جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای یاراحمدی

داریوش یاراحمدی، اسدالله خوش کیش،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده

نیمه غربی کشور ایران در هم‌جواری با بیابان‌های بزرگی قرار دارد که گردو غبار این بیابان‌ها  به طور مستمر نیمه غربی آن‌را تحت تأثیر خود قرار داده و اثرات مخربی را در این بخش از کشور به وجود می‌آورند. شناخت الگوی فضایی این گردو غبارها در زمینه برنامه ریزی دقیق برای شناسایی، جلوگیری و کاهش اثرات آن‌ها کمک شایانی به ما می‌کند. لذا هدف از تحقیق حاضر تحلیل فضایی پدیده‌ی گردو غبار در نوار غربی کشور ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009 میلادی می‌باشد. برای این کار آمار روزانه گردو غبار با کد (06) و میزان دید افقی مربوط به آن در 23 ایستگاه سینوبتیک غرب کشور از سازمان هواشناسی کشور دریافت و به صورت روزانه، ماهیانه و سالانه محاسبه شد. سپس نقشه پهنه بندی آن برای کل دوره و سال 2009 در محیط نرم افزاری GIS ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان گردو غبار ورودی در طول دوره دارای یک بیشینه در استان خوزستان می‌باشد و هرچه از جنوب به سمت شمال و از غرب به شرق در منطقه مورد مطالعه پیش می‌رویم از میزان گردو غبار کاسته می‌شود. ایستگاه هواشناسی دزفول با 1861 روز بیشترین و ایستگاه هواشناسی خوی با 42 روز کمترین میزان روز گردو غباری را در طول دوره داشته‌اند. همچنین تحلیل نقشه پهنه بندی سال 2009 نشان می‌دهد که الگوی فضایی گردو غبارها در سال‌های اخیر خصوصاً سال‌های 2008 و 2009 دچار تغییرات محسوسی شده و یک بیشینه‌ی گردو غباری دیگر نیز در غرب کشور یعنی استان کرمانشاه به وجود آمده است.
داریوش یاراحمدی، مینا میریان،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده

    پدیده گرم شدن زمین با تغییر الگوی زمانی مکانی دما همراه بوده است. ازاین‌رو دگرگونی­ها و افت‌وخیزهای این عنصر از اهمیت علمی و عملی زیادی برخوردار است. یکی از رهیافت­های مطالعاتی برای بررسی تغییرات دمایی به‌کارگیری روش­های آماری است. اقلیم‌شناسان برای بررسی تغییرات دما از روش‌های سری زمانی استفاده می­کنند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی تغییرات دمای سالانه ایستگاه سینوپتیکی تهران با استفاده از روش‌های سری زمانی است. بدین منظور از داده­های آماری دمای تهران طی دوره آماری 2008-1951 بهره گرفته‌شده است. نتایج نشان داد که در تحلیل طیفی با سطح اطمینان 95/0 چرخه­های 1، 21 و 22 معنادار بودند. همچنین نمودار سری زمانی درجه حرارت سالانه ایستگاه، روند صعودی این پارامتر را نشان می­دهد. سپس الگوسازی در خانواده چندجمله‌ای‌ها، نیز نشان داد که الگوی خط دمای تهران طی 55 سال گذشته (08/0±72/0) درجه سلسیوس افزایش داشته است. همچنین با استفاده از زنجیره مارکوف احتمال تغییر وضعیت از سال سرد به سال گرم و بالعکس به ترتیب 2/2 و 82/1 برآورد گردید، به عبارتی هر 2/2 سال یک‌بار سال سرد و هر 82/1 سال یک‌بار سال گرم رخ می­دهد. نهایتاً در الگوسازی آریما، پس از بررسی مقدار آکائیک (AIC) الگوی (1، 1، 0) ARIMAبه عنوان مناسب­ترین الگو انتخاب گردید.

داریوش یاراحمدی، اسداله خوش کیش، مصطفی کرمپور، اسماعیل احمدی،
دوره 16، شماره 40 - ( 3-1395 )
چکیده

یکی از سامانه های مهم جوی اقلیم کره زمین سامانه پرفشار سیبری است. هدف پژوهش فوق، تحلیل تغییرات هسته مرکزی سامانه پرفشار سیبری در بازه زمانی یاد شده می‌باشد. جهت شناسایی تغییرات مکانی هسته در بازه زمانی یاد شده داده های روزانه فشار سطح دریا و دمای سطح زمین با تفکیک 5/2 درجه در محدوده‌ی مکانی 30 تا 65 درجه عرض شمالی و 45 تا 130 درجه طول شرقی از پایگاه داده‌های نوآ NCEP/NCAR برای ماه های سرد سال استخراج شد. جهت تحلیل تغییرات مکانی هسته مرکزی سامانه داده‌ها وارد محیط GIS شده و به دو صورت پهنه­ای و نقطه­ای به تفکیک شش دهه‌ی ده ساله خروجی گرفته شده و مورد مقایسه قرار گرفت. جهت بررسی روند میزان تغییرات، تعیین جهت روند، نوع و زمان تغییرات دما و فشار هسته مرکزی سامانه از آزمون آماری-ناپارامتری من­کندال استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه‌ی دهه‌ی اول و ششم دوره 60 ساله نشان داد که هسته مرکزی در ماه ژانویه از سمت شرق به غرب و در ماه های اکتبر و مارس از سمت شمال شرق به جنوب غرب در محدوده‌ی دریاچه‌ی بایکال تا بالخاش دچار جابجایی چشمگیری شده است. تحلیل‌های آماری این دوره 60 ساله نشان داد که میزان فشار در ماه اکتبر دارای یک روند افزایشی و دمای سطح زمین در همین ماه یک روند کاهشی معنادار را تجربه کرده است. نتایج همچنین نشان داد که در طی همین دوره فشار مرکزی پرفشار سیبری در ماه ژانویه روند کاهشی داشته است در صورتی که دمای سطح زمین در این ماه روند افزایشی معناداری را نشان می‌دهد. برخلاف ماه های اکتبر و ژانویه در ماه مارس فشار مرکزی دارای چند جهش بوده ولی فاقد روند می‌باشد. با این وجود در این ماه دمای سطح زمین دارای یک روند افزایشی معنی‌دار در طول دوره یاد شده می‌باشد.


داریوش یاراحمدی، سعید بساطی، بهروز نصیری، سمیه رفعتی،
دوره 16، شماره 42 - ( 9-1395 )
چکیده

بارش‌های سنگین ناشی از سامانه‌های همرفتی میان‌مقیاس در غرب ایران که از نظر شدت و فراوانی باعث خسارات جانی و مالی زیادی شده‌اند و سهم زیادی از بارش سالانه را به خود اختصاص داده‌اند، نقش مهمی در امنیت غذایی و منابع آب داشته‌ و بدین منظور چرخه عمر، شرایط تشکیل و ویژگی‌های سامانه‌ همرفتی میان‌مقیاس 23آوریل 2004 با استفاده از تصاویر ماهواره‌های متئوست، GEOS و GMS از طریق معیارهای شاخص تغییرات مساحت (ΔE)، آستانه‌های دمای درخشندگی 221 و 243 کلوین و آستانه مساحت بیش از 10000 کیلومترمربع مورد بررسی قرار گرفت. مساحت سامانه در شروع چرخه عمر با روند کندی افزایش داشته و روند کاهشی مساحت آن در مرحله زوال شدید و ناگهانی است. در مرحله شکل‌گیری شرایط سینوپتیک تأثیر بیشتری داشته و عامل غالب بوده است؛ اما در مرحله بلوغ تأثیر توپوگرافی و ارتفاعات زاگرس در شدت فعالیت مؤثر­تر بود. یافته‌های این مطالعه نشان داد، در مرحله بلوغ، با افزایش درصد کسر همرفتی و کاهش دمای درخشندگی بر شدت فعالیت همرفتی افزوده شده؛ اما در مرحله زوال این وضعیت برعکس شده است. همچنین ساعات اوج فعالیت همرفتی و افزایش مساحت سامانه همزمان با بیشینه سرعت سامانه بوده است.


الهام یاراحمدی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، بهروز نصیری،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

بررسی رفتار بارش  در  بعد مکانی – زمانی و تعیین آستانه های تحمل مناطق مختلف جغرافیایی با توجه به پوشش گیاهی، زندگی جانوری و فعالیت های انسانی، از ضروریات هر گونه تصمیم گیری در محیط است. بدین منظور، داده­های بارش 27 ایستگاه همدیدی در دوره 60 ساله  از سازمان هواشناسی  دریافت  و  پس از بررسی کیفی داده­ها توزیع زمانی و مکانی میانگین، ضریب تغییرات، چولگی و توزیع احتمال تجربی 20% بیشینه و کمینه ماهانه و فصلی پاییز و زمستان، برای یک دوره 60 ساله (2010-1951)، دو دوره 30 ساله (11951-1980)،(1981-2010) و دو دوره 10 ساله (2010-2001)، (1951-1960)محاسبه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) پهنه بندی شد. بررسی­ها نشان می­دهد، بجز سواحل دریای کاسپین، تغییرات کمی بین الگوهای پاییز و زمستان وجود دارد. میانگین بارش از مناطق میانی سواحل جنوبی کاسپین به سوی غرب و شرق کاهش یافته­است. در دیگر نواحی کشور، تغییرات مکانی و زمانی بارش در فصل پاییز بسیار زیاد و از شمال بسوی جنوب با کاهش میانگین و افزایش ضریب تغییرات و چولگی همراه است. در زمستان ضمن حفظ الگوی پاییز، میانگین بارش افزایش و ضریب تغییرات کاهش می­یابد. میانگین بارش 30 ساله دوم و 10 ساله آخر زمستان، نسبت به دوره­های 30 و 10 ساله اول و نیز دوره 60 ساله در اغلب ایستگاه­ها کاهش داشته­است که با  نتایج آزمون من­کندال تطابق دارد. بررسی20 درصد حد کمینه و بیشینه بارش فصلی نشان می­دهد که از شدت و گستره عملکرد سامانه­های بارشی فراگیر فصل زمستان در دوره 30 ساله دوم کاسته شده است. همچنین فراونی و شدت خشکسالی فصل پائیز در 30 سال دوم و 10 سال آخر بیشتر شده­است. بیشترین کاهش در بخش غربی و شرقی ساحل کاسپین و در شمال­غرب رخ داده است که با توجه به زمینه­های فعالیت و تمرکز جمعیت، توجه ویژه مدیران را می­طلبد.

داریوش یاراحمدی، امان اله فتح نیا، مهدی شرافت،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

وسعت سطوح برفی و تغییرات زمانی و مکانی آن، یک پارامتر اساسی در مطالعات آب و هوا شناسی و هیدرولوژیکی به حساب می‌آید. در این زمینه داده‌های تصاویر ماهواره‌ای با هزینه پایین و وسعت زیاد سطح برداشت، کمک مؤثری در شناخت حوضه‌های برف‌گیر می‌باشند. با توجه به اینکه ماهواره‌ها قادر به تصویربرداری از یک سطح در مقاطع زمانی مختلف هستند، در مطالعات برف‌سنجی این امکان را فراهم می‌کنند که پراکنش زمانی و مکانی برف مورد مطالعه قرار گیرد. در این پژوهش نیز با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای NOAA-AVHRR در بازه زمانی 2015-2006 تغییرات مرزبرف و خط دمای سطح آن در رشته‌کوه البرز بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که در دوره‌ی مورد مطالعه بیشترین مساحت برف در آوریل سال 2015 با مقدار 12059 کیلومترمربع و کمترین مساحت برف، در ژوئن 2008 با مقدار 33 کیلومترمربع دیده شده  است. کمترین متوسط ارتفاع مناطق پوشیده از برف، در آوریل 2007 با مقدار  2662 متر و بیشترین آن در ژوئن 2008 با مقدار 3820 متر مشاهده شده است و بیشترین تغییر در خط برف، در فاصله سال 2007 به 2008 رخ داده است. علاوه‌براین در اکثر سال‌ها منحنی دمای  صفر درجه سانتی‌گراد بر خط برف منطبق بوده و ارتفاع آن با تغییرات مساحت برف، تغییر کرده است.

حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 12-1403 )
چکیده

مداخلات انسان در عرصه‌های طبیعی به‌صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری‌ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری‌هایی از قبیل شکل‌گیری رواناب‌های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان‌زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت‌های دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از داده‌های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده  MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشت‌های دمایی هرکدام از پوشش‌های اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به‌طورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساخته‌شده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتی‌گراد و  پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتی‌گراد به عنوان گرم‌ترین کاربری به شمار می‌روند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشت‌های حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنی‌داری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمی‌شود؛ اما در فصل سرد، واداشت‌های حرارتی پوشش اراضی به‌صورت بارزتری خود را نشان می‌دهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb