جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای تحلیل شبکه

حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می­شود.عرصه مسکن به منظور تامین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی­گیرد توجه به شاخص­های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه­های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می­سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت­گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مساله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می­تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این­رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص­ها و مولفه­های تاثیر گذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص­ها و مولفه­های تاثیر گذار بر کیفیت مسکن به رتبه بندی و اولویتبدی این شاخص­ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف مورد نظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به منظور تعیین وزن و اولویت­بندی هریک از شاخص­ها و مولفه­های کیفیت مسکن استفاده  گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص­ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص­های مورد بررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، همجواری باکاربری­های سازگار(0.142)،استحکام مسکن(0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده­اند.
 
رضا سلطان ملکی، مسعود الهی، زهره داودپور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

ایده­آل­گرایی برای زیستن در شهر مستلزم ایجاد زیرساخت و بستری است که همه ذی­نفعان شهر اعم از مدیران، برنامه­ریزان و شهروندان (فارغ از پایگاه و طبقه اجتماعی و اقتصادی، جنسیت و ...) را در نظر بگیرد. این امر در قالب اندیشه حق به شهر در شهرها عینیت می­یابد. هرچند این مسئله در شهرهای کوچک با شرایط سخت­تری قابل تحقق می­باشد. بر همین اساس، این پژوهش در پی ارائه الگوی تحقق حق به شهر مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه­ای (ANP) در خام­شهرهای غرب مازندران می­باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می­گردد. جامعه آماری در این پژوهش را متخصصان شهری (با بهره­گیری از تکنیک دلفی و انتخاب 25 نمونه) تشکیل داده­اند. برای جمع­آوری اطلاعات در این پژوهش علاوه بر برداشت­های میدانی، از نقشه­های پایه سازمان نقشه­برداری کشور و مجموعه مطالعات بررسی شهرهای سه­گانه بلده، کجور و پول (خام­شهرهای غرب استان مازندران) استفاده شده است و برای پردازش و تحلیل داده­ها از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) استفاده گردیده است و در نهایت به استخراج سوپرماتریس موزون از نرم‌افزار Super Decision منجر شده که پس از انجام مراحل مختلف، اولویت نهائی شاخص­ها و گزینه­ها جهت تحقق حق به شهر را بدست داده است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه­ای (ANP) ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران نشان می­دهد در بین ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، بعد کالبدی- زیستی با وزن (0.1970) دارای بیش­ترین وزن و اهمیت است. در عین حال که ابعاد اقتصادی (0.1725) و اجتماعی و فرهنگی با وزن نهایی (0.0847) در رتبه­های بعدی قرار دارند. در عین حال که از میان معیارهای تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، معیار حق اختصاص­دهی شهر به خود با وزن (0.1461)، معیار حقوق زیست­محیطی با وزن (0.0943)، و معیار حق معاش و پایداری اقتصاد شهر  با وزن (0.0840) دارای بیش­ترین اهمیت هستند.

 
علی عزیزی، حمیدرضا جعفری، بهرام ملک محمدی، فرامرز خوش‌اخلاق،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده

انرژی باد یکی از منابع انرژی تجدیدپذیر می‌باشد که استفاده از آن به دلیل عدم آلودگی محیط‌زیست و همچنین قیمت پایین توربین‌های بادی در مقایسه با دیگر انرژی‌های نو، در بسیاری از کشورهای جهان رو به فزونی گذاشته است. در این راستا یافتن مکان بهینه برای استقرار تجهیزات و تأسیسات بهره‌برداری از پتانسیل‌های موجود و بالقوه ضروری است. پژوهش حاضر به مکان‌یابی محل‌ مناسب جهت استقرار توربین‌های بادی در استان اردبیل با در نظر گرفتن معیارهای موثر در این راستا می­پردازد. به این صورت که از طریق تحلیل سلسله ‌مراتب فازی و تحلیل شبکه، وزن هر معیار و زیر معیارهای آن محاسبه شد. نواحی دارای محدودیت برای مکان‌یابی نیروگاه‌های بادی حذف و با استفاده از توابع تحلیلی در GIS، کل محدوده برای هر یک از معیارها پهنه‌بندی شد.  نتایج پژوهش نشان می‌دهد که قسمت‌های شرقی شهرستان اردبیل در محدوده سیاسی شهر نمین می‌تواند به عنوان مکانی مناسب جهت بهره‌گیری از انرژی باد مورد توجه قرار گیرد. همچنین مقایسه نتایج دو مدل در اوزان به دست آمده، طبقه‌بندی کلاس‌ها و صحت سنجی مدل در این تحقیق بیانگر این مطلب می‌باشد که روش FAHP نسبت به ANP نتایج بهتری را ارائه می‌‌دهد.
علی احمدآبادی:، امیر کرم، محسن پوربشیر هیر،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده

فرسایش خاک در حوضه‌های آبخیز باعث بروز مشکلاتی مانند: از بین رفتن قشر سطحی خاک و کاهش بازدهی اراضی کشاورزی، به مخاطره انداختن عمر مفید مخازن سدها و تأسیسات آبی، کاهش قدرت باروری خاک، افزایش وقوع سیل، تهدید امنیت غذایی بشر و غیره می‌شود. این تأثیرات منفی ناشی از فرسایش خاک، عملیات آبخیزداری را اهمیت می‌بخشد. با توجه به وسعت حوضه‌های آبخیز و کمبود منابع، اولویت‌بندی نواحی مختلف حوضه آبخیز از نظر نیاز ضروری به اجرای طرح‌های آبخیزداری یکی از راهکارها است. بدین منظور در این تحقیق ابتدا واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی (HRU)حوضه آبخیز سد لتیان استخراج گردید استخراج واحد پاسخ هیدرولوژیکی به‌عنوان یک رویکرد جدید می‌تواندکوچک‌ترین سطح مطالعات حوضه آبخیز را تشکیل دهد. اولویت‌بندی واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی از نظر نیاز به اقدامات آبخیزداری، با استفاده از روش مجموع ساده وزنی و روش وزن دهی فرآیند تحلیل شبکه‌ای انجام گردید. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان فرسایش و در پی آن، اولویت اول آبخیزداری مربوط به بخش شرقی دریاچه سد و بالادست حوضه با کاربری مرتع فقیر و جنس زمین رسوبی-آبرفتی و شیب 26 درجه است.


محسن آقایاری هیر، هادی حکیمی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده

مهاجرت از نخستین نیروهای نهان تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در سرتاسر جهان است. بر این اساس بسیار مهم است که هر کشوری نسبت به تغییرات فضایی جمعیت خود آگاهی یافته و در جهت پیشگیری از وضعیت­های ناخواسته اقدام نماید. مهاجرت­های بین­استانی یکی از مهمترین نمودها و انعکاس فضایی ساختارهای حاکم است که پرداختن به آن می­تواند شناخت مناسبی از پویایی­های جمعیت در سطح ملی، فراهم آورد. جهت حصول چنین شناختی، در پژوهش حاضر با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390)، به تحلیل شبکه­ و تحلیل شاخه­درختی مهاجرت­های بین­استانی با استفاده از نرم­افزار UCINET 6 پرداخته شده است. نتایج تحلیل­های انجام یافته به­صورت نمودارهای تحلیلی ارائه شده و حاکی از وجود چند خوشه­ی اصلی در مهاجرت­های بین­استانی است که با میزان جریان متفاوتی شکل گرفته و در نهایت به شاخه­ی اصلی (استان­های تهران و البرز) می­پیوندند. بعلاوه برخی استان­ها توانسته­اند نقش منطقه­ای قابل­توجهی در جذب مهاجر از استان­های همجوار ایفا نمایند که شامل استان­های البرز، اصفهان، آذربایجان­شرقی، بوشهر و خراسان رضوی است.

جواد جمال آبادی، محمد سلمانی مقدم، علی شکاری بادی، مرضیه نوده،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

اسکان موقت جمعیت پس از وقوع زلزله به‌منزله رکن اساسی مدیریت بحران تلقی می‌شود. انتخاب مراکز مناسب برای استقرار شهروندان می‌تواند نقش به‌سزایی در خدمات‌رسانی و امداد و نجات پس از زمین‌لرزه داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی نقاط مستعد برای ساخت پناهگاه و اسکان موقت جمعیت در هنگام وقوع زلزله احتمالی است. این تحقیق به‌لحاظ هدف کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی و اسنادی است. ابتدا با استفاده از روش دلفی 16 معیار اصلی و مؤثر در مکان‌یابی این مراکز، در چارچوب 6 خوشه شامل دسترسی به شبکه ارتباطی، ویژگی‌های طبیعی، ویژگی های مکانی، کاربری‌های سازگار، کاربری‌های خطرساز و عملکرد جمعیتی شناسایی شدند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان و فرآیند تحلیل شبکه‌ای، وزن نهایی هر یک از معیارها تعیین شد. مهم‌ترین پارامترهای تأثیرگذار در این تحقیق به‌ترتیب شاخص‌های تراکم جمعیت، راه شریانی درجه 1 و مساحت مناسب می‌باشند. در نهایت، با تلفیق لایه­های اطلاعتی تمامی شاخص‌ها، نقشه مناطق اسکان موقت جمعیت در شهر سبزوار تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان می­دهد، کمبود فضاهای مناسب از جمله پارک‌ها و فضاهای باز شهری برای اسکان موقت شهروندان در سطح شهر سبزوار کاملا مشهود است. در عین حال، نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و سازگار با کاربری‌های اطراف می‌باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار هستند. بر این اساس، بهترین مکانها برای اسکان موقت جمعیت پس از وقوع زمین‌لرزه در شهر سبزوار شامل پارک ارم در شمال، پارک امام رضا (ع) و استادیوم فوتبال در جنوب‌شرق شهر، شهربازی، باغ ملی و هنرستان شریعتی در مرکز شهر، مهمانسرای جهانگردی، فضاهای سبز و زمین ورزشی در غرب و در نهایت هنرستان فنی و حرفه‌ای در شهرک توحید پیشنهاد می‌گردد. به‌منظور بهبود شرایط در فردای وقوع زلزله پیشنهاداتی در این پژوهش ارائه گردیده است.

داریوش مرادی‌چادگانی، مسعود قاسمی، نیلوفر راست‌قلم،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

شهر-منطقه اصفهان، مجموعه‌ای از شهرها و کانون‌های جمعیتی است که زمینه‌های مشترکی (چون ارتباطات، زیرساخت‌ها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگی‌های اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آن‌ها به گونه‌ای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقه‌ای در سطح سرزمین را شکل می‌دهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب می‌شود که بتوان زمینه‌های مکمل با هدف‌گذاری واحد را برای آن‌ها متصور شد. در این میان شهرداری‌ها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمده‌ای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل می‌تواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدی‌ترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینی‌شهر، خورزوق، درچه، دولت‌آباد، شاهین‌شهر، قهجاورستان، گز، و نجف‌آباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامه‌های شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسب‌های شش‌گانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکه‌های اجتماعی، شبکۀ «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافته‌های تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوس‌های فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتش‌نشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهم‌ترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازی‌ومعماری»، « حمل‌ونقل‌وترافیک» و «خدمات‌شهری» کلیدی‌ترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا می‌کنند.
 

زهرا مرادی، مریم ایلانلو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

نواحی مرزی (پیرامونی) به دلایل دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، توسعه‌نیافتگی و... تفاوت‌های آشکاری از نظر برخورداری از رفاه و توسعه با نواحی مرکزی دارند و ایجاد و فعالیت بازارچه‌ی مرزی می‌تواند باعث تعدیل رابطه‌ی یک‌سویه مرکز- پیرامون و بهبود رفاه منطقه‌ای گردد. هدف از این پژوهش بررسی نقش بازارچه‌ی مرزی شهرهندیجان در استان خوزستان در توسعه اقتصادی – اجتماعی  منطقه است. بدین‌ترتیب پرسش‌نامه‌ تهیه گردید که دارای پنج مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، حمل و نقل، خدمات‌شهری و زیربنائی و ۲۷ زیر معیار می‌باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل شبکه فازی  (ANP) و آمار استنباطی کای اسکوئر استفاده شده است. براساس مدل ANP فازی احداث بازارچه بیشترین تأثیر را در کاهش قاچاق،  افزایش فروشگاه و مغازه، احداث هتل و رستوران، جذب گردشگر، افزایش پایانه‌های مسافربری، افزایش مشاغل خدماتی، افزایش بانک و شرکت بیمه، درآمد، به کارگیری افراد بومی‌و کاهش مهاجرت داشته است. براساس نتایج به دست آمده بازارچه بیشترین تأثیر را برروی مؤلفه اقتصادی و کمترین را بر روی مؤلفه زیربنایی داشته است. همچنین مدل تحلیل شبکه فازی بیانگر آن است که بازارچه برروی بهبود شرایط کدامیک از مولفه ها و زیرمعیارها بیشترین تأثیر داشته است تا به کاربران و برنامه ریزان منطقه کمک تا با صرف هزینه در جهت بهبود سایر مولفه ها از آن بهره گیرند.
 
دکتر احمد آفتاب، دکتر علی اکبر تقیلو، آقای اکبر هوشمند،
دوره 24، شماره 74 - ( 10-1403 )
چکیده

حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی می­باشد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا خدمات­رسانی کلانتری­ها بر پهنه­های آسیب­پذیر شهر ارومیه را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی می‌باشد. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه­بندی آسیب­پذیری شهر ارومیه در قالب چهار طبقه از آسیب­پذیری خیلی زیاد تا آسیب­پذیری خیلی کم می­باشد که حدود km² 68 از کل محدوده شهر دارای آسیب­پذیری زیاد تا خیلی زیاد شناخته شده است. بیشتر نواحی شمالی (سکونتگاه­های غیررسمی منطقه دو) و مرکزی (محلات قدیمی منطقه چهار) شهر ارومیه به علت تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، قرارگیری اکثر مراکز اداری­ سیاسی، حساس و تجاری در این مناطق، آسیپ­پذیرترین مناطق ارومیه هستند. نتایج حاصل از تحلیل شبکه براساس زمان استاندارد (12 دقیقه) بیانگر عدم پوشش پوشش 9/28 درصد (km2 24) از مساحت پهنه­های آسیب­پذیر ارومیه توسط کلانتریها می­باشد. در مدت زمان 12 دقیقه کلانتری‌های سطح شهر ارومیه به 55 کیلومترمربع از مساحت حدود 75 کیلومترمربع پهنه­هایی با آسیب‌پذیری زیاد دسترسی سریع داشته و حدود 20 کیلومترمربع از این پهنه هم فاقد دسترسی سریع زمانی می‌باشد. از لحاظ دسترسی کلانتری‌ها به پهنه­هایی آسیب‌پذیر کم نیز نتایج مشخص کننده این امر می‌باشند که از حدود 15 کیلومتر مربع از این مناطق به 3 کیلومتر مربع دسترسی سریع دارند که نشان از عدم دسترسی سریع به 12 کیلومترمربع از این مناطق می‌باشد.
مانا طاهری، محمد سعید ایزدی، حمید ماجدی، زھرا سادات سعیده زرابادی،
دوره 24، شماره 74 - ( 10-1403 )
چکیده

با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله‌ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین‌صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده‌کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می‌دهد که بازار تهران به‌عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می‌شوند. همچنین از بعد روش‌شناختی می‌توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به‌صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb