جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای رسوب

داریوش ابوالفتحی، مهرداد کیانی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1386 )
چکیده

موضوع این تحقیق بررسی فرسایش خاک و رسوب دهی در حوضه آبخیز فارسبان یکی از حوضه های گاماسیاب با توجه به روش PSIAC می باشد که در آن 13 ایستگاه موردمطالعه قرار گرفته، نرم افزارهای مورداستفاده در زمینه تهیه و تفسیر نقشه های منطقه aRCVIEW و برای تجزیه و تحلیل یا دامنه های آب و هوا، کاربری اراضی، پوشش گیاهی عامل فرسایش سطحی، زمین شناسی، فرسایش رودخانه ای و با توجه به پهنه بندی فرسایش نتیجه می گیریم که فرسایش خاک در این حوضه نسبتاً بالاست و نقشه فرسایش به صورت کلاس های مختلف طبقه بندی شده است و به ترتیب از خیلی زیاد ، زیاد ، متوسط، کم، خیلی کم، یا جزئی و سپس با استفاده از فرمولos=38/75e 1333r میزان تولید رسوب دهی سالانه برحسب کیلومتر مکعب در کیلومترمربع به دست آمده است در میان فاکتورهای شرح داده شده فاکتور فرسایش سطحی و نوع خاک و پوشش گیاهی به ترتیب بیشترین اثر را داشته است .. این روش برای اولین بار در سال 1352 در حوضه آبخیز استفاده شده با توجه به دقت خوب آن در مقایسه با سایر روش ها و مدل های تجربی در بعضی حوضه های داخلی چون هلیل رود- مارون، دوخواهران مورد استفاده قرارگرفت و اخیراً مطالعات زیادی انجام گرفته است و روش مناسبی برای تخمین فرسایش و رسوب می باشد .
هادی نیری،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

رودخانه مهاباد در جنوب دریاچه ارومیه قرار دارد. در حد فاصل سد مهاباد در بالادست و سد انحرافی در پایین­دست، رودخانه به شکل آدا تغییر می­یابد که هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر شکل­گیری این نوع از مجرا است. بدین منظور  چندین مسئله در ارتباط با مسائل طبیعی این رودخانه از جمله متغیرهای پهنای بستر، توان جریان، شیب مجرا، میزان رس کرانه­ها در ارتباط با شکل مجرا  مطالعه شد. سپس شکل مجرا در دو مقطع زمانی قبل از احداث سد و بعد از احداث با استفاده از عکسهای هوایی سال 1346 سال 1382 مورد بررسی قرار گرفت. این عکس­ها بعد از اسکن در سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت استخراج پهنا مجرا پردازش شده­اند. در نهایت تاثیر سد بر روی رودخانه و تغییرات حادث شده بعد از احداث سد معین گردید. نتایج حاصل نشان دهنده اینست که پتانسیل سیل­خیزی و فرسایش پذیری حوضه که میزان آن در دوره های جدید افزایش یافته است پتانسیل. لازم برای مجاری آدا را در این محدوده فراهم آورده است. اما مهمترین عامل شکل­گیری این نوع مجرا ایجاد سد می­باشد که با کاهش دبی اوج سبب نهشته شدن رسوبات در داخل مجرا شده است. رودخانه در واکنش به کاهش توان جریان قسمتی از بار بستری را در داخل بستر ته نشین کرده و با تغییر شکل به تعادل رسیده است. همچنین وجود سد انحرافی در پایین­دست سبب شده طول جزایر توسعه کم داشته باشند و مجرای آدا با مدل ارائه شده برای این نوع مجاری، توسط نانسون و نایتون منطبق نباشد.    
عطااله کاویان، عطا صفری،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده

در این تحقیق، 10 مدل PSIAC، MPSIAC، EPM، Fournier، Douglas، Musgrave، Stehlik، Kirkby، Geomorphology و Hydrophysical با هدف تعیین مناسب­ترین مدل برای برآورد فرسایش و رسوب در حوزه آبخیز بابلرود مازندران مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی مدل­های مورد استفاده و تعیین مدل مناسب، از داده­های مشاهده­ای و اندازه­گیری شده رسوب (آمار 43 ساله ایستگاه قران تالار) استفاده گردید. روش­های آماری مورد استفاده در این تحقیق جهت ارزیابی نتایج، شامل آزمون t جفتی، ضریب همبستگی (R)، اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEمی­باشد. نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95%، اختلاف معنی­داری بین داده­های­ مشاهده­ای و نتایج مدل MPSIAC وجود نداشته و همچنین مدل مذکور با مقادیر اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب93/7، 013/0، 35/7 و 63/8، باضریب همبستگی 86/0 مناسب­ترین مدل برای برآورد رسوبدهی در حوزه آبخیز بابلرود شناخته شد. پس از مدل MPSIAC، مدل Geomorphologyبا مقادیر اختلاف نسبی، ضریب همبستگی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب98/10، 78/0، 02/0، 34/12 و 95/11 و نیز عدم اختلاف معنی­دار در سطح اطمینان 95%، مدلی مناسب تشخیص داده شد.
عقیل مددی، الناز پیروزی،
دوره 16، شماره 42 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف از این پژوهش برآورد میزان فرسایش و رسوب درحوضه آبخیز لای چای، واقع در شمال غرب ایران می­باشد. دراین تحقیق به منظور شبیه سازی و پیش­بینی فرسایش و رسوب لای چای از مدل  WEPPاستفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای اجرای مدل WEPP به طور کلی در شش فایل رایانه­ای می­باشد، که شامل خاک، اقلیم، مدیریت زراعی، شیب، آبراهه و مخزن است. در این تحقیق پس ازتعیین واحدهای کاری، به جمع­آوری اطلاعات موردنیازبرای ساختن فایل­های خاک، مدیریت زراعی، اقلیم، شیب (در این تحقیق شیب زمین به وسیله نرم افزار Geowepp تهیه شد) و آبراهه گردید. در منطقه مورد مطالعه 3 نوع خاک، 2 نوع مدیریت، 5 نوع آبراهه وجوددارد. پس ازساختن کلیه فایل­های مورد نیاز،مدل WEPP از طریق نرم افزار  Geowepp اجرا شد. در این نرم افزار، میزان فرسایش و رسوب به سه روش دامنه، حوضه آبخیز و مسیر جریان برآورد شد، که میزان رسوب به ترتیب 308/0، 215/0 و 491/0 تن در هکتار در سال می­باشد. نتایج حاصل از مطالعه نشان می­دهد که روش دامنه با 308/0 تن درهکتاردرسال به عددمشاهده­ای 319/0 نزدیکتر بوده و جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در منطقه مورد مطالعه مناسب می باشد.


معصومه درمانی، محمد نهتانی، هایده ارا، علی گلکاریان، سلمان شریف آذری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده

فرآیند­های فرسایش و انتقال رسوب در رودخانه یکی از مهمترین و پیچیده­ترین موضوعات مهندسی رودخانه می­باشد. این فرایند اثرات ویژه­ای روی شاخص­های کیفی آب، کنش کف بستر و تخریب کناره­های رودخانه داشته و همچنین خسارت زیادی به طرح­های عمرانی وارد می­کنند. عدم تداوم نمونه ­برداری و اندازه­گیری رسوب در بسیاری از ایستگاه­های موجود و همچنین نبود آمار دقیقی از میزان رسوب در بسیاری از رودخانه­های کشور از یک سو و اختلاف شرایط آب و هوایی، هیدرولوژیکی و توپوگرافی از سوی دیگر تهیه و واسنجی مدل­های فرسایش و رسوب در نقاط مختلف را با مشکل مواجه ساخته است و نیاز به سرمایه مالی، زمانی دارد، اما الگوریتم بهینه­سازی تکاملی قادر به حل این مشکلات نسبت به روش ریاضی و تجربی است. هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین بهترین الگوریتم تکاملی است با انتخاب الگوریتم بهینه ­سازی عنکبوت می­توان دست به آموزش جدید زده و بهترین الگوی تکاملی را برای ایستگاه هیدرومتری و باران سنجی حوزه آبخیز کارده تعیین کرد و کارآیی شبکه پرسپترون و الگوریتم تکاملی حوزه آبخیز سد کارده برای دوره آماری 24 ساله را بررسی کرد. در خاتمه نتایج ثابت کرد الگوریتم بهینه­سازی عنکبوت اجتماعی نتایج بهتری در پیش­بینی بارمعلق حوزه آبخیز کارده دارد.


داریوش ابوالفتحی، عقیل مددی، صیاد اصغری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

رسوبات رودخانه ای به دو صورت منتقل میشوند: یا این مواد درون جریان آب غوطه ور هستند و همراه با آب در حرکت می باشند که به آنها مواد رسوبی معلق گفته میشود و میزان مواد رسوبی معلق را که در واحد زمان از یک مقطع رودخانه عبور کند، بار معلق مینامند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش حوضه آبریز رودخانه ونایی است. این منطقه در شهرستان بروجرد، در استان لرستان در غرب ایران واقع شده است، پژوهش حاضرازنوع کاربردی است. بدین صورت که، ابتدا مشخصات زیرحوضه های این رودخانه استخراج شده است این مشخصات شامل مشخصات فیزیکی زیرحوضه ها از جمله مساحت، محیط و طول آبراهه ها و مشخصات مربوط به دبی رودخانه و میزان رسوب آن است. در ادامه با روش های رگرسیون خطی چند متغیره، شبکه عصبی پیش خور چندلایه (MLP) به تخمین بار رسوب پرداخته شد. پس از محاسبه شاخص های RMSE و MAE با توجه به این امر که هرچقدر میزان این شاخص ها کمتر باشد مقدار پیش بینی شده به مقادیر واقعی نزدیکتر است بنابراین باتوجه به شواهد حاصله مدل شبکه عصبی مصنوعی MLP دقت بهتری را نسبت به مدل دیگر در تخمین میزان رسوب منطقه نشان میدهد. از سوی دیگر با توجه به مقدار شاخص R2 که برای دومدل محاسبه شده است دقت تخمین مدل به مقدار90.47 برای مدل MLP محاسبه شده است، مقدار R2 برای این مدل برابر 0.89 است. پس از مدل شبکه عصبی مصنوعی MLP. مدل رگرسیون خطی چند متغیره با مقدار R2 برابر با 0.353 قرار دارد. و این نشان دهنده ی دقت سه برابری مدل  MLPنسبت به مدل رگرسیون می باشد مدل رگرسیون خطی نیز به علت این امر که تنها روابط خطی بین متغیر ها را در نظر می‏گیرد بیشترین میزان خطا را دارد.
 
فریبا اسفندیاری درآباد، مرتضی قراچورلو،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوب­دهی در حوضه­های آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوب­دهی در حوضه آبریز قره­سو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنی­های سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنی­های سنجه رسوب ماهانه بر اساس داده­های نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سال­های آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیل­های اماری در محیط نرم­افزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوب­دهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنی­داری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقه­ای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایین­ترین ضریب تعیین به ترتیب به ماه­های اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قره­سو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوب­دهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننه­کران با با 66 تن در سال، پایین­ترین میزان رسوب­دهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قره­سو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوب­دهی بالای ایستگاه­های واقع در زیرحوضه­های بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژه­ای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیش­برنده فرسایش و تولید رسوب در حوضه­های مذکور گردد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb