جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای حافظ

محمود عابدی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

یکی از غزل‌های معروف حافظ، با مطلع «زلف آشفته و خوی کرده و ...»،‌ با ظهور غیرمنتظره معشوق چنان آغاز می‌‌شود که بسیاری از پژوهندگان شعر خواجه آن ظهور را جلوه‌گری معشوقی تصور کرده‌اند که غالباً در عشق مجازی مطرح شده است. در این مقاله با بررسی سابقه این نوع ظهورمعشوق و دیدار با او، در شعر فارسی، نشان داده شده است که گزارش شاعران از این تجربه به تناسب جهانی که در آن می‌اندیشیده‌اند و توان و مهارتی که در زبان و هنر داشته‌اند، مانند عشق گوناگون است و صورت‌های گونه‌گون آن با تفاوت‌هایی از زمین تا آسمان و از آدم تا خداست. خواننده در ضمن این بررسی با سنایی، عطار، مولوی و حافظ در خلوتی روحانی دیدار خواهد کرد، در حالی که این بررسی خود می‌تواند جست‌وجوی نسب‌نامه‌ای برای آن غزل خواجه تلقی شود.


علی حیدری، قاسم صحرایی،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده

انس و علاقه حافظ شیرازی به قرآن مجید بر کسی پوشیده نیست. حافظ مطالعه این کتاب آسمانی را تا آن‌جا ادامه داده است که آن را از بر کرده و لقب حافظ نیز از همین رهگذر است. بدون شک ساختار، شیوه بیان و اسلوب هنری قرآن در نحوه بیان حافظ تأثیر بسزایی داشته است. بعضی از این تأثیرات، مانند درج و تضمین آیات یا استفاده از مفهوم آن‌ها، کاملاً روشن و مشخص است. اما تأثیرپذیری حافظ از قرآن فراتر از این موارد است. در این مقاله به دو نکته بلاغی (ذکر عام پس از خاص و ذکر عام به جای خاص) که در قرآن و به تبع آن در غزلیات حافظ کاربرد وسیعی دارد، اشاره شده است.


وحیده نوروززاده چگینی، الهام مریمی،
دوره 6، شماره 17 - ( 2-1392 )
چکیده

محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم از معروف‌ترین شاعران ایران و مصر هستند که کمتر کسی با اشعار آن‌ها ناآشناست. شاعرانی مردمی که دل در گرو وطن داشتند و هدفشان آزادی و سربلندی میهنشان بود. آن‌ها از اینکه کشورشان را در دست استبداد و حکومت‌های بیگانه می‌دیدند، دلشان به درد می‌آمد و سعی می‌کردند با حداکثر توانایی خود، درد دل خود را با زبان شعر به گوش خاص و عام برسانند. با توجه به وطن‌پرستی بهار و حافظ ابراهیم، در این مقاله کوشیدیم که درکنار بیان مختصری از زندگی و سبک شعری این دو شاعر، درون‌مایه وطن و ملی‌گرایی را از خلال اشعارشان بیابیم و با مقایسه دیدگاه‌های آن دو نشان دهیم که شاعران مردمی با هر زبان و دین و فرهنگی که باشند، باز هم در عشق به وطن و بیزاری از تسلط بیگانه همدل و هم‌زبان هستند.   


حسین ایمانیان،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده

ایهام و دوپهلو­گویی ویژگی آشکار و شاید هویدا­ترین صنعتی باشد که در سروده­های خواجه شیراز به‌کار رفته است. وقتی این شگرد بلاغی و زیبایی­شناختی با ویژگی اخلاقی، هنری و رمزی ممتازی به نام «رندانگی» همراه شود، فهم مقصود سخن خواجه، گونه‌گون، متناقض و گاه دیر­یاب می­شود.

یکی از این ایهام­های رندانه در شعر خواجه شیراز ایهام در خود واژه «حافظ» است. نگارنده در جستار پیش‌رو نمونه­هایی از ابیات پایانی غزل­های خواجه را که در آن تخلصِ «حافظ» ذکر شده ارائه کرده است و با آوردن دلایلی بیان می­کند که اگر در چنین نمونه­هایی منظور از «حافظ» را، حافظِ قرآنِ شهر بدانیم، شاید به منظور شاعر نزدیک­تر شده باشیم. مهم­ترین دلایل نگارنده برای اثبات این امر، دگرسانی­های برخی ابیات خواجه شیراز است؛ بدین‌معنی که کاتبان دیوان او گاه واژه­های هم­وزنِ «زاهد، واعظ و حافظ» را به‌جای یکدیگر به‌کار برده­اند و گاه با توجه به حال‌وهوای کلی یک غزل، برداشت معنی حافظ قرآن یا حافظ حدیث شهر درست­تر می­نماید. بنابراین باید بر قاموس شخصیت­های منفور دیوان خواجه، «حافظ» را نیز افزود و او را درکنار کسانی چون زاهد، واعظ، شیخ، فقیه، امام شهر، ملک­الحاج، مفتی، قاضی، صوفی، یرغو و... قرار داد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات و تحقيقات ادبی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Literary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb