جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای کورتیزول

فتاح مرادی، اعظم حیدر زاده، محمدعلی محمدعلی آذربایجانی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر دوازدههفته تمرین استقامتی بر سطوح سرمی هورمونهای منتخب در مردان
کموزن بود. 11 مرد سالم کموزن بهطور تصادفی به دوگروه تمرین استقامتی و کنترل تقسیمبندی شدند.
سطوح سرمی آدیپونکتین، کورتیزول و تستوسترون قبل و پس از دوره تمرین اندازهگیری شد. پروتکل
تمرین استقامتی شامل دوازدههفته تمرین رکابزدن روی چرخ کارسنج ) 3 جلسه تمرین در هفته، شدت 06
تا 06 درصد ضربان قلب ذخیره، مدت 06 تا 06 دقیقه در هر جلسه( بود. تجزیه و تحلیل دادهها با
بهکارگیری نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای t همبسته و t مستقل صورت گرفت. سطح معنیداری
>6/60 p 10 درمقابل /0±0/ در نظر گرفته شد. تمرین استقامتی اثر معنیداری بر غلظت سرمی آدیپونکتین ) 0
100 نانوگرم بر میلیلیتر( /3±39/ 101 درمقابل 0 /0±01/ 13/9±1/1 میکروگرم بر میلیلیتر( و کورتیزول ) 0
<6/ نداشت ) 60 P 0 نانوگرم بر میلیلیتر( را کاهش /0±1/ 1 در مقابل 1 /0±1/ (، اما غلظت تستوسترون سرم ) 0
=6/ داد ) 630 P( و شاخص VO2max =6/ آزمودنیها نیز افزایش نشان داد ) 661 P(. اجرای تمرین استقامتی
به مدت دوازده هفته، احتمالاً به دلیل عدم تغییر درصد چربی بدن، تأثیری بر غلظت آدیپوتکتین سرم مردان
کموزن ندارد. به نظر نمیرسد کاهش سطوحِ درگردش تستوسترون به دنبال این دوره تمرین اثرات مضری
بر فرایندهای آنابولیک آندروژنیک وابسته به تستوسترون داشته باشد و حتی براساس مطالعات پیشین -
میتواند برای سلامت قلبی عروقی مفید هم باشد. بههرحال، سطح آمادگی قلبی تنفسی مردان کم وزن به دنبال دوره تمرین استقامتی بهبود یافت. به نظر نمیرسد تمرین استقامتی تأثیری بر سطوح استراحتی )وضعیت
غیرتمرینی( کورتیزول موجود در گردش خون مردان کموزن داشته باشد.


عاطفه یاراحمدی، دکتر محمدعلی سمواتی شریف، شیما اقبالی خسرو، پوریا حصاری،
دوره 13، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده

هدف این تحقیق تعیین تأثیرششهفته تمرین بدمینتون بر تغییرات استرس و سطوح کورتیزول در دانشجویان دختر غیرورزشکار بود. در این تحقیق فشار روانی
± 2/ برآورد شد. از بین آزمودنیها، 00 دانشجوی دختر با میانگین سن 68 (HAD scale) 120 دانشجوی دختر غیرورزشکار، ازطریق پرسشنامه فشار عصبی
16 ( را داشتند انتخاب شدند. جهت برآورد سطوح /46 ±4/ 65 کیلوگرم که بیشترین میزان اضطراب )نمره 42 ± 4/ 180 سانتیمتر و وزن 56 ± 6/ 22 ، قد 68
قرار گرفتند. گروه ) n= و تجربی ) 16 )n= 6 خون از آزمودنیها گرفته شد. سپس آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه کنترل ) 16 cc کورتیزول سرمی، مقدار
تجربی برای مدت ششهفته تحت تمرین بدمینتون قرار گرفت. اما گروه کنترل هیچگونه فعالیتی انجام نمیدادند. پساز اتمام پروتکل تمرینی، مجدداً متغیرهای
0/ مورد نظر اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در هر گروه از آزمون تی همبسته و برای مقایسه گروهها با هم از آزمون مستقل با سطح معنیدار ) 06
استفاده شد. ) p<
در گروه تجربی کاهش یافت. )p = 0/006( ٪02/ و سطح کورتیزول سرمی به مقدار 04 )p =0/00( ٪26/ نتایج آماری نشان داد استرس به میزان 86
نتایج نشان داد انجام تمرین بدمینتون باعث کاهش استرس در دانشجویان دختر غیرورزشکار میشود.


سلمان نظامی، محمدعلی سمواتی شریف، اسدالله چزانی شراهی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت­­هفته تمرین مقاومتی شدید (به­روش اسپلیت) بر تغییرات سطوح سرمی تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) و تأثیر آن بر رشد و توسعه قدرت عضلانی است. 20 نفر از ورزشکاران مبتدی پرورش‌­اندام با شاخص توده بدن 2/25±23/80 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 2/55±24/65 در این پژوهش مشارکت کردند. آزمودنی­‌ها به‌­صورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی به‌­روش اسپلیت (10 نفر) و کنترل به‌­روش سنتی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی با 100-85 درصد 1RM برای شش‌­نوبت در هفته به‌­روش اسپلیت (جداسازی گروه‌­های عضلانی) طراحی شد. گروه کنترل به‌­روش تمرین کل بدن (سنتی) با همان شدت و مدت به تمرین پرداختند. ضخامت عضله تحت مطالعه (سه‌­سر بازو) با استفاده از تصویربرداری سونوگرافی در هر دو گروه قبل و پس از مداخله اندازه‌­گیری شد. نمونه‌­­گیری خونی، در زمان استراحت قبل و بعد از تمرین‌­ها در محیط آزمایشگاه جمع‌آوری شد. نتایج نشان داد که تمرین به‌روش اسپلیت نسبت به‌روش سنتی، موجب افزایش قدرت عضلانی (p=0/01)، توده عضلانی (p=0/001) و نسبت T/C (p=0/02) می‌­شود. همچنین، بین قدرت بیشینه با هایپرتروفی  (p=0/001 ، r=0/55) و نسبت T/C با قدرت بیشینه ارتباط معنی­‌دار مشاهده شد. (r=0/74 ، p=0/03) . نتایج نشان می‌­دهند، این روش از تمرین مقاومتی موجب افزایش تحریک آنابولیکی و توده عضلانی در بدن می‌­شود، که افزایش قدرت بیشینه را در­پی دارد.


محسن محمدنیا احمدی، راضیه حیدری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

با توجه به پیشرفت استفاده از طب سنتی در تحقیقات اخیر، عصاره بادرنجبویه به عنوان عامل اثرگذار بر چربی خون و کاهنده استرس جسمانی و روانی موردتوجه قرارگرفته است. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد مصرف عصاره هیدروالکی بادرنجبویه بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و کورتیزول بزاقی هنگام و پس از فعالیت تناوبی شدید است. تعداد 10 نفر از زنان غیرفعال (شاخص توده بدنی 60/0 ± 28/22 کیلوگرم بر مترمربع) در 2 جلسه مجزا در آزمون شرکت کردند. آزمودنی­ها در جلسه اول، عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه (500 میلی­گرم) و در جلسه دوم، دارونما (500 میلی‌گرم نشاسته) را 60 دقیقه قبل از انجام فعالیت تناوبی شدید (11 تناوب دویدن 1 دقیقه کار و 2 دقیقه استراحت به ترتیب با شدت 90 و 60 درصد max2vVO) مصرف نمودند. هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی، ضربان قلب با استفاده از ضربان­سنج پولار و کورتیزول بزاقی به روش نورتابی شیمیایی اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد در دو گروه بادرنجبویه و دارونما بین شاخص­های میانگین اکسیژن مصرفی (51/0=P)، اکسایش چربی (9/0=P)، نسبت تبادل تنفسی (76/0=P)، هزینه انرژی (6/0=P)، ضربان قلب (42/0=P) و کورتیزول بزاقی (15/0=P) تفاوت معنی­داری وجود نداشت. بر اساس یافته­های این مطالعه، مصرف عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه همراه با انجام فعالیت تناوبی شدید تأثیری بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و سطح کورتیزول در زنان غیرفعال ندارد.

 
حمداله هادی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده


هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر مصرف دوزهای مختلف آدامس کافئین بر هورمون‌های استرسی و عملکرد تیراندازی مردان نظامی بود. آزمودنی‌های تحقیق حاضر تعداد 10 نفر از فرماندهان مرکز آموزش ولیعصر تبریز با میانگین و انحراف استاندارد سن 78/2±52/31 سال، وزن 91/3±32/75 کیلوگرم، قد 84/4±14/176 سانتی‌متر بود. میزان هورمون‌های کورتیزول، آدرنوکورتیکوتروپیک هورمون و اکسی‌توسین خون هم‌چنین عملکرد تیراندازی پس از مصرف دوزهای مختلف کافئین اندازه‌گیری شد. در مراحل اول، دارونما در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. در مراحل دوم، سوم و چهارم (فاصله زمانی بین هر کدام از مراحل 5 روز) به تمامی آزمودنی‌ها، آدامس کافئین با دوزهای 150، 200 و 300 میلی‌گرم در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. آدامس و دارونما به صورت یک‌سویه کور به شرکت‌کنندگان داده‌شده بود. از آمار توصیفی، آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری و آزمون تعقیبی توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. (P≤0.05) نتایج مطالعه حاضر نشان داد مصرف آدامس کافئین در دوزهای 200 و 300 میلی‌گرم موجب کاهش معنی‌دار هر سه هورمون استرسی و همچنین افزایش معنی‌دار عملکرد تیراندازی می‌شود، با این حال مصرف دوز 150 میلی‌گرم کافئین تأثیری بر کاهش هورمون‌های استرسی و عملکرد تیراندازی نداشت. با توجه به این نتایج، می‌توان به ورزشکاران تیراندازی توصیه کرد تا قبل از تمرینات و مسابقات خود، از آدامس کافئین با دوزهای 200 و 300 میلی‌گرم استفاده کنند. با این وجود در مورد اظهارنظر در مورد استفاده از دوزهای مختلف کافئین علی‌الخصوص به شکل آدامس نیاز به بررسی‌های بیشتری است. 
 

حمیدرضا برزگرپور، حمید رجبی، سعید محمدی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: انجام تلاش ذهنی قبل و حین فعالیت ورزشی جسمانی باعث افزایش شاخص­های خستگی می­شود و به نظر می‌رسد که اندازه این خستگی به نوع تلاش ذهنی به‌کارگرفته‌شده بستگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر Stroop، AX-CPT و PVT هم­زمان با فعالیت ورزشی رکاب‌زدن بر درک تلاش، ضربان قلب و کورتیزول است. روش­شناسی: 10 مرد دوچرخه­سوار با میانگین سنی 5/4± 5/34 سال، قد 5/4± 177 سانتی­متر و حداکثر توان خروجی 36± 236 وات طی پنج جلسه به آزمایشگاه فراخوانده شدند. در جلسه­ی اول مشخصات آنتروپومتریک و آزمون تعیین حداکثر توان خروجی انجام شد. در چهار جلسه­ی بعد فعالیت ورزشی رکاب زدن به­مدت 45 دقیقه و با شدت 65 درصد حداکثر توان خروجی بر­روی چرخ کارسنج همراه (Stroop، AX-CPT و PVT) و بدون تلاش ذهنی (تماشای مستند) انجام شد. در حین انجام پروتکل درک تلاش و ضربان قلب هر 10 دقیقه توسط آزمونگر اندازه­گیری شد. همچنین  نمونه­ی خونی قبل و 30 دقیقه بعد از فعالیت به­منظور اندازه­گیری کورتیزول جمع­آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون آنالیز تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج: انجام 45 دقیقه تلاش ذهنی Stroop با فعالیت ورزشی رکاب زدن به‌صورت هم­زمان، باعث افزایش معنی­دار میزان درک تلاش، شاخص فشار ذهنی در پرسشنامه ناسا و غلظت کورتیزول نسبت به فعالیت ورزشی رکاب زدن تنها شد (p≤0/05) اما بین جلسات تلاش ذهنی AX-CPT و PVT با فعالیت ورزشی رکاب زدن تنها تفاوت معنی­داری یافت نشد. نتیجه­گیری: نتایج پژوهش نشان داد انجام تلاش­های ذهنی مختلف به­صورت هم­زمان با فعالیت ورزشی رکاب زدن بسته به میزان چالش و مدت زمان آن­ها می­توانند برخی شاخص­های خستگی را به میزان بیشتری تحت تاثیر قرار دهند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb