جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای پدیدارشناسی

خانم دل آرام محمدی، دکتر اسکندر فتحی آذر، دکتر یوسف ادیب،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده

در این پژوهش تجارب عمیق دانش ­آموزان پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی از اجرای طرح ارزشیابی توصیفی به شیوه ­ی کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه­ گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 9 دانش ­آموز، داده ­های اخذ شده به اشباع رسید. داده ­ها با استفاده از نرم ­افزار MAXQDA10 کدگذاری و تحلیل شد. یافته­ های حاصل از تجارب اینن افراد در 5 مضمون اصلی"ادراک مثبت از ارزشیابی توصیفی"، "ادراک منفی از ارزشیابی توصیفی"، "مناسب پایه­ های پایین"، "متضرر شدن دانش­آموزان ضعیف" و " مورد پسند والدین دانش­آموزان ضعیف" و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.این یافته ­ها می ­توانند تصویری گویااز چگونگی برنامه توصیفی در حال اجرا، معایب و مزایای آن در اختیار مسوولین و برنامه­ریزان قرار دهد. تا در جهت رفع اشکالات و بهبود، حذف یا جایگزینی این طرح اقداماتی انجام دهند.  


آقای صادق زارع صفت، دکتر مرضیه دهقانی، دکتر رضوان حکیم زاده، دکتر مرتضی کرمی، دکتر کیوان صالحی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

این پژوهش جستاری در تجربۀ زیستۀ اعضای هیئت‌علمی دانشکده‌های ریاضیات، فنی و مهندسی و علوم پایه (STEM) در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1396 از اجرای برنامه‌های درسی توسعۀ حرفه‌ای است. داده‌های این پژوهش از طریق رویکرد کیفی و با روشی پدیدارشناسانه توصیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج شده است و داده‎ها از طریق روش کدگذاری و مقوله‎بندی تجزیه و تحلیل شده‌اند. نمونه‌گیری در این بخش از طریق هدفمند از نوع معیاری بوده و در مجموع 21 نفر شرکت نموده‌اند. برای اعتبار یافته‌ها به‌وسیلۀ فن دلفی از سوی صاحب‌نظران و کارشناسان بر روی مقولات توافق شده است. با توجه به ساختار پژوهش و حوزه‌های چهارگانه در برنامه‌های درسی، برداشت محققین از مضامین و مفاهیم مرتبط با هر حوزه ارجاع داده شده است. در مجموع 37 مقوله و درنهایت به 4 طبقه کلی شامل طراحی و تدوین، اجرا، زمینه و ارزشیابی در سه بخش نقاط قوت، مسائل پیشرو و مطلوبیت برنامه‌های درسی مضمون یابی شد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که فاصلۀ زیادی میان طراحی و اجرای برنامه‌ها بوده‌ است و هم‌چنین الگویی مفهومی مبتنی بر تجارب زیستۀ اعضای هیئت‌علمی تدوین و در انتها پیشنهاد‌هایی ارائه شد.


آقای حسین شرفی، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر محمد سعید عبدخدایی، دکتر علی مقیمی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف اصلی این مقاله تبیین دشواری های رویکردهای ارزشیابی موجود و پیشنهاد رویکرد بدیلی برای رفع این دشواری هاست. بنابراین نخست رویکردهای موجود ارزشیابی مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند، آنگاه با ابتنا به رویکرد عصب پدیدار شناسی و با الهام از تحلیل لایه ای علی، نظریه انتگرال ویلبر و منطق فازی، ارزشیابی انتگرال پیشنهاد شده است. مهمترین ویژگی های این رویکرد در ارزشیابی عبارتند از، نگرش هولوگرافیک به حیات پیچیده آدمی، در نظرگرفتن روابط علی، هیورستیک و متعامد ذهن، مغز، بدن و  محیط در ارزشیابی و توجه هم زمان به لایه سطحی تجربه اجتماعی و داده های کمی و آن وجه از تجربیات یادگیرنده که پدیداری، اول شخص و مفهومی است.
 
آقای محمد نوروزنژادقادی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر محمدرضا یوسف زاده چوسری،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر به مطالعه، درک و تبیین تجربیات اولیاء دانش­آموزان و مدیران مدارس از مشارکت والدین در امور مدرسه­ای فرزندان پرداخته است. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. به این منظور 8 مدیر و 6 ولی دانش­آموز از مدارس ناحیه­ 1 و 2 شهر همدان به­شیوه­ هدفمند انتخاب و داده­ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. داده­های گردآوری شده به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها نشان می­دهد که در هر دو گروه تعریف یکسانی از مشارکت وجود ندارد و افراد به وجوه مشارکت اشاره می­کنند. در مورد ساختار، مدیران به انجمن اولیاء و مربیان به عنوان نهاد رسمی متکی هستند و والدین به ارتباط شخصی با عوامل مدرسه توجه دارند. زمینه­های مشارکت در مدارس متنوع است و عواملی از قبیل انگیزه و بنیه والدین، تعامل مثبت مدیران و وجود  فرهنگ مشارکتی در سازمان مدرسه می­تواند آن را تقویت کند.
آقای علیرضا هوشمند، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر مقصود امین خندقی، دکتر علی مقیمی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

نظریه پردازی در برنامه درسی روش شناسی تدوین نظریه است و بر این اساس دو ساختار تبیینی و تفهمی برای تدوین نظریه ها مشخص شده است. نظریه های تبیینی به سیاق علوم تجربی و نظریه های تفهمی با در نظر گرفتن درجاتی از درگیر شدن شخصی، تکرار ناپذیری و فهم پیچیدگی ها تدوین می شوند. در این مقاله دو ایده اصلی نظریه پردازی عینیت گرا-کاهش گرا و ذهنیت گرا -رمز و راز گرا و شاخه نومفهوم گرایی مربوط به آن در انطباق با نظریه های تبیینی و تفهمی قرار می گیرند و نابسندگی آنها در مواجهه با ساحت های حیات انسانی مشخص می شود. عصب پدیدارشناسی به عنوان درمان نابسندگی بخشی نگری و تفکیک منابع معرفتی و ذهنی معرفی و بر اساس اصول آن، مسائل به شکل شبکه ای از وجوه مختلف پدیدارهای متنوع و حالت های ناظر بر محتوای آنها صورت بندی می شود.
زهرا صادقی، مرضیه دهقانی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده

 پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، با هدف واکاوی تجارب معلمان دوره‌ی ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا انجام‌گرفت. میدان پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان تهران می‌باشند که تعداد10نفر با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر یک از معلمان به طور میانگین 50 دقیقه مصاحبه شد. در تحلیل داده‌ها از راهبرد هفت مرحله‌ای کلایزی استفاده‌شد. یافته‌های این پژوهش که برگرفته از اظهارات معلمان می باشد در 5 مقوله اصلی شامل بعدآموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقه‌بندی شدند. مهم‌ترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل: تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزش‌ها برای دانش‌آموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمان‌بر بودن آموزش مجازی می باشند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb