|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای موسوی
سید کاظم موسوی، اشرف خسروی، سال 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
نظامیگنجوی از شاعران مطرح عرصه جهانی است. داستانپردازیهای او که بر اساس واقعیت است به همراه تخیل وصفناپذیرش، وی را به عنوان شاعری توانا در حوزه انسانشناختی و روانکاوی معرفی نموده است. به نظر میرسد اوج هنر نظامی در هفتپیکر او باشد. در این اثر ارزشمند ـ بهخصوص در هفت افسانه آن ـ که از لایههای درونی و عناصر برونی داستانی برخوردار است، میتوان از مسیر روساخت به ژرفساخت راه یافت و ابعاد نهانی وجود انسانی را بازیابی نمود. یکی از داستانهای هفتپیکر، داستان "خیر و شر" است که در گنبد ششم (پنجشنبه) آمده و موضوع آن کشمکش دو جوان به نامهای "خیر" و "شر" است. این داستان را میتوان بر اساس دیدگاه روانشناسی یونگ تحلیل نمود. در این دیدگاه کهنالگوهای پنهان در روان آدمی جایگاه ویژهای دارند و گاهی به گونهای نمادین در خودآگاهی متجلی شده، نمود مییابند. در این داستان میتوان خیر را نماد خودآگاهی آدمی و "شر" را نشانه "سایه" و ضمیر ناخودآگاه او دانست که در یک ساختار بسیار منسجم و منطقی به درگیری پرداخته و در نهایت به وحدت میرسند و کهنالگوهای متعددی چون آنیما، سایه، تولد ثانوی، سفر، آب، درخت و... در این کشمکش نقش ویژهای دارند که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته میشود.
سید کاظم موسوی، غلامحسین مددی، سال 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
شاهنامه آیینهای تمامنما از هویت و باورهای کهن ایرانیان در گذشتههای دور تا پایان دوره ساسانیان است. بسیاری از باورهای کهن ایرانی در هر سه بخش این شاهنامه بهویژه در دوره اساطیری و حماسی تجلی یافته است. رستنیها، پدیدههایی هستند که در اسطورهها و باورهای توتمی و آنیمیسمیـ که شکلهایی از دینهای ابتداییاند ـ نقش درخور تأملی دارند. بازتاب این باورها را که گاه با اساطیر دیگر اقوام مشترک است در شاهنامه میتوان یافت. پرستش رستنیها و اعتقاد به تبار نباتی انسان که در میان اقوام مختلف دیده میشود در شاهنامه نیز نمود دارد. همچنین بعضی از شخصیتهای شاهنامه ایزدنباتهایی هستند که شکل زایش و مردن آنها مشابه نمونه اساطیری آنهاست. در حقیقت این شخصیتها صورت پیکرگردانیشده ایزدنباتهای اساطیری هستند.
جهانگیر صفری، سیدکاظم موسوی، اسماعیل صادقی، ابراهیم ظاهری عبدوند، سال 25، شماره 82 - ( مقالات منتشر شده 1396 )
چکیده
مدرنیته تغییرات گستردهای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافتهاست. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله موضوعهای بررسیشده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول بهتصویر بکشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مدرنیته سبب شدهاست تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با بهدستآوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعالتری داشته باشند. همچنین، سنتیترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافتهاند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این بهسبب سطحیبودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
مصطفی موسوی، عباس شاهعلی رامشه، سال 26، شماره 84 - ( مقالات منتشر شده 1397 )
چکیده
ضربالمثلها، بهمنزله نوعی ادب محاورهای، همواره از آبشخورهای دین، فرهنگ، آدابورسوم و باورهای فلسفی و کلامی جامعه مایه میگیرند و باورهای عوام را نیز آینگی میکنند. تکرار و بسامد ضربالمثلی با اندیشه خاص باعث میشود که آن نوع اندیشه به الگوی رفتاری تبدیل شود و کنشها و رفتارهای مردم جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. در جامعه ایرانی، همواره دو جریان کلامی اختیارگرایی معتزله و جبرباوری اشاعره حاکم بوده است، اما ازآنجاکه همواره حکومتها جریان جبرباور اشاعره را بهشیوههای مختلف تقویت کردهاند، این باورها در ذهن و زبان عامه مردم و بهتبع آن امثال فارسی راه یافتهاند، تاجاییکه بیشتر امثال فارسی با ذهنیتی جبرگرا ساخته شدهاند. همین جبرگرایی در ایران باستان در اندیشه زروانی باعنوان "بخت" مطرح است که حجم گستردهای از امثال را شامل میشود. باورهایی مثل اعتقاد به جبر محض، اعتقاد به قضا و قدر و اراده حتمی خداوند و عدم استقلال انسان در سرنوشت خود، کژفهمی مسائلی مثل توکل و تفویض، رضا و تسلیم دربرابر قضای حتمی و توفیق و خذلان، در طی اعصار عواقب ناگواری برای فرهنگ ایرانی بههمراه داشته است.
ذوالفقار علامی، رقیه موسوی، افسانه اکبرزاده مقدم، سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
خسرو و شیرین دومین منظومه از پنجگنج نظامی و از زیباترین داستانهای عاشقانه ادب فارسی است. این داستان تاکنون از جنبههای گوناگون و با رویکردهای متفاوت بررسی شده است. یکی از رویکردهایی که در تحلیل این داستان تاکنون مغفول مانده، تطبیق آن با نظریه فرآیند فردیت از دیدگاه یونگ است. ازاینرو، هدف مقاله پیشِرو، واکاوی کنشهای شخصیت خسروپرویز و تحول شخصیت او و دیگر شخصیتهای تأثیرگذار این داستان، در طی این مسیر برپایه کهنالگوهای آنیما و آنیموس، سایه، نقاب، خویشتن، پیر خردمند و... با روش تحلیلیـ توصیفی است. نتیجه بررسی حکایت از آن دارد که برای نیل به تفرد و یکپارچهسازی شخصیت خسرو، در جایگاه قهرمان داستان، ورود به عرصه ناخودآگاه الزامی است تا بهوسیله نمایههای نمادین درون، قهرمان به خودشناسی دست یابد و تولدی دیگر در زندگی او حادث و مسیر دستیابی به تاج و تخت و شیرین برایش هموار شود.
- شهلا خلیل اللهی، - مریم موسوی جشوقانی، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
فرآیند زیباییشناسی، نوعی اندیشیدن است که از افلاتون تا امروز، مکاتب گوناگون فلسفی، بهویژه حوزه هنر را شامل میشود و آن پدیده تاریخی است که دست کم به لحاظ فلسفی سخت مدیون کانت است. کانت زیبایی را مقولهای مستقل تلقی میکند که لذت ناشی از آن مقید به خود آن چیز است. یوریکو سایتو، نظریهپرداز زیباییشناسی زندگی روزمره، معتقد است که زیباییشناسی زندگی روزمره، ضعف زیباییشناسی فلسفی مبتنی بر هنر را برطرف میکند؛ بدین ترتیب نگرشها و قضاوتهای زیباییشناسی میتوانند کیفیت زندگی، اخلاق اجتماعی و فرهنگی را به واقعیترین شکل تعیین کنند و وسیلۀ ضروری برای بیان ارزیابی کیفیت زندگی روزمره افراد باشند و به انسان قدرتی دهند تا از طریق تعامل با مصنوعات، محیط اطراف و تعاملات انسانی از تجارب زیباییشناسی به طورکامل لذّت ببرند. از آنجاکه روایتهای داستانی شامل گزارهها و ظرفیتهایی هستند که از بُعد زیباییشناسی زندگی روزمره، قابلیت ارزیابی بوده و در جهان واقع نیز قابلیت صدق دارند، در این پژوهش برآن شدیم تا زیباییشناسی زندگیِ روزمره برپایه دیدگاه سایتو را در سه داستان کوتاه از مجموعه داستانکوتاه «عاشقیت در پاورقی» مهسا محبعلی به روش اسنادی و کیفی با بهرهمندی از منابع کتابخانهای مورد تحلیل و تبیین قرار دهیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که مؤلفههای زیباییشناسی زندگی روزمره در این آثار چیست؟ دستاورد این پژوهش در این سه داستان کوتاه نشان میدهد که زندگی روزمره افراد و نقش اشیاء، مکان و... در این آثار بهمثابۀ نماد، در قالب هنجارگریزی و آشناییزدایی در تعاملات انسانی و... ترسیم شدهاند، علیرغم هنجارگریزی و آشناییزدایی در تعاملات انسانی، متن داستانها، بستر تجربهای است که در نهایت منجر به این آگاهی و حکم میشود که ذوق ، امرزیبا و امروالا یا برعکس نازیبا در آنها به طور واقعی شکل یافتهاند.
|
|
|
|
|
|