XML English Abstract Print


چکیده:   (3606 مشاهده)
روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی سال 95 رشته های علوم تربیتی، روانشناسی و زبان و ادبیات فارسی که در زمان اجرای پژوهش در نیم سال هفتم تحصیل خود بودند و تعداد آنها 439 دانشجو بود. حجم نمونه با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 205 نفر انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه های محقق ساخته بود که پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 847/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که در حیطه شناختی و  نگرشی (عاطفی)، برنامه های درسی جدید منجر به کسب دانش و اطلاعات لازمه و حصول نگرش های مطلوب نسبت به رشته تحصیلی در دانشجویان گردیده است؛ اما در حیطه روانی- حرکتی(مهارتی) برنامه های درسی جدید منجر به کسب مهارت های مطلوب نشده است.
 
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: نقد و ارزیابی تحولات برنامه درسی در عرصه اجرا
دریافت: 1401/10/16 | ویرایش نهایی: 1402/9/6 | پذیرش: 1402/4/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Theory & Practice in Curriculum Journal

Designed & Developed by : Yektaweb