جستجو در مقالات منتشر شده


39 نتیجه برای معلم

محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده

این مقاله به مبحث تربیت‏ معلم از منظر چالش‏برانگیز ساختار برنامه‏درسی تربیت معلم  و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز می‏شود که این گونه‏گونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهش‏های به عمل آمده هنوز نتوانسته‏اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه‏درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفق‏تری را به کلاس‏های درس گسیل نماید. موقعیت مساله‏ای این مقاله در ایران را به شکل دقیق‏تر می‏توان  با استفاده از کلید واژه «تمامیت‏خواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکرده‏اند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهده‏دار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهم‏ترین مظهر این سیاست تمامیت‏خواهانه و بخشی‏نگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت می‏کنند که تمامیت‏خواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاه‏ها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی می‏نمایند. مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاه‏های تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامه‏درسی تربیت معلم با توجه به این ویژگی‏ها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفه‏های اساسی برنامه‏درسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت می‏کند.
زهرا گویا، محمدرضا فدایی، زینب آگاه،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده

آشناییِ معلمان با ماهیت «گوش‏دادن» به ایده‏ها و نظرات ریاضی دانش‏آموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، می‏تواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوش‏دادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانش‏آموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان می‏دهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوش‏دادن» و انواع آن، می‏تواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانش‏آموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقع‏بینانه ایده‏هایشان را افزایش داده و آن‏ها را  اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیق‏تر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوش‏دادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایه‏های 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاس‏ها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوت‏های انواع «گوش‏دادن» معلمان ریاضی را به ایده‏ها و نظرات دانش‏آموزان، در سه دسته مقوله‏بندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوش‏دادن ارزیابانه»، «گوش‏دادن تفسیری» و «گوش‏دادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسب‏ها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوش‏دادن» نشان داده می‏شود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آن‏ها  نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
نسیم اصغری،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

چکیده: این مطالعه، به بررسی فرآیند تغییر ادراک معلمان دوره ابتدایی پایه­های 3 تا 5 می­پردازد که در دوره رشد حرفه­ای «تفکر جبری، اساس ریاضیات ابتدایی» شرکت کردند. تفکر جبری به‌عنوان تفکر تابعی، اساس طراحی دوره و به‌کارگیری و تولید منابع در طول دوره بود. برای بررسی فرآیند تغییر و ارتقای معلمان، از مدل «پذیرش مبتنی بر دغدغه» (CBAM) به‌عنوان چارچوب نظری مطالعه، استفاده شد. این مدل‌، روشی برای اجرا و مدیریت و ارزیابی برنامه­های‌ نوآوری است که در این پژوهش، از یکی از ابزارهای آن به نام «پیمایش دغدغه­ها» جهت اجرا، مدیریت و ارزیابی کارآمدی این دوره آموزشی و تحلیل فرآیند تغییر معلمان، استفاده شد. این ابزار، توصیفی قدرتمند از میزان پویایی و درگیر شدن فرد را برای تغییر، فراهم می­کند. بدین سبب از آن، به‌عنوان وسیله‌ای برای رتبه‌بندی دغدغه‌های شرکت­کنندگان در سه بعد «خود»، «تکلیف» و «تأثیر» در هفت سطح آگاهی، اطلاعاتی، شخصی، مدیریت، پیامد، همکاری و تمرکز مجدد، استفاده شد. نتایج حاصل از به‌کارگیری مدل، تغییرات مؤثر در میزان آگاهی، مدیریت برنامه و تولید تکلیف­های مناسب برای تحقق اهداف برنامه در معلمان را نشان داد. تعدادی از معلمان تا سطح «تکلیف» و «تأثیر» از مراحل دغدغه، ارتقا یافتند. در ضمن، بر اثر کار با معلمان و با تکیه بر مفهوم­پردازی­های آنان، الگویی برای پرورش تفکر تابعی به دست آمد.    
نرگس مرتاضی مهربانی، زهرا گویا،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر تلفیق یادگیری‌ حرفه‌ای معلمان ریاضی با چگونگی تحلیل، تفسیر و تصمیم‌گیری آنان در دورۀ متوسطه می‌باشد. برای توصیف عمیق‌تر تجارب، انتظارات و باورهای معلمان ریاضی نسبت به ماهیّت همکاری آنان جهت بهبود عمل تدریس ریاضی، از روش «پدیدار نگاری» استفاده شده است. با تحلیل عمیق‌تر مصاحبه‌های انجام‌شده با معلمان ریاضی، از سه مقولۀ اصلی «حضور آموزشگرانِ معلمان ریاضی به‌ عنوان هدایتگران گروه‌های معلمان»، «آشنایی با روش‌های متنوع تدریس و تغییر آن، متناسب با ویژگی‌های شخصی معلم، مدرسه و کلاس درس» و «برگزاری دوره‌ها به‌صورت گروهی»، به‌ تدریج سه زیر مجموعۀ مرتبط با آن‌ها، شکل گرفتند. این سه، شامل «تمرکز بر هدف و محتوای مشخص در گروه‌ها»، «تفاوت بین یادگیری معلمان ریاضی به‌عنوان بزرگ‌سالان و یادگیری دانش‌آموزان» و «وجود دغدغه‌های مشترک بین اعضای گروه» بودند
خانم آذر داودی، دکتر نرگس کشتی آرای، دکتر علیرضا یوسفی،
دوره 3، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

این پژوهش با هدف تبیین اصول برنامه درسی تجربه تدریس بر اساس تجارب زیسته معلمان انجام پذیرفته است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت‌کنندگان در پژوهش، نه نفر از معلمان و اساتید موفق در دانشگاهها بودند که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انجام و با روش کدگذاری موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافته‌های این پژوهش 358 کد مفهومی در زمینه اصول برنامه استخراج و در هشت مؤلفه اصلی: تعامل غمخوارانه و مهرورزانه، پویایی، تدبیر تدریس، خویشتن‌نگری، کنش متقابلی، ایجاد موقعیت‌های فکورانه، درک فرهنگی _ هنری، بینش عملی و 35 زیر مؤلفه دسته‌بندی شدند. یافته‌ها نشان داد که پایبندی به اصول فوق باعث بهبود رفتار اخلاقی و پایداری رفتار در فراگیران شده و می‌تواند اثربخشی فرایند یاددهی یادگیری را تضمین نماید.

 


دکتر اعظم جمشیدی توانا، دکتر محمدرضا امام جمعه، دکتر علیرضا عصاره،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده

معلمان آینده، دانشجومعلمان کنونی هستند که آموزش آنان به منظور معلمی در عرصه پیوند نظر و عمل، با تمرکز بر توسعه دانش معلمی در برنامه کارورزی به عنوان جز مهمی از برنامه تربیت معلم تدوین شده است. یکی از مولفه های اثرگذار در این برنامه پیش از خدمت در مدارس، مربی است که این پژوهش در صدد مطالعه آن است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی- پدیدارشناسی و با تمرکز بر چهار شرکت کننده، از میان 22 مورد مطالعه انجام شده است . همچنین مصاحبه نیمه ساختاری با مربیان آنان صورت گرفته است. داده ها از طریق کدگذاری و مقوله بندی اشتراس و کوربین تجزیه و تحلیل شده اند. تحلیل داده ها نشان از آن دارد که مربی، نقش را گاه به صورت مربی به عنوان مقلد، گاه به شکل شریک تجارب و گاه به شکل مجموعه ای از بازاندیشی ها نشان می دهد.


بنفشه داداشی، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر سعید صفائی موحد،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر در صدد کشف نقش فرهنگ معلمی در نوع مواجهه معلمان نسبت به اصلاحات برنامه درسی ریاضی ‏دوره متوسطه اول در شهرستان قائمشهر می باشد‎.‎‏ یافته های پژوهش کیفی با روش پژوهش پدیدارشناسی نشان داد که‎ ‎باورهای معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم به دو دسته؛ نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی ‏پایه هفتم و نگاه منتقدانه ارزیابی شده است. همچنین آن ها دو طیف از رفتار ‏را در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم به نمایش گذارده‌اند: پذیرش کامل، مقاومت و عدم پذیرش. ‏نتایج پژوهش نشان داد، درک فرهنگ معلمی عاملی ضروری برای آغاز هرگونه اصلاح است که با بهبود نگرش به تغییر ‏تمایلات معلّمان نسبت به پیشبرد برنامه های درسی جدید مثبت‌تر می شود


آقای رضا فزونی شره جینی، دکتر موسی پیری، دکتر سیروس اسدیان،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده

چکیده: پژوهش حاضر در زمینۀ یکی از اساسی­ترین مباحث روز در حوزۀ آموزش و پرورش و برنامه­ریزی درسی تحت عنوان "تربیت شهروندی ـ اجتماعی" انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعۀ آماری آنذمعلمان ابتدایی شهر تبریز که 337 نفر(276 زن و 61 مرد) به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای و نسبتی انتخاب شده­اند. ابزار جمع­آوری داده­ها پرسشنامۀ محقق ساخته­ روا و پایا براساس عناصر برنامۀ درسی بود. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون فریدمن و آزمون t استفاده شده است. نتایج  پژوهش نشان می­دهد که در عنصر «هدف­ها»، مقولۀ ناتوانی هدف­های تربیت شهروندی در برقراری ارتباط مؤثر بین مدرسه و مؤسسات بیرون از مدرسه؛ در عنصر «محتوا»، بی­ توجّه به تلفیق مفاهیم و مهارت­های شهروندی در حوزه­های مختلف یادگیری؛ در عنصر «فعّالیت­های یاددهی ـ یادگیری»، عدم اجرای فعّالیت­های مناسب و در عنصر «ارزشیابی»، عدم توجّه به خلاقیت و نوآوری فراگیران؛ بالاترین اولویت را در بین چالش‌های مطرح شده به خود اختصاص داده­اند. هم چنین در نتایج آزمون t مستقل نیز نشان از وجود تفاوت معنی­داری بین نظرات معلّمان مرد و زن در سه عنصر محتوا، فعالیت­های یاددهی ـ یادگیری و ارزشیابی دارد اما درخصوص عنصر هدف بین دو گروه تفاوت معنی­داری وجود ندارد.


خانم معصومه شاهواری، دکتر مرجان کیان، دکتر زهرا نیکنام،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

 هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است. رویکرد این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش، معلمان دوره اول متوسطه شهر کرج که از طریق نمونه‌گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده‌ها، از طریق مصاحبه نیمه ـساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. یافته‌ها حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کار و فناوری دارند. همچنین غفلت مسئولین از دانش عملی معلمان، نبود راهبردی مناسب برای ارزشیابی سبب بی‌انگیزگی معلمان این برنامه درسی و کناره‌گیری تعدادی از آن‌ها از گستره آموزشی شده است. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کار و فناوری با ارائه آموزش‌های مناسب ضمن خدمت، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و ارتباط مستمر با مسئولین امکان‌پذیر خواهد بود و سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کار و فناوری نیاز به بازنگری دارد.


خانم مریم زارع، دکتر عبداله پارسا، دکتر مسعود صفایی مقدم،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

:پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی مقایسه­ای صلاحیت آموزش عالی و آموزش و پرورش در کار تربیت معلم انجام شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، با کدگذاری باز داده­های حاصل از مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ، کدگذاری و مقوله­بندی و سپس تحلیل شدند. شرکت­کنندگان در این پژوهش، به شیوه ی نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. در مجموع 22 نفر نمونه را تشکیل دادند. از مجموع دیدگاه­ها و نظرات مصاحبه شوندگان، این چهار دیدگاه شناسایی شدند ( موافق با آموزش عالی، موافق با آموزش و پرورش، موافق مشروط با هر دو نهاد، مشروط با ساختار جدید). کم توجهی به تمرین های عملی، فقدان مدارس وابسته به آموزش عالی برای کارورزی؛ و ارزشیابی نامناسب عملکرد دانشجویان در طول دوره کارورزی، از مهم ترین نقاط ضعف آموزش عالی برشمرده می شوند. همچنین توانمندی علمی پایین تر اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان، انعطاف­پذیری اندک و آزادی های بسیار محدود اندیشه برای تحول و تغییر، مهارت های ضعیف درپژوهش، و تمرکز گرایی شدید آموزش و پرورش نیز از ضعف های مهم  آموزش و پرورش و بویژه دانشگاه فرهنگیان است.موافقین با دیدگاه ساختار جدید برای تربیت معلم، نقاط ضعفی از قبیل:  ضعف در پژوهش و تحلیل مسائل تربیتی، ضعف در نظریه پردازی و عمل و ارائه راهکارهایی برای بهبود تربیت معلم، ضعف در تدوین محتوای مناسب برای برنامه های درسی تربیت معلم را به هر دو نهاد نسبت می دهند. در نهایت با توجه به مؤلفه برنامه درسی تربیت معلم چهار بعد پیشنهادی: دانش محتوائی، دانش تربیتی عام، دانش تربیتی توأم با کارورزی و برنامه آغازین ورود به حرفه معلمی ارائه شد که از تقسیم کار بین نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی در اجرای تربیت معلم حمایت می­کند.


خانم اعظم زرقانی، دکتر مقصود امین خندقی، دکتر بختیار شعبانی ورکی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف افزایش فهم و ادراک نسبت به چگونگی فرآیند تغییر دانش نظری و عملی معلمان دوره ابتدایی انجام شده است. برای انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و برای گرد آوری داده­ها از مصاحبه­های گروهی متمرکز استفاده شده است. تعداد نمونه­های این پژوهش که پس از مرحله­ی اشباع داده­ها به دست آمده، 25 معلم است. برای تحلیل داده­ها از تحلیل محتوا/مضمونی و برای افزایش اعتبار آن­ها از تکنیک­های کنترل عضو و مرور همکاران استفاده شده است. یافته­های پژوهش در سه محور کلی کیفیت تغییر دانش نظری و عملی معلمان، مسیر یا کانال­های تغییر دانش نظری و عملی معلمان و عوامل اثرگذار بر تغییر دانش نظری و عملی معلمان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته­ها نشان می­دهد که به دلیل کیفیت نامناسب برنامه­های آماده­سازی معلمان برای اجرای تغییر، تغییرات اندکی در دانش نظری و عملی معلمان ایجاد شده است. طراحی و تدوین برنامه­های ضمن خدمت، با تغییر دیدگاه ابزاری طراحان و مسئولان تغییر به پدیده­ی تغییر معلمان میسر می­شود


خانم زهره کرمی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر یحیی معروفی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی روایت‏پژوهی جهت توسعه حرفه‏ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. الگوی برنامه درسی روایت‏پژوهی، مبتنی بر نظریات دیویی، برونر، شوآب، ویگوتسکی، دونالدشون ,کلندینین و کانلی است. در این الگو، یادگیری یک عمل فکورانه و مبتنی بر تجربه است؛ دانشجومعلمان با تفکر و تأمل در تجارب خود و دیگران، اقدام به ساخت معانی می‏کنند؛ آن‏ها فعالانه دانش، مهارت و نگرش خود را از روایت‏ها می‏آموزند و به توسعه حرفه‏ای دست می‏یابند. در این پژوهش، دو سؤال اصلی مطرح است: 1. الگوی برنامه درسی روایت‏پژوهی برای توسعه حرفه‏ای دانشجومعلمان دارای چه ویژگی‏هایی است و 2. آیا این الگو دارای اعتبار است؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. الگو طراحی شد و جهت اعتباربخشی در اختیار 20 نفر از متخصصان برنامه درسی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت که درصد بالایی از متخصصان، الگو و بخش‏های مختلف آن را مناسب ارزیابی کردند.

خانم مهری اعزازی، دکتر محمد نوریان، دکتر علی اکبر خسروی بابادی، دکتر داریوش نوروزی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف این مقاله، مطالعۀ نظام‌مند و ارائۀ فراترکیبی از الگوهای نظری و پژوهش‌های انجام‌شده در حوزۀ تطبیق تربیت‌معلم ایران و کشورهای مختلف جهان است. رویکرد مورد استفاده، کیفی و از نوع سنتز پژوهی است که با روش تحلیل محتوا و به کمک فراترکیب این پژوهش انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ کتاب‌ها، مقالات، پایان‌نامه‌ها و پژوهش­های حوزۀ آموزش‌وپرورش تطبیقی به ویژه درزمینۀ تربیت‌معلم است. بیش از 10 کتاب آموزش‌وپرورش تطبیقی که در 15 سال اخیر در ایران نگارش یافته­اند و3 کتاب به زبان انگلیسی،53 مقاله، پایان‌نامه و پژوهش به زبان فارسی وانگلیسی از منابعی بودند که به‌صورت هدفمند به‌عنوان حجم نمونه مورداستفاده قرار گرفتند. نتایج این تحلیل و سپس ترکیب آن­ها، چارچوب مفهومی را درحوزۀ تطبیق نظام­های تربیت‌معلم شکل دادند که حول 3 محور اصلی هست: برنامۀ جامع تربیت‌معلم، الگوهای اجتماعی، الگوهای اقتصادی. این محورها نقش اساسی در روند تربیت‌معلم کشور ایفا می­کند و می­تواند مبنایی برای پژوهشگران تطبیقی در حوزۀ تربیت‌معلم باشد.


خانم مریم قاسمی، دکتر غلامرضا حاجی حسین نژاد، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر علی حسینی خواه،
دوره 6، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تبیین دانش عملی (مهارت­ها و فعالیت­ها) آموزشگر تربیت معلم مبتنی بر شایستگی عمل فکورانه می­باشد. روش پژوهش تلفیقی: سنتز پژوهی است، با بررسی نظرات اندیشمندان و بزرگان تعلیم و تربیت در حوزه تربیت معلم و مبتنی بر عمل فکورانه تفسیر و تحلیل صورت گرفت. آنچه نتایج پژوهش تعیین دانش عملی نشان داد، "همکاری­های گروهی"، "دوره­های آموزشی یادگیری و یاددهی" و "استعداد و توانایی­های فردی معلمی" موجب شکل­گیری اصل «استعداد و توانایی­های فردی در کنار همکاری­های گروهی» است. "تشکل­های اجتماعی"، " تشکل­های تخصصی"، " تشکل­های مدرسه­ای" و " تشکل­های فرا مدرسه­ای" موجب شکل­گیری اصل «تشکل­های نامتجانس» است. "تجربیات مستقیم کلاس درس"، " توسعه کیفیت تجربیات آموزشی"، " تصمیم­گیری و عمل در موقعیت"، " مساله مبتنی بر موقعیت تربیتی" و " تعامل یادگیرنده و یاددهنده" موجب شکل­گیری اصل «تحلیل موقعیت تربیتی» است. " عمل عالمانه"، " ایجاد تغییر تربیتی" موجب شکل­گیری اصل «بسط تفکر در عمل» است.
آقا جمال رزی، دکتر سید محمدرضا امام جمعه، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر بهرام صالح صدق پور،
دوره 6، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

هدف اصلی­پژوهش، ­شناسایی­و اعتبارسنجی ویژگی‌های معلم اثربخش در دوره ابتدایی میباشد.در بخش اول از روش کیو استفاده‌ شد،جامعه آماری در این بخش کلیه اساتید علوم­تربیتی­دانشگاه‌های تهران بوده(349=N) که20نفر به‌صورت هدفمندوگلوله­برفی انتخاب­گردید.ابزار گردآوری داده­ها، نمودار کیو می­باشد که روایی آن با بررسی40سند و نظرات3 نفر از اساتید دانشگاهی مورد تائید قرار گرفت و به روش آزمون مجدد، پایایی آن نیز84/0 به­دست آمد.بخش دوم مبتنی بر تحلیل عاملی اکتشافی بوده که جامعه‌ی آماری آن کلیه اساتید علوم­تربیتی دانشگاه‌های تهران،اعضای انجمن مطالعات برنامه­درسی و گروه‌های آموزشی دوره ابتدایی تهران می‌باشد(987=N) با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی 325 نفرانتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها،پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن مورد تائید 3 نفر از صاحب‌نظران قرارگرفت و پایایی آن(96/0=α) بدست آمد.عمده نتایج بیانگر شناسایی65ویژگی بوده که در7 بعد ویژگی­های شخصیتی،تربیت دینی-اخلاقی،کاراندیشی، صلاحیت و شایستگی‌ها،تدریس مؤثر،مدیریت کارآمدکلاس و نظارت و ارزشیابیدسته‌بندی­گردید.7بعد مذکور اعتبارداشته ولی از بین65 ویژگی، 5ویژگی از اعتبار لازم برخوردار نبوده است.
 


خانم هاله شیخ الاسلامی، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر علیرضا عصاره، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون  به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
 
خانم زهرا امامی پور، دکتر عظیمه سادات خاکباز،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور مطالعه چالشهایی که معلمان دوره ابتدایی در خصوص درس‌پژوهی با آن مواجهه هستند، انجام شده است. برای نیل به هدف از روش مطالعه موردی در یک مدرسه استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش، 20 نفر از معلمان ابتدایی در آن مدرسه بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاری با معلمان و مشاهده مشارکتی بود. به منظور تحلیل داده‌ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. نتایج ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ معلمان قبل از درسپژوهی با سه دسته از چالشها مواجهند: دانش معلمان در زمینه درس‌پژوهی، انگیزه معلمان برای شرکت در درس‌پژوهی، تشکیل گروه و تعیین وظایف اعضا. حین درس‌پژوهی با سه دسته از چالش‌ها مواجهند که عبارتند از: انتخاب مسئله برای درس‌پژوهی، اجرای درس و جمع آوری داده ها، نقد و بررسی تدریس. بعد از درس‌پژوهی با سه دسته از چالش‌ها ﻣﻮاﺟﻬﻨﺪ که عبارتند از: داوری طرح‌های درس‌پژوهی، انتشار نتایج درس‌پژوهی، برگزاری جشنواره درس‌پژوهی.
خانم سمیه قربانی، دکتر سید ابراهیم جعفری، دکتر فریدون شریفیان،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده


اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن می‌باشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحب‌نظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان می‌باشند. روش نمونه‌گیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند زنجیره‌ای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیت‌های حرفه‌ای مورد نیاز معلمان بود.یافته‌های کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافته‌های کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
 
خانم حمیده بزرگ، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر ابراهیم طلائی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی ـ عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی ـ عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت­های شخصی و حرفه­ای آن­ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می­کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می­دهد شرکت­کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده­های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می­کند و آنچه در عمل اتفاق می­افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت­ها می­شوند.  


آقای حسین قربانی، دکتر ابراهیم میرشاه جعفری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدرضا نیستانی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامۀدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح­ حال­ نویسی مشارکتی در نظام تربیت­ معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح­ حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت ­های عناصر برنامۀدرسی این نوع از کارورزی  تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامۀ محقق ­ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامۀدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته ­های پژوهش اجرای مطلوب برنامۀدرسی کارورزی نیازمند هم­یاری و فعالی ت­های مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان ­راهنما است و آنچه به این هم­یاری معنا می بخشد روایت­ ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb