جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای رضایی

پژمان رضایی، نسرین قهرمانی،
دوره 5، شماره 18 - ( زمستان 1395 )
چکیده

 از جمله موارد قابل توجه در توسعه جوامع روستایی، اقتصاد روستایی است که در بسیاری از روستاهای کشور وابسته به بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی به عنوان رکن اساسی اقتصاد مناطق روستایی، مهم­ترین نقش در اشتغال و درآمد روستایی بر عهده داشته است. در سال­های اخیر کشاورزی به لحاظ اقتصادی رقابت­پذیری خود را از دست داده است. رکود اقتصاد کشاورزی دلایل متعددی می­تواند داشته باشد که یکی از مهم­ترین دلایل آن، خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی است. در این زمینه دهستان کیار شرقی از توابع استان چهارمحال و بختیاری انتخاب گردید و از بین 962 بهره­بردار کشاورز دهستان، 275 نمونه پرسشنامه تکمیل گردید. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی و آزمون­های مورد توجه همبستگی پیرسون، اسپیرمن و تحلیل واریانس است. نتایج نشان دهنده بالا بودن همبستگی مستقیم بین سرانه اراضی کشاورزی و افزایش درآمد و همبستگی معکوس بین خرد و پراکنده بودن اراضی و درآمد بهره­برداران است. متوسط سرانه اراضی زراعی بهره­برداران 3/2 هکتار و متوسط اراضی باغی 75/0 هکتار است که حاکی از خرد بودن اراضی کشاورزی محدوده مورد مطالعه است. همچنین اراضی زراعی بهره­برداران به طور متوسط در چهار نقطه و اراضی باغی در دو نقطه استقرار داشته­اند که حاکی از پراکندگی اراضی کشاورزی بهره­برداران است. بهره­برداران به آینده کشاورزی محدوده مورد مطالعه خوشبینی چندانی ندارند و خرد و پراکنده بودن اراضی کشاورزی و در نتیجه راندمان پایین محصولات را به عنوان یکی از مهم­ترین دلایل عدم فعالیت جوانان در بخش کشاورزی و مهاجرت آنها از مناطق روستایی قلمداد می­کنند. با توجه به این مبحث برنامه­ریزی برای یکپارچه­سازی اراضی و رقابتی نمودن کشاورزی تا حد قابل توجهی می­تواند رونق اقتصادی را به روستاهای محدوده مورد مطالعه بازگرداند.


بیژن رضایی، هدا نجف پور، نادر نادری،
دوره 6، شماره 20 - ( تابستان 1396 )
چکیده

دنیای امروز با چالش‌ها و بحران‌های عظیمی همچون تهی شدن منابع طبیعی، تراکم و انباشت مواد زاید و خطرناک و انواع آلودگی‌های محیطی زیستی به خصوص در زمینه محصولات کشاورزی مواجه است. از سوی مجامع بین المللی، حرکت به سمت توسعه پایدار و تغییر به سمت کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی به عنوان یک تفکر جدید که همزمان رشد اقتصادی و حفاظت محیط زیست را دنبال می‌نماید، مطرح است. پژوهش حاضر در نظر دارد با شناسایی موانع و چالش‌های توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی و ارائه راهکارهای مناسب در جهت توسعه کارآفرینی سبز گام بردارد. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان جهاد کشاورزی، کارشناسان سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی در استان کرمانشاه و اعضای انجمن تولیدکنندگان ارگانیک شهرستان کرمانشاه به تعداد 190 نفر بوده است. برای نمونه‌گیری در بخش کیفی از روش گلوله‌برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده ( به تعداد 181 نفر) استفاده شده است. تحلیل داده‌ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج نشان داد موانع اقتصادی، موانع زیرساختی، موانع ترویجی ـ آموزشی، موانع فنی و مدیریتی و موانع حمایتی عمده‌ترین موانع توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی است. از سوی دیگر حمایت دولت، مردم را در سرمایه‌گذاری‌‌ها و مشارکت‌ها شرکت داده و احساس مسئولیت مردم را نسبت به تولید محصولات سبز بر می­انگیزد. همچنین افزایش اهمیت تشریح تأثیر الگوی برچسب زیست محیطی و فرهنگ‌سازی در تغییر رفتار خرید و مصرف می‌تواند در جهت توسعه کارآفرینی سبز مفید باشد.

مجتبی قدیری معصوم، علی غلامی، فاطمه محمدزاده لاریجانی، حجت رضایی،
دوره 6، شماره 21 - ( پاییز 1396 )
چکیده

تحقیق حاضر به طراحی و تبیین مدل کارآفرینی مستقل روستایی برای مناطق روستایی شهرستان خوی با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری تفسیری پرداخته و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. به این ترتیب که ابتدا با روش دلفی از طریق نظرخواهی از 18 تن از خبرگان کارآفرینی محلی طی سه مرحله، عوامل مؤثر در کارآفرینی مستقل روستایی شناسایی و طبقه­بندی گردید، سپس پرسشنامه طراحی شده در اختیار 83 تن از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها با توجه به آگاهی، قابلیت دسترسی و تمایل به مشارکت قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نرم­افزار SmartPLS روایی و پایایی مدل اولیه محاسبه شد و در انتها با استفاده از نظرات 10 تن از کارشناسان محلی در زمینه کارآفرینی در محیط نرم افزار ISM مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان عوامل زیرساختی، اقتصادی، نهادی، مشارکتی، فردی و نظام­های حمایتی شناسایی شده، "عوامل زیرساختی" مستقل­ترین عنصر (زیربنایی­ترین عنصر) و عوامل فردی و مشارکت روبنایی­ترین عنصر (وابسته­ترین عنصر) در مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه است. این مدل علاوه بر اینکه دید کلی از عوامل تشکیل دهنده سیستم کارآفرینی مستقل روستایی در اختیار مسئولین ذیربط قرار می­دهد، توالی و اولویت اقدامات لازم در زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را نیز در اختیار آنها می­گذارد. نتایج این تحقیق می­تواند به عنوان الگویی برای برنامه­ریزی­های آتی در زمینه کارآفرینی روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد که در صورت استفاده از یافته­های تحقیق در زمینه منابع و زمان صرفه­جویی­های زیادی را برای ارگان­های تصمیم­گیرنده خواهد داشت. 

علی ولیقلی زاده، فرزانه خوانین زاده، محمدرضا رضایی،
دوره 8، شماره 2 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(پاییز 1398) 1398 )
چکیده

یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه­های توسعۀ پایدار روستایی، توسعۀ اقتصادی در کنار توسعۀ اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی نقش بسیار مهمی در توسعۀ اقتصادی آن دارد. یکی از مهم­ترین عوامل توسعۀ گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعۀ کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، افراد ساکن در  روستای سریزد بوده که در مجموع دارای 415 نفر جمعیت است. تعداد حجم نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه طبق فرمول کوکران 200 نفر تعیین شد. در مرحله بعد، پایایی پرسشنامه با مقدار آلفای کرونباخ 77 درصد در قالب نرم‏افزار (SPSS) تایید شد. جهت پردازش داده­ها، از نرم­افزارSPSS  استفاده گردید و برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون تی تک نمونه­ای و رگرسیون گام بگام بهره گرفته شد. نتایج تحقیق  نشان می­دهد که مقدار محاسبه‌شده همه شاخص‌های کارآفرینی، بالاتر از حد مبنای 5/2 بوده که می­توان گفت در راستای توسعه کارآفرینی مطلوب ارزیابی ‌شده‌ و گردشگری به شکل مثبت عمل کرده و توانسته گام‌هایی در جهت توسعه کارآفرینی در روستای سریزد بردارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان می­دهد که از میان شاخص‌های مؤثر، شاخص اعتماد به‌نفس با ضریب (419/0) بیشترین تأثیر را در زمینه کارآفرینی در روستای سریزد به خود اختصاص  داده است.

بهرام فیضی، علی کرامت زاده، فرهاد شیرانی بیدآبادی، اعظم رضایی،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده

بهره برداری زراعی در اراضی شیب‌دار مناطق روستایی به دلیل خاک ورزی غیراصولی و زراعت نامناسب، بـر روی حاصـلخیزی خاک و نفوذپـذیری آب تأثیر منفی داشته و موجب تشدید فرسایش خاک می‌گردد. از مهمترین اقدامات جهت جلوگیری از فرسایش خاک در اراضی شیب­دار، ایجاد پوشش گیاهی است که یکی از راهکارهای مهم در این راستا، تبدیل اراضی زراعی به باغی است. بر این اساس در این مطالعه، به بررسی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری زراعی به باغی در اراضی شیب‌دار مناطق روستایی منطقه­ی هزارجریب واقع در استان مازندران با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره و مدل لاجیت پرداخته شده است. عوامل مؤثر بر تغییر کاربری شامل سه گروه عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی- زیست محیطی است. داده‌های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و از طریق تکمیل 120 پرسشنامه در منطقه هزارجریب شهرستان‌های بهشهر و نکا جمع آوری گردیده است. نتایج نشان داد که متغیرهای سن، میزان تحصیلات، درآمد محصولات باغی و کسب اعتبار و منزلت اجتماعی بالاتر ناشی از مالکیت باغ در سطح معنی داری پنج درصد بر میزان تغییر کاربری زراعی به باغی کشاورزان مؤثر بوده است. در این راستا، سیاست‌هایی نظیر کاهش هزینه نهاده‌های باغی، اعطای تسهیلات مالی کم بهره و بلندمدت به کشاورزان، ایجاد مراکز خرید تضمینی و سردخانه‌ها برای محصولات باغی در هر منطقه، افزایش آگاهی کشاورزان از عواقب بهره‌برداری غیر اصولی اراضی شیب‌دار و نیز، برنامه‌ریزی‌هایی در جهت ترویج الگوی کشت متناسب با توسعه پایدار توصیه می‌گردد.

بیژن رضایی، نادر نادری، معین سلیمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره‌گیری از طرح آشیانه‌ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام‌مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره‌گرفته‌شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه‌گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق‌ساخته بود. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه‌وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم‌ترین مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه‌های شناسایی‌شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به‌دست‌آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه‌ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم‌ترین اولویت‌های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت‌های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.

علی یوسفی طالقانی، نصرالله مولایی هشجین، پرویز رضایی،
دوره 11، شماره 39 - ( بهار 1401 )
چکیده

امروزه بحث­ها و نگرانی در مورد تغییرات محیطی و تغییرات کاربری زمین به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بود.  برای گردآوری اطلاعات از ابزار  پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون تی و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد در بین عوامل اقتصادی کاهش درآمد بخش کشاورزی در روستاها، با نمره میانگین 93/4 بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی روستاها داشته است. عوامل کاهش سطح زیر کشت، نداشتن بودجه کافی برای خرید ماشین آلات کشاورزی، نبود حمایت مالی در مراحل تولید و نداشتن بودجه کافی برای خرید بذر ، کود و سم نیز در رتبه­های بعدی قرار داشتند. در بین عوامل اجتماعی عامل بیکاری با نمره میانگین 98/3 در رتبه اول و بیشترین تأثیرگذاری را داشته است. همچنین عوامل تمایل نداشتن نسل جدید به فعالیت کشاورزی، نگرش کشاورز به لزوم رفاه در زندگی و افزایش جمعیت گردشگران در رتبه های بعدی قرار داشتند. نتایج روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل اقتصادی در مقایسه با عوامل اجتماعی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری بر مسئله پژوهش دارند. در بین عوامل اقتصادی خشکسالی و کمبود آب کشاورزی مسائل زیادی را برای کشاورزان دامن زده و مانع انجام فعالیت‌های کشاورزی شده است.

کلثوم طهماسبی، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 11، شماره 42 - ( زمستان 1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات‌گرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل می‌دهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده­ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی اجتماعی (0.349) می‌باشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.

بیژن رضایی، میثم خدادوستی، فاطمه خدادوستی،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده

این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای تشخیص فرصت­های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی استان کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش مطالعه­ی حاضر، آمیخته و بر حسب محیط پژوهش، کتابخانه­ای میدانی و برحسب  ماهیت و روش پژوهش پیمایشی بود. این مطالعه به­صورت آمیخته (کمی-کیفی) انجام شد. در بخش کیفی از 15 نفر از اساتید، کارشناسان و افراد متخصص در زمینه­ی کارآفرینی روستایی در سراسر کشور در رابطه با تشخیص فرصت­های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی مصاحبه­هایی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این افراد از تحلیل مضمون استفاده شد. ابتدا سخنان این افراد استخراج و کدگذاری شد و مضامین استخراج شدند و سپس پرسش­نامه­ها تدوین شدند و بین 361 نفر از زنان کارآفرین در سطح استان کرمانشاه به­صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع‌آوری شده، از دو نرم‌افزار SPSS و AMOS استفاده شد. در این مطالعه 71 کد و 9 مقوله (بعد) به­عنوان عوامل تشخیص فرصت­های کارآفرینی روستایی شناخته شدند. بر اساس کدبندی به­دست آمده این 9 بعد اصلی شامل وجود پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت­های نوآورانه، ایجاد ایده­ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی­های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه­های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع­شناسی فرصت، محیط کسب­وکار و عوامل فردی بودند. برای مناسب بودن سؤالات از تحلیل عاملی استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، متغیرهای پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت­های نوآورانه، ایجاد ایده­ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی­های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه­های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع شناسی فرصت، محیط کسب­وکار و عوامل فردی بترتیب 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد و 00/52 درصد از واریانس تشخیص فرصت­های کارآفرینانه را پیش­بینی کردند و همگی بر تشخیص فرصت تأثیر داشتند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb