جستجو در مقالات منتشر شده


17 نتیجه برای باد

محمدعلی ثقفی، عباسعلی علی اکبری بیدختی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

براساس داده­های بادسنج فوق صوتی سال 2007، بیشتر زمان‌ها تندی باد بینm/s  5/0 تا 2 و دامنه چرخه سالانه آن کوچک است که شرایط حاد آلودگی هوا را  در تهران فراهم می­کند. همچنین CO و PM10 تغییرات فصلی از خود نشان می­دهند که به شرایط هواشناختی و منابع آلاینده­ها وابسته است. بررسی چرخه سالانه CO و PM10 نشان می­دهد که غلظت CO در روزهای پاییز تا زمستان افزایش دارند. غلظت PM10 در روزهای زمستان تا بهار مقادیر پایینی دارد. افزایش غلظت آلاینده‌ها در زمستان عمدتا ناشی از  کمبود سامانه­های همدیدی فعال و وارونگی دمایی سطحی، بر اساس پارامتر پایداری N2، که در پاییز و زمستان نسبت به بهار و تابستان بیشتر است.) است. در چرخه سالانه براساس میانگین‌های شبانه­روزی، ضریب همبستگی CO و PM10، 4/0 و در زمستان، 7/0 است که نشانگر ارتباط قوی منابع این دو در این فصل است. در بهار، خودروها، گرد و غبار ناشی از سطح و یا از منابع دورتر، منشا PM10 هستند، اما در پاییز، منابع عمدتاً خودروها و وسایل گرمایشی هستند. دو بیشینه در نمودار تغییرات CO در ابتدای صبح و شب رخ داده است که تقریباً با کمینه­های تندی باد همزمان و وابسته به تغییرات فصلی نیز هستند. طی شب، شارش­های کوه­دشت (سرد) و  نشست هوا ناشی از سامانه­های پرفشار سبب ایجاد وارونگی دما بر روی منطقه می­شوند که افزایش غلظت آلاینده­ها را در پی دارد.نمودارهای سه­بعدی مؤلفه­های افقی سرعت باد، دمای هوا و آلاینده­ها نشان می­دهند که مؤلفه نصف­النهاری باد، نقش برجسته­تری در انتقال CO که مستقل از دما است، به عهده دارد که با توجه به وضعیت توپوگرافی منطقه، می­تواند نشانگر محلی بودن منابع آن باشد. در حالی که هردو مؤلفه سرعت باد در انتقال PM10 نقش دارند. همچنین بیشینه­های PM10 در فصل سرد با باد کم همزمان و در فصل گرم مستقل از تندی باد هستند.


حمید علی پور، سیده نگار هاشمی نسب، امیرحسین هاتفی اردکانی، اعظم غلام نیا، یاسر شهنواز،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

فرسایش بادی در مناطقی با بارندگی کمتر از 150 میلی متر اهمیت ویژه ای دارد. فرسایش بادی به عنوان یکی از عوامل مهم بیابان زایی، همواره مورد توجه قرار گرفته است .در این تحقیق بعد از جمع آوری اطلاعات و مطالعات پایه در منطقه و تهیه نقشه­های لازم از قبیل توپوگرافی، زمین­شناسی، ژئومرفولوژی، قابلیت اراضی، پوشش گیاهی و آگاهی از مطالعات هواشناسی و جهت بادهای غالب در منطقه به بازدید صحرایی پرداخته و فرم­های بیابانی و پرسشنامه مردمی در منطقه تکمیل شد و سپس واحدهای کاری به روش احمدی- اختصاصی تهیه، سپس مقدارفرسایش بادی براساس مدل تجربی اریفردرهریک از واحدهای کاری تعیین شد. همچنین نقشه حساسیت اراضی به فرسایش بادی با استفاده از اریفر تهیه شد و پتانسیل رسوبدهی نیز با استفاده از رابطه بین درجه رسوبدهی وتولیدرسوب به دست آمد. نتایج نشان داد کلاس فرسایشی I (فرسایش خیلی کم) با مساحتی در حدود 21/11287 هکتار بیشترین مساحت وکلاس فرسایشی IV (فرسایش زیاد) با مساحت45/6682 هکتار در رتبه دوم از نظر مساحت می باشد. دربین رخساره های ژئومرفولوژی رخساره های مسیل (5-3-2) و اراضی زراعی (2-3-2) دارای بیشترین مقادیررسوبدهی می باشند. وجود توپوگرافی مسطح و اراضی با شیب کم در بخشهای شرقی وشمالی حوزه که مستقیماً تحت تاثیر بادهای غالب منطقه می باشند، باعث شده تا باد از قدرت تخریبی بالاتری برخوردار باشد. یکی از راهکارهای مناسب به منظور مقابله با فرسایش بادی در حوزه میاندشت احداث بادشکن در اطراف مزارع داخل و خارج منطقه با توجه به گسترش اراضی کشاورزی در اطراف منطقه مورد مطالعه و در مسیر بادهای غالب محدوده در بخشهای شرق، شمال شرق می باشد.


فروغ ‌ مومن‌پو ر، نیما فریدمجتهدی، شبنم هادی‌نژادصبوری، حسین عابد، سمانه ‌ نگاه،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

برای بررسی شرایط جوی در زمان وقوع باد گرمش، روزهای شاخص این پدیده از بانک اطلاعاتی 29 ساله‌ی باد گرمش گیلان (2010-1982) استخراج شد. میدان‌های فشار، دما، نم ویژه، ارتفاع ژئوپتانسیلی، سرعت قائم، مؤلفه‌های مداری و نصف‌النهاری باد، فرارفت رطوبت و دما، جریان، تاوایی نسبی و برش قائم کمیت‌های دینامیکی در سامانه‌های منجر به این پدیده در همه ترازهای جوی مطالعه شد. از تصاویر سنجنده‌ی مودیس، ماهواره‌های ترا و آکوا برای تأیید وجود ابرناکی و بارش (برف) در دو سوی رشته‌کوه البرز استفاده شد. به سبب ابرناکی و وقوع بارش در هنگام باد گرمش سه دسته الگو شناسایی شد: دسته‌ی اول موارد رخداد باد گرمش همراه با آسمان صاف و بدون پدیده در دو سوی رشته‌کوه البرز، دسته دوم فقط وجود ابرناکی در هنگام باد گرمش و دسته سوم موارد همراه با وقوع بارش را در دامنه‌ی جنوبی رشته‌کوه البرز در زمان باد گرمش شامل می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که تفاوت این سه دسته، علاوه بر الگوی سطوح میانی و فوقانی وردسپهر، در الگوی همدیدی توده هوای مستقر در سطح زمین است. در دسته اول و دوم، استقرار توده هوای پرفشار در نواحی مرکزی فلات ایران و نفوذ زبانه‌ی کم‌فشار در شمال رشته‌کوه البرز موجب شکل‌گیری جریان‌های جنوبی به سمت سواحل جنوبی دریای کاسپین و افزایش سرعت باد در لایه‌های زیرین وردسپهر می‌گردد. اما در دسته‌ی سوم گسترش کم‌فشار به سمت دامنه‌ی جنوبی البرز و نواحی شمال‌غربی ایران، شکل‌گیری مولفه‌ی مثبت باد نصف‌النهاری را به سمت دامنه‌های شمالی و پشت به باد البرز در پی دارد. 


محمود خسروی ، صمد فتوحی، سلیمان پیروزاده،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

سالانه حجم عظیمی از ماسه‌های بادی، مناطق مسکونی و روستاها را مورد هجوم قرار می‌دهند. در برخی از روستاها که در مسیر حرکت ماسه‌ها قرار دارند، مقدار حجم رسوبات به‌گونه‌ای است که سبب دفن واحدهای مسکونی شده و روستاییان به‌ناچار مجبور به ترک روستاها و خانه‌های خود شده‌اند. هدف از این پژوهش حاضر با دیدگاهی جدید و کاملاً متفاوت از بقیه پژوهش‌ها، درواقع به دنبال آشکارسازی تغییرات فضایی - زمانی تپه‌های ماسه‌ای در منطقه ساحلی غرب زرآباد (کنارک) بوده است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده ازلحاظ هدف کاربردی  و ماهیت روش‌شناسی بر مبنای روش، توصیفی تحلیلی و  از طریق شیوه مطالعه کتابخانه­ای- اسنادی و پیمایشی برای تحقیق در منطقه روستایی  غرب زرآباد پرداخته شد. در این تحقیق برای بررسی  تغییرات فضایی- زمانی تپه ماسه‌ای منطقه غرب زرآباد، در دوره زمانی ۲۳ ساله (۲۰۱۴-1991) از  نقشه‌های زمین‌شناسی، تصاویر ماهواره‌ای ،GPS، استفاده گردید و به‌وسیله روش­های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، و نرم‌افزار (ENVI)  مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از گسترش تپه‌های ماسه‌ای  نشان می‌دهد که در سال 1991 تا 2014 مساحت کاربری  که به نفع تپه­های ماسه­ای تغییر کاربری یافته­اند، عبارت‌اند از پوشش گیاهی حدود 108/0 کیلومترمربع، رسوبات رودخانه­ای 60/10 کیلومترمربع و زمین­های بایر 35/264 کیلومترمربع بوده­اند. همچنین بیشترین تغییر مساحت  مربوط به تپه­های ماسه­ای بوده که در سال 1991 (25/561) کیلومترمربع  بوده و در سال 2014(45/578) کیلومترمربع رسیده و  رشدی معادل (198/ 17) کیلومترمربع را  داشته است.


علیرضا محمدی ، بهمن جاوید مغوان،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

 اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه‌های غیررسمی مواجهند. شکل‌گیری و رشد این سکونتگاه‌ها  به دلایلی از جمله ساخت‌ و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می‌شود. از آنجایی که خطر زمین‌لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه‌های شهری و از جمله سکونتگاه‌های غیررسمی را تهدید می‌کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب‌پذیری این سکونتگاه‌ها در مقابل خطر وقوع زمین‌لرزه‌های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله‌ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب‌پذیری محله زیر نهر تراب پارس‌آباد  در برابر خطر وقوع زمین‌لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده‌های خام به ‌صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده‌اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه‌ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل‌های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب‌پذیری ساختمان‌ها، استفاده شده است. یافته‌های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب‌پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این‌رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه‌های پژوهش ارائه شده‌اند. 


یوسف قویدل رحیمی، اسماعیل عباسی، منوچهر فرج زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

حدوث وقایع فرین اقلیمی ازجمله توفان­های حاره­ای سالانه مخاطرات جبران­ناپذیری را در مناطق تحت سیطره خود بر جای می­گذارند. شناخت این وقایع و علم به زمان رخداد آنها می‌تواند در مدیریت حوادث غیرمترقبه ناشی از آنها راهگشا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی شرایط همدیدی جو همزمان با رخداد چرخند حاره­ای مورخ 05 تا 08 ژوئن 1948 که سواحل جنوبی ایران را تحت تاثیر قرار داده است، می‌باشد. داده­های مورد استفاده جهت تحلیل دینامیک و ترمودینامیک چرخند­ حاره­ای مورد بررسی شامل فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه‌های مداری و نصف‌النهاری باد، میزان انرژی پتانسیل در دسترس همرفت، سرعت قائم، دمای سطح دریا، نم ویژه و پوشش ابر می­باشد که از پایگاه ECMWF با قدرت تفکیک مکانی یک درجه اخذ گردید. نتایج نشان داد که اندرکنش بین زبانه­های پرفشار جنب حاره بر روی عربستان، تبت و ایران و چرخند حاره­ای زمینه فعالیت و جابه­جایی چرخند حاره­ای را فراهم نموده است. به نظر می­رسد عمده­ترین عامل شکل­گیری این چرخند ایجاد همگرایی در تراز دریا توسط جریانات قائم بالاسو و واگرایی ایجاد شده در هسته رودباد تراز پایین جو باشد؛ بطوری که بیشینه سرعت باد در رودباد مذکور به 22 متر بر ثانیه رسیده است. در تمامی روزهای فعالیت چرخند سرعت رودباد تراز پایین جو نسبت به رودباد تراز 500 میلی بار بیشتر می­باشد که خود نشان از شکل­گیری و توسعه این چرخند حاره­ای از ترازهای زیرین جو به ارتفاعات بالاتر می­ باشد.


حسین نگارش، صمد فتوحی، رضا ثریا،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

دریاچه‌های فصلی یا پلایاها به دلیل قرار گرفتن در مناطقی با توپوگرافی پست در نواحی خشک و بیابانی با سیستم بادهای قوی و نیـز وجـود ذرات دانه ریز و جدا از هم، منشأ مهمی برای رسوبات بادی و طوفانهای گرد و غبار به شمار می‌آیند. رسوبات و نهشته‌های بادی در سیستان باعث گردیده تا زندگی هزاران نفر از مردم این مناطق  و به خصوص دانش آموزان به خطر بیفتد. حجم رسوبات بادی دراین شهرستان در ده سال اخیر چند برابر شده است، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در اختلاف حجم رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز می‌باشد . روش تحقیق در این پژوهش کاملا میدانی و به صورت مشاهده مستقیم می‌باشد که در کنار آن از منابع کتابخانه‌ای نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد، عامل، نوع خاک و توپوگرافی تأثیر زیادی در اختلاف حجم رسوبات جمع شده در مدارس مورد مطالعه ندارد. از بین رفتن پوشش جنگلی منطقه بش دلبر، خشک شدن دریاچه هامون و رها شدن زمین های کشاورزی و عدم پوشش گیاهی مهمترین عوامل در افزایش یا کاهش حجم رسوبات بادی هستند.
 
فرشاد پژوه،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف از انجام این تحقیق شناسایی ارتباط نوع و پیکربندی‌های متفاوت رودباد با بارش های سنگین و فراگیر نیمه جنوبی ایران است. بدین منظور داده‌های بارش روزانه فصل سرد (آذر تا اسفند) طی دوره آماری 1970 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. سپس با در نظر گرفتن دو شرط فراگیری بیش از 50 درصد و بارش‌های بیش از صدک 95 درصد هر ایستگاه، 61 روز بارش سنگین و فراگیر جهت بررسی همدید انتخاب گردید. داده های جو بالا نیز شامل باد مداری و نصف النهاری، ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا، امگا و نم ویژه است که با تفکیک مکانی 5/2*5/2 درجه قوسی از مرکز پیش بینی های جوی آمریکا اخذ گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های مبنا بر روی داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال طی 61 روز بارش منتخب، 12 عامل که بیش از 90 درصد پراش داده ها را تبیین می‌کند، استخراج شد و با اعمال روش تحلیل خوشه‌ای با روش ادغام وارد بر روی نمرات عامل‌ها، چهار الگوی مؤثر بر آرایش رودبادها شناسایی گردید. نتایج نشان داد که رودباد جنب حاره ای با تقویت همگرایی سطحی و میدان واگرایی در سطوح بالای وردسپهر و به تبع آن توسعه کم‌فشار سطحی و ناوه سطوح میانی وردسپهر، نقش مهمی در رخداد بارش‌های سنگین و فراگیر نیمه جنوبی کشور دارد و اندرکنش آن با رودباد جنب قطبی شدیدترین و فراگیرترین روزهای بارش را در منطقه موجب می شود. در الگوهای مورد بررسی استقرار رودباد از شمال عربستان تا نیمه شمالی ایران با انحنای مداری و نصف النهاری و همسویی نیمه چپ خروجی رودباد با کم فشار تراز دریا و نیمه شرقی ناوه تراز میانی وردسپهر، هوای گرم و مرطوب منابع آبی دریای سرخ، خلیج فارس و دریای عرب را به سمت نیمه جنوبی کشور فرارفت می‌کند.

سعیده خاکسفیدی، بهزاد وثیق، محسن تابان،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

منطقه­ زابل یکی از مناطق باد­خیز شرق ایران است. کیفیت، شدت و سرعت زیاد بادهای این منطقه موسوم به بادهای 120روزه سیستان عامل بروز مشکلات فراوان زیست محیطی و اجتماعی ­است. این بادها نقش موثری در حمل ماسه­های کویری ایفا می­کنند و تجربه تاریخی معماری و شهرسازی این منطقه معطوف به مقابله با اثرات مخرب پراکنش ماسه است. یکی از این گزینه ها ­جهت­گیری­­ و قرارگیری مناسب ساختمان­ها است که می­تواند در کاهش آسیب­های ناشی از این بادها کمک­کند.
این مقاله به تدوین بهینه گونه حیاط­ مرکزی ساختمان­ها در برابر بادهای 120روزه می­پردازد. هدف این تحقیق تعیین نوع مانع، جهت­گیری و میزان محصوریت حیاط مرکزی است به گونه ای که بتواند در دو زمینه کاهش سرعت باد و کاهش ورود آلودگی ناشی از گرد و غبار در محدوده­ی ساختمان مفید واقع شود. در ابتدا مدل های مختلف حیاط مرکزی طراحی و سه بعدی گردید. شبیه­سازی جریان­هوا در این مدل ها با استفاده از نرم­افزار شبیه­سازی سیالات­Flow 3D   انجام پذیرفته است.
نتایج نشان می دهد؛ ساختمان­هایی یا موانعی که در برابر جهت باد دارای فرم مقعر هستند؛ بیشتر از سایر گونه ها مانع ورود باد به محوطه­ی سایه باد هستند. همچنین نوع جانمایی و جهت­گیری ساختمان­ها در برابر باد و میزان محصوریت در دو نقطه ورود و خروج باد، به همراه استفاده از موانع طبیعی می­تواند در کاهش سرعت باد و کاهش ورود گرد وغبار به مجموعه تا رسیدن به حد آسایش بسیار موثر باشد.
علی اکبر شمسی پور، ایوب جعفری، حسام بستانچی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

رخداد کولاک­ برف یکی از مخاطرات اقلیمی است که از ترکیب سایر عوامل اقلیمی مانند دما (دمای زیر صفر)، برف و باد (سرعت 15 متر بر ثانیه) رخ می­دهد. در این تحقیق شرایط رخداد کولاک برف در شمال غرب ایران با روش­های آماری و همدیدی انجام می­شود. با تحلیل همه کدهای هواشناسی کولاک (36، 37، 38 و 39) در دوره آماری 1987-2016 برای 11 ایستگاه همدید منطقه مورد مطالعه، کدهای با کولاک شدید برف (37،39) انتخاب گردید. سپس با استفاده از داده‌های ارتفاع ژئوپتانسیل، باد و دمای ترازهای 500 و 850 هکتوپاسکال اخذ شده از پایگاه داده­های باز تحلیل جوی  NCEPNCAR، الگوهای همدیدی رخداد کولاک واکاوی گردید. تحلیل­های آماری در مورد ارتباط  اثر عوامل  جغرافیایی بر کولاک شدید برف نشان داد که عامل ارتفاع بیشترین تأثیر را در شدّت، افزایش و تفاوت­های مکانی رخداد این پدیده دارد. بررسی الگوهای همدید رخداد پدیده کولاک نشان داد که 5 الگوی اصلی در ایجاد آن در منطقه نقش دارد. الگوهای همدیدی ایجاد کننده شامل تشکیل یک مرکز کم ارتفاع بریده، عبور فرودی بلند از ایران، شکل­گیری ناوه‌ی نسبتاً عمیق و کشیده شده شرق مدیترانه، سامانه بندالی از نوع رکس و تشکیل سامانه­های بندالی امگایی است. در بین الگوهای به­دست آمده، الگوهایی که به صورت بندالی بودند، مهم­ترین نقش را در ماندگاری و انتقال جریانات توأم با سرما داشته و سایر الگوها علیرغم فراوانی که داشته اند به صورت دوره­ای، از شدت و ضعف برخودار بودند.
ایرج قاسمی، فاطمه رزاقی بورخانی، محمدعلی محمدی قره‌قانی، رسول لوایی آدریانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

سالانه تعدادی از سکونتگاه­های روستایی تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و یا عوامل انسانی دستخوش تغییر می­شوند؛ به­طوری که ادامۀ حیات در این سکونتگاه­ها مخاطره­آمیز بوده و حتی در برخی موارد ناممکن است. بدین ترتیب برنامه­های جابجایی در قالب ترک مکان اولیه و ایجاد سکونتگاه­های جدید در مکان دیگری مورد توجه برنامه­ریزان و مدیران قرار می­گیرد. این برنامه­ها غالباً بدون پیامد نبوده و ابعاد مختلف زندگی ساکنین را تحت تأثیر قرار می­دهند. شناسایی این پیامدها می­تواند تجارب و شواهد کافی برای مدیریت سایر پروژه­های جابجایی فراهم نماید. بر این اساس، مطالعۀ حاضر با تمرکز بر جابجایی سکونتگاهی در روستای بلوچ­آباد درصدد است تا با کشف بسترهای جابجایی و تبیین ادراک ساکنین از علل جابجایی، پیامدهای ناشی از آن را شناسایی نماید. این مطالعه به شیوۀ قوم­نگاری هدایت شد و برای جمع­آوری داده­ها از تکنیک­های مصاحبۀ عمیق، مشاهدۀ غیرمشارکتی و گروه کانونی استفاده گردید. مشارکت­کنندگان شامل ساکنین روستای بلوچ­آباد بودند که به­صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که پیامدهای جابجایی در ابعاد فیزیکی ـ کالبدی، اجتماعی و اقتصادی رخ داده و این پیامدها از یکدیگر مستقل نیستند. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ریشه در ساختارهای فیزیکی ـ کالبدی مساکن دارند و نیز پیامدهای اجتماعی علاوه بر آنکه از جنبه­های فیزیکی ـ کالبدی نشأت می­گیرند، ریشه در پیامدهای اقتصادی دارند. به­طور کلی، بر مبنای نتایج می­توان استنباط نمود که ساختارهای فیزیکی ـ کالبدی آغازی برای رخداد سایر پیامدهای جابجایی به شمار می­روند.
 
قاسم کیخسروی، شهریار خالدی، آمنه یحیوی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

این تحقیق جهت بررسی سازوکارگرمباد در رشته کوه­های البرزغربی انجام شد. ابتدا داده­های دمای روزانه، متوسط و بیشینه روزانه، رطوبت نسبی کمینه، متوسط و بیشینه روزانه، سمت و سرعت باد ساعتی دوره آماری (2010-2006) گردآوری شد. برای استخراج مجموع فراوانی وقوع فون، روزهای گرم با استفاده از شاخص بالدی استخراج و با در نظر گرفتن جهت باد نسبت به موقعیت ایستگاه ها و افزایش دما نسبت به روزهای قبل به عنوان روزهای همراه با  وقوع فون شناسایی گردید. بعد از آن با استفاده داده های پایگاه NCEP/NCAR  نقشه ترازهای مختلف جوی ترسیم شد. سپس موقعیت هسته  های پرفشار و کم فشار های همجوار بر روی نقشه ها تعیین گردید. نتایج بیانگر آن است، ایستگاه ماسوله با فراوانی 41 روز و ایستگاه آستارا و بندر انزلی با 18 روز، بالاترین و پایین ترین رخداد های پدیده گرمباد را داشتند. بررسی های انجام شده  بر روی نقشه های همدیدی 35 نمونه رخداد گرمباد  نشان داد که در مجموع سه گروه از مراکز واچرخندی یا پرفشار در روز های درگیر پدیده فون بر الگوی همدیدی منطقه موثر هستند. گروه اول زبانه های پرفشار سیبری که هسته های آن با توجه به فصل و شرایط همدیدی در محدوده ای ببن دریاچه بایکال و بالخاش و شمال پاکستان استقرار دارند. هسته های کم فشار بر روی دریای مازندران قرار داشته و اختلاف فشار بین زبانه پرفشار دامنه های بیرونی البرز و پهنه دریایی مازندران سبب ایجاد شیو فشاری می گردد. در این الگو جریانات چرخندی با فرارفت رطوبتی دریای مازندران بر روی دامنه های غربی ارتفاعات البرز سبب ایجاد بارش و جریان گرم حاصل از گرمایش بادررو دامنه های رو به باد باعث افزایش دما می گردد. گروه دوم واچرخند عربستان می باشد که در این نمونه ها هسته  های واچرخند بر روی جنوب غرب ایران مستقر می شوند. با گسترش شمال سوی زبانه پرفشار عربستان تا شمال غرب ایران و وجود کم فشار جنب قطبی در منطقه دریای خزر با تشدید شیو فشاری باعث گردیده جریانات با راستای جنوب غربی عمود بر ارتفاعات بوزند. جریانات غربی واچرخند عربستان در یک گردش واچرخندی رطوبت دریاهای گرم جنوبی را به شمال غرب ایران فرارفت می کنند. گروه سوم ترکیبی از واچرخندهای آفریقا، مهاجر ،پرفشار سیبری و زبانه های آن عامل ایجاد شیو حرارتی و فشاری بر روی منطقه مطالعاتی و غرب ارتفاعات البرز می شوند. و زمینه شکل گیری پدیده گرمباد را فراهم می کنند.
 

سمیه رفعتی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

در این مطالعه سعی شد ویژگی‌های سامانه‌های میان‌مقیاس همرفتی پدیدآوردنده‌ی سیل روزهای 4 و 5 فروردین 98 با کاربرد تصاویر ماهواره‌ای تعیین و سپس شرایط جوی رخداد آن‌ها بررسی شود. برای این منظور تصاویر متئوست نسل دوم با تفکیک مکانی 3 کیلومتر و تفکیک زمانی 15 دقیقه و همچنین داده‌های بازکاوی ECMWF با تفکیک مکانی 125/0 درجه طول و عرض جغرافیایی به کار گرفته شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد سه سامانه‌ی همرفتی میان‌مقیاس با بیشینه مساحتی بین 73 تا 660 هزار کیلومتر مربع و ویژگی‌های حرکتی متفاوت در روزهای 4 و 5 فروردین 1398 بخش‌های مختلفی از ایران را تحت تاثیر قرار دادند. در روزهای رخداد، ریزش هوای سرد عرض‌های بالا توسط پرفشار آزور و تزریق هوای گرم و مرطوب توسط پرفشار روی دریای عمان و دریای عرب صورت گرفته که باعث فعال شدن منطقه همگرایی دریای سرخ به همراه سامانه‌ی مدیترانه‌ای شده است. این شرایط پدیدآوردنده‌ی رودباد سطح پایین، جفت شدن رودباد سطوح پایین و بالا و تقویت یکدیگر شده که نتیجه آن تقویت، تداوم و گسترش سامانه‌های همرفتی میان‌مقیاس بوده است. همچنین احتمالا چینش عمودی قابل توجه باد نیز منجر به شکل‌گیری سلول‌های همرفتی جدید در مناطقی دور نسبت به منشا سلول‌های اولیه شد.

فاطمه درگاهیان، محمد خسروشاهی، سکینه لطفی نسب اصل،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

تالاب شادگان در منتهی الیه حوضه آبخیز جراحی واقع شده است. این تالاب بعنوان یکی از تالاب‌های مهم بین المللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر بوده که هم اکنون در معرض تغییرات اکولوژیکی بوده و همچنان در لیست قرمز فهرست مونترو رامسر قرار دارد. در این مطالعه براساس بالاترین خط پیشروی آب در طول یک دوره آماری 30 ساله(1988-2017)، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست براساس پربارش‌ترین سال و ماه مرز تالاب تعیین گردید.تغییرات مساحت خشکیده تالاب از طریق داده­های ماهواره ای لندست TM و ETM+ و OLI سال­های 1998، تا 2017 در محدوده زمانی خردادماه استخراج شد. سه مرحله پیش پردازش، پردازش و پس­پردازش بر روی تصاویر  در نرم افزار ENVE انجام و از طبقه­بندی نظارت شده به روش ماشین بردار پشتیبان (SVM[1]) استفاده و تصاویر در سه کلاس آب، پوشش گیاهی و بدون پوشش یا خاک طبقه­بندی شد. از طرفی دقت طبقه­بندی برای تصاویر با استفاده از دو شاخص، دقت کلی و کاپا محاسبه شد. برای محاسبه مساحت خشکیده تالاب تغییرات طبقه بدون پوشش محاسبه و روند تغییرات آن ترسیم و تحلیل شد. مهمترین شهرهای اطراف تالاب شادگان که در صورت خشکیدگی تالاب ممکن است به علت نزدیکی و همجواری بیشترین تاثیرپذیری را از گردوغبارهای تالابی داشته شناسایی شدند. به منظور مطالعه نقش خشکیدگی تالاب شادگان در گردوغبار مناطق اطراف از تهیه و ترسیم گلغبارهای فصلی و سالانه استفاده شد. برای تهیه گلغبارها از داده‌های مربوط به سمت و سرعت بادهای همرا با غبار استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار WR-PLOT علاوه بر گلغبار کلی بلندمدت سالانه، توزیع فصلی سمت و سرعت رخدادها استخراج و گلغبار مربوط به هر فصل ترسیم و تجزیه و تحلیل شد و مناطقی که درفصول مختلف سال تحت تاثیر خشکیدگی بخش­های مختلف تالاب است و از گردوغبارهای تالابی اثرپذیری بیشتری دارند شناسایی شد. نتایح نشان داد مساحت سطح خشکیده تالاب روند افزایشی داشته و با توجه به مساحت 164 هزار هکتاری بخش آب شیرین تالاب در طول سری زمانی 30 ساله 22960 هکتار بر مساحت خشکیده تالاب بعنوان منشاء ریزگرد تالابی افزوده شده است. در صورت افزایش مساحت خشکیده تالاب به علت عدم رعایت حقابه طبیعی و یا رخداد خشکسالی های پی‌در‌پی نه تنها شهرهای اطراف تالاب بلکه تا مسافت زیادی سایر شهرهای استان خوزستان و استان‌های همجوار از گردوغبار تالاب شادگان متاثر خواهند شد.
 


حسین جهان تیغ، زینب دولتشاهی، زهرا زارعی چغابلکی، میثم طولابی نژاد،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

در این تحقیق با استفاده از مدل پیشنهادی هافتر عمق لایه آمیخته و ارتفاع لایه مرزی ایستگاه کرمانشاه برای دو ماه آگوست و فوریه سال 2012 بررسی شد. در این راستا از داده‌های مربوط به پیمایش قائم جو در موقعیت ایستگاه کرمانشاه از پایگاه داده‌های اقلیمی Wyoming استفاده گردید. با ترسیم و تحلیل گراف‌های Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter، دو ماه فوریه و آگوست بعنوان نماینده های فصل زمستان و تابستان انتخاب و سقف وارونگی به عنوان سقف لایه مرزی اتمسفری در نظر گرفته شد. سپس عوامل موثر در کمینه و بیشینه شدن لایه آمیخته این دو ماه (آگوست و فوریه) شامل وضعیت همدیدی موجود در منطقه مورد مطالعه، فرارفت گرما، رطوبت، چینش قائم و سرعت باد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در ماه آگوست عمق لایه در طول ماه بین 3680 تا 10292 متر بوده است. در این ماه فرارفت دما، نوع سامانه های همدید و چینش قائم باد به طور مستقیم در رشد یا تضعیف لایه نقش داشته اند. در ماه فوریه نوسانات چشمگیری در مقادیر عمق لایه آمیخته در طول ماه مشاهده شده که بین 2273 تا 7017 متر بوده است. در این ماه نیز فرارفت دما، چینش قائم باد و سامانه های همدیدی در تغییرات عمق لایه آمیخته موثر بوده اند. با مقایسه نتایج بدست آمده از هردو ماه می توان گفت که مقدار شار سطحی در فصل تابستان بیشتر از فصل زمستان است؛ بنابراین عمق متوسط لایه در ماه آگوست تقریباً به دو برابر ماه فوریه رسیده است. در کل نوسانات عمق لایه آمیخته در فصل زمستان بدلیل عبور سامانه های مختلف و ناپایداری های جوی، تغییرات بیشتری نسبت به فصل تابستان داشته است.

خانم زیبا یوسفی، دکتر حسین جهان تیغ، دکتر فرهاد ذوالفقاری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

بررسی و پایش پدیده بیابان‌زایی در منطقه‌های خشک و نیمه‌خشک باتوجه‌به افزایش روزافزون این پدیده، یکی از نگرانی‌های اساسی جوامع و دولت‌های درگیر مسئله بیابان‌زایی است. ازطرفی شناخت مناطق در معرض خطر پدیده بیابان‌زایی جهت مدیریت و کنترل این پدیده در کمترین زمان ممکن و حداقل هزینه از ضروریات است. هدف از این مطالعه، تهیه نقشه شدت بیابان‌زایی در دشت مراد آباد سراوان با استفاده از مدل Albedo-NDVI است. این روش بر مبنای سنجش از دور استوار است. برای تهیه دو شاخص مورد اشاره پس از تصحیحات لازم بر روی تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 دو شاخص Albedo و NDVI در نرم‌افزار  Erdas Imaging  استخراج گردید. برای بررسی رابطه بین دو شاخص مورد بررسی تعداد 200 پیکسل متناظر از هر شاخص انتخاب و رگرسیون خطی بین آنها تشکیل گردید. بر اساس ضریب شیب خط حاصل از رگرسیون خطی، معادله تعیین شدت بیابان‌زایی بدست آمد و بر اساس ضریب شکست طبیعی جنکس نقشه شدت بیابان‌زایی تهیه شد. همچنین برای ارزیابی دقت مدل با مطالعات قبلی بر اساس مدل میدانی IMDPA یک ماتریس بهم ریختگی بین 100 نقطه متناظر تشکیل گردید. نتایج حاصل از رگرسیون خطی بین دو شاخص  NDVI  و Albedo  نشان داد که این دو شاخص با یکدیگر همبستگی منفی بالایی دارند (85/0- =R ). نتایج حاصل از طبقه‌بندی شدت بیابان‌زایی بر اساس این مدل نشان داد که 35درصد منطقه در کلاس خیلی شدید و تنها 5 درصد منطقه بدون تخریب قرار دارد. همچنین مقدار مقدار دقت مدل با ضریب کاپای معادل 58/0 بدست آمد، که بیانگر دقت خوب مدل می باشد.
 
دکتر احمد حسینی، دکتر عماد اشتری نژاد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

باد یک کمیت برداری است که از مراکز پرفشار به طرف مراکز کم فشار به حرکت در می‌آید و با دو فاکتورسنجیده می شود، جهت باد که مبدأ آن شمال جغرافیایی بوده و در جهت عقربه های ساعت درجات آن افزایش می یابد و سرعت باد که جریان افقی هوا  است که در واحد زمان سنجیده می شود. سرعت حرکت باد می تواند با تفکیک ذرات کلوئیدی شامل رس وسلیت را از محل تخریب تا فاصله صدها کیلومتر منتقل کند . مطالعات نشان می دهد که بیشترین روزهای گرد و غباری در مناطق شرقی کشور به وقوع می پیوندد به طوری که در محدوده وزش بادهای120 روزه  سیستان،فراوانی وقوع گرد و غبار در سال به بیش از150 روز می رسد.لذا با توجه به اهمّیت موضوع بررسی و پیش بینی  میانگین عددی حداکثر سرعت باد سالیانه با استفاده از روش رگرسیون فضایی-زمانی در این تحقیق مد نظر قرارگرفت بررسی پارامتر هایی همچون: خود همبستگی ، ایستایی ، نرمال بودن خطاها ، عدم همبستگی آنها، همسانی واریانس خطاها و بررسی هم خطی با استفاده از شاخص تورم واریانس نشان داد  که مدل های عددی رگرسیون فضایی-زمانی داده ها ، این قابلیت را دارند که می توانند میانگین حداکثرسرعت باد را در طی سالهای آینده پیش بینی کنند نتایج نیز نشان می دهد که رگرسیون فضایی-زمانی تا سال 2022 می تواند سرعت باد را پیش بینی کند
مدل عددی بیانگر آنست که کمترین میانگین سالیانه سرعت باد طی سال های 2019 تا 2022 مربوط به ایستگاه قاین است و روند پیش بینی آن نشان می دهد تا سال 2022 از میانگین سالیانه سرعت باد کاسته می شود. بیشترین میزان میانگین سالیانه سرعت باد مربوط به ایستگاه زابل است که روند پیش بینی این ایستگاه نشان می دهد از میانگین سالیانه سرعت باد تا 2022 کاسته می شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb