4 نتیجه برای عابدی
شیما عابدی، تکتم حنایی،
جلد 7، شماره 40 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده
این پژوهش باهدف تحلیل میزان تأثیرگذاری بازی در مشارکتپذیری کودکان تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. در این راستا بهمنظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید از سایت استفاده میشود. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 92 نفر از کودکانی که در بازهی سنی 12-7 سال میباشند تکمیل گردیده است. تحلیل دادهها برای ارزیابی تأثیر بازیهای نمادی،آموزشی و جمعی و مشارکت کودکان در ادراک کودکان در محله سجاد مشهد، استان خراسان رضوی با استفاده از روش ترکیبی با استفاده از دو نوع دادههای کمی و کیفی با رویکرد متوالی صورت گرفته است. در تحلیل دادهها برای ارزیابی تأثیر نقش بازی در مشارکت پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات حاصل با روشهای آماری تحلیل واریانس یکسویه (آنوا) ، آزمون فرضیات کلموگروف-اسمیرنف و سطح معناداری شاخصها با استفاده از همبستگی اسپیرمن تحلیل گردیده است. بهمنظور بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفادهشده است که ضریب 0.924 نشاندهنده پایایی است. در تحلیل دادههای کیفی به بررسی نقاشیهای کودکان پرداختهشده است. نتایج حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که استفاده از بسترهای مناسب برای بازی کودکان تأثیر به سزایی در مشارکت کودکان دارد. تفاوت در گروههای سنی کودکان باعث تفاوت در میزان اهمیت آنها به کیفیتهای محیطی میشود. گروه سنی 9-7 سال به بازیهای نقاشی و تاببازی علاقهمند هستند و به تسهیلات و تجهیزات، حس مکان و مشارکت اهمیت میدهند، این در حالی است که گروه سنی 12-10 سال نقاشی، آواز خواندن و توپبازی برای آنها بیشتر موردتوجه است و آنها به هویت و تنوع در فضاهای شهری توجه دارند
میمنت عابدینی بلترک،
جلد 8، شماره 42 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه چالشهای آموزش مجازی در دوران کرونا از منظر تجربه زیسته بانوان هیأت علمی دانشگاه مازندران بوده است. طرح پژوهش حاضر کیفی و روش مورد استفاده پدیدار شناسی بود. جامعه آماری شامل بانوان هیأت علمی دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1400-1399 که روی هم 71 عضو بود. دادههای کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر جمعآوری و اعتبار و روایی پژوهش بر اساس اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و قابلیت تأیید بررسی و تأیید گردید. روش تجزیه و تحلیل دادهها در پژوهش حاضر، تحلیل مضمون(فراگیر، سازماندهنده و فراگیر) بود. نتایج نشان داد بانوان با چالشهای مختلفی در آموزش مجازی مواجه شدند که در قالب 1 مضمون فراگیر، 3 مضمون سازماندهنده و 9 مضمون پایه دستهبندی شدند. تغییر در سبک تدریس، زیر ساختها و امکانات و عدم همکاری دانشجویان از مضامین سازماندهندهی بدست آمده میباشد. هر مضمون سازماندهنده نیز از چند مضمون پایه تشکیل میشود که شامل تغییر در سبک آموزش و تدریس و زمان بر بودن؛ چالشهای زیرساختهای دانشگاه، امکانات استاد، امکانات دانشجو و زیرساختهای بنیادی؛ جدی نگرفتن آموزشهای مجازی، بی توجهی به کلاس درس و انتظارات نامعقول دانشجویان از جمله مضامین پایه بوده که مشارکت کنندگان به عنوان چالش آموزشهای مجازی در دوران کرونا بدان اشاره نمودند. در نهایت، آموزش مجازی و کلاس الکترونیکی که تا حال در دانشگاههای ایران مورد توجه قرار نگرفته بود، با ورود این ویروس مرکز توجه قرار گرفت که به دلیل همین مسأله با چالشهای بسیاری مواجه شد. شناسایی چالشها، اولین گام جهت برطرف نمودن آن میباشد تا سازمانهای وابسته به آن در این راستا گام بردارند.
- آمنه بابازاده، دکتر ابراهیم صالحی عمران، دکتر میمنت عابدینی بلترک،
جلد 11، شماره 45 - ( پاییز و زمستان 1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسیِ آموزش برای دوره ابتدایی از منظر معلمان و تحلیل محتوای آن در کتابهای پایه ششم ابتدایی صورت گرفت. طرح پژوهش، کمی و روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی؛ جامعهی آماری شامل250 نفر معلمان ابتدایی شهر بابلسر بوده که بر اساس جدول مورگان، نمونه 148 نفر به روش نمونهگیری طبقهای نسبتی، انتخاب گردید. ابزار در این بخش پرسشنامه محقق ساخته بوده که با CVR 70/0 و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ بالای 92/0 مورد استفاده قرار گرفت. روش پژوهش در بخش دوم، تحلیل محتوا میباشد. جامعهی آماری این بخش کتابهای پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی1400-1399 بوده که نمونه شامل تمامی کتاب های این پایه (قرآن، هدیههای آسمانی، مطالعات اجتماعی، نگارش، کار و فنآوری، تفکّر و پژوهش، فارسی و علوم) به استثناء ریاضی است. ابزار چکلیست با CVR، 90/0 و پایایی آن با ضریب توافقی، 77/0 مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل دادهها، از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. یافتهها در بخش اول کمی نشان داد، سطح معناداری محاسبه شده بین دو وضعیت موجود و مطلوب 001/0 است (p < 0/05)؛ و در بخش تحلیل محتوا، درمؤلفه اقتصادی به شاخص «مصرف پایدار»، در مؤلفه اجتماعی به شاخص «بهداشت»، در مؤلفه فرهنگی به شاخص «میراث فرهنگی» و در مؤلفه زیست محیطی به شاخص «انرژی» بیشترین توجه صورت گرفته است. نتایج نشان داد، از نظر معلمان وضعیت موجود برنامه درسی آموزش برای توسعه پایدار به طور معناداری کمتر از وضعیت مطلوب است و جهت رسیدن به جایگاه مطلوب، باید برنامه درسی دوره ابتدایی مورد بازنگری قرار گیرد.
محجوبه امدادی، دکتر میمنت عابدینی بلترک، دکتر مصطفی عزیزی شمامی،
جلد 14، شماره 48 - ( بهار و تابستان 1403 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تدریسکوانتومی و سازندهگرایی با تصمیمگیری برنامهدرسی معلمان ابتدایی شهرستان بابلسر می باشد. طرح پژوهش حاضر؛ کمی و روش توصیفی- پیماپیشی و جامعه آماری شامل 240 نفر معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابلسر بوده که براساس جدول نمونه گیری مورگان 143 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، اقتباس از پرسشنامه استاندارد سازندهگرایی محمدی، عابدینی بلترک و منصوری (1398)، پرسشنامه استاندارد تصمیمگیری برنامهدرسی حاجی تبار فیروزجایی (1398) و پرسشنامه محقق ساخته تدریسکوانتومی بوده است. روایی ابزار به ترتیب 97%، 86% و 97% و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ برابر با 94%، 98% و 96% بهدست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی(انحراف معیار و میانگین) و استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان) صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد، بین تدریسکوانتومی با تصمیمگیری برنامهدرسی(653/0 =r)، بین سازندهگرایی با تصمیمگیری برنامه درسی(763/0 = r) و بین تدریس کوانتومی و تصمیمگیری برنامهدرسی(652/0 = r) معلمان ابتدایی شهرستان بابلسر رابطهی معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد سازندهگرا بودن میتواند نحوهی تصمیمگیری برنامهدرسی (متمرکز/ غیر متمرکز) معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابلسر را پیش بینی کند