشی هر کشور است. به دلیل نقش بی بدیل هوشبهر در پیشرفت تحصیلی، مطالعه نقش سایر انواع هوش بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان در موضوعات درسی مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش متغیرهای باورهای ضمنی هوش و هوش چندگانه در پیشبینی عملکرد تحصیلی با میانجیگری درگیری تحصیلی انجام شد. روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی ( مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اشکذر استان یزد در سال 1400-1399 بودند، که به دلیل همه گیری کرونا با روش نمونهگیری داوطلبانه 245 نفر انتخاب شدند. علاوه بر معدل (عملکرد تحصیلی)، گردآوری دادهها با پرسشنامههای باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و بیتس، هوش چندگانه داگلاس و همکاران، و درگیری تحصیلی زرنگ انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 22 و Amos صورت گرفت. نتایج نشان داد که مولفه باورهای ذاتی (18/0- β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و منفی عملکرد تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند. مولفه باورهای افزایشی (22/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه باورهای ذاتی (12/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکنند. مولفه هوش منطقی- ریاضی (43/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه هوش میانفردی (14/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت، و مولفه هوش موسیقایی (15/0- β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و منفی درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند و درگیری تحصیلی (28/0 β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت عملکرد تحصیلی را پیشبینی میکند. در مجموع مشخص شد با واسطه گری درگیری تحصیلی، باورهای افزایشی هوش، هوش منطقیریاضی و هوش میان فردی میتوانند عملکرد تحصیلی را به صورت مثبت، و باورهای ذاتی هوش و هوش موسیقایی عملکرد تحصیلی را به صورت منفی تبیین می کنند.
خانم مهری صالحی آقاجانی، آقای علیرضا ملازاده، آقای آیت سعادت طلب،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
چکیده
هدف و زمینه: پژوهش حاضر با هدف تبیین خلاقیت بر اساس خودمدیریتی با میانجیگری خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان دبستانی پایه چهارم تا ششم دارای مشکلات یادگیری صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با طرح تحلیل مسیر در قالب معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری چهارم تا ششم دبستان مشغول به تحصیل در مدارس دبستانی شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آنها 200 دانش آموز دختر و پسر (هر جنس100 نفر) دارای مشکلات یادگیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار کار در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه های خلاقیت شیفر، خودمدیریتی هاوتون و نک (۲۰۱۲)، و خودکارآمدی خلاّق (کارووسکی، 2010) که توسط معلمان و والدین دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS و AMOS آنالیز گردید به منظور بررسی برازش مدل پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج: یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری، متغیر خودکارآمدی خلاق به طور مستقل نقش تسهیلگر اثر مثبت خودمدیریتی و ابعاد آن بر خلاقیت را دارد. لازم به ذکر است که از بین ابعاد خودمدیریتی، به ترتیب ابعاد تجسم موفقیت، مدیریت در تعیین اهداف شخصی، خودارزیابی و خودنگری، اثر معنادارتری بر خودکارآمدی خلاق و خلاقیت دانش آموزان داشتند. بدین شرح که خودمدیریتی در تجسم موفقیت بیشترین اثر و مدیریت خودتنبیهی کمترین اثر را بر خودکارآمدی خلاق و خلاقیت نشان دادند. همچنین از بین ابعاد پنجگانه خلاقیت، مؤلفه اعتماد به خلاقیت بیشترین تغییر پذیری را در دانش آموزان مورد پژوهش نشان داد. درحالی که مؤلفه خیال پردازی در مورد خلاقیت، کمترین واریانس تغییر را نشان داد. با این حال چون مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود، لذا روابط بین متغیرهای مدل ترسیم شده در این پژوهش، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که ابعاد خودمدیریتی از طریق افزایش خودکارآمدی خلاق اثر مثبتی بر افزایش خلاقیّت در ابعاد پنج گانه دارند. بر این اساس، می توان گفت که خودمدیریتی و ابعاد آن هم بر خودکارآمدی خلاق و هم به طور غیرمستقیم بر خلاقیّت تأثیر دارند.
سید مهدی سرکشیکیان، خدیجه والائی صمد، فاطمه سادات دریاباری، دکتر زهرا جامه بزرگ،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
حمایتهای اجتماعی با در اختیار گذاشتن منابع لازم روانی_اجتماعی، افراد را در مواجه با شرایط تنیدگیزا یاری میرساند. از این رو موقعیتها و فرآیندهای تربیتی و تحصیلی از این امر مستثنی نیستند. در این پژوهش مدل کیفی همبستههای تربیتی_تحصیلی حمایت اجتماعی در شواهد ایران و جهان تبیین میگردد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش سنتز پژوهشی و تکنیک فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ برای تحقیقات خارجی و ۱۳۹۳ تا 1400 برای تحقیقات داخلی بود. با استفاده از نگرش یکپارچهسازی و مدل سندلوسکی و باروسو (2007) 90 مقاله انتخاب شد. کدگذاری ها به شکل تحلیل تم با نرم افزار Maxqda2018 صورت گرفت. یافته ها در قالب مقولات، مفاهیم و کدها تحلیل و پیاده سازی شد. نتایج نشان داد همبستههای تربیتی_هیجانی شامل (مولفههای عاطفی معطوف به تحصیل با دو مفهوم هیجانات مثبت و منفی)، تربیتی_شناختی شامل (مولفههای بینشی_ادراکی معطوف به تحصیل با دو مفهوم باورهای معطوف به خود و باورها در مورد فرآیند یادگیری)، تربیتی_رفتاری (مولفههای عملکردی معطوف به تحصیل)، تربیتی_روانی شامل (مولفههای روانشناختی معطوف به تحصیل با دو مفهوم کاهش آسیبهای روانشناختی و ارتقای عملکرد روانی)، تربیتی_موقعیتی شامل (مولفههای وضعیتی مدرسه و معطوف به تحصیل)، و تربیتی_شغلی شامل (مولفههای روانی_سازمانی معلمان) همبستههای مرتبط با اثر حمایت اجتماعی در فرآیندهای تربیتی_ تحصیلی در شواهد تجربی داخلی و خارجی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافتههای به دست آمده توجه و پرداختن به مقوله حمایت اجتماعی و لزوم سرمایهگذاریهای آموزشی و مادی از طریق سازوکارهای تربیتی و قانونی جهت افزایش مولفههای مرتبط با تربیت که شامل ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری، روانشناختی، موقعیتی و وضعیت معلمان میباشد ضروری به نظر میرسد.
ملاحت امانی، ربابه نعمتی،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکنندهی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوههای فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانشآموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری تحقیق شامل همهی دانشآموزان دورهی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دورهی دوم ابتدایی بهصورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. پرسشنامههای فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد ـ فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجهبندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری بهطور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت بهطور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند بهطور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل میکند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوههای ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمیدهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمییابد. بنابراین میزان تأثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تأثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
فرزانه میکاییلی منیع، بهزاد ارژنگی، شلر آب خیز، نگین اکبرزاده، ینگجه فرشته رستم زاده، قلیلو امیرمحمد اشرفی،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی روابطه ماکیاولیسم و صفت صداقت-تواضع بر بیصداقتی تحصیلی با نقش میانجی نسبیت گرایی اخلاقی در بین دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیهی دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه به تعداد 1200 نفر بودند که 327 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه ماک چهار (1970)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (2004)، پرسشنامه بیصداقتی تحصیلی بشیر و بلا (2018) و پرسشنامه نسبیت گرایی اخلاقی کولیر-اسپرول و همکاران (2019) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و شاخصهای برازش مدل استخراج و مدل پژوهش تأیید گردید. نتایج نشان داد اثرات مستقیم ماکیاولیسم بر نسبیت گرایی اخلاقی با مقدار 052/0، صفت صداقت-تواضع بر نسبیت گرایی اخلاقی 45/0، ماکیاولیسم بر بیصداقتی تحصیلی 092/0 و صفت صداقت-تواضع بر بی صداقتی تحصیلی 116/0 معنادار میباشند. اما اثر نسبیت گرایی اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی 12/0 معنادار نمیباشد. همچنین اثرات غیرمستقیم ماکیاولیسم و صفت صداقت-تواضع با واسطهگری نسبیتگرایی اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی به ترتیب 0139/ 0و 018/0- نیز معنادار نبود. با این وجود میتوان از طریق ارائه برنامههای آموزشی بر بنیاد ماکیاولیسم، صفت صداقت-تواضع به جلوگیری از بیصداقتی تحصیلی در دانشجویان و کاهش آن کمک کرد.
خانم فاطمه امامی، آقای عباس عبدالهی، خانم سیمین حسینیان،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری دادهها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج میباشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
مجتبی واحدیان، حسنعلی ویسکرمی، فضل اله میردریکوند،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
یادگیری واژگان نقش مهمی در فراگیری هر زبانی دارد، چه زبان اول، چه زبان دوم یا خارجی، در واقع کلمات بلوکهای ساختمانی اساسی هستند که یادگیری زبان دوم بر اساس آنها ساخته می شود این به عنوان یک جزء حیاتی از توانایی های زبان عمل میکند. هدف پژوهش، مقایسه اثر تکنیکهای مبتنی بر نظریههای چندرسانهای، اجتماعی-فرهنگی و فراشناختی بر نگرش افراد در یادگیری واژگان زبان انگلیسی است. روش تحقیق شبه آزمایشی بود. برای گردآوری دادهها از روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. جامعه آماری کلیه زبانآموزان مؤسسههای آموزشی زبان انگلیسی شهر قم بودند نمونه آماری به صورت تصادفی 16 نفر برای گروه آزمایش انتخاب شدند. در گروه آزمایش، از تکنیکهای مختلف، طی 8 جلسه مورد استفاده قرار گرفت. روش تحلیل آماری ناپارامتریک با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 برای دادهها انجام شد. یافتهها نشان داد که نگرش افراد نسبت به تکنیکهای مبتنی برحوزههای مطرح شده برای یادآوری و بازشناسی واژگان متفاوت هست، نتیجهگیری اینکه تکنیکهای آموزشی مطرح شده به گونه متفاوت در نگرش افراد در رابطه با یادگیری واژگان موثر هستند.
فاطمه محمدی یوزباش کندی،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
بهزیستی تحصیلی از متغیرهای مهم در حوزه آموزش و یادگیری است که شناخت عوامل زمینهساز آن ضرورت دارد. بهزیستی از تعامل عاملهای چندی از جمله محیطی، فردی و شخصیتی پدید میآید. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری متغیرهای شخصیتی حس انسجام، خوددلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری با بهزیستی تحصیلی بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونهگیری چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای حس انسجام آنتونوسکی (Antonovsky)، خوددلسوزی نف (Neff)، خودآگاهی هیجانی گرنتGrant) و همکاران، مسئولیتپذیری گاف (Gaugh)، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا (Salmela-Aro & Upadya) و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو (Salmela-Aro و همکاران پاسخ دادند. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. مدل فرضی بهزیستی تحصیلی در جامعه پژوهش برازنده بود X2/DF=2/12 , RMSEA= 0/05 . مسیر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری به بهزیستی تحصیلی دانشجویان معنادار بود اما مسیر مستقیم خوددلسوزی معنادار نبود. مسیر غیرمستقیم حس انسجام با میانجیگری خودآگاهی هیجانی و مسئولیتپذیری معنادار بود. همچنین مسیر غیرمستقیم خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. در مجموع 38 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم حس انسجام، خودلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیتپذیری بر میزان بهزیستی تحصیلی، به نظر می رسد با تقویت خودآگاهی هیجانی، حس انسجام، خوددلسوزی و مسئولیتپذیری میتوان بهزیستی تحصیلی دانشجویان را تقویت کرد.
صدیقه صفدری،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام گردید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری ،دانش آموزان دخترپایه اول ابتدایی شهرستان حسن آباد فشافویه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ۳۰ دانش آموز انتخاب و براساس نمره هوش در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، طی ۱۲جلسهی ۴۵ دقیقهای مفاهیم مرتبط با توجه پایدار را به کمک گیمیفیکیشن آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل تست ریون کودکان (۱۹۶۲)، آزمون عملکرد پیوسته (۱۹۶۵) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی نشان داد که آموزش به کمک گیمیفیکیشن، توجه پایداردانش آموزان پایه اول ابتدایی را با اندازهی اثر ۵۴/۰ به طور معناداری افزایش میدهد (۰۱/۰p<).