کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
18 نتیجه برای موضوع مقاله:
محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
این مقاله به مبحث تربیت معلم از منظر چالشبرانگیز ساختار برنامهدرسی تربیت معلم و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز میشود که این گونهگونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهشهای به عمل آمده هنوز نتوانستهاند به روشنی نشان دهند که کدام برنامهدرسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفقتری را به کلاسهای درس گسیل نماید. موقعیت مسالهای این مقاله در ایران را به شکل دقیقتر میتوان با استفاده از کلید واژه «تمامیتخواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهدهدار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهمترین مظهر این سیاست تمامیتخواهانه و بخشینگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت میکنند که تمامیتخواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاهها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی مینمایند. مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاههای تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامهدرسی تربیت معلم با توجه به این ویژگیها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفههای اساسی برنامهدرسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت میکند.
محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: بحران هویتی رشته مطالعات برنامه درسی را رنج میدهد. بهرغم توسعه کمی قابلتوجهی که رشته با آن مواجه بوده و اقبال قابلتوجهی که دانشجویان به این رشته نشان دادهاند اما هنوز مرزهای رشته بهدرستی تعریف و تبیین نشده است. این تعین نایافتگی حدود و ثغور موضوعی و مفهومی رشته گرچه آزاردهنده است، اما میتوان آن را به یک فرصت تبدیل کرد و از آن مبنا و متکایی برای نوگرایی، خلاقیت و تکثرگرایی هویتی ساخت. در این نوشتار رفتار نظام آموزشی در قبال دانشآموختگان رشته مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و بر این نکته تأکید شده که بهرغم بحرانی که در حوزه هویتی گریبان رشته را گرفته است، دانشآموختگان آشنا با این حوزه دانشی مستحق این میزان بیتوجهی و بیمهری نیستند. در ادامه تحت عنوان انتظار نظام آموزشی از جامعه علمی مطالعات برنامه درسی به موضوع بازنگری در رویکرد تربیت دانشآموختگان پرداخته شده که درواقع وظیفه اصلی و مورد غفلت واقع شده متولیان رشته در جامعه است. در اثر این بازنگری، هویتهای تخصصی میتواند به شکلی برجستهتر از آنچه اکنون وجود دارد نمایان شود و ظرفیت خدمترسانی دانشآموختگان به نظام آموزشی نیز بالاتر رود. در پایان نقشه تکثر هویتی در رشته معرفی و چارچوب برنامهای همسو با آن برای دوره دکتری رشته ارائه شده است. به زعم نگارنده اجرای این برنامه بدیلی برای برنامه درسی کنونی است و میتواند هدف اعطای هویت تخصصی به دانشآموختگان رشته را بهتر تأمین نماید.
فریدون شریفیان، محمود مهرمحمدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
چکیده: در این مقاله، قابلیتهای برنامۀدرسی بهعنوان یک دیسیپلین علمی بررسی و به این پرسش پاسخدادهشده است که آیا میتوان برنامۀدرسی را یک دیسیپلین دانست؟ در محور اول مقاله، دیدگاه صاحبنظران دربارۀ معیارهای دیسیپلین علمی مطرح و پس از استخراج معیارهای موردتوافق، میزان برخورداری برنامۀدرسی از این معیارها بررسیشده است. در محور دوم، طبقهبندیهای مختلف دیسیپلین علمی ارائهشده است، سپس دیسیپلینهایی که برنامۀدرسی با آنها سنخیت دارد، مشخص و نسبت برنامهدرسی با این دیسیپلینها تعیینشده است. بحثهای محور دوم به این نتیجه منجر شده است که برنامۀدرسی دیسیپلینی نرم، زنده و کاربردی است که دارای دیدگاههای فلسفی، اجتماعی و سازمانی است. در جمعبندی، سه دیدگاه که دو مورد آن با تلقی تعلیم و تربیت و برنامۀدرسی بهعنوان دیسیپلین همسو نیست ارائه و دربارۀ آنها بحث شده است. درنهایت، برنامۀدرسی بهعنوان یک دیسیپلین علمی تعریفشده است
خانم زهرا افشارکهن، دکتر حسن ملکی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر یحیی مهاجر، دکتر علی ضیایی مهر،
دوره 4، شماره 8 - ( 11-1395 )
چکیده
این مقاله با هدف بررسی تأثیر برنامه درسی ریاضی آمیخته به طنز بر خلاقیت ریاضی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی نگاشته شد. مقاله حاضر به تحلیل و گزارش نتایج کمی یک مطالعه بزرگتر که با روش آمیخته صورت گرفته، می پردازد. خلاقیت ریاضی دانش آموزان بر اساس عملکرد آن ها پس از اجرای بسته آموزشی ریاضی آمیخته به طنز، طراحی شده توسط محققین بر اساس مفاهیم کتاب ریاضی پایه ششم، مورد تحلیل قرار گرفت. مقایسه نتایج پیشآزمون و پسآزمون نشان داد که تلفیق محتوای مفاهیم ریاضی با انواع طنز آموزشی بر رشد خلاقیت دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. پیشنهادهایی جهت استفاده از این یافتهها در حوزه برنامهریزی درسی چون طراحی محتوای آموزشی آمیخته به طنز آموزشی متناسب با ویژگیهای فراگیران و تلفیق طنز آموزشی با برنامه های درسی در سطوح و رشته های مختلف، توسط تولید کنندگان برنامه های درسی ارائه شده است.
علی زند قشلاقی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر هاشم فردانش،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
مفهوم دانش قدرتمند، مفهوم بنیادین در نگاه مایکل یانگ در مقام جامعهشناس برنامۀ درسی است. او در خلال چهار دهه با صورتبندی این مفهوم، کوشیده است چارچوبی نظری برای برنامۀ درسی دانشبنیان فراهم آورد. با این همه نسبت این مفهوم با مؤلفههای نظریۀ برنامۀ درسی، نظام مدرسهای و امر تربیتی در میان تألیفات و کارهای پژوهشی فردی و مشترک یانگ، پراکندهاند. صورتبندی نظریۀ برنامۀ درسی بر اساس این مفهوم نخست نیازمند صورتبندی یکپارچه و جامعی از آن و استنتاج دلالتهایی است که بتواند مؤلفههای بنیادین و مؤلفههای ساختاری یک چارچوب نظری را تبیین نماید. این نوشتار میکوشد تا با ارجاع به کارهای یانگ، به تبیین و تفسیر مفهوم دانش قدرتمند بپردازد، برای این منظور قریب به اکثر نوشتههای یانگ به همراه آثاری از منتقدان و موافقان آرای او، در یک پژوهش فلسفی مطالعه شدهاند. در این مطالعه از روش کیفیِ تحلیلی مفهومی استفادهشده است. معرفتشناسی پشتیبان مفهوم دانش قدرتمند بررسی شده و ارتباط این مفهوم با جامعهشناسی، نظام مدرسهای و امر تربیتی بیان شده است. در پایان با رویکردی نظری، دلالتهای تربیتی این مفهوم برای ساخت یک نظریۀ برنامۀ درسی استنتاج گردیده است تا مبنایی برای نظر ورزی و پژوهش بیشتر باشد. |
- صغری ملکی، دکتر محمود مهرمحمدی،
دوره 5، شماره 10 - ( 12-1396 )
چکیده
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه هشت دانشجو معلم در استفاده از روایت نگاری تاملی در فرایند کارورزی شان است . این تحقیق به طور خاص روی کسب تجارب اصلی مرتبط با واکنش ها، احساسات و افکار در مورد وجود روایت نگاری تاملی در فرایند کارورزی متمرکز شده است. تحلیل کیفی نشان داد روایت نگاری تاملی برای دانشجوی معلمان، توسعه دانش حرفه ای شخصی ، نظم ذهنی ، زمینه ای برای پیوند نظریه ها با دنیای عمل ، توسعه تعامل حرفه ای با دیگران ،خودآگاهی از فرایند توسعه خود و پیامدهای جانبی مانند توانمندی در نوشتن را به همراه دارد .
واژگان کلیدی : روایت نگاری تاملی ، تامل ، بالندگی حرفه ای
دکتر ابراهیم طلایی، دکتر زهرا رحیمی، دکتر حمیدرضا حسن آبادی، خانم گلرخ برارپور، خانم آزاده میرزایی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش مقایسۀ عملکرد دانشآموزان جهشی و غیرجهشی در بهکارگیری مفاهیم و استدلالاتریاضی و تأثیر جنسیت و خودپندارۀ ریاضی در عملکرد آنها است. این مطالعه، بخشی از یک مطالعۀ طولی است که برای تجزیهوتحلیل دادههای آن، تحلیلواریانس تک و چند متغیری دو عاملی با اندازهگیری مکرر استفاده شده است. این مطالعه نشان میدهد که در بهکارگیری مفاهیم، دانشآموزان جهشی از همتایان همسن و غیرهمپایه بهشکل معناداری قویتر عمل کردهاند. اما در استدلال، هر چند دانشآموزان پایۀ چهارم از پایۀ سوم عملکرد بهتری دارند، ولی بین دانشآموزان جهشی با دو گروه همتا تفاوت معنادار نیست. به علاوه دختران و پسران، در دو محور فوق و در دو گروهجهشی و غیرجهشی، عملکرد یکسانی دارند. خودپندارۀ ریاضی نیز در دانشآموزان جهشی و دو گروه همتا مشابه است. در مجموع به نظر میرسد یکپایه جهش، در عملکرد ریاضی دانشآموزان، تأثیر منفی ندارد. البته توجه به سایر زمینههای درسی، عاطفی، اجتماعی و پیگیری پیامدهای جهشتحصیلی در بلندمدت برای تصمیمسازی در حوزۀ جهش تحصیلی ضروری است. |
خانم رائیکا خورشیدیان، دکتر رضا افهمی، دکتر علیرضا عراقیه، دکتر علیرضا صادقی،
دوره 6، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک و ارتقا صلاحیت میانفرهنگی از طریق تجربه هنری در بین فرهنگ ایران و برزیل بوده است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و شرکتکنندگان شامل دانشآموزان 9 ساله برزیلی میباشند. در این پژوهش تلاش شده است تجربه آموزشی در چهار مرحله علاقمندسازی، مقایسه دو فرهنگ، تجربه خلق هنر دوفرهنگی و بخش دیرپایی تجربه مورد بررسی قرار گیرد. برای پایایی و اعتبار یافتهها از روش مثلثسازی دادهها از نوع روششناختی استفاده شده است. یافتهها نشانگر افزایش ادراک فرهنگی از طریق تجربه هنری بوده است. همچنین تجربه هنری دوفرهنگی در خروج شرکتکنندگان از انکار و کاهش محسوس قطبیتگرایی موثر بوده و سبب تقلیل تمایز و پذیرش میانفرهنگی شده است. تجربه هنری سبب دیرپایی تجربه ادراک میانفرهنگی در کودکان میگردد.
خانم حمیده بزرگ، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر ابراهیم طلائی، دکتر نعمت الله موسی پور،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی ـ عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی ـ عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایتهای شخصی و حرفهای آنها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک میکند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد شرکتکنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال دادههای به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان میکند و آنچه در عمل اتفاق میافتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوتها میشوند.
خانم فاطمه اسداللهی، دکتر محمود مهر محمدی، دکتر ابراهیم طلایی، دکتر جواد حاتمی،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد به تبیین نظری روایت نگاری تاملی به عنوان یک راه کار توسعه حرفه ای در برنامه درسی کارورزی دانشجو معلمان بپردازد. روش: به کار گرفته شده «سنتز فرا تفسیر» است. ابتدا، ادبیات مطالعات بیست سال اخیر، با روش نظام مند تفسیر و نقد شدند تا لنزهای نظری متنوع و رایج مشخص شود. سپس، مطالعاتی که در خصوص کلید واژه های عنوان مدل نظری ارائه دادند، انتخاب و مولفه های آنها تحلیل گردید. نهایتاً، مفاهیم استخراج شده، مطابق با پارادایم های معرفتی دیدگاه ها طبقه بندی شدند. یافته ها: اولاً، یافته های مفهومی حاصل از مدل های نظری در ابعاد قابل ملاحظه ای (حدودا دوازده مفهوم) همدیگررا پوشش می دهند. دوماً، روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای ترکیبی از یادگیری فردی و گروهی در زمینه های خصوصی و عمومی است. نتایج: ارائه یک مدل مفهومی و مقایسه آن با نقشه برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان است.
خانم مریم قاسمی، دکتر هاشم فردانش، دکتر جواد حاتمی، دکتر سلیمان احمدی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی بر اساس پارادیم سوم و چهارم نظریه کاشمن انجام شد. روش پژوهش روش شبه آزمایشی و به روش آمیخته(کیفی و کمی) انجام شد. جامعهی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مجازی دانشکده آموزش پزشکی شهید بهشتی تهران بودند، با روش نمونهگیری در دسترس دانشجویان رشته آموزش پزشکی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رضایت، انگیزه و آزمون دوره بود. که میزان پایایی آنها به ترتیب 86% و86% و 83%محاسبه شد. دادههایکمی و کیفی پژوهش به ترتیب با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی و طریق نرم افزارmaxquda12 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان دهندهی اثربخشی طراحیهای انجام شده بر اساس پارادیم سوم و چهارم نسبت به روشهای موجود از نظر دانشجویان دانشکده آموزش پزشکی در هر سه متغییر پیشرفت، انگیزه و رضایت بود.
خانم صغری ملکی، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر محمدرضا امام جمعه،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
هدف این مطالعه تطبیقی ، ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان(برنامه قصد شده) از منظر تجارب جهانی بود. بدین منظور عناصر این برنامه به تفکیک، با عناصر برنامه کارورزی سه کشور استرالیا، کانادا و سنگاپور مقایسه و سپس تحلیل شد. این مطالعه که با روش تطبیقی و بهره گرفتن از الگوی بردی، در مرحله ای و روش تحلیلی استنباطی در مرحله ای دیگر انجام شده است، نشان داد برنامه کارورزی سه کشور سنگاپور، کانادا و استرالیا با وجود پراکندگی فرهنگی،جغرافیایی و ...، در بسیاری از عناصر، نزدیکی زیادی با هم و برنامه کارورزی ایران (دانشگاه فرهنگیان) اختلاف زیادی با آن ها دارد. این اختلاف ها در بخش اهداف، محتوا، تعیین نقش و مسئولیت معلمان راهنما، عنصر زمان و ارزشیابی بسیار بارز است.
آقای عباس موحدی نسب، دکتر علیرضا عصاره، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر جواد حاتمی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی پایداری درونی برنامه درسی رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفهای از دیدگاه ذینفعان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع جمعآوری دادهها، با روش کمی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران آموزشی، هنرآموزان و هنرجویان رشته الکتروتکنیک استان یزد بود و نمونه با استفاده از روش سرشماری انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته، مورد استفاده قرار گرفت و روایی پرسشنامه با روش CVI و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در نهایت دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد. بهطور کلی، از تطابق نظریات کسلز در مورد پایداری درونی برنامه درسی و یافتههای این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسی رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفهای، از پایداری درونی لازم برخوردار نیست و متناسب با نظریات کسلز، تدابیری به منظور افزایش آن ارائه شد.
خانم مریم صیدخانی، دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر فاطمه هواس بیگی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بازنمایی بعد اسلامیت و ایرانیت هویت ملی در محتوای کتابهای درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دورهی ابتدایی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. کتابهای درسی فارسی دورهی ابتدایی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش، در بعد ایرانیت ۶ مقولهی اصلی و در بعد اسلامیت ۱۳ مقوله بوده، که حاکی از آن است ایدئولوژی حاکم در قالب گفتمان مسلط در تالیف کتابها تاثیرگذار بوده است. همچنین نظر به اینکه زمینهی کتابهای که مورد بررسی قرار گرفتهاند از نظر محتوا فارسی است و باید به ادبیات فارسی مربوط به کشور ایران بپردازد اما این پیشینهی پر بار ادبی به حاشیه رفته است. بازنمایی بعد اسلامیت حاکی از غالب بودن هویت اسلامی و اهمیت ویژه این بعد هویتی است؛ در نتیجه هویت ملی توازن خود را از دست داده و در معرض سوءگیری ایدئولوژیک قرار گرفته است.
فرزانه تکبیری، محبوبه خسروی، نعمت اله موسی پور، حسن ملکی، رضا افهمی،
دوره 9، شماره 18 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف این مقاله طراحی الگوی برنامهدرسی شخصی شده مبتنی بر هنرمفهومی در دورهابتدایی است. هنرمفهومی یکی از اقسام هنرپست
مدرن
[1] است که از منظر آن آموزش وبرنامهدرسی امری کاملا شخصی وموقعیتی است. بابکارگیری روشسنتزپژوهی به بررسی نظرات و منابع مربوط به هنرمفهومی اقدام شد و نُه مقوله اصلی هنرمفهومی شناسایی شده شامل توجه به: مسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی/ چندفرهنگی/ خلاقیت/ تعامل با مخاطب/ بعد جهانی وبومی/ مسائل زیستمحیطی/ تنوع در تکنیک ورسانه. از سوی دیگر موضوع شخصی
سازیآموزش، که طی چنددهه گذشته مجددأ دارای اهمیت شدهاست، نشان می
دهد که برنامهدرسی وقتی می
تواند موثر و کارآمد باشد که با شخص به ماهوَ شخص ارتباط برقرار سازد. برای تحقق برنامهدرسی شخصیشده، مفاهیم: «سبک، چگونگی، سطح، محتوا، راهبرد وروشتدریس، رسانه، ارزشیابی، وقت ومکان» مطرح هستند. براین اساس، تلاش شد تا الگویی از ترکیب مفاهیم اساسی هنرمفهومی درقالب کلی برنامهدرسی شخصی
شده فراهم گردد که به تأیید نهایی متخصصان برنامهدرسی وهنرمفهومی رسیده است.
گلبرگ غریب پور، محمود مهرمحمدی، حمیدرضا رضا زاده، علیرضا عصاره، فاطمه زهرا احمدی،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی یک برنامه آموزشی با رویکرد تعلیم و تربیت گفت و شنودی، ویژه پرورش ادراک زیبایی شناختی دانشجو معلمان، انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع هنجاری بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل دو گروه بودند. گروه اول از 13 نفر متخصص موضوعی در حوزه هنر تشکیل شده بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم شامل 32 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که 10 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس و 22 نفر دیگر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اتخاذ تصمیم درباره عناصر برنامه داده های حاصل از مصاحبه ها و بررسی منابع تخصصی هنر و زیبایی شناسی به ویژه آرتاگرافی تحلیل مضمونی و در هشت عنصر برنامه گفت و شنودی تدوین شد.
اعظم صفی پور، رضا افهمی، مرجان کیان،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
این مقاله با هدف سنجش اثربخشی سه روش سخنرانی، قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی در یادگیری آموزش میراث معنوی همچون مفاهیم گاهشماری با تمرکز بر جشنها و مراسم ایرانی بر دانشآموزان سوم ابتدایی موزه تماشاگه زمان تهران انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دبستانی بازدیدکننده موزه بودهاند که از این جامعه آماری90 دانشآموز دختر و پسر به روش تصادفی ساده در قالب آزمایش( گروه سخنرانی به عنوان گروه گواه و دو گروه قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی به عنوان گروه آزمایش) مورد مقایسه قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از تکنیک تحلیل واریانس بین گروهی دو عاملی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سه روش آموزش قصهگویی، نمایش خلاق مشارکتی و سخنرانی در باب یادگیری میراث ناملموس(گاهشماری) تفاوت وجود دارد. همچنین بین دختران و پسران در باب یادگیری میراث ناملموس(گاهشماری) نیز تفاوت دیده میشود.
احمد عربی، علی رضا عصاره، اسماعیل عظیمی، سید محمد رضا امام جمعه،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه اجرای روش نمونهسازی مشارکتی بازیهای آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر جونقان در استان چهارمحالوبختیاری بود. نوع پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی بود. ابزار گردآوری دادهها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور با 20 نفر از معلمان دوره ابتدایی که این روش را اجرا کردهاند، مصاحبه به عمل آمد و تجربه زیسته آنان بیان شد. دادهها با استفاده از ترکیبی از روشهای قیاسی و استقرایی تحلیل شد. موانع و تسهیل گرهای شناساییشده، در پنج مرحله رویکرد تفکر طراحی شامل همدلی، تعریف، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزشیابی در برنامهدرسی ریاضی دستهبندی شد. راهکارهای ادامه اجرای روش نمونهسازی مشارکتی شامل شش درونمایه اصلی ازجمله فعالیتهای آموزشی و یادگیری، سازماندهی محتوا، شرایط بازی، عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به یادگیرنده و ارزشیابی از دیدگاه معلمان تحلیل شد.