5 نتیجه برای محمدی
محمدحسین خانی، محسن محمدی،
جلد 2، شماره 30 - ( بهار و تابستان 1394 )
چکیده
موضوع تفکیک یا مختلط بودن جنسیت در مدارس ابتدایی، اهمیت زیادی دارد. بنابراین، در بین پژوهشگران سراسر دنیا، علاقه روزافزونی به تحقیق در زمینه این موضوع وجود دارد. با وجود این، مرور دقیق پیشینه پژوهشی در ایران نشان میدهد که، تاکنون در این رابطه پژوهشی صورت نگرفته است. پیشرفت تحصیلی و مقبولیت اجتماعی، دو متغیر مهمی هستند که در این پژوهش، تأثیر نوع مدرسه بر آنها مورد بررسی قرار می گیرد. طرح پژوهش حاضر، از نوع علّی - مقایسه ای است. جامعه آماری آن را کلیه دانشآموزان دختر و پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی که در سال تحصیلی 92-91 در شهر شهریار مشغول تحصیل بودند، تشکیل میدهند. از این تعداد، 279 دانش آموز (نیمی در مدارس مختلط و نیمی در مدارس تفکیک) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، از مقیاس اصلاح شده مقبولیت اجتماعی فورد و رابین استفاده شد. برای تحلیل داد هها نیز از تحلیل واریانس دوراهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد دانش آموزانی که در مدارس تک جنسیتی هستند در مقایسه با دانش آموزانی که در مدارس مختلط هستند، پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. همچنین، مقایسه دختران و پسران نشان داد که دختران در مقایسه با پسران، مقبولیت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. این امر، هم در مدارس مختلط و هم در مدارس تک جنسیتی دیده شد.
فاطمه اسدالهی، محمود مهر محمدی،
جلد 3، شماره 32 - ( بهار و تابستان 1395 )
چکیده
چکیده
کتاب «اصول اساسی برنامه درسی و آموزشی» تایلر یکی از چالش برانگیز ترین اثر در حوزه برنامه ریزی درسی است که مورد نقد گروه های مختلف قرار گرفته. منتقدان از یک سو، آن را «سرقت ادبی» و برگرفته از آثار دیگرصاحب نظران و از سوی دیگر، سوال هایش را سرمنشاء مهندسی سازی برنامه درسی می دانند. مطالعه حاضر دو هدف اصلی را دنبال می کند. یکی، بررسی ارزیابی هایی دیدگاه های متفاوت نسبت به منطق و دیگری، باز ارزیابی این اثر با مقایسه آن و نسخه بازبینی شده اش توسط نگارنده تا شاید به برخی از تفاسیر ناقدان پاسخ داده شود. بنابراین، محقق با وظایف ارزیابی، مقایسه کردن و ارائه بدیل ها از روش کاوشگری فلسفی (نقد توسعی) با هدف ابهام زدایی، فهم و شفاف سازی برنامه درسی مبتنی بر تعیین اهداف تایلر استفاده کرده است. یافته ها نشان می دهد، ارمغان منطق تایلر برای تعلیم تربیت کشور ها شامل فوایدی نظیر، توجه به ارزش ها، توجه به تفاوت های فردی، تربیت معلم فکور، تربیت دانش آموز فکور و توجه به علائق آنها، توجه به تخصص گرایی در کنار آموزش عمومی، تلفیق نظریه و عمل، توجه به حل مسئله و معایبی چون، توجه فراوان به اهداف تجویزی، عدم توجه به مشارکت دانش آموزان در انتخاب راهبرد های یادگیری، توجه زیاد به ارزشیابی پایانی بوده است. در نتیجه منطق تایلر به عنوان راهنمای توسعه برنامه درسی همانند یک چهارچوبی تلقی می شود که سازه های آن می تواند سخت و محکم یا انعطاف پذیر باشد.
مهدی محمدی، فهیمه کشاورزی، رضا ناصری جهرمی، راحیل ناصری جهرمی، زهرا حسامپور، فاطمه میرغفاری، شیما ابراهیمی،
جلد 7، شماره 40 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده
به دنبال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش در سال تحصیلی، معلمان ناگزیر از ارائه آموزش در شبکههای اجتماعی گردیدند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته والدین دانشآموزان دوره اول ابتدایی از چالشهای آموزش مجازی در شبکههای اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمهساختمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش معیار، والدینی که فرزندان آنان حداقل یک ماه از آموزش مجازی در شبکههای اجتماعی استفاده نمودند، انتخاب شدند و بر اساس اشباع نظری نهایتاً 16 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبهها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دستهبندی موضوعی، محاسن و معایب آموزش مجازی در شبکههای اجتماعی در پنج مقوله آموزشی (محاسن: جلوگیری از عقب ماندگی تحصیلی و ایجاد فرصت خلاقیت؛ معایب: عدم تمایل به انجام تکالیف کلاسی و کاهش پایبندی به مقررات نظم و انضباط کلاسی)، اجتماعی (محاسن: آزادی عمل دانشآموزان و نظارت بیشتر والدین؛ معایب: حذف فعالیت گروهی و تنبلی و حواسپرتی دانشآموزان)، فرهنگی (محاسن ورود آموزش مجازی به عرصه نظام تعلیم و تربیت و ایجاد تجربه جدید؛ معایب: حذف کاریزمای حضور معلم و خستگی و بیحوصلگی برخی از والدین)، اقتصادی (محاسن کاهش هزینه ایاب و ذهاب و صرفهجویی در زمان ایاب و ذهاب؛ معایب: وقتگذاری جهت آموزشهای تکمیلی و هزینه تهیه سختافزار لازم) و فنی (ارتقاء سواد رسانهای والدین به عنوان حسن؛ معایب: عدم جذابیت بصری ویدئوها و عدم تسلط به فنآوری اطلاعات) طبقهبندی شدند با توجه به مشکلات و معایبی که توسط والدین عنوان گردید، طراحی زیرساختهای منسجم و اثربخش جهت ارائه آموزش مجازی ضرورت می یابد.
فریبا خوشبخت، مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، فاطمه میرغفاری، مریم صفری، فائزه روستا، سولماز خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
به دلیل همهگیری ویروس کرونا، اکثریت دانشآموزان در بیش از 150 کشور با تعطیلی مدارس در کشورشان روبرو شدند و این موضوع والدین را با شرایط پیشبینی نشده و تغییر نوع آموزش فرزندانشان مواجه ساخت. هدف از این پژوهش ارزیابی نگرش سلامت محور والدین دانشآموزان ابتدایی به بازگشایی مدارس در بحران کرونا بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانشآموزان ابتدایی شهر شیراز بوده است. تعداد 195 نفر از والدین با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه مجتمع آموزشی اوکفیلد بوده است. دادهها با استفاده از آزمونهای تک نمونهای ویل کاکسون و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد والدین نسبت به شرکت فرزندانشان در کلاسهای حضوری نگرش منفی اما نسبت به امکان حمایت از آموزش فرزندان خود، تضمین سلامت و امنیت فرزندشان و کارکنان مدرسه و الزام فرزندشان به استفاده از ماسک در حالی که قادر به حفظ فاصله اجتماعی با یکدیگر نیستند نگرش مثبتی داشتند. در نهایت اینکه والدین تمایل به آموزش غیرحضوری کودکان خود، با هدف تامین سلامت آنان و محافظت آنان در برابر بیماری کرونا، دارند. حتی با نحوه ترکیبی آموزش مجازی و غیر مجازی یا تقسیم دانشآموزان به گروههای کوچک و حضور در روزهای متفاوت در کلاس درس نیز موافق نیستند.
فاطمه محمدی یوزباش کندی،
جلد 14، شماره 48 - ( بهار و تابستان 1403 )
چکیده
بهزیستی تحصیلی از متغیرهای مهم در حوزه آموزش و یادگیری است که شناخت عوامل زمینهساز آن ضرورت دارد. بهزیستی از تعامل عاملهای چندی از جمله محیطی، فردی و شخصیتی پدید میآید. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری متغیرهای شخصیتی حس انسجام، خوددلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری با بهزیستی تحصیلی بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونهگیری چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای حس انسجام آنتونوسکی (Antonovsky)، خوددلسوزی نف (Neff)، خودآگاهی هیجانی گرنتGrant) و همکاران، مسئولیتپذیری گاف (Gaugh)، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا (Salmela-Aro & Upadya) و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو (Salmela-Aro و همکاران پاسخ دادند. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. مدل فرضی بهزیستی تحصیلی در جامعه پژوهش برازنده بود X2/DF=2/12 , RMSEA= 0/05 . مسیر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری به بهزیستی تحصیلی دانشجویان معنادار بود اما مسیر مستقیم خوددلسوزی معنادار نبود. مسیر غیرمستقیم حس انسجام با میانجیگری خودآگاهی هیجانی و مسئولیتپذیری معنادار بود. همچنین مسیر غیرمستقیم خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. در مجموع 38 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم حس انسجام، خودلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیتپذیری بر میزان بهزیستی تحصیلی، به نظر می رسد با تقویت خودآگاهی هیجانی، حس انسجام، خوددلسوزی و مسئولیتپذیری میتوان بهزیستی تحصیلی دانشجویان را تقویت کرد.