جستجو در مقالات منتشر شده


70 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

تقی پورنامداریان،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

از دیرباز گروهی خیام را اهل عرفان و تدین و گروهی دیگر او را فردی لذت‌جو و منکر شریعت شمرده‌اند. مؤلف این مقاله با تأکید بر اینکه شعر حاصل نیروی تخیّل و اوقات خلوت شاعر است، استدلال می‌کند که آنچه در شعر شاعر انعکاس می‌یابد، لزوماً‌ در زندگی عملی شاعر رخ نمی‌دهد. آنگاه به استناد نویسندگانی که خیام را از نزدیک دیده‌اند، نگاهی متفاوت به زندگی و اندیشه‌های خیام می‌افکند و شک و تردیدهای خیام را ناشی از تلاش او برای شناخت خدا از راه عقل می‌شمارد و در پایان فهرستی محتوایی از رباعیات خیام را ارائه می‌کند: شک در عقاید دینی،‌ حیرت در برابر هستی انسان و آفرینش و مبدأ و معاد، نگاه حسرت‌آمیز به عاقبت انسان و غنیمت شمردن فرصت.


علی حسین‌پور،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

آرامش روحی و روانی، آزادی از آزمندی، و وارستگی از وابستگی، رویای شیرین و دیرینی است که عارفان مسلمان در گفته‌ها و نوشته‌های خویش با شور و شوقی تمام آن را برای ما تعبیر و تفسیر کرده‌اند. آنان برای تحقق این رویای رنگین راه‌های بسیاری را پیش پای ما گشوده‌اند، و یکی از مهمترین این راه‌ها توسّل به «مرگ پیش از مرگ» یا «مرگ ارادی» و به تعبیر دیگر، «فناء فی الله» است. در این روش، عارف سالک، پیش از آنکه مرگ طبیعی او در رسد، به خواست خویش از حیات و صفات نکوهیده نفسانی و جسمانی خویش می‌میرد، و به اخلاق و اوصاف پسندیده روحانی و ربّانی زنده می‌شود؛ یعنی از خود فانی می‌شود و به خدا باقی می‌شود. جستجوی مقصود عارفان از «مرگ ارادی»، آثار خجسته این مرگ، منبع الهام عارفان مسلمان در پی ریزی و پیشنهاد چنین طرحی، یافتن ارتباط میان «مرگ پیش از مرگ» در عرفان اسلامی با مفهوم «نیروانا»ی بودایی، و همین طور تبیین «تولد دوباره» که رویه دیگر «مرگ پیش از مرگ» است، مسئله اصلی نگارنده در نگارش این مقاله است.


علی‌محمد حق‌شناس،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

در این نوشتار نویسنده با اشاره به عدم همسویی و همرایی ادیبان و زبان‌شناسان ایرانی، پیامدهای نامطلوب این وضعیت را بر‌می‌شمارد؛ سپس از خدمات زبان‌شناسی به تحقیقات ادبی یاد می‌کند و راه‌هایی را نشان می‌دهد که روش‌های زبان‌شناسی قادر است استنباط‌های شمی ادیبان را با روش علمی به اثبات برساند. از دیرباز در مباحث ادبی، سه اصطلاح نظم، نثر و شعر محل اختلاف بوده و تعریف دقیق و حدومرز روشنی برای آن‌ها وجود نداشته است. نویسنده در این نوشتار کوشیده تا از دیدگاه زبان‌شناسی این سه گونه سخن ادبی را بررسی نماید و تفاوت آنها را نشان دهد و برای تعیین مرز میان زبان و ادبیات ضوابطی عینی و کارآمد به‌دست بدهد و زمینه‌ای فراهم کند که از رهگذر آن بتوان وضعیت نظم، نثر و شعر را به‌عنوان سه چهره از هنری یگانه با نام هنر کلامی تعیین کرد، و نسبت آن سه را با هم سنجید.


حبیب‌الله عباسی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

در این مقاله احمد علی سعید (ادونیس) تقابل خطابه با نوشتار را در فرهنگ اسلامی مطرح کرده است. در فرهنگ اسلامی اولین انقلاب نوشتاری نزول قرآن بوده است، أدونیس، دیالکتیک گفتار و نوشتار را در فرهنگ اسلامی به‌نیکی تبیین نموده است. او در این بیانیه، به تبیین جایگاه و منزلت خطابه به‌عنوان هنر گفتار می‌پردازد و آن را از زوایای مختلف بررسی می‌کند از جمله: جوهر خطابه؛ هدف، اهمیت و کارکردهای آن (آموزش و انگیزش)؛ اصول سه‌گانه خطابه؛ بررسی آناتومی خطبه و جایگاه آن پیش از اسلام و در عهد اسلامی، تأثیر خطابه بر اسلوب شعر و بلاغت عربی. در ادامه تفاوت‌های میان گفتار و نوشتار و عناصر سازنده نوشتار را برمی‌شمارد و در باره ویژگی‌ها و کارکردهای نوشتار توضیح می‌دهد و جمال شناسی خاص آن را که با جمال‌شناسی گفتار سخت متفاوت است، جستجو می‌کند.


محمود فتوحی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

این مقاله رابطه میان تصویر شاعرانه با نگرش و عاطفه را به بحث گذاشته است و سه گونه ارتباط میان ذهن شاعر با شیء معرفی می‌کند: همسانی، یگانگی و حلول. در حالت همسانی، «من شاعر» با شیء (موضوع) همراهی و همدلی می‌کند و پیرامون آن می‌چرخد، و در حالت یگانگی، «من» احساسش را در شیء (موضوع) می‌آمیزد و به شیء حیات و حس و شخصیت می‌بخشد. در حالت حلول، «من» و شیء در هم ذوب می‌شوند. این سه حالت در واقع، درجات مختلف ارتباط ذات شاعر با اشیاء را نشان می‌دهد. نگرش نیز ساخت پنهان ذهن و شخصیت انسان است. در کار هر هنرمند بزرگ یک ایده مسلط وجود دارد که بر سراسر آثار او سایه می‌افکند و در لابه لای تصویرها، در فرم، ساختار، مفهوم و مضمون آثارش حضور دارد. این ایده مسلط در این مقاله «نگرش» نامیده شده است. شاعری که نگرش خلاق و فردی دارد درون‌مایه مسلط و منسجمی بر تصویرها و زبان او سایه می‌افکند. همه آن عناصر را می‌توان خوشه‌های یک «استعاره»1 بزرگ به حساب آورد. یک «استعاره مرکزی» یا یک ذهنیت واحد که تمام ساخت‌ها و تصویرهای فرعی بر گرد آن استعاره مرکزی می‌چرخد. کشف این استعاره در حکم یافتن کلید ورود به ذهن و شخصیت هنرمند است.


عباس ماهیار،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

تعریف علوم غریبه مانند سحر، جفر، تسخیر ارواح، تسخیر جن و علوم خمسه محتجبه (=کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا) و اهداف این علوم و پیشینه تاریخی آنها نزد اقوام مختلف، موضوع این مقاله است. نویسنده نخست به بررسی علوم غریبه پرداخته و پس از آن انعکاس این علوم در شعر خاقانی را مورد مداقه قرار می‌دهد؛ آن‌گاه نمونه‌هایی از تصاویر خیال در شعر خاقانی ارائه می‌کند که شاعر با استفاده از عناصر مربوط به علوم غریبه ساخته است. نویسنده با اشاره به دانش خاقانی در این باب،‌ ابهام‌های موجود در ابیات را تبیین می‌کند.


حمیدرضا توکلی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

یکی از آشکارترین ویژگی‌های مثنوی مولوی، شیوه خاص قصه‌گویی، روایت قصه و تداعی آن است. مؤلف مقاله کوشیده است با جستجو در میان آثار پیشینیان فکری مولوی، اسلوب‌های روایت و سبک روایتگری او را تبیین نماید. او ضمن توجه به شباهت‌های روایی میان مثنوی و کلیات شمس و به‌ویژه آثار عطار، در پایان به مقایسه روایت در مثنوی و قرآن می‌پردازد و به نوآوری‌های مولوی در این زمینه اشاره می‌کند.


علی‌محمد حق‌شناس،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

این مقاله بر آن است تا آزادی و رهایی را در زبان و ادبیات نشان دهد. برای این امر از دو نظریه کمک می‌گیرد: یکی نظریه «کاربرد زبان» بلومفیلد و دیگری «نظریه‌پردازی و نظریه‌پیرایی» کارل پوپر. با استفاده از نظریه بلومفیلد نشان می‌دهد که زبان می‌تواند جایگزینی برای انگیزه‌ها و پاسخ‌های واقعی شود و با این کار آدمی را از چنبره علت و معلول‌ها آزاد سازد. و با بهره‌گیری از نظریه پوپر نشان می‌دهد که چگونه ادبیات با فراتر رفتن از چنبره علت و معلول‌های جهان واقعی، پای از قلمرو قواعد زبان فراتر می‌نهد و امکان نوآوری‌های فردی را فراهم می‌کند. ادبیات در واقع از بند دو عالم می‌رهد: یکی عالم واقعیت و دیگری نظام زبان، و به رهایی می‌رسد.


حکیمه دبیران،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

در این مقاله نخست به اجمال از تأثیر و تأثّر شاعران از یکدیگر سخن رفته، و به لزوم بررسی شباهت‌های صوری و معنوی آثار آن‌ها اشاره شده است. این تأثیر و تأثر را در شیخ ‌فریدالدّین عطّار، عارف قرن 6 و 7 ه‍ .ق صاحب منطق‌الطّیر و تذکره‌الاولیا، و شیخ محمود شبستری، عارف قرن 7 و 8 هجری صاحب منظومه عرفانی گلشن‌راز می‌توان دید. شبستری از سویی به تتبّع از سخنوران گران‌قدری چون عطّار می‌بالد، و از دیگرسو اخذ مضامین دیگران را هم‌چون استراق سمع دیو از فرشته می‌داند و مشابهت معانی و مفاهیم را از نوع توارد قلمداد می‌کند و با اظهار ارادت به عطّار، آثار خود را شمّه‌ای از طبله عطّار می‌خواند. در این تحقیق، تمام مضامین مشابهی که به نظر شارح گلشن‌راز، شیخ محمّد لاهیجی رسیده گردآوری شده، و علاوه بر آن در باب اصطلاحات عرفانی هم‌چون وحدت وجود، تجلّی، عشق و فقر و فنا توضیحاتی آمده است که برای شناخت و رفع ابهام ابیات دو شاعر مفید است.


محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

در این مقاله بعد از معرّفی ِفشرده‌ای از زندگی ابوالحسن خرقانی (352-425) عارف بزرگ ایرانی، به جستجوی بازمانده‌های زبان کهنِ ناحیه قومس (بخشی از استانِ جدیدالاحداث سمنان) پرداخته شده است؛ زبانی که در ضمن گفتارهای خرقانی، بعد از هزارسال باقی مانده است و نشان می‌دهد که در زبان ناحیه قومس هزار سال پیش، چه نوع واژگانی و چه نوع ساختارهایی در فعل‌ها و پیشاوندهای فعلی وجود داشته است که با زبانِ رسمی متون ادبی زبان فارسی دری متفاوت بوده است. تاکنون درباره زبان کهن ناحیه قومس، مطالعه‌ای انجام نگرفته است، نه به‌وسیله ایرانیان و نه بردستِ خاورشناسان و زبا‌ن‌شناسان فرنگی. و این یادداشت می‌تواند سرآغازی برای این رشته مطالعات باشد. منابعِ نویافته ولی بسیار قدیمی مقامات خرقانی، و مقامات بایزید که اساس این پژوهش است، تاکنون از دسترس ارباب تحقیق به دور بوده است.


محمود عابدی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

یکی از غزل‌های معروف حافظ، با مطلع «زلف آشفته و خوی کرده و ...»،‌ با ظهور غیرمنتظره معشوق چنان آغاز می‌‌شود که بسیاری از پژوهندگان شعر خواجه آن ظهور را جلوه‌گری معشوقی تصور کرده‌اند که غالباً در عشق مجازی مطرح شده است. در این مقاله با بررسی سابقه این نوع ظهورمعشوق و دیدار با او، در شعر فارسی، نشان داده شده است که گزارش شاعران از این تجربه به تناسب جهانی که در آن می‌اندیشیده‌اند و توان و مهارتی که در زبان و هنر داشته‌اند، مانند عشق گوناگون است و صورت‌های گونه‌گون آن با تفاوت‌هایی از زمین تا آسمان و از آدم تا خداست. خواننده در ضمن این بررسی با سنایی، عطار، مولوی و حافظ در خلوتی روحانی دیدار خواهد کرد، در حالی که این بررسی خود می‌تواند جست‌وجوی نسب‌نامه‌ای برای آن غزل خواجه تلقی شود.


حسن ذوالفقاری،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

داستان رمزی «حسن و دل» یا «دستور عشّاق» سروده فتاحی نیشابوری (فوت852) است. این داستان رمزی عاشقانه همواره مورد توجه مستشرقان بوده و به زبان‎های مختلف ترجمه شده و هشت نظیره فارسی و ده نظیره ترکی از آن به عمل آمده است. بن‌مایه‌های عرفانی و عاشقانه بسیار و تعدّد رمزها و تنوّع مضامین، این اثر را منظومه‌ای قابل مطالعه می‌کند. شاعر کوشیده است در داستان خود از استعاره‌های مربوط به شعر تغزّلی و اعضای بدن به عنوان رمز بهره گیرد. مهم‌ترین رویکرد «حسن و دل» تقابل عقل و عشق است که در ادب فارسی و صوفیانه سابقه‌ای دراز دارد. سراینده می‌کوشد این تقابل و برتری عشق و مصائب آن را در پیروزی بر دل نشان دهد. این مقاله ضمن گزارشی از داستان و با اشاره‌ای به زندگی و احوال فتاحی نیشابوری، به نقد و تحلیل آن می‌پردازد و ابعادی از این منظومه عاشقانه را می‌گشاید تا مگر فتح بابی برای تحقیقات وسیع دیگر گردد.


رضا روحانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

نگارنده در مقاله حاضر، آراء مولانا درباره روابط متن با نویسنده، مخاطب و متون دیگر را جستجو، و سعی کرده آن را با نظریات هرمنوتیک‏‌ معاصر، مقایسه و تطبیق کند. همچنین نگارنده کوشیده است علاوه بر نقل و تبیین و تطبیق برخی نظریات جدید با ابیات و اندیشه‌های مولانا در شش دفتر مثنوی، برخی از نوآوری‌های آراء مولانا درباره ارتباط متن و مخاطب را نیز تشریح نماید. در این جستار مختصر، هرچند با نگاهی تأویلی و قدری ساختارشکن به برخی مباحث نظری مولانا نگریسته شده، اما، به آراء مولانا درباره تأویل ـ به‌طور ویژه ـ و ساختارشکنی‌های هنری او پرداخته نشده است. دستاورد مقاله آن است که می‌توان با خوانشی نو، بسیاری از نظریات جدید هرمنوتیکی درباره موضوع مورد بحث را از مثنوی استخراج و به عالم نظریه‌پردازی ارائه کرد.


سید مهدی زرقانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

این مقاله در پی ارائه یک الگو برای بررسی زبان شعر است؛ به‌گونه‌ای که همه جنبه‌های آن را در برگیرد. ابتدا به بررسی تئوری کلاسیک درباره زبان شعر پرداخته‌ایم. سپس آراء محققان متأخر و معاصر درباره زبان شعر را آورده‌ایم و نشان داده‌ایم که با وجود تحقیقات گران‌مایه، الگوی کاملی که بر اساس آن بتوانیم همه زوایای زبان شعر را بررسی کنیم، در میان نیست. سپس به ارائه الگوی مورد نظر خود پرداخته‌ایم. در این الگو برای زبان شعر سه لایه یا سطح در نظر گرفته‌ایم و سپس معیارهایی را برای تعیین حد هنری هر لایه ارائه داده‌ایم.


ناصرقلی سارلی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

برخلاف زبان‌‌شناسی همگانی که گفتار را در مقام نظر و عمل بر نوشتار اولویت می‌دهد، در بحث زبان معیار و معیارسازی، تقدّم با نوشتار است. این امر دلایل اجتماعی و فرهنگی و فنّی دارد و به ویژگی‌های کارکردی و ساختاری نوشتار باز می‌گردد. ویژگی‌ها و ساختار نوشتار آن را معیارپذیر و ویژگی‌ها و ساختار گفتار آن را معیارگریز ساخته است؛ به‌طوری که برخی وجود معیار گفتاری را انکار می‌کنند. با این حال زبان‌شناسان اجتماعی برای زبان معیار، گونه گفتاری قائلند ولی در تعریف آن تساهل می‌کنند. با آن‌که معیار گفتاری قاعدتاً باید هنجارها و ملاک‌های خاص خود را داشته باشد، هنجارها و ملاک‌های نوشتار بر آن تحمیل می‌گردد و نوشتار برای گفتار به مثابه راهنما عمل می‌کند. هرچه فاصله میان گفتار و نوشتار در زبانی کمتر باشد، آن زبان درجه معیاری والاتری دارد. شکاف میان گفتار و نوشتار گاهی سبب مرگ زبان‌های معیار گشته است.


محمود فتوحی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

مسئله شباهت اشعار مولانا با سبک سوررئالیسم در زبان فارسی از مدت‌ها پیش مطرح بوده است. این مقاله با اشاره به سابقه این بحث می‌کوشد تا از منظری دقیق‌تر در اثبات این مدعا اقامه دلیل کند و برای وصول به این هدف همانندی شیوه سوررئالیسم با سبک شعری مولانا را از دو منظر به بحث می‌گذارد: نخست به بیان شباهت دیدگاه‌های مولوی درباره شعر و شاعری با بوطیقای شعری سوررئالیسم می‌پردازد و در بخش دوم مشخصه‌های تصویرگری سوررئالیستی را در اشعار مولوی نشان می‌دهد. اینک می‌توان گفت آنچه را آندره برتون و یارانش در سال‌های1924 تا 1930 میلادی در پاریس در باره جنون و نگارش خودکار، امرشگفت، شعله‌واری سخن، نامحرمی زبان در بوطیقای شعری خویش صورتبندی و مطرح کردند، هشت قرن پیش از آنها مولانا جلال‌الدین محمد مولوی (604-672 ق) با قدرتی شگفت‌آور تجربه کرده و حتی در شعر خود به آن فرایندها اشاره کرده است.


علی حیدری، قاسم صحرایی،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده

انس و علاقه حافظ شیرازی به قرآن مجید بر کسی پوشیده نیست. حافظ مطالعه این کتاب آسمانی را تا آن‌جا ادامه داده است که آن را از بر کرده و لقب حافظ نیز از همین رهگذر است. بدون شک ساختار، شیوه بیان و اسلوب هنری قرآن در نحوه بیان حافظ تأثیر بسزایی داشته است. بعضی از این تأثیرات، مانند درج و تضمین آیات یا استفاده از مفهوم آن‌ها، کاملاً روشن و مشخص است. اما تأثیرپذیری حافظ از قرآن فراتر از این موارد است. در این مقاله به دو نکته بلاغی (ذکر عام پس از خاص و ذکر عام به جای خاص) که در قرآن و به تبع آن در غزلیات حافظ کاربرد وسیعی دارد، اشاره شده است.


احسان شفیقی، بیژن ظهیری ناو،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین آموزه‌ها و اصول تربیتی صوفیه و مکاتب عرفانی، حفظ اسرار و پاسداشت حریم رازهای مگو است. عرفا و پیران طریقت، مریدان نوآموز و مبتدیان راه دشوار طریقت را بدان وسیله می‌آزمودند و صلاحیت آنان را می‌سنجیدند؛ مولانا با انتخاب تخلّص "خاموش" در غزلیات شمس و با تأکید بر سکوت و خاموشی و دم در کشیدن در پایان هر داستان کوتاه و نیمه‌راه حکایات بلند در مثنوی، به‌ویژه در مواردی که امواج سهمگین معارف او بر مکنونات جهان ناپیدا در صدد برافکندن پرده از صحن خانه اسرار برمی‌آید، نام خود را به عنوان برجسته‌ترین پاسدار حریم رازهای عرفان ثبت می‌کند. در این مقاله جلوه‌های این رازپوشی را در مثنوی و غزلیات او پی می‌گیریم. در این جستجو درمی‌یابیم که سکوت و خاموشی مولانا معلول عواملی چون کژفهمی مخاطبان و دعوت به شناخت نیروها و توانایی شگرف و مغفول انسانی، پری و سرشاری از سخن و سرانجام، شوق بی‌پایان او برای کشف حجاب از چهره عروس رازها است. چه در سایه این سکوت و خاموشی و بی‌اعتنایی به ابزار ظاهری شناخت، امکان گذار به دنیای شناخت حقیقی و معرفت الهی حاصل می‌شود و مولانا این مرتبه از شناخت را بارها تجربه نموده است.


مرتضی محسنی، غلامرضا پیروز،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده

پروین‌ اعتصامی از شاعران‌ سده اخیر است که متأثر از ساختار اجتماعیِ ایرانِ پیش از مشروطه‌ و پس از آن، به خلق شعرهایی دست زده است. وی در این شعرها هم به موضوع‌هایی اشاره کرد که در فرهنگ سنتی ایران انعکاس یافته‌ و هم به طرح‌ افکاری پرداخت که تحت تأثیر فرهنگ جدید جامعه ایرانی پس از مشروطه و جامعه جهانی است. شاعر در شعرهای اخیر خود، عموماً با نگرشی سلبی، وضع موجود را در بوته نقد قرار داده است. پروین در انعکاس‌دادن هنرمندانه اندیشه‌هایش، هم متأثر از سنت و هم ملهم از مدرنیته بوده است. شعر وی چون شخصیت‌ او، مرزنشین‌ دو قلمرو سنت و تجدد است. در این مقاله‌ اندیشه‌های اجتماعی شعر پروین براساس چالش‌های اجتماعی ایران در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول مورد تحلیل قرار گرفته است.


نرگس محمدی بدر،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده

در پژوهش حاضر سعی شده نحوه رشد و حرکت یک سوژه انسانی در بستر بین‌المللی نشان داده شود. از بین نحله‌های موجود ادبیات تطبیقی، نحله "رمارک" مورد توجه قرار گرفت. رمارک این علم را نه یک رشته مستقل، بلکه دانشی "میان رشته‌ای" (interdisciplinary) و پلی میان آثار ادبی ملت‌ها می‌دانست. از میان روش‌های مطالعه تطبیقی، شیوه پیشنهادی جرج بردی که شامل چهار مرحله: توصیف (description)، تفسیر (interperation)، هم‌جواری (juxtaposition)، مقایسه (Comparison) است، ملاک قرار گرفته است. "قلب مادر" از اشعار ایرج‌میرزا، شاعر دوره مشروطه است که سالیان مدید توسط معلمان دلسوز کشورمان در کلاس‌های درس زمزمه می‌شود. "ژان ریش پن" سراینده اصلی این شعر و کشور فرانسه خاستگاه اصلی این اثر است. بررسی تطبیقی این سوژه از بُعد تیپ‌شناسی نشان می‌دهد، انسان‌ها، فارغ از تمامی افتراق‌ها ـ که برخاسته از تفاوت‌های فرهنگی آن‌هاست ـ همواره مشترکاتی دارند. مشترکاتی که از روح و روان انسانی و از زندگی اجتماعی آن‌ها نشئت گرفته است. ادبیات تطبیقی می‌تواند در جهت انتقال ذوق و احساس و عواطف و خرد انسان‌ها و ملت‌ها به یکدیگر، به منظور ایجاد ارتباط و پیوند میان اندیشه‌ها و ذوق‌ها و درک و فهم و تأثیر متقابل فرهنگ‌ها نقش‌آفرین و بالنده باشد.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات و تحقيقات ادبی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Literary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb