جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای امینی

دکتر امیر لطافت کار، فرانک امینی، دکتر بهرام شیخی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

چکیده
ﻣﻘﺪﻣﻪ: آموزش مکانسیم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی توانایی امیدوارکننده‌ای را در بررسی‌های قبلی برای بهبود درد، ناتوانی و کینزیوفوبیا در کمردرد مزمن نشان داده‌اند. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانسیم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی به تنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
ﻣﻮاد و روش ﻫﺎ: در این مطالعه پنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن(گروه آموزش مکانسیم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی = 27 نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی = 27 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد(مقیاس بصری درد)، ناتوانی(شاخص اوسوستری)، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت(مقیاس تامپا) همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازه­های تکراری و مدل های آمیخته خطی با تصحیح بونفرونی، برای بررسی تفاوت­های بین گروهی استفاده شد.
یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: اثر متقابل گروه × زمان برای درد(008/0P=)، حساسیت مرکزی(002/0P=)  و ترس از حرکت(001/0>P) در گروه آموزش مکانسیم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد(001/0>P). هیچ اثر متقابل زمان × گروه برای ناتوانی(50/0P=) یافت نشد.
 ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: یافته‌های این مطالعه از اضافه کردن آموزش مکانسیم عصبی درد به عنوان یک مکمل موثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت می‌کند.
 
آقای رضا امینی، دکتر حمید رجبی، دکتر محمد رضا امیرسیف الدینی، آقای کوروس دیوسالار،
دوره 14، شماره 12 - ( 7-1395 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تعیین تغییرات آدیپونکتین، لپتین و نیم­رخ لیپیدی پلاسمای خون مردان غیرفعال به دنبال 24 جلسه بازی فوتسال است. در این مطالعه 20 مرد سالم 30-20 ساله و غیرفعال، به­طور تصادفی به دو گروه تجربی (سن: 2/58±23/5، وزن: 14/48±69/36 کیلوگرم، شاخص تودۀ بدنی: 4/41±22/82 کیلوگرم بر مترمربع) و گروه کنترل (سن: 2±24/6 سال، وزن: 12/71±68/22 کیلوگرم، شاخص تودۀ بدنی: 3/58±21/99 کیلوگرم بر مترمربع)  تقسیم شدند. گروه تجربی در هر جلسه برنامۀ تمرینی فوتسال شامل 20 دقیقه گرم­کردن، دو زمان 30 دقیقه­ای بازی فوتسال و درنهایت 10 دقیقه سردکردن را به­مدت هشت­هفته و هر هفته سه جلسه اجرا انجام داد و گروه کنترل فعالیت عادی خود را سپری کرد. قبل­از برنامۀ تمرینی و 48 ساعت پس­از پایان آخرین جلسۀ بازی، نمونۀ خون به­میزان 5 میلی­لیتر، جهت اندازه­گیری میزان آدیپونکتین، لپتین و نیم­رخ لیپیدی پلاسمای خون از آزمودنی­ها جمع­آوری و با استفاده از آزمون t  مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که 24 جلسه بازی فوتسال باعث افزایش معنی­دار لیپوپروتئین پرچگال (0/03=p) و کاهش معنی­دار لپتین (0/04=p)، لیپوپروتئین کم­چگال (0/03=pلیپوپروتئین(a)  (0/04=p، تری­گلیسیرید (0/03=p) و کلسترول (0/03=p) می­شود، با وجود این، تفاوت­ها دربارۀ آدیپونکتین (0/04=p) معنی­دار نبود (0/05p). به نظر می­رسد فعالیت بدنی ناشی از بازی فوتسال موجب تغییراتی در میزان برخی هورمون‌های ترشح شده از بافت چربی سفید و دیگر ارگان­های مرتبط با ترشح این هورمون‌ها می­شود، ولی با وجود نتایج متناقض به­دست­آمده در تحقیقات گذشته، بررسی­های بیشتر در این باره ضروری به نظر می­رسد.


امیرمیلان امینی، محمد فشی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر مصرف حاد مکمل کلسیم لاکتات بر ظرفیت بافری و عملکرد ورزشکاران مرد بوکس آماتور نخبه بود. هشت مرد نخبه بوکس آماتور (قد 4/33±180 سانتی‌متر و وزن 3/68 ±24/12 کیلوگرم، دسته‌های وزنی (۸۱+، ۶۹-،۶۴-،۷۵-)) در طرحی متقاطع و دوسوکور در 3 راند 3 دقیقه­ای با یکدیگر به مبارزه پرداختند. مکمل لاکتات به‌صورت کپسول­های ژلاتینی (5/0 گرم، 80 میلی‌گرم کلسیم لاکتات/ کیلوگرم وزن بدن) 90 دقیقه قبل از مبارزه مصرف شد. 90 دقیقه قبل، بلافاصله قبل و نیز بلافاصله پس از رقابت، از آزمودنی‌­ها نمونه­‌گیری خون انجام و لاکتات، PH، HCO3- و PCO2، اندازه‌گیری و میانگین ضربان قلب و تعداد ضربه­‌های مؤثر دست حین مبارزه ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل برای مقایسه دوبه‌دو زمان اندازه‌گیری در دو گروه مکمل و دارونما و نیز آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های تکراری در سطح معناداری P≤0.05 استفاده گردید. مقدار لاکتات و HCO3- در سه زمان ارزیابی در گروه مکمل کلسیم لاکتات و دارونما به ترتیب افزایش و کاهش معناداری را نشان داد (0/05P). تفاوت معناداری بین گروه مکمل کلسیم لاکتات و دارونما در مقدار لاکتات، PH، HCO3، PCO2، ضربان قلب و عملکرد در سه زمان ارزیابی مشاهده نشد (0/05<P). مکمل کلسیم لاکتات منجر به بهبود عملکرد بدون تغییرات چشمگیر در سیستم تامپونی گردید. به‌بیان‌دیگر تلاش بیشتر با اسیدیته مشابه با دارونما می­تواند نشان‌دهنده اثربخشی مکمل کلسیم لاکتات بر عملکرد ورزشکاران بوکس آماتور باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb