کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
16 نتیجه برای موضوع مقاله:
شیرین دوائی، سید محمدرضا امام جمعه، غلامعلی احمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی و تدوین مهارتها و صلاحیتهای مورد نیاز معلمان در زمینه کاربست ICT در آموزش و یادگیری میباشد. این مطالعه یک پژوهش توصیفی- پیمایشی میباشد که جمعآوری دادههای آن به روش دلفی انجام شده است. بدین منظور از 10 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه درسی در حوزه فناوریهای نوین از جمله ICT و مدرسان IT در بنیاد ICDL و دستاندرکاران هوشمند سازی مدارس، همچنین 25 معلم منتخب شاغل در مدارس هوشمند با ویژگیهای، تجربه تولید محتوای الکترونیکی و سابقه کاربست ICT در کلاس، دعوت به همکاری ومشارکت در طرح شد. در مرحله اول متخصصان گویهها را اولویتبندی کردند و عدد هر گویه را با توجه به مهم بودن و به ترتیب نیاز و اولویت کاربست معلم در کلاس درس مشخص نمودند. در این مرحله با توجه به پاسخ های متخصصان با انجام 2 آزمون (ضریب همبستگی اسپیرمن وآزمون فریدمن) میزان توافق 10 استاد شرکت کننده واعتبار اولویت های تعیین شده کل افراد شرکت کننده در طرح مشخص گردید. در مرحله دوم پس از اعمال اولویتهای تعیین شده، جهت کسب حصول حداکثری توافق، گویهها مجدداً در اختیار مخاطبان طرح قرار گرفت و با توافق 48/ 95 درصدی به تأیید رسید. یافتههای پژوهش نشان میدهد درمرحله دوم نسبت به مرحله اول میانگین نمرات افزایش ومتوسط انحراف معیار کاهش یافت که نشان از همگرا شدن نظرات مخاطبان شرکت کننده در طرح بود. کلیه ضرایب همبستگی در سطح آلفای 1 درصد معنا دار است که نشان از توافق بالا و روایی گویههای هر مؤلفه میباشد. نتیجه اینکه در این پژوهش مهارتهای کاربست ICT به دو مؤلفه مهارتهای عمومی و تخصصی و صلاحیتهای کاربست ICT به سه مؤلفه شناختی، عملکردی و عاطفی با نظر متخصصان تعیین و اولویت بندی گردید.
محمد عطاران، صغری ملکی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: هدف تحقیق کیفی حاضر، بررسی وضعیت آموزش در خانه در نظام آموزشی ایران است. این تحقیق در سال 1391 انجام شد. جامعه تحقیق با روش گلوله برفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. مفاهیم مصاحبه، استخراج و طبقهبندی شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مشارکتکنندگان از طبقه متوسط و بالای متوسط جامعه ایران و دارای تحصیلات عالی هستند. مداخله مشارکتکنندگان تحقیق در آموزش فرزندان خود و پذیرش مخاطره آن بسیار بالاست. آنها درباره نظام رسمی آموزش ایران، نگرش مثبتی نداشتند ولی ترجیح آموزش در خانه، بیشتر جنبه آموزشی داشت و نه ایدئولوژیک. آنها نظام آموزش در مدرسه را نظامی یکسویه میدانستند که خلاقیت کودکان را نابود میکند و صرفاً تأکید بر حافظه دارد و از برخی موضوعات مانند ورزش، زبان انگلیسی، موسیقی و هنر غافل است. به نظر مشارکتکنندگان تحقیق، مدرسه محیطی بسته است که هر کس باید در آن بنشیند، گوش دهد و شخصیت واقعی خود را پنهان کند. آموزش در خانه در ایران محدود به کتاب درسی نیست و بیشتر در فضاهای طبیعی جریان دارد. این آموزش، مبتنی بر مهارتهای کوتاهمدت است و زمانبندی خاصی ندارد و مانند نمونههای جهانی آن منعطف است. یافتههای تحقیق نشان داد که این نوع آموزش در ایران روابط والدین با یکدیگر و فرزندانشان را افزایش داده است. فرزندان آنها در یادگیری مستقلاند و خود با محیط انطباق مییابند. ولی به دلیل تازگی این نوع آموزش و نیز غیرقانونی بودن آن، جامعه در این مرحله آن را نپذیرفته است. گهگاه نیز فرزندانی که در خانه آموزش میبینند و والدینشان با چالشهایی مواجه میشوند مانند تمسخر از سوی دیگران، نگرانی درباره آینده فرزندان و امثال اینها.
مجتبی اسکندری، ابراهیم ریحانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: در بخش اول این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی طرح مسئله پرداخته میشود و پسازآن، برخی از چارچوبها و دستهبندیهایی که در خصوص طرح مسئله طراحی شدهاند مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در بخش دوم مقاله، پژوهشی که در ایران انجام شده، معرفی و تشریح میشود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل انجام شده است و هدف آن، بررسی تأثیر پرورش مهارت طرح مسئله بر توانایی حل مسئله ریاضی دانشآموزان پایه سوم راهنمایی است. یافتههای بخش اول نشان میدهد که مهارت طرح مسئله، با توانایی حل مسئله، خلاقیت و تفکر واگرا در ارتباط است و باعث ارتقای هم میشوند. همچنین، از فرایند طرح مسئله میتوان بهعنوان ابزاری جهت به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در ذهن دانشآموزان میگذرد، استفاده نمود. نتایجِ تحلیل آزمون t در بخش دوم پژوهش نشان میدهد که استفاده از فعالیتهای طرح مسئله در کلاس درس و پرورش مهارت طرح مسئله در دانشآموزان، توانایی حل مسئله آنها را ارتقا میبخشد.
رضا رحیمی، علیرضا عصاره، بهرام صالح صدق پور،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مؤلفههای خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایۀ ششم ابتدایی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل یک جلد کتابدرسی پایۀ ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-1391 است. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب گردید. در این تحقیق بهمنظور اعتبار یابی و روایی صوری از دیدگاههای صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفادهشده است و جهت پایایی با توجه به روش همبستگی پیرسون، ضریب توافق بین کدگذاران 89/0 بهدستآمده است. ابزارهای این تحقیق، فرم تحلیل محتوا با توجه به الگوی آموزش خلاقیت پلسک است. برای تحلیل محتوای کتاب ریاضی پایۀ ششم ابتدایی از یک فرم کدگذاری شده استفاده شد، این کار طی چهار مرحله انجام گرفت: در مرحلۀ اول واحدهای فعال و غیرفعال کتابها مشخص گردید و در مرحلۀ دوم واحدهای غیرفعال حذف گردید و در مرحلۀ سوم واحدهای فعال بر مبنای شاخصهای چرخۀ خلاقیت هدایتشدۀ پلسک، کدگذاری شدند و در مرحلۀ چهارم دادههای حاصل از یافتههای تحقیق با استفاده از شیوههای آمار توصیفی و روش تجزیهوتحلیل آنتروپی شانون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن بود که میزان توجه و درگیری با شاخصهای الگوی خلاقیت پلسک و مقدار ضریب اهمیتهر یک از این شاخصها در کتاب ریاضی پایۀ ششم ابتدایی بسیار کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیست و مطابق این دیدگاه کمتر میتوانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان مؤثر باشند.
دکتر محسن حاجی تبار فیروزجائی، دکتر حسن ملکی، دکتر غلامعلی احمدی،
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1395 )
چکیده
چکیده: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مفهومی کاهش فاصلۀ برنامۀدرسی قصدشده، اجراشده و کسبشده در نظام آموزش عمومی ایران است. بدین منظور دو پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت: با چه الگویی می¬توان فاصلۀ سه برنامۀ¬درسی یاد شده را کاهش داد؟ الگوی پیشنهادی، تا چه حد معتبر است؟ روش این پژوهش، ترکیبی (کمّی و کیفی) است، به گونهای که برای تدوین الگو از فنون مختلف مانند مرور اسناد و مدارک و استنتاج استفاده شده است. بدین منظور ساختار الگو در هفت بخش شامل عوامل شکاف، مبانی نظری، فلسفه، هدف، جهتگیری، اصول و روش کاهش فاصلۀ ارائه شده است. همچنین به منظور اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، با استفاده از شیوۀ نمونهگیری هدفمند، از نظرات صاحبنظرانِ برنامۀدرسی و کارشناسان شورای برنامهریزی درسی استفاده شده است که این افراد درسطح بالایی الگوی پیشنهادی را تأیید کردند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که با توجه به شناسایی عوامل اساسی شکاف، میتوان الگوی متناسب با شرایط نظام آموزشی کشور طراحی نمود.
آقا جمال رزی، دکتر سید محمدرضا امام جمعه، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر بهرام صالح صدق پور،
دوره 6، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف اصلیپژوهش، شناساییو اعتبارسنجی ویژگیهای معلم اثربخش در دوره ابتدایی میباشد.در بخش اول از روش کیو استفاده شد،جامعه آماری در این بخش کلیه اساتید علومتربیتیدانشگاههای تهران بوده(349=N) که20نفر بهصورت هدفمندوگلولهبرفی انتخابگردید.ابزار گردآوری دادهها، نمودار کیو میباشد که روایی آن با بررسی40سند و نظرات3 نفر از اساتید دانشگاهی مورد تائید قرار گرفت و به روش آزمون مجدد، پایایی آن نیز84/0 بهدست آمد.بخش دوم مبتنی بر تحلیل عاملی اکتشافی بوده که جامعهی آماری آن کلیه اساتید علومتربیتی دانشگاههای تهران،اعضای انجمن مطالعات برنامهدرسی و گروههای آموزشی دوره ابتدایی تهران میباشد(987=N) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 325 نفرانتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها،پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن مورد تائید 3 نفر از صاحبنظران قرارگرفت و پایایی آن(96/0=α) بدست آمد.عمده نتایج بیانگر شناسایی65ویژگی بوده که در7 بعد ویژگیهای شخصیتی،تربیت دینی-اخلاقی،کاراندیشی، صلاحیت و شایستگیها،تدریس مؤثر،مدیریت کارآمدکلاس و نظارت و ارزشیابیدستهبندیگردید.7بعد مذکور اعتبارداشته ولی از بین65 ویژگی، 5ویژگی از اعتبار لازم برخوردار نبوده است.
خانم هاله شیخ الاسلامی، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر علیرضا عصاره، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
خانم سیده صدیقه عسگری، دکتر احمدرضا نصر، دکتر محمدجواد لیاقتدار، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتابهای درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتابهای درسی ریاضی در دورههای گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتابهای گذشته در شکلگیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روشهای آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربههای حاصل از محتوای کتابهای درسی گذشته است.»
خانم صغری ملکی، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر محمدرضا امام جمعه،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
هدف این مطالعه تطبیقی ، ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان(برنامه قصد شده) از منظر تجارب جهانی بود. بدین منظور عناصر این برنامه به تفکیک، با عناصر برنامه کارورزی سه کشور استرالیا، کانادا و سنگاپور مقایسه و سپس تحلیل شد. این مطالعه که با روش تطبیقی و بهره گرفتن از الگوی بردی، در مرحله ای و روش تحلیلی استنباطی در مرحله ای دیگر انجام شده است، نشان داد برنامه کارورزی سه کشور سنگاپور، کانادا و استرالیا با وجود پراکندگی فرهنگی،جغرافیایی و ...، در بسیاری از عناصر، نزدیکی زیادی با هم و برنامه کارورزی ایران (دانشگاه فرهنگیان) اختلاف زیادی با آن ها دارد. این اختلاف ها در بخش اهداف، محتوا، تعیین نقش و مسئولیت معلمان راهنما، عنصر زمان و ارزشیابی بسیار بارز است.
آقای عباس موحدی نسب، دکتر علیرضا عصاره، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر جواد حاتمی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی پایداری درونی برنامه درسی رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفهای از دیدگاه ذینفعان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع جمعآوری دادهها، با روش کمی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران آموزشی، هنرآموزان و هنرجویان رشته الکتروتکنیک استان یزد بود و نمونه با استفاده از روش سرشماری انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته، مورد استفاده قرار گرفت و روایی پرسشنامه با روش CVI و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در نهایت دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد. بهطور کلی، از تطابق نظریات کسلز در مورد پایداری درونی برنامه درسی و یافتههای این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسی رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفهای، از پایداری درونی لازم برخوردار نیست و متناسب با نظریات کسلز، تدابیری به منظور افزایش آن ارائه شد.
خانم مریم پاکزاد، دکتر علی اکبر خسروی بابادی، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علیرضا عصاره، دکتر حمیدرضا رضازاده،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
پژوهش حاضربه بررسی «پدیدارشناسی ارزشیابی بازدههای یادگیری»پرداخته است. ازنظرهدف، کاربردی وشیوۀ اجرای آن کیفی ازنوع پدیدارشناسی است،میدان پژوهش شامل کلیۀ اساتید رشتۀ علومتربیتی دانشگاههایاستانتهران است. که باروش نمونهگیری گلولهبرفی ومقایسه مداوم دادهها تارسیدن به اشباع نظری،با10نفر ازآنها مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. قلمرو موضوعی آن درحیطه مباحث علومتربیتی است.روش جمعآوریاطلاعات،مطالعاتمیدانی،کتابخانهای وابزار مصاحبه نیمهساختاریافته است. جهت حصول اطمینان ازقابلیت اعتمادپذیری دادههای پژوهش ازروشهای مثلثسازی منابع دادهها،مطالعهمکرر،تطبیق مستمردادهها،خلاصهسازی،دستهبندی اطلاعات وبازبینی توسط اساتیدی که باآنها مصاحبه شد،همچنین ازنظر اساتید راهنماومشاور بهره
گرفتهشد. بهمنظور بررسی اعتباردادههای بدست آمده به روش نمونهگیری هدفمند،ازنظر 36 استاد دیگر دانشگاههایاستانتهران که دراین موضوع صاحبنظرند تارسیدن به اشباعنظری استفادهشد. دادههای این پژوهش با استفاده از الگوی هفتمرحلهای ونمنن تجزیهوتحلیل شد ودر نهایت 5سازه(ماهیت ارزشیابی،ارزشیابی کننده(استاد)،ماهیت بازدههاییادگیری،ارزشیابیشونده(دانشجو) وماهیت برنامهدرسی)،17بُعد،87مقوله و320شاخص ازپدیدارشناسی ارزشیابیبازدههاییادگیری دانشجویان درقالب الگویی استخراج گردید.یافتهها نشان میدهد که ارزشیابیبازدههاییادگیری دراحاطه 5سازه نامبردهشدهاست وسازهها،ابعاد،مقولهها وشاخصهای بدست آمده به هم ارتباط دارند ودر ارزشیابیبازدههاییادگیری همۀ آنها سهیماند وارزش یکسانی دارند.
خانم مینا خداپناه، دکتر مهدی دوایی، دکتر نعمت اله موسی پور، دکتر غلامعلی احمدی،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف این مقاله تبیین زمینهها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی است. با استفاده از روش کیفی دادهبنیاد، با 12 نفر از صاحبنظران حوزه برنامهریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی مصاحبه شد. یافتهها نشان داد که نیازها، سیاستها و اهداف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی زمینهساز تدوین و اجرای برنامه درسی سواد مالی دوره ابتداییاند. مهمترین راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی در برگیرنده اقدامات آموزشی و ساختاری مانند غنیسازی برنامه درسی، فراهم ساختن امکانات دسترسی به منابع آموزشی، مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی، ایجاد بستر همکاریها بین سازمانهای مالی با آموزش و پرورش، تبادل افکار و ایدههای آموزشی بین کلاسها و مدارس، همکاری سازمانها در امر گسترش نوآوریهای آموزشی در حیطه سوادمالی، تعامل مستمر با مراکز آموزشی و پرورشی حوزه مالی و توسعه تجهیزات آموزش مالی است.
مژگان ماهرالنقش، علیرضا عصاره، غلامعلی احمدی، مهدی دوایی،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
در این پژوهش، تلاش شده به تحلیل رابطه بین متغیرهای موثر بر برنامه درسی با تاکید بر کارآفرینی دانشگاه های شهر تهران پرداخته شود. در ابتدا با مطالعه پیشینه پژوهش های مرتبط متغیرها شناسائی و با نظرات خبرگان و به روش دلفی فازی غربالگری شدند. جامعه آماری، در بخش کیفی 30 خبره شامل اعضای هیات علمی دانشگاهی و خبرگان و در بخش کمی با فرمول کوکران 385 نفر می باشند و از تحلیل شبکه فازی برای تعیین وزن و از معادلات ساختاری تفسیری برای سطح بندی و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شده است. بر اساس یافته های تحلیل شبکه فازی، زیر متغیر های تعامل با موسسات حامی اجرای فعالیتهای مشترک بین المللی، نگرش کار آفرینی، اعطای وام از طریق بانکها، میزان استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس و هماهنگی دروس اختیاری با نیازهای فرد از نظر معلمین بیشترین وزن و اهمیت را دارد
گلبرگ غریب پور، محمود مهرمحمدی، حمیدرضا رضا زاده، علیرضا عصاره، فاطمه زهرا احمدی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی یک برنامه آموزشی با رویکرد تعلیم و تربیت گفت و شنودی، ویژه پرورش ادراک زیبایی شناختی دانشجو معلمان، انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع هنجاری بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل دو گروه بودند. گروه اول از 13 نفر متخصص موضوعی در حوزه هنر تشکیل شده بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم شامل 32 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که 10 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس و 22 نفر دیگر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اتخاذ تصمیم درباره عناصر برنامه داده های حاصل از مصاحبه ها و بررسی منابع تخصصی هنر و زیبایی شناسی به ویژه آرتاگرافی تحلیل مضمونی و در هشت عنصر برنامه گفت و شنودی تدوین شد.
احمد عربی، علی رضا عصاره، اسماعیل عظیمی، سید محمد رضا امام جمعه،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه اجرای روش نمونهسازی مشارکتی بازیهای آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر جونقان در استان چهارمحالوبختیاری بود. نوع پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی بود. ابزار گردآوری دادهها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور با 20 نفر از معلمان دوره ابتدایی که این روش را اجرا کردهاند، مصاحبه به عمل آمد و تجربه زیسته آنان بیان شد. دادهها با استفاده از ترکیبی از روشهای قیاسی و استقرایی تحلیل شد. موانع و تسهیل گرهای شناساییشده، در پنج مرحله رویکرد تفکر طراحی شامل همدلی، تعریف، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزشیابی در برنامهدرسی ریاضی دستهبندی شد. راهکارهای ادامه اجرای روش نمونهسازی مشارکتی شامل شش درونمایه اصلی ازجمله فعالیتهای آموزشی و یادگیری، سازماندهی محتوا، شرایط بازی، عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به یادگیرنده و ارزشیابی از دیدگاه معلمان تحلیل شد.
علی حیاتی، شهرام اسکندری پور، علیرضا عصاره، رقیه حیدری،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
مقاله حاضر با هدف فراتحلیل آثار معلمان پژوهنده استان زنجان با موضوع «آموزش و یادگیری» انجام گرفت. در این مقاله از روش فراتحلیل ترکیبی و مراحل ششگانۀ کریپندورف استفاده شد. از جامعهی هدف آن که شامل 129 اثر برگزیده استان(1396-1389) بود، تعداد 51 اثر در موضوع «آموزش و یادگیری» به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین و دادهها با کمک سه تحلیلگر و با استفاده از سه چک لیست(سیمای شکلی، ساختاری و محتوایی) استخراج گردید. یافتههای پژوهش از لحاظ شکلی بیانگر توجه بیشتر معلمان پژوهنده(زن، دوره ابتدایی، دارای سابقه شغلی متوسط، مدرک تحصیلی کارشناسی و رشتههای علوم پایه) به حوزه آموزش و یادگیری، در سیمای ساختاری(روش شناختی)بیانگر استفاده بیشتر معلمان پژوهنده از رویکرد انتقادی در مسألهیابی، از روش ترکیبی در گردآوری و تحلیل دادهها، از پیشینه نظری در پیشنهاد راهحلها و همچنین؛ در سیمای محتوایی(مفهوم شناختی) بیانگر مرتبط بودن اغلب مسائل آموزش و یادگیری، با ساختار و روش آموزش است.