جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای حاتمی

فریبا فرازی، معصومه اسمعیلی، حسین اسکندری، محمد حاتمی،
جلد 4، شماره 34 - ( بهار و تابستان 1396 )
چکیده

والدین و فرزندانشان در دوران نوجوانی روابط تازه­ای با یکدیگر برقرار می­کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تعلیمی بر روابط والد-فرزند با همایندی گرایش به تفکر انتقادی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانش­آموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستان­های شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. گروه نمونه با استفاده از شیوه نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای و انتخاب تصادفی دو هنرستان از سطح شهر بیرجند و انتخاب تصادفی یک رشته تحصیلی از هر مدرسه و با در نظر گرفتن کلاس به عنوان واحد نمونه­گیری، انتخاب شده و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. از پرسشنامه­های رابطه والد- فرزند فاین، مورلند و سئوبل (1983) و گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. داده­های بدست آمده با آزمون کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش الگوی تعلیمی موجب بهبود روابط والد- فرزند می­شود. همچنین نتایج نشان داد که بهبود روابطی که نتیجه آموزش الگوی تعلیمی بود توانست گرایش به تفکر انتقادی فرزندان را در بعد خلاقیت و تعهد افزایش دهد. با توجه به نتایج بدست آمده می­توان گفت با بهبود روابط والد-فرزند در اثر آموزش الگوی تعلیمی گرایش به تفکر انتقادی در فرزندان نیز افزایش پیدا می­کند.
 


خدیجه حاتمی، ایرج نیک پی، سعید فرح بخش،
جلد 9، شماره 43 - ( پاییز و زمستان 1400 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر «ارائه الگویی برای توانمندسازی معلمان در زمینه آموزش مجازی در دوران کرونا» بود. جامعه شامل 400 نفر از معلمان مدارس ابتدایی شهر خرم‌آباد، در سال تحصیلی 1400-1399 بود. ابزار جمع­‌آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار­یافته و پرسشنامه بود. از روش نمونه‌­گیری هدفمند برای انتخاب نفرات اول و از فن گلوله برفی برای انتخاب سایر افراد استفاده شد. بر اساس اشباع نظری با ۲۶ نفر از معلمان مصاحبه شد. سپس براساس جدول مورگان 196 نفر به‌عنوان نمونه تعیین و برای جمع­‌آوری داده­‌ها از روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی استفاده شد. از تئوری زمینه­ای و مدل پارادایمی برای تحلیل داده­های کیفی و با استفاده از نرم­افزارpls2  از معادلات ساختاری برای تحلیل داده‌­های کمی استفاده گردید. نتایج نشان داد که توانمند­سازی درزمینه‌ی آموزش مجازی منوط به سه مقوله عوامل سازمانی (زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرهنگ‌­سازی و سیاست­‌های تشویقی و نظارتی)؛ عوامل مربوط به معلم (سواد دیجیتالی، محتوای آموزشی، توانایی تدریس، ویژگی­های روان­‌شناختی)؛ و عوامل مربوط به دانش­آموز (ویژگی­های روان‌شناختی، سواد دیجیتالی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی) است. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل بود. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد به ترتیب عوامل سازمانی، عوامل مربوط به معلم و عوامل مربوط به دانش­آموز بیشترین تأثیر را بر توانمند­سازی معلمان درزمینه آموزش مجازی دارند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb