4 نتیجه برای دانش آموز
دکتر محمد تقی اقدسی، دکتر حسن محمد زاده، اقای اکبر قوامی،
دوره 6، شماره 12 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین شور و اشتیاق به فعالیت ورزشی و رضایت از زندگی دانشآموزان پسر بود. 383 دانشآموز پسر با روش نمونهگیری خوشهای از میان مدرسههای مختلف تبریز انتخاب شدند و پرسشنامههای شور و اشتیاق والرند و همکاران (2003) و مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانشآموزان (MSLSS) را تکمیل کردند. جهت تحلیل دادهها، از آزمون t مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد میزان رضایت از دوستان، خانواده، محیط زندگی و مدرسه، در بین دانشآموزان با شور و اشتیاق و سازگار با فعالیت بدنی نسبت به دانشآموزان با شور و اشتیاق وسواس بیشتر است. همچنین، نتایج نشان داد دانشآموزان با شور و اشتیاق وسواس، میزان رضایت بیشتری در خردهمقیاس خود داشتند. در بررسی کلی میزان رضایت از زندگی، نتایج نشان داد دانشآموزان با شور اشتیاق سازگار، رضایت بیشتری نسبت به دانشآموزان با شور و اشتیاق وسواس داشتند. همچنین، نتایج نشان داد ارتباط بین رضایت از زندگی با شور و اشتیاق سازگار معنادار است، ولی با اشتیاق وسواس معنادار نیست. در کل، نتایج از رویکرد دوگانۀ شور و اشتیاق والرند (2003) حمایت میکند.
آقای حبیب اله حامدیان، دکتر مهدی نمازی زاده، دکتر سید محمدکاظم واعظ موسوی، دکتر مرضیه بلالی،
دوره 13، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سطوح بالیدگی جسمانی و سن تقویمی برتواناییهای حرکتی دانشآموزان 12-7 سال انجام شد. براین اساس تعداد 600 دانش آموز دختر و پسر 12-7 سال درسه رده سنی 8-7 سال، 10-9 سال و 12-11 سال انتخاب شدند. برای تعیین وضعیت بالیدگی جسمانی از برآورد درصد قامت بزرگسالی استفاده شد. درنهایت جهت ارزیابی توانایی حرکتی از آزمون توانایی حرکتی (DMT) استفاده شد. این آزمون برای ارزیابی تواناییهای استقامت، قدرت، سرعت، هماهنگی، انعطاف پذیری و توانایی عملکرد عمومی مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج نشان داد اثر سن تقویمی و اثر سطح بالیدگی برای تواناییهای حرکتی مورد مطالعه معنادار بود. مقایسه میانگینها نشان داد دانشآموزان متولد شده در سطح بالیدگی طبیعی دارای میانگین توانایی حرکتی بالاتری نسبت به دانشآموزان در سطح بالیدگی زودرس و دیررس میباشند. همچنین دانشآموزان دختر با سطح بالیدگی دیررس دارای پایینترین میانگین توانایی حرکتی هستند. نتایج نشانداد اثر تعاملی سطح بالیدگی- سن تقویمی دختران معنادار بود. براساس نتایج مطالعه حاضر سطح بالیدگی اثر معناداری بر عملکرد و اجرای مهارتهای حرکتی دارد. در نهایت نتایج این پژوهش منحصربه جامعه فعلی و محدود به رنج سنی 12-7 سال شهر تهران میباشد و نماینده تمام گروه های سنی نیست.
بیتا عرب نرمی، الهه بندلی،
دوره 13، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای قهرمانان ورزشی و تحلیل موانع رسیدن به جایگاه قهرمان ورزشی از دیدگاه دانشآموزان است. 300 دانشآموز در مقطع دبیرستان و هنرستان از استان سمنان در این پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش یک پرسشنامه باز- پاسخ، در دو بخش الف) ویژگیهای قهرمان ورزشی و ب) موانع رسیدن به جایگاه قهرمان بود. دادهها با روش توصیفی تحلیلی و سپس با بهرهگیری از الگوی نظری وندایک (2004) در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی در سطح کلان و خرد تحلیل گردید. در توصیف ویژگیهای قهرمان ورزشی، زنان به ویژگیهای بدنی و مردان به ویژگیهای رفتاری-اخلاقی بیشتر از سایر موارد اشاره کردند. فراوانی توصیف ویژگیهای بدنی، چهره و رفتاری-اخلاقی بهطور معنیداری بیشتر از سایر ویژگیها بود. موانع رسیدن به جایگاه قهرمان نیز در 6 طبقه تفکیک شد. بر اساس آزمون نسبت، موانع اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و موانع شخصی بهطور معنیداری بیشتر از سایر موانع، رسیدن به جایگاه قهرمان را دشوار میکند. تحلیل سطح کلان مربع وندایک نشان داد که «پررنگ کردن ویژگیهای منفی غیرخودی» دارای بیشترین بسامد است، بدین معنی که دانشآموزان سایر عوامل بیرونی و محیطی را به عنوان مانع برای رسیدن به جایگاه قهرمان بدیهی میانگارند. همچنین آنها برای بیان موانع از راهبردهای خرد نظیر استدلال منطقی، قربانی شدن، تعمیم و واژهگزینی استفاده کردهاند. بر اساس یافتههای پژوهش متغیرهای حاکم بر ذهن دانشآموزان و چگونگی بکار بستن آن در زبان، گویای شرایط نامناسب برای ایجاد یک الگوی قهرمانی در ورزش است.
حبیب اله حامدیان، مهدی نمازی زاده، صادق نصری، سید محمدکاظم واعظ موسوی، پروانه شمسی پور دهکردی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر سن نسبی وسن تقویمی بر تواناییهای حرکتی دانشآموزان 7تا12سالبود. برایناساس تعداد 600 دانش آموز دختر و پسر 12-7سال در سه رده سنی 8-7سال، 10-9 سال و 12-11سال انتخاب شدند. برای تعیین سن نسبی، تاریختولدتمامیشرکتکنندگانجمعآوریشد.سپسماههایتولدآنهاتعیین و سن دقیق نمونهها برحسب روز محاسبه و به ماه و سال تبدیل شد. درنهایت جهت ارزیابی توانایی حرکتی از آزمون توانایی حرکتی (DMT) استفادهشد. نتایج نشان داد اثر اصلی سن تقویمی ومتغیر تواناییهای حرکتی معنادار بود. مقایسه میانگینها نشان داد دانشآموزان رده سنی 12-11سال دارای میانگین توانایی حرکتی بالاتری نسبتبه دانشآموزان دختر و پسر ردههای سنی دیگر داشتند. همچنین اثر اصلی سن نسبیتواناییهای حرکتی معنادار بود. مقایسه میانگینها نشان داد دانشآموزان دختر و پسر متولدشده در چارکهای اول و دوم سال دارای میانگین توانایی حرکتی بالاتری نسبت به چارکهای سوم و چهارم میباشند. نتایج نشان داد اثر تعاملی سن نسبی درسن تقویمی نیز معنادار بود. لذا دانشآموزان دختر برای هریک از ردههای سنی 8-7سال، 10-9سال و 12-11سال در چارکهای اول و دوم سال بالاترین نمره توانایی حرکتی و دانشآموزان دختر در ردههای سنی 8-7سال، 10-9سال و 12-11سال در چارک چهارم دارای پایینترین نمره توانایی حرکتی میباشند.