جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای معلمان

خانم معصومه شاهواری، دکتر مرجان کیان، دکتر زهرا نیکنام،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده

 هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است. رویکرد این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش، معلمان دوره اول متوسطه شهر کرج که از طریق نمونه‌گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده‌ها، از طریق مصاحبه نیمه ـساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. یافته‌ها حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کار و فناوری دارند. همچنین غفلت مسئولین از دانش عملی معلمان، نبود راهبردی مناسب برای ارزشیابی سبب بی‌انگیزگی معلمان این برنامه درسی و کناره‌گیری تعدادی از آن‌ها از گستره آموزشی شده است. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کار و فناوری با ارائه آموزش‌های مناسب ضمن خدمت، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و ارتباط مستمر با مسئولین امکان‌پذیر خواهد بود و سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کار و فناوری نیاز به بازنگری دارد.


خانم زهره کرمی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر یحیی معروفی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی روایت‏پژوهی جهت توسعه حرفه‏ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. الگوی برنامه درسی روایت‏پژوهی، مبتنی بر نظریات دیویی، برونر، شوآب، ویگوتسکی، دونالدشون ,کلندینین و کانلی است. در این الگو، یادگیری یک عمل فکورانه و مبتنی بر تجربه است؛ دانشجومعلمان با تفکر و تأمل در تجارب خود و دیگران، اقدام به ساخت معانی می‏کنند؛ آن‏ها فعالانه دانش، مهارت و نگرش خود را از روایت‏ها می‏آموزند و به توسعه حرفه‏ای دست می‏یابند. در این پژوهش، دو سؤال اصلی مطرح است: 1. الگوی برنامه درسی روایت‏پژوهی برای توسعه حرفه‏ای دانشجومعلمان دارای چه ویژگی‏هایی است و 2. آیا این الگو دارای اعتبار است؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. الگو طراحی شد و جهت اعتباربخشی در اختیار 20 نفر از متخصصان برنامه درسی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت که درصد بالایی از متخصصان، الگو و بخش‏های مختلف آن را مناسب ارزیابی کردند.

خانم زهرا امامی پور، دکتر عظیمه سادات خاکباز،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور مطالعه چالشهایی که معلمان دوره ابتدایی در خصوص درس‌پژوهی با آن مواجهه هستند، انجام شده است. برای نیل به هدف از روش مطالعه موردی در یک مدرسه استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش، 20 نفر از معلمان ابتدایی در آن مدرسه بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاری با معلمان و مشاهده مشارکتی بود. به منظور تحلیل داده‌ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. نتایج ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ معلمان قبل از درسپژوهی با سه دسته از چالشها مواجهند: دانش معلمان در زمینه درس‌پژوهی، انگیزه معلمان برای شرکت در درس‌پژوهی، تشکیل گروه و تعیین وظایف اعضا. حین درس‌پژوهی با سه دسته از چالش‌ها مواجهند که عبارتند از: انتخاب مسئله برای درس‌پژوهی، اجرای درس و جمع آوری داده ها، نقد و بررسی تدریس. بعد از درس‌پژوهی با سه دسته از چالش‌ها ﻣﻮاﺟﻬﻨﺪ که عبارتند از: داوری طرح‌های درس‌پژوهی، انتشار نتایج درس‌پژوهی، برگزاری جشنواره درس‌پژوهی.
خانم سمیه قربانی، دکتر سید ابراهیم جعفری، دکتر فریدون شریفیان،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده


اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن می‌باشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحب‌نظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان می‌باشند. روش نمونه‌گیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند زنجیره‌ای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیت‌های حرفه‌ای مورد نیاز معلمان بود.یافته‌های کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافته‌های کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
 
خانم حمیده بزرگ، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر ابراهیم طلائی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی ـ عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی ـ عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت­های شخصی و حرفه­ای آن­ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می­کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می­دهد شرکت­کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده­های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می­کند و آنچه در عمل اتفاق می­افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت­ها می­شوند.  


آقای احد عظیمی آقبلاغ، دکتر فیروز محمودی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده

این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز ‌‌معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی  97-1396 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روان­شناختی، با نمونه­گیری هدف‌مند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 12 نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه‌ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبرد­های اعتباربخشی به داده­ها با استفاده از روش­های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء  و درگیری طولانی مدت  پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافته‌ها‌ی حاصل از مصاحبه‌ها در چهار مرحله و با خوشه­های معنایی اصلی"انگیزه"، " چالش­های آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفه­ای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد می­شود با تدارک سازوکار قانونی، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده 28 آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و  موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارت­ها و صلاحیت­های معلمی، از آن­ها در آموزش و پرورش استفاده شود.
 

خانم سیده صدیقه عسگری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدجواد لیاقتدار، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده

«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتاب‌های درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتاب‌های درسی ریاضی در دوره­های گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتاب­های گذشته در شکل‌گیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روش‌های آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربه­های حاصل از محتوای کتاب­های درسی گذشته است.»
آقا میثم غلام پور، دکتر هادی پورشافعی، دکتر مقصود فراستخواه، دکتر محسن آیتی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر  بررسی وضع موجود برنامه ­درسی تربیت‌ اخلاقی دانشجو ‌معلمان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده­ بنیاد انجام گرفت. جامعه­ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه ­درسی تربیت اخلاقی دانشجو معلمان هستند که از طریق نمونه‌گیری هدفمند از نوع ملاک ‌محور انتخاب شدند. داده­ها از طریق مصاحبه­ی نیمه‌ساختار‌یافته با ده نفر از دانشجو معلمان، سه نفر از دانش­آموختگان این دانشگاه، هشت نفر از اساتید دروس تربیت اخلاقی دانشگاه، چهار نفر از معلمان راهنما و سه نفر از معاونین و مسئولان امور فرهنگی دانشگاه فرهنگیان شهر بیرجند جمع‌آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.
نوشین فرامرزپور، محمدرضا فدایی،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده

اشتباهات جبری یکی از موانع موجود در مسیر یادگیری مباحث مختلف ریاضی و پیشرفت در دوره­های تحصیلی بالاتر می­باشند. آگاهی از دلایل ایجاد این اشتباهات در بهبود نظام آموزشی نقش مهمی دارد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی نظرات معلمان ریاضی در مورد اشتباهات آموزشی دانش­آموزان در جبر انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش­های کیفی است که نمونه آن شامل 8 نفر از معلمان ریاضی دوره اول متوسطه می­باشد که با بهره­گیری از روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع­آوری داده­ها از مصاحبه­ نیم­ساختار یافته کمک گرفته شده است. داده­ها با بهره­گیری از روش کدگذاری و دسته­بندی مطالب مشابه تحلیل شدند. یافته­های این پژوهش نشان دادند که سه مقوله­ «فرآیند کسب و بکارگیری دانش»، «ویژگی­های فردی دانش­آموز» و «عناصر تدریس» دلایل عمومی و اختصاصی ایجاد اشتباهات دانش­آموزان در جبر از دیدگاه معلمان هستند.
زهرا صادقی، مرضیه دهقانی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده

 پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، با هدف واکاوی تجارب معلمان دوره‌ی ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا انجام‌گرفت. میدان پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان تهران می‌باشند که تعداد10نفر با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر یک از معلمان به طور میانگین 50 دقیقه مصاحبه شد. در تحلیل داده‌ها از راهبرد هفت مرحله‌ای کلایزی استفاده‌شد. یافته‌های این پژوهش که برگرفته از اظهارات معلمان می باشد در 5 مقوله اصلی شامل بعدآموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقه‌بندی شدند. مهم‌ترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل: تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزش‌ها برای دانش‌آموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمان‌بر بودن آموزش مجازی می باشند.
مظاهر برنا خواجه، فیروز محمودی، یوسف ادیب، حمدالله حبیبی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامه­درسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینه­ای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان‌­شرقی بود. فرآیند نمونه‌گیری و انتخاب مشارکت‌کنندگان تا رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانش­آموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینه­ای، "انحرافات برنامه­درسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخله­گر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیت­های معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانش­آموزان و بهینه­سازی برنامه­درسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
سهیلا داداشی، بتول سبزه، تهمینه بازگیر،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب معلمان در اجرای‌ برنامه‌‌ درسی هنر در بستر آموزش مجازی دوره اول ابتدایی انجام شد. بدین منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکت­کنندگان در پژوهش شامل معلمان دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 شهر پرند بود که به روش نمونه­گیری هدفمند با تعداد 11 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه­ساختارمند بود. داده­های حاصل از مصاحبه به روش تحلیل محتوای استقرایی و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز در بخش­های مفهوم، زیر مقولات و مقولات اصلی استخراج گردید. مهم­ترین مقولات استخراج شده شامل اهداف نوین، تکالیف خلاقانه، روش تدریس نوین، استفاده از انواع بازی، سایت­های اینترنتی آموزش هنر، فایل صوتی (قصه­گویی) بود. همچنین مهم­ترین مزیت­های استخراج شده شامل استفاده از منابع و مواد متنوع در آموزش، بهره­گیری مناسب و بهینه از زمان آموزش، ارتباط بیشتر معلم با فرد فرد دانش آموزان، غنی تر شدن تجارب یادگیری بود.
بهمن یاسبلاغی شراهی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بازخوانی نسبت دو پیشگاه زبانی ( زبان معیار و زبان مادری) در آموزش بر اساس تجربه زیسته معلمان ابتدایی است. پارادایم پژوهش تفسیری /برساختی ، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش از نوع پدیدارشناسی، و تاکتیک پژوهش از نوع تحلیل محتوای پنهان است. روش نمونه گیری هدفمند و نمونه مورد نظر مشتمل بر معلمان اقوام بلوچ، لر، ترک، ترکمن، کرد و عرب بوده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بوده و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و از 31 نفر معلم مصاحبه به عمل آمد. فرمت داده ها در قالب صوت بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو مرحله کدگذاری باز و محوری ( مکتب اشتراوس و کوربین) استفاده گردید.درمجموع 385کد اولیه، 27 مقوله فرعی و 9 مقوله اصلی استخراج شد. این مقوله ها عبارتند از : اصالت دادن به زبان مادری، دو زبانگی بحران زا، استحاله زبان های قومی، تقویت زبان هژمونیک، وجود تنوع زبانی، بازنگری سیاست زبانی، ضرورت اجرای اصل 15 قانون اساسی، کارکرد هویت بخشی زبان، و سیاست گذاری زبانی.در مجموع معلمان بیان کردند زبان فارسی نماد هویت ملی، و ابزار پیوند بین اقوام ایرانی است و به ‌موازات آن ضرورت دارد برای حل مشکلات زبانی دانش آموزان اقوام در برنامه ریزی های آموزشی و درسی تمهیداتی صورت گیرد.
حسنعلی گرمابی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده

مقاله حاضر حاصل روایت‌پژوهی درباره ویژگی‌ها و آموزه‌های تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس موضوعات غیر هنری است. این پژوهش از نوع پژوهش‌های کیفی است بدین سبب با روش نمونه‌گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، ۵۷ معلم انتخاب و حاصل گردآوری روایت و تجارب آنان، ۲۲ مورد بوده است. ابزار گردآوری روایت،  مصاحبه و همچنین قالب نوشتاری از نوع پرسش‌نامه باز پاسخ بوده است که برخی از معلمان روایت‌های خود را به‌صورت مکتوب  و برخی به‌صورت شفاهی ارائه نموده‌اند. تحلیل روایت‌ها از نوع تحلیل مضمون بوده و با روش کدگذاری سه‌مرحله‌ای برای استخراج مقوله‌ها و مضامین انجام شده است. پایایی یافته‌ها با ارائه نتایج به مشارکت‌کنندگان و همکار جهت رسیدن به اتکاپذیری و سازگاری، روایی  آنها نیز با روش بازبینی کدها توسط مشارکت‌کنندگان بررسی شده است. یافته‌های پژوهش شامل سه دسته یافته مربوط به چرایی، چگونگی و نتایج کاربرد هنر در آموزش و تدریس می‌باشد.
سعیده افضلی، علیرضا صادقی، نعمت اله موسی پور، مصطفی قادری،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامۀ درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعۀ آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهره­گیری از روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفه­ی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 به­دست آمد. یافته­ها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیست­ها و کاربرگ­ها و یادداشت­برداری بود و تجزیه و تحلیل داده­ها از روش تحلیل نظام­مند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی­ فرهنگ­های مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.
علی حیاتی، شهرام اسکندری پور، علیرضا عصاره، رقیه حیدری،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

مقاله حاضر با هدف فراتحلیل آثار معلمان پژوهنده استان زنجان با موضوع «آموزش و یادگیری» انجام گرفت. در این مقاله از روش فراتحلیل ترکیبی و مراحل شش­گانۀ کریپندورف استفاده شد. از جامعه‌ی هدف آن که شامل 129 اثر برگزیده استان(1396-1389) بود، تعداد 51 اثر در موضوع «آموزش و یادگیری» به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین و داده­ها با کمک سه تحلیل­گر و با استفاده از سه چک لیست(سیمای شکلی، ساختاری و محتوایی) استخراج گردید. یافته­های پژوهش از لحاظ شکلی بیانگر توجه بیشتر معلمان پژوهنده(زن، دوره ابتدایی، دارای سابقه شغلی متوسط، مدرک تحصیلی کارشناسی و رشته­های علوم پایه) به حوزه آموزش و یادگیری، در سیمای ساختاری(روش شناختی)بیانگر استفاده بیشتر معلمان پژوهنده از رویکرد انتقادی در مسأله­یابی، از روش ترکیبی در گردآوری و تحلیل داده­ها، از پیشینه نظری در پیشنهاد راه­حل­ها و همچنین؛ در سیمای محتوایی(مفهوم شناختی) بیانگر مرتبط بودن اغلب مسائل آموزش و یادگیری،  با ساختار و روش آموزش است.
بنت الهدی سادات حسینیان، محمدرضا نیلی، فریدون شریفیان،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه ­های توسعه حرفه­ ای معلمان با توجه به الگوها و مدل­های توسعه حرفه­ای معلمان انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن فرا ترکیب براساس مدل اروین و همکاران(2011) است. جامعه پژوهش، متشکل از 276 مقاله علمی پژوهشی منتشر شده در مجلات معتبر علمی است که در بازه سال­های 1392 شمسی و 2008 میلادی تاکنون در زمینه توسعه حرفه­ای معلمان و ارائه الگو در این زمینه بودند. نمونه پژوهش شامل29 پژوهش است که به‌صورت هدفمند جمع‌آوری  و بر اساس پایش موضوعی داده­ها انتخاب‌شده‌اند. بر اساس تجزیه‌وتحلیل داده­ها، ابعاد و مؤلفه­های توسعه حرفه­­ای در 5 بُعد و  22 محور طبقه­بندی شدند. این ابعاد شامل ابعاد فردی، سازمانی، فرهنگی- اجتماعی، راهبردی زمینه­ای و موانع و چالش­ها است. سیاست­گذاران آموزشی با در نظر گرفتن این محورهای می­توانند زمینه بهبود و طراحی الگوی بومی توسعه حرفه­ای برای معلمان را فراهم کنند.
 
سید حشمت الله مرتضوی زاده، رضا ناصری جهرمی، فرهاد مومنی،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب معلمان کلاس‌های چندپایه از تدریس درس انشاء با استفاده از روش پدیدارشناسی و استفاده از مصاحبه نیمه‌ساختمند اجراشد. روش نمونه‌گیری هدفمند و روش معیار، تمامی معلمان کلاس‌های چندپایه شهرستان بویراحمد در سال 1400 که بیش از سه سال سابقه تدریس در کلاس‌های چندپایه را داشتند، انتخاب و در نهایت بر اساس اشباع نظری 25 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبه‌ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. یافته­ها در چهار مضمون اصلی: پیامدهای مرتبط با معلمان، دانش‌آموزان، والدین و نظام آموزشی طبقه‌بندی شدند. اعتبار داده‌ها با استفاده از تکنیک‌های اعتبارپذیری، انتقال‌پذیری و هم‌سوسازی داده‌ها و اعتمادپذیری به داده‌ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع‌آوری اطلاعات و هم‌سوسازی پژوهش‌گران تائید گردید. بر این اساس چنانچه دانش‌آموزان در دوران ابتدایی، با اصول نگارش آشنا شوند و در سال‌های تحصیلی آتی، آموخته‌های خود را تکمیل نمایند، در آینده عملکرد بهتری خواهند داشت.
 
ابراهیم محمدجانی، مصطفی قادری، حسن ملکی، علیرضا صادقی، نعمت اله موسی پور،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، استخراج مولفه­های دانش فرهنگی معلمان است. روش تحقیق، سنتز آثار پژوهشی مرتبط در بازه زمانی 200 تا 2020 برگرفته از پایگاه­های اطلاعاتی داخلی و بین­المللی است. تعداد 533 پژوهش علمی شناسایی و پس از بررسی­های لازم، 34 پژوهش به مرحله نخست سنتز وارد شدند که با استفاده از روش سنتزپژوهی ساسکویس، هان و رودلا ترکیبی بهینه از نتایج آن­ها ارائه گردید. استفاده از ارزیاب برای کدگذاری مجدد یافته­ها، بیان شفاف آنچه انجام شده است و وجود شاخص­های معین و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی، جهت ارتقاء اعتبار پژوهش استفاده گردید. طبق یافته­های حاصل، در حوزه دانش فرهنگی معلمان مولفه­های 11 گانه شناسایی گردید؛ مولفه مسائل بین­فرهنگی؛ فرهنگ دانش­آموزان؛ فرهنگ عمومی؛ فرهنگ بومی؛ فرهنگ و مسائل اجتماعی؛ چند فرهنگی؛ فرهنگ و تعلیم و تربیت؛ ارزش­های فرهنگی؛ هویت فرهنگی؛ فرهنگ سازمانی و فرهنگ و تربیت معلم.
 
افسانه نجفی، مریم محسن پور، سهیلا غلام آزاد،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر توصیف ادراک معلمان دوره ابتدایی از چگونگی کمک به دانش‌آموزان در  آموزش مبحث حجم، با استفاده از روش مصاحبه مبتنی بر تکلیف بود. بدین منظور تکالیفی طراحی و همراه دو سوال کلی برای شش معلم دوره ابتدایی داوطلب که تجربه تدریس پایه‌های پنجم و ششم را داشتند، به اجرا در‌آمد. پاسخ‌ها باتوجه به مولفه‌های مدل فعال‌سازی شناختی در کلاس (کراوس و همکاران، 2008) تجزیه و تحلیل شد. نتایج مولفه آموزش نشان‌دهنده‌ی تاکید  معلمان بر استفاده از روش تدریس سخنرانی، استفاده اندک از بازنمایی‌های ملموس، برداشت‌های متفاوت از تعریف حجم، محدودیت تجسم فضایی و تکیه بر بازنمایی حسابی در حل تکلیف بود. در مجموع نتایج این پژوهش نیاز معلم‌ها به بهبود دانش در زمینه آموزش مبحث حجم را روشن می‌سازد و بدین منظور پیشنهادهایی ارائه شده است.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb