کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
21 نتیجه برای موضوع مقاله:
زهرا گویا، محمدرضا فدایی، زینب آگاه،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
آشناییِ معلمان با ماهیت «گوشدادن» به ایدهها و نظرات ریاضی دانشآموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، میتواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوشدادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانشآموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان میدهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوشدادن» و انواع آن، میتواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانشآموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقعبینانه ایدههایشان را افزایش داده و آنها را اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیقتر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوشدادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایههای 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاسها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوتهای انواع «گوشدادن» معلمان ریاضی را به ایدهها و نظرات دانشآموزان، در سه دسته مقولهبندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوشدادن ارزیابانه»، «گوشدادن تفسیری» و «گوشدادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسبها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوشدادن» نشان داده میشود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آنها نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
زهرا گویا،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: در سال 1375، در اولین کنفرانس آموزش ریاضیِ ایران که در اصفهان برگزار شد، وظیفه خود دانستم که به عنوان یک متخصص آموزش ریاضی، مقالهای با عنوان «آموزش ریاضی چیست؟» ارائه دهم و علت تلاش برای تأسیس رشته آموزش ریاضی را در کشور بیان نمایم. اکنون پس از شانزده سال، جا دارد که با بازتابی بر این حرکت توسعهایِ شتابدار، به خود یادآوری کنیم که «چه چیزهایی در حوزه آموزش ریاضی نیستند!». بر این اساس، تحقیق حاضر در قالب فراتحلیلی بر مقالات ارائه شده به دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران که در اولویت پذیرش واقع نشدند، انجام شد. فایل PDF تمام مقالهها که بدون نام بودند و کدگذاری شده بودند، دادههای این پژوهش را تشکیل دادند. هدف اصلی این پژوهش، بازتاب بر راه رفته شده تا حال است، با این امید که «با درس گرفتن از تاریخ، مجبور به تکرار آن نشویم.»
مانی رضایی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: پژوهش در مورد سیر برنامه درسی و کتابهای درسی در ایران، یکی از حوزههایی است که مطالعات اندکی در آن صورت گرفته و گزارشهای پژوهشی یا نتایجی از چنین پژوهشهایی، در اسناد مورد بررسی بهدست نیامد. مقاله، گزارشی از پژوهشی جامع در فاصله شروع برنامه آموزش رسمی دوره متوسطه (1304) در ایران تا 1388 (زمان جمعآوری دادهها) است و موارد زیر مورد مطالعه قرار گرفت: (1) سیر تاریخی تغییراتِ کلی نظام آموزش رسمی؛ (2) پنج دوره تاریخی در تغییر کتابهای درسی ریاضی؛ (3) سیر تغییر محتوای آموزشی و مواد درسی ریاضی. پژوهش، به لحاظ روشی، پژوهشی تاریخی است و با هدف شناخت بهتر روند شکلگیری کتابهای دوره متوسطه انجام شد. تلاش شد تا تمام کتابهایی که بهعنوان کتاب درسی ارائه شده است، مورد توجه قرار گیرد و محتوای آنها از نظر موضوعی (ریاضی) بررسی شود. مقاله با بررسی مثلثات، سیر تحولات آن در این فاصله زمانی به جمعبندی و نتیجهگیری میپردازد.
مریم محسن پور، زهرا گویا، محسن شکوهی یکتا، علیرضا کیامنش، عباس بازرگان،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
از زمان تأسیس آموزش رسمی در ایران، کاربردی بودن برنامۀدرسی ریاضی، یکی از اهداف مورد تأکید نظام آموزشی بوده است. برای تعیین میزان تحقق چنین هدفی، داشتن آزمونی بهمنظور سنجش صلاحیتهای دانشآموزان در بهکارگیری ریاضی در زندگی واقعی، ضروری است. در دهۀ اخیر، مطالعه بینالمللی پیزا در شماری از کشورهای جهان، باهدف سنجش میزان توانایی دانشآموزان 15 ساله در بهکارگیری ریاضی برای حل مسائل دنیای واقعی و رویارویی با چالشهای آن، صورت گرفته است. با توجه به چارچوب نظاممند پیزا و تعریف موردتوافق متخصصان آموزش ریاضی از کاربرد ریاضی در زندگی واقعی در قالب سازه سواد ریاضی»، این مطالعه میتواند معیار مناسبی برای سنجش سواد ریاضی دانشآموزان باشد. پژوهش حاضر، مراحل طراحی آزمون صلاحیتهای شناختی سواد ریاضی دانشآموزان ایرانی را در پایان دورۀ آموزش عمومی و شروع پایۀ دهم، با رویکرد شناختی تشخیصی و با توجه به چارچوب مطالعات پیزا و دیدگاه دبیران ریاضی، تبیین میکند. سؤالات این آزمون، مبتنی بر سه مؤلفۀ سواد ریاضی شامل صورتبندی، بهکارگیری و تفسیر است. همچنین شش صلاحیت شناختی شامل ارتباطات، ریاضیوار کردن، بازنمایی، استدلال، طراحی راهبرد برای حل مسئله و استفاده از زبان و عملیات نمادین، رسمی و فنی از موارد مورد توجه در آزمون است. چهار زمینۀ شخصی، شغلی، اجتماعی و علمی و چهار حیطۀ محتواییِ تغییر و روابط، فضا و شکل، کمیت و عدم قطعیت، زمینه و فضای چژوهش را تعیین می کند.
نرگس مرتاضی مهربانی، زهرا گویا،
دوره 3، شماره 5 - ( بهار و تابستان spring & summer 1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر تلفیق یادگیری حرفهای معلمان ریاضی با چگونگی تحلیل، تفسیر و تصمیمگیری آنان در دورۀ متوسطه میباشد. برای توصیف عمیقتر تجارب، انتظارات و باورهای معلمان ریاضی نسبت به ماهیّت همکاری آنان جهت بهبود عمل تدریس ریاضی، از روش «پدیدار نگاری» استفاده شده است. با تحلیل عمیقتر مصاحبههای انجامشده با معلمان ریاضی، از سه مقولۀ اصلی «حضور آموزشگرانِ معلمان ریاضی به عنوان هدایتگران گروههای معلمان»، «آشنایی با روشهای متنوع تدریس و تغییر آن، متناسب با ویژگیهای شخصی معلم، مدرسه و کلاس درس» و «برگزاری دورهها بهصورت گروهی»، به تدریج سه زیر مجموعۀ مرتبط با آنها، شکل گرفتند. این سه، شامل «تمرکز بر هدف و محتوای مشخص در گروهها»، «تفاوت بین یادگیری معلمان ریاضی بهعنوان بزرگسالان و یادگیری دانشآموزان» و «وجود دغدغههای مشترک بین اعضای گروه» بودند
آقای محمدتقی رودی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر محبوبه عارفی، دکتر رضوان حکیم زاده، دکتر مسعود شریفی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
رشتههای علمی با توجه به نیازهای نوین جوامع تغییر و تحول مییابند. رشتۀ مطالعات برنامۀ درسی نیز از این اصل مستثنی نیست. یکی از مفاهیم نوینی که در حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی مطرح شده است، مشاورۀ برنامۀ درسی می¬باشد. تبیین و بازنمایی این مفهوم میتواند در بهبود سطح یادگیری و تحقق اهداف برنامۀ درسی مؤثر باشد. در پژوهش حاضر مشاورۀ برنامۀ درسی بهعنوان مفهومی تازه در حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی موردبحث قرار میگیرد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع مرور نظاممند میباشد. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای، بررسی اسناد و جستجوها در منابع داده و اطلاعات اینترنتی استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مفهوم مشاورۀ برنامۀ درسی جایگاه و مبنای نظری خود را در نظریههای نوِ مفهوم پردازان ازجمله نظریۀ پدیدارشناسی و اتوبیوگرافی برنامۀ درسی دارد. همچنین مشاورۀ برنامۀ درسی میتواند در ارتقاء سطح یادگیری و روشهای یاددهی- یادگیری و بهویژه توسعه و اعتلای شخصی فراگیران در چارچوب برنامههای درسی نقش مهمی ایفا نماید. رشتههای مشاوره و روانشناسی میتوانند در کنار حوزۀ مطالعات برنامۀ درسی در تحقق اهداف مشاورۀ برنامۀ درسی مؤثر باشند. |
دکتر پروین بازقندی، دکتر سعید ضرغامی همراه، دکتر رضا محمدی چابکی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر، بازاندیشی درباره نقش معلم در فرایند یاددهی/یادگیری مبتنی بر نظریه پیچیدگی است. برای این منظور نقش معلم در بینش سنتی کمنیوس و نیز بینش منتقدانه دیوئی مطرح شده و از نقش معلم در نظریه پیچیدگی دفاع شده است به گونه ای که مطالعه حاضر انگاره تسهیلگر نوپدیدی را به جای انگاره معلم بازنمایاننده پیشنهاد می کند. چنین است که نقش تسهیلگری مطابق با نظریه پیچیدگی، فراهم کردن بستر مناسب برای مشارکت همراه با درگیری و توجه، گوش فرادادن هرمنوتیکی، بکار آمدن نیروی تخیل و فی البداهگی، و نوپدیداری تفسیرهای گوناگون و پدیداری دانش و آگاهی نوپدید زمانی، غیرخطی، پیش بینی ناپذیر، خودسازمان و مشترک است. با چنین بینشی تسهیلگری و یادگیری همچون دو امر همزمان و پیوسته، که هیچ یک به معلم یا فراگیران نیز محدود نمی شوند، بسترساز نوپدیدآیی دانش زمانی و مشترک در سطح کلاس است.
خانم فاطمه شریفی اسدی ملفه، دکتر اباصلت خراسانی، دکتر کوروش فتحی واجارگاه، دکتر ابراهیم صالحی عمران،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
: هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفههای اشتغال پذیری دانشآموختگان دانشگاهی از دید صاحبنظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحبنظران حوزه اشتغال و دانشآموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبههای عمیق و مقایسه مداوم یافتهها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحبنظران آموزش عالی، صاحبنظران حوزه اشتغال و کار و دانشآموختگان مشغول به کار و روش نمونهگیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئتعلمی دانشگاههای شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبهها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحبنظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن (1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید. در این پژوهش 66 مؤلفهی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافتهها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارتهای مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگیهای فردی دستهبندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفههای اشتغال پذیری شناخته شد.
|
دکتر مجید حق وردی، دکتر زهرا گویا،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر استفاده از راهبرد رسم شکل، در حل مسائل کلامی ریاضی است. این مطالعه، به تأثیر استفاده از انواع ترسیمهای شبکهای، سلسلهمراتبی و ماتریسی معرفی شده توسط نوویک و هرلی (2001) در حل مسائل کلامی پرداخت. شرکتکنندگان در این پژوهش، 40 دانشآموز پایه دهم بودند که به صورت تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابتدا، آزمونی شامل شش مسئله کلامی بدون استفاده از هیچ نوع شکل، به دانشآموزان داده شد. پس از یک هفته، آزمون دوم متشکل از همان مسائل شامل اشکال مذکور، به شرکتکنندگان ارائه شد. نتایج نشان داد که تنها استفاده از شکلهای ماتریسی در متن مسائل کلامی، به بهبود حل مسئله آنها منجر شد و دو نوع ترسیم دیگر، تأثیری بر بهبود حل مسئله دانشآموزان نداشت. لذا، پیشنهاد میشود که به جای افزودن شکل به مسائل، تناسب انواع شکلها با ساختار مسائل لحاظ شود و رسم شکل به تنهایی، به بهبود حل آن کمک نمیکند.
خانم ساراسادات خلیفه سلطانی، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر محبوبه عارفی، دکتر گلنار مهران،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
جنسیت، درک و تفسیر متفاوتی از تجربۀ تربیتی را القاء میکند و درنتیجه، این تفاسیر متفاوت از تعاملات، و ظرفیتهای بالقوه می توانند نگاهی تازه به آموزش عالی را فراهم سازند. مقاله حاضر با بهرهگیری از پژوهش روایتی و با رویکرد نظری پساساختارگرایی به جنسیت در پی توصیف تجربه زیسته زنان دانشجو دکترا رشته علوم تربیتی و چگونگی درک و تفسیر آنان از جنسیت در طی مسیر تحصیل در آموزش عالی است. مشارکتکنندگان در پژوهش، شش تن از دانشجویان زن دکترا مشغول به تحصیل در رشته علوم تربیتی در یکی از دانشگاههای دولتی شهر تهران هستند که روایتهایشان از طریق دو مصاحبه گرداوری شد. مصاحبه نخست به صورت روایتی دربارۀ سفر تربیتی آنها در آموزش عالی به صورت حضوری و مصاحبه دوم به صورت نیمهساختاریافته باتمرکز بر موقعیتهای خاص بازگو شده در مصاحبه نخست، از طریق پیامرسانهای اینترنتی انجام شد.
آقای مرتضی مرتضوی، دکتر زهرا گویا، دکتر حسن ملکی، دکتر سهیلا غلام آزاد،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
تبیین چالشهای اجرای ارزشیابی توصیفی برای درس ریاضی در دوره ابتدائی، بخشی از یک طرح پژوهشی بود که در این مقاله به آن پرداخته شده است. این پژوهش به رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد و در آن، 24 معلم داوطلب دوره ابتدائی شرکت کردند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته، یک جلسه هماندیشی و یادداشتهای میدانی و تعامل بین پژوهشگران جمعآوری شد. این کار، به قصد مثلثیسازی (همسوسازی) جهت اعتبار دادهها و اعتماد یافتهها انجام شد. پس از چند مرحله کاهش نظام وار دادهها، چالشهای شناسایی شده در چهار مقوله اصلی «چالشهای سیاستگذاری»، «چالشهای اجرایی - آموزشی»، «چالشهای مفهومی» و «چالشهای فرهنگی - اجتماعی» برچسبگذاری شدند. نتیجهگیری این پژوهش، ارائه تصویر روشنتری از چگونگی اجرای طرح ارزشیابی توصیفی از دید معلمان دوره ابتدایی است که مجریان اصلی آن هستند و ضرورت دارد سیاستگذاران، برای رویارویی اصولی با این چالشها، چارهاندیشی نمایند.
آقای ایوب گرشاسبی، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر محبوبه عارفی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان دوره متوسطه نظام جدید آموزشی در سال تحصیلی 98-97 بود. روش پژوهش در بخش اول پژوهش شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی بود. نمونه گیری در این بخش هدفمند بود و شامل 6 جلد کتاب در قالب بیش از 960 صفحه از کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره متوسطه دوم می شد. واحد تحلیل محتوا در این بخش؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. در بخش دوم پژوهش نیز روش تحقیق کیفی و از نوع قوم نگاری بود و ابزارهایی چون ژورنال های دانش آموزی و مصاحبه های غیررسمی در جمع آوری اطلاعات به کار گرفته شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان مقطع دوم متوسطه نامطلوب بود.
زهرا سادات مهماندوست قمصری، کوروش فتحی واجارگاه، اباصلت خراسانی، سعید صفایی موحد،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
برنامه درسی محیطکار بهعنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافتههای این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبههای مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند میباشد که با استفاده از نرمافزار MAXQDA18 دستهبندی و سازماندهی شدند. بر اساس نتایج بهدستآمده برنامه درسی محیط کار بهعنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» میباشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفتهشدهاند. الگو ارائهشده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار میباشد.
زهرا گویا،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
کـاری است بـزرگ، راه عطــار!
زهرا گویا- سردبیر
تقدیم به پژوهشگر ژرفاندیش و اخلاقمدار عرصه تعلیموتربیت ایران آقای دکتر محمد عطاران که با دانشی عمیق و درهمتنیده با ادبیات و شعر و فلسفه و عرفان، برای انسان شأنیت قائل است و محور اصلی پژوهشهایش، «انسان» است. وی با ظرافت، به درون هزارتوی نهاد آدمی، نقب میزند تا این «پدیده» بیبدیل خلقت را بشناسد و بر رمزورازش نور بتاباند. با این روحیه، «پدیدارشناس» و «روایتپژوهی» خلاق و نواندیش شده و در این مسیر، کارهای ناب خلق نموده و دانشجویان و همرشتهایهایش را بهرهمند ساخته است.
به دلیل نام با مسمای آقای دکتر محمد عطاران، شعر را از «عطار نیشابوری» انتخاب کردم.
سهیلا غلام آزاد، زهرا گویا، علیرضا کیامنش،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
این مطالعه به دنبال تبیین ملاکها و نشانگرهای وضع مطلوب برنامهدرسی ریاضی مدرسهای در ایران است. برای این منظور اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت در ایران و یافتههای تحقیقی و ابتکارهای موجود در حوزه برنامه درسی ریاضی مدرسهای مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب انتخابی برای این مطالعه مدل ده مولفهای اکر برای برنامهدرسی است. بر اساس این مدل، برای اطمینان از تعادل و اثربخشیِ برنامهدرسی، با پاسخ به ده سوال مشخص و مبتنی بر برنامهدرسی، ملاکهایی برای مولفههای برنامهدرسی ریاضی مدرسهای در ایران ارائه و اعتبارسنجی شدند. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، و روش تحلیل کیفی، به شیوه استنباطی انجام شد. شرکت کنندگان در این مطالعه، به صورت هدفمند از بین متخصصان مربوط انتخاب شدند. در نهایت، ملاکها و نشانگرهای برنامهدرسی ریاضی به تفکیک مؤلفهها تعیین شد. به توصیه این مطالعه، برای بازنگری برنامهدرسی ریاضی، توجه به این ملاکها و نشانگرها، یک ضرورت است.
کبری بهاءلو هوره، زهرا گویا، محبوبه عارفی، کوروش فتحی واجارگاه،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
به منظور شناسایی دانش های مورد نیاز آموزشگران ریاضی که مسئولیت تدریس ریاضی به معلمان آینده را دارند، پژوهشی با رویکرد کیفی طراحی شد که تمرکز آن، بر مبحث ضرب و تقسیم کسرها بود. شرکتکنندگان در این مطالعه، دو آموزشگر ریاضی در حال تدریس مجازی در دانشگاه فرهنگیان بودند. داده های این تحقیق که در زمان همهگیری کووید-19 انجام شد، از چهار منبع کلاس درس، مصاحبههای نیمه ساختاریافته، درسنامههای مدرسان و یادداشتهای میدانی نویسنده اول جمعآوری شد. پس از چندینبار کاهش نظاموار دادههایِ تجمیع شده، سه ظاهر شدند. سپس بر اساس آنها، چارچوبی با چهار مؤلفه «دانش محتوایی-موضوعی ریاضی»، «دانش برنامه درسی ریاضی»، «دانش بدفهمیهای ریاضی» و «دانش متناسبسازی تدریس ریاضی با موقعیت» برای دانش های مورد نیاز آموزشگران ریاضی، تدوین شد.
امیراسماعیل اسدی، علی حسینی خواه، فرنوش اعلامی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت-آپهای دانشآموزی برای برنامهدرسی دوره دوم متوسطه ایران است. این مطالعه در دسته پژوهشهای کاربردی با پارادایم کیفی به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی انجامیافتهاست. ازاسناد ومنابع معتبر دست اول در زمینه اصطلاحات وکلمات کلیدی این پژوهش درکشورهای موفق، 45مورد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات برگههای یادداشت دستنویس و رایانهای(بانرمافزار MAXQDA2020)بود. شبکه مضامین استخراج شده دریافتهها حاکی از الگوی مفهومی باپنج مضمون فراگیر(شایستگیهای برنامهدرسی،راهبردهای آموزشی،دانشآموز،معلم و چالشهاو فرصتها) و الگوی کاربردی باپنج مضمون فراگیر(برنامهدرسی مدرسه،فعالیتهای آموزشی،فعالیتهای عملیاتی،فعالیتهای دانشآموز و فعالیتهای معلم)بود. نتایج این مطالعه نشان میدهد که درکشورهای موفق نظیرفنلاند،سوئد و... فعالیتهای مربوط به استارت-آپهای دانشآموزی ازسالها پیش آغازو به شکل معمول و مطلوبی درجریان است و باتوجه به اینکه این نوع فعالیتها در برنامههایدرسی ایران مغفول واقع شده، پیشنهاد میشود برنامهدرسی استارت-آپهای دانشآموزی دردوره دوم متوسطه براساس مختصات ارائه شده درالگوهای این پژوهش طراحی و اجرا گردد.
زهرا گویا،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
این شماره «دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی» زمانی تقدیم خوانندگان گرامی می شود که جامعه ایران و به ویژه جامعه آموزش عمومی و آموزش عالی، با چالش های جدی و دوران ساز مواجهه بوده و هست. از شروع سال تحصیلی جدید، بارها بخشنامه های قاطعانه متمرکز و بدون انعطاف و اختیار، خطاب به مدیران مدارس و دانشگاه ها صادر شد که حتماً و حتماً و تحت هر شرایطی، لازم است که مانند قبل از تعطیلیهای دوران همهگیری کووید-19، آموزش ها به شکل فیزیکی/حضوری اجرا شوند و درواقع، کلاس های مجازی برچیده شوند. این درحالی بودکه از تجربه های گرانقدر آموزش مجازی استفاده نشد و برای انجام پژوهش های کاربردی با هدف امکان سنجی به منظور تلفیق دو تجربه غنی آموزش مجازی و آموزش فیزیکی در قالب «آموزش ترکیبی»، عملاً غفلت شد. حتی برای صرفه جویی در انواع هزینه ها و افزایش کیفیت آموزش های مدرسه ای و دانشگاهی نیز، به اینکار بها داده نشد. ولی درعوض، برخوردهای جزمی برای عبور از آموزش مجازی به آموزش فیزیکی شدت گرفت، درصورتیکه شرایط به گونه ای رقم خورد که بارها مسئولان به ضرورت هایی که خود تشخیص دادند، همان دستورالعمل های اکید را نقض کردند و دستور تعطیلی کلاسهای حضوری و ارائه و ادامه آموزش را به صورت مجازی صادرکردند. این وضعیت همچنان ادامه دارد و آونگ برگزاری کلاسهای درس از حضوری به مجازی، درحال نوسان است و با جدیت، این شیوه تصمیم گیری بدون دخالت مدیران مراکز آموزشی انجام می شود. از طرف دیگر، حوادث دردناکی رُخ داده که مهمترین شان، درگیرکردن مدارس و خوابگاه های عموماً دخترانه، با پدیدهای به نام «مسمویت سریالی» است که هنوز، اطلاعات دقیقی به جامعه داده نشده و اینبار، والدین به وحشت افتاده اند و بعضی از آنها، راهحل را در این دیده اند که فرزندان دختر خود را به مدرسه نفرستند.
زهرا پروازی مقدم، کوروش فتحی واجارگاه، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علی اکبر خسروی بابادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
Vﭼﮑﯿﺪه: هدف ازپژوهش حاضرواکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل zبوده است.این مطالعه با رویکرد کیفی،ازنظر هدف کاربردی وﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮیﮥ ﺳﯿﻮﻓﺎﻧﮓوﺷاتﻮن دارای تحلیل محتوای استقرایی بوده است.این پژوهش،با مصاحبۀ نیمه. ساختاریافته و نمونه. گیری هدفمند و مشارکت 23 نفر،از خبرگان علمی، اجرایی و20 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه با گروه های کانونی انجام شد.پس از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎیﻧﯿﻤﻪﺳﺎﺧﺘﺎریافته،ضمنﻣﺮاﺣﻞﮐﺪﮔﺬاری،تحلیل دادهها انجام شده است.برای تامین اعتبار یافتهها از روش مذاکره با ﻫﻤﮑﺎران ونظر ممیز بیرونی و ﺑـﺮای پایایی از روش ﻟﯿﻨﮑﻠﻦ و ﮔﻮﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده شده است.یافتهها: علاوه برتأکیدبر اهمیت شناخت نسلی وویژگیها،ترجیحات و نیازهای نسل z نشان میدهند که برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسلz ناظر بر200 شاخص و 30مؤلفه و 10 اصل هستند که این 10 اصل عبارتنداز:(منطق،اهداف،محتوی،راهبردهاییادگیری،ویژگیهای معلمان نسل z، موقعیتهای یادگیری سنجش وارزشیابی، عوامل زمینهای، پدیدههای نوظهور، چرخشهای نوگرا ) که منتج به استخراج چارچوب مفهومی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل z گردید.
زهرا گویا،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
حوزه مطالعات برنامه درسی در ایران، از طرفی به بلوغ رسیده و در آموزش عالی، منزلت یافته است و ازطرف دیگر، جای این نگرانی است که به بحران هویتی دچارشود و تبدیل به ظرفی گردد که بیش از آنکه دغدغه حل مسائل واقعی جامعه ایران را داشته باشد، پذیرای انواع ابداع های نظریِ جهانی در این حوزه و البته با انتخاب معادل هایی به غایت سلیقه ای برای آنها شود. این نگرانی محدود به ایران نیست و درجهان نیز نگرانی های جدی بر سر تأثیر یافته های پژوهشی در علوم تربیتی و به ویژه برنامه درسی، بر بهبود وضعیت آموزشی و تدریس و یادگیری، در حال شدت گرفتن است. یکی از علت های اصلی این نگرانی، ناکامیِ یافته های پژوهشی در رویارویی با چالش های واقعی آموزش عمومی و عالی در جهان است. برای نمونه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی به تولید پایان نامه و رساله در ارتباط با تدوین نظری برنامه های درسیِ مناسب برای آموزش صلح و شهروندی و تفکر انتقادی و خشونت پرهیزی و عدالت و نپذیرفتن آنچه که به آن باور ندارند و تبعیض جنسیتی و نظایر آن هستند. مجله های علمی پژوهشی هم به انتشار مقاله هایی می پردازند که مبتنی بر این یافته ها هستند. درحالی که جهان ناظر است که این مفاهیم عالی و متعالی، بیشتر و بیشتر از صحنه آموزش عمومی و عالی رنگ باخته اند و دنیایِ عمل، ناتوان از به کارگیری این نتایج نظری است. انتظار می رود که درچنین شرایطی، جامعه علمی به ارزیابی تولیدهای نظری خود و میزان اثرگذاری آنها بر واقعیت عمل همت گمارد و بپرسد که مشکل در کجاست؟ تا کجا و تا کِی، قراراست که این مسیر، بدون نقد و بازبینی پیموده شود و درحقیقت، هرکس کار خود را بکند؟ مگر می شود که «سواره نظر» از خود نپرسد که «به کجا چنین شتابان» و «پیاده عمل»، ناامید از این همه تبیین و طراحی و چارچوب و مدل و الگوی نظری، در تلاش برای رویاروییِ بهینه با چالش های روزانه باشد و تنها و خسته، اگر راه حل بهینه نیافت، به این بسنده کند که هزینه مشکلات را کاهش دهد و تنها امیدوار باشد که بتواند مسئله امروز را حل یا کنترل کند و خود را قانع کند که «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»!