[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای تناقض

محمد تقوی،
سال 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده

شطح در اصطلاح صوفیان سخنی وجدآمیز است که از اهل معرفت به اضطرار و اضطراب صادر می‌شود. این اصطلاح از حیث زبانی و معرفتی و دینی در معرض نقد و تحلیل‌های مختلفی قرار گرفته است. در این مقاله با استناد به اقوال گذشتگان دربارۀ شطح، دیدگاه‌های معاصران نیز مورد توجه قرار گرفته است و به موضوعاتی از جمله: عوامل ابهام و متناقض‌نمایی شطح، نسبت شطح با شعر و حقیقت و تجربه عرفانی، امکان یا عدم امکان شرح شطح، عاطفی یا معرفتی بودن شطح پرداخته شده است. اگر شطح مقوله‌ای اعتقادی و مبین حقیقت عرفانی است، چرا شرح و تفسیر آن دشوار است؟ و اگر مقوله‌ای زبانی و هنری است، چرا در رد و قبولش این همه سخن گفته‌اند؟ به نظر می‌رسد ابتنای شطح بر ذوق باعث شده است که این نوع سخن هم واجد ویژگی‌های بیان شعری باشد و هم با آثار دینی و عرفان تعلیمی همانندی‌هایی داشته باشد. با این تفاوت که در اغلب موارد ابهام یا متناقض‌نمایی سخن شاعر قصدی و ارادی است اما ابهام شطح ناخواسته و ناگزیر است. گفتن شطح و درک آن نیاز به تجربه‌ها و کیفیت‌های روحی ویژه‌ای دارد. توجیه شطح بیشتر از شرح آن مورد توجه قرار گرفته است.


فریده وجدانی،
سال 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

این مقاله به نقد آراء دو گروه از شارحان کلام حافظ پرداخته است که وی را ملامتی و یا متمایل به آیین ملامت دانسته‌اند. نظر گروه اول که به ضرس قاطع حافظ را ملامتی خوانده‌اند، با عنایت به فاصله زمانی میان عصر زندگانی وی و روزگار رواج اندیشه ملامت، مورد تردید قرار گرفته است؛ اما نمایاندن نادرستی نظر گروه دوم که حافظ را متمایل به اندیشه ملامتیان، دل‌باخته و پذیرنده اصول ایشان و صاحب توافق با مشرب آنان معرفی کرده و به عرفانش رنگ ملامت داده‌اند، هدف عمده این مقاله بوده است. برای تحقق این منظور، ذیل هفت شماره به طرح توافق‌ها و تقابل‌های کلام حافظ با آراء اهل ملامت پرداخته‌ایم تا وجود گزاره‌های متناقض و ناهم‌خوان در شعر وی و عاری بودن عرصه کلام بزرگان طریق ملامت از چنین گزاره‌هایی را برجسته سازیم. سپس کوشیده‌ایم تا برای هم‌خوانی‌ها و ناهم‌خوانی‌های کلام حافظ با عقاید ملامتیان دلیلی سازگار با منطق زبانی و ساختار شعر او عرضه کنیم. در پایان با تکیه بر دلایل ارائه شده، این نتیجه را به دست داده‌ایم که حافظ مبلّغ هیچ اندیشه رسمی یا غیر رسمی نیست. او شاعری آزاداندیش است که در هیچ قالبی اعم از عرفانی و غیر عرفانی نمی‌گنجد و هنرش را در درجه اول اهمیت قرار می‌دهد. با این همه، تأویل‌پذیری شعر وی از سویی و سعی شارحان بر پاسخ‌گویی به افق توقّعات زمانه از سویی دیگر، سبب اعطای مشرب ملامتی به وی شده است.


نرگس مرادگنجه، بیژن ظهیری ناو، شکرالله پورالخاص،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

متناقض­نمایی یکی از شگردهای ادبی ­پرکاربرد در شعر شاعران عصر صفوی است. حزین لاهیجی، همچون بسیاری از شاعران این دوره، در جست‌وجو و عرضه «معنی بیگانه» از  این ترفند هنری بهره میبرد. در این جستار، با روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی و رویکردی فرمالیستی، متناقض‌نمایی را در دیوان حزین لاهیجی کاویده و نشان داده‌ایم شاعر به قصد آشناییزدایی و آفریدن مضامین تازه و نکته‌سنجیهای دقیق و باریک‌اندیشانه و نیز برای بیان مفاهیم عارفانه، عاشقانه، اندیشه­های قلندرانه و مباحث اخلاقی‌ـ‌اجتماعی، از این صنعت ادبی استفاده میکند. همین‌طور، مضامین متناقض‌نما و انواع متناقض‌نما را اعم از لفظی و معنوی، ترکیبات وصفی و اضافی، ویژگی‌های متناقض‌نما و کارکردهای آن را در دیوان کاویدیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که «حس­آمیزی» به‌مثابه گونه‌ای متناقض‌نما در شعر حزین درخور توجه است.
 
سینا بشیری، قدرت‌الله طاهری،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

در هنر و ادبیات مدرن، با بذل توجه به مضامین منفی­ و نامتعارف فلسفی که نقش مهمی در زیبایی­‌شناسی کلاسیک برعهده نداشتند، مبانی زیبایی‌­شناسی نوین متحول شد. «مرگ» یکی از مؤلفه­‌هایی است که برمبنای اندیشه­‌های مکاتب اگزیستانسیالیسم و پساساختارگرایی، عنصر محوری ادبیات مدرن شناخته می‌­شود. در رمان مدرن، مرگ هم ازمنظر محتوایی و هم ازنظر زبان‌شناختی و هنری در ساختار و بافت داستان نقش اساسی ایفا می­‌کند و بسیاری از وجوه زیبایی­‌شناختی رمان حول محور آن می­‌گردد. صادقی، در جایگاه یکی از نویسندگان پیشرو ایران، در رمان ملکوت، «مرگ» را موضوع داستان قرار داده و بسیاری از جنبه‌­های ادبی اثرش را پیرامون این مفهوم طرح کرده است. در این پژوهش، با بهره­گیری از روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، وجوه زیبایی­‌شناختی مرگ در رمان ملکوت بررسی شده که به دیگر مؤلفه‌­های زیبایی­‌شناسی مدرن گره خورده است. یافته­‌های پژوهش نشان می­‌دهد که رابطه مرگ با دیگر مؤلفه­‌های زیبایی‌شناختی مدرن چون تناقض، غیاب، و ابهام منجربه اهمیت‌یافتن جنبه‌­های تاریک هستی و همچنین امتناع اثر از معیارهای زیبایی‌­شناسی کلاسیک و متعارف شده است.


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4645