[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای موضوع مقاله: سایر

مریم کسائی،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

در منظومه فکری ناصرخسرو، تناظر، که به‌معنی نظیره‌سازی و برقراری ارتباط میان اجزاء، مراتب و ساحت‌های جهان، انسان و کیش اسماعیلی است، جایگاه ویژه‌ای دارد. از نگاه او، میان مراتب هستی، ساحت‌های وجودی انسان و ابعاد کیش اسماعیلی از جهت‌های متعدد شباهت‌ها و ارتباط‌های دقیق و ظریفی وجود دارد. این پژوهش، به روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش‌ها‌ است که مهم‌ترین حوزه‌های تناظر در آثار ناصرخسرو چیست، زمینه‌ها و سرچشمه‌های تناظر در آثار او کدام است، و هدف او از طرح و بسط رویکرد تناظرگرایانه چیست. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تناظر عالم صغیر و عالم کبیر، تناظر عالم روحانی و عالم جسمانی، و تناظر مراتب دعوت اسماعیلی با اجزای هستی، مهم‌ترین حوزه‌های تناظر در آثار ناصرخسرو به‌شمار می‌آید. ریشه و سرچشمه توجه ویژه به تناظر در اندیشه او به اساطیر و آرای حکمی و فلسفی ملل مختلف و آثار داعیان بزرگ اسماعیلی برمی‌گردد. حوزه‌های یادشده با هم مرتبط است و مهم‌ترین هدف ناصرخسرو از طرح گسترده این رویکرد، شناخت هستی، تبیین جایگاه انسان در مراتب جهان، و اثبات حقانیت تعالیم اسماعیلی است.
 

ویدا دستمالچی،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

اصطلاح «مادر شرور» برآمده از وجه دوگانه کهن‌الگوی مادر در روان‌شناسی اسطوره‌گرا است که با نظریه‌های فروید و یونگ و شاگردانشان در قلمرو مطالعات علوم انسانی کاربرد یافته است. هدایت در رمان بوف‌کور با شخصیت‌ سیّال مادر راوی (عمه راوی/ دخترعمه راوی)، در داستان‌‌کوتاه‌های «سه‌قطره‌خون» با شخصیت رخساره (زن شرور)، در «آبجی‌خانم» با شخصیت مادر آبجی، در «زنی که مردش را گم کرد» با شخصیت مادر زرین‌کلاه و خود زرین‌کلاه، و در دو داستان چاپ‌نشده، با شخصیت مادر عنکبوت و مادر مرد مقتول، مادر شرور و پیامدهای حضور او را در زندگی شخصیت‌های اصلی داستان‌هایش به‌تصویر کشیده است. در مقاله حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به قدرت تأثیر مادر شرور در سرنوشت شوم شخصیت‌های آثار هدایت (عقده مادر، روان‌پریشی، خودکشی، دیگرکشی) پرداخته شده است. یافته­‌ها نشان داد که نمادهایی به‌عنوان نقش مکمل مادر شرور در داستان­های هدایت وجود دارد. نتیجه اینکه تأثیر مادر شرور در زندگی شخصیت‌­های اصلی قابل پیش­‌بینی است؛ مقابله با مادر، روان‌پریشی، دیگرکشی و خودکشی سرنوشت تکراری شخصیت­‌های این داستان­‌هاست.
 

جواد دهقانیان، سعید حسام‌پور، صدیقه جمالی،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

جمالزاده در بازنشر سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی چنان تغییراتی در اثر ایجاد کرد که زبان، بیان، لحن و شیوه نویسندگی میرزاحبیب اصفهانی دگرگون شد. تجدیدنظر جمالزاده در «پاره‌ای عبارات کهنه» و «صرف و نحو جملات» این اثر، واکنش جامعه ادبی آن زمان را برانگیخت. برخلاف حفظ چارچوب اصلی اثر، روش‌کار او درقالب هیچ‌یک از اصطلاحات فنی تصحیح انتقادی متون جای نمی‌گیرد. در پژوهش حاضر، برای درک چرایی و چگونگی روش‌کار جمالزاده در بازنشر سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی، به بررسی مقایسه‌ای و تحلیلی سه اثر پرداخته شده است: دست‌نویس میرزاحبیب اصفهانی، نسخه چاپ فیلات، و بازنشر جمالزاده. بیست‌درصد از حجم کتاب شامل دیباچه مؤلف و پانزده گفتار (پنج گفتار از آغاز، میانه و پایان اثر) انتخاب شده است. طبق نتایج بررسی، تغییرات ایجادشده در متن را در سه‌دسته می‌توان گنجاند: 1. کاهش ازطریق حذف یا جایگزینی؛ 2. افزایش و معادل‌سازی؛ 3. جابه‌جایی اجزای کلام. بیشترین حجم تغییرات در متن با افزایش و معادل‌سازی واژه‌ها، عبارات و جمله‌ها و جابه‌جایی اجزای کلام ایجاد شده است و کمترین آن ازطریق حذف و جایگزینی. این تغییرات دو هدف را دنبال می‌کند: 1. تقویت عناصر داستانی اثر؛ 2. نزدیک‌کردن داستان به فهم عوام با استفاده از ظرفیت‌های زبان عامه، در ادامه نهضت ساده‌نویسی عصر قاجار. بااین‌حال، جمالزاده ضربات جبران‌ناپذیری بر بلاغت نثر ترجمه میرزاحبیب وارد کرده است.
 

دکتر مهدی نیک منش، دکتر سپیده جواهری،
سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده

برنامه‌ریزی درسی همواره مبتنی بر نیازها، فرصت­ها و محدودیت­هایی برای هر رشته تحصیلی است. دراین‌میان، رشته زبان و ادبیات فارسی به‌دلیل خاستگاه بومی و فرهنگی آن از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ ازاین‌رو، تدوین گزیده­های درسی مطابق اصول و قواعد درست برای آشناکردن دانشجویان این رشته با متن­های کلاسیک و معاصر ـ‌اعم از نظم یا نثرـ اهمیت بسزایی دارد، اگرچه این موضوع با محدودیت­هایی مانند زمان آموزشی، تدوین به‌قصد آموزش، فرصت ارزشیابی، و... همراه است. در این مقاله، شش گزیده از کتاب تاریخ بیهقی که با هدف آموزشی تهیه و تدوین شده‌اند، ازنظر صفحه‌آرایی، ویراستاری، و صبغه آموزشی بررسی و نقد شده‌اند. نگارندگان با این بررسی به پیکره‌بندی گزیده­های یادشده پرداخته و اصول و قواعد تهیه گزیده درسی با هدف آموزشی را تبیین کرده­اند.
 

محمّدحسن جلالیان چالشتری،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

از میان بخشهایی از شاهنامه که در درازای تاریخ، مورد توجّه بسیارِ عامّ و خاص واقع شده، هفت­خوان/خان­های رستم و اسفندیار است. بر خلاف املای سنّتی­ای که برای این مجموعۀ نبردهای پهلوانان در بیشتر دست­نویس­های شاهنامه و اکثر آثار فارسی به صورت هفت­خوان به کار رفته، برخی پژوهندگان معاصر با اتّکاء به این موضوع که در این نبردها، پهلوان از هفت منزل و مرحله عبور می­کند، معتقدند که صورت صحیح این نام باید بدون واو معدوله و به شکل هفت­خان بوده باشد. برخی نیز با این دستاویز که اسفندیار پس از هر نبرد به بزم نشسته، جزء دوم این واژه (= خوان) را سماط و نطع دانسته­اند. این نظر اخیر به درستی نقد و رد شده، امّا نظر نخست مورد تأیید عموم پژوهشگران واقع شده است. در این نوشتار، پس از سنجش میزان صحّت ادلّۀ این نظر و با رویکرد زبانشناسی تاریخی، نظری متفاوت، اما سازگار با محتوای درونی این سلسله ­نبردها ارائه خواهد شد. در این برداشت با اصیل دانستن صورت هفت­خوان و ارائۀ اشتقاقی جدید برای خوان، معنای «نبرد و ستیز» برای این واژه پیشنهاد شده است.
خانم مرجان حیدری تمرآبادی، خانم شیوا حیدری تمرآبادی، آقا وحید وزیری،
سال 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با رویکردی بین­رشته­ای به بررسی نقش عناصر معماری در داستان­های سورئال بوف کور و شازده احتجاب می­پردازد. هریک از عناصر معماری دارای تعریف مشخص و کارکردی مختص خود هستند که فضای فیزیکی را شکل می­دهند و به تعبیری فضایی محدود به زمان و مکان را ایجاد می­کند. اما  محتوای این عناصر با معنای ضمنی خود می­توانند فضاهایی را ایجاد کنند که به زمان و مکان محدود نیستند. از آنجایی که هدف این پژوهش بررسی تاثیر عناصر معماری در خلق فضای داستان سورئال است؛ ابتدا عناصر معماری موجود در داستان­ها استخراج شده است و با تکیه بر مطالعات تطبیقی، با روش تحلیلی- توصیفی معنای آن­ها فراتر از جنبه­ی فیزیکی آن­ها بررسی و در نهایت نقش آن­ها در خلق فضای سورئال این داستان­ها آشکار شده است. بوف کور را می­توان مهم­ترین اثر صادق هدایت دانست؛ در این داستان عناصر معماری از جمله خانۀ راوی داستان و بناهای نامبرده شده نقش بسیار مهمی در فضاسازی داشته است. در داستان شازده احتجاب در یادآوری که راوی داستان در آخرین شب زندگی در اتاق شخصی خود انجام می­دهد، فضای سورئال داستان به واسطۀ اتاق و عناصر موجود در آن شکل می­گیرد. با بررسی عمیق­تر می­توان بیان کرد، عناصر معماری موجود در اتاق با مفاهیمی فراتر، نقش اساسی در بیان احوالات شخصی، شناخت ضعف­ها و ترس راوی ایفا می­کند.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4645