جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای توکلی

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سیدمحمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش ها، همه ساله در مناطق کوهستانی ایران از جمله منطقه الموت شرقی در استان قزوین، خسارات قابل توجهی وارد می­آورند. اخیراً داده­های راداری جهت تشخیص حرکات سریع و بطئی دامنه ها و زمین لغزش های فعال بطور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های مدارهای پایین رو (Descending) ماهواره ی سنتینل 1A در بازه ی 2018 تا 2020، با روش تداخل سنجی با خط مبنای کوتاه[1] (SBaS) و روش اختلاف مدل رقومی ارتفاع،  به تحلیل دینامیک دامنه ها یعنی تشخیص حرکت دامنه ها و استخراج جابه جایی های سطح زمین پرداخته شد تا هدف مهم تشخیص زمین لغزش های جدید و فعال و بروزآوری نقشه ی زمین لغزش های منطقه تأمین گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد، مدل SBaS که با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردید و اعتبار آن نسبتاً خوب بود (78/0 AUC=میزان متوسط حرکت سالانه را در این بازه ی زمانی 6/48- تا 2/40 میلیمتر برآورد نمود و چهارده منطقه ی لغزشی مشخص شد که از میان آن ها، برخی از زمین لغزش های گذشته همچنان فعال می باشند. در تشخیص زمین لغزش خوبکوه در 14 فروردین 1399، مدل اختلاف رقومی ارتفاع تغییرات سطح را از 62/1- تا 75/2 متر و تداخل سنجی تفاضلی نرخ جابه جایی را از 25- تا 70 میلی متر برآورد کردند. این روش ها جهت برآورد جابه جایی سطح زمین، فرونشست و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارند.
[1] Small Baseline Subset Synthetic Aperture RADAR Interferometry (SBaS-InSAR)
 

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سید محمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

چکیده
حوضه آبریز الموت رود در استان قزوین، همه ساله شاهد مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش های متعددی است که زیان های قابل توجه اقتصادی و بعضاً جانی به همراه دارد. تشخیص مناطق ناپایدار دامنه ها از طریق ویژگی های بافت خاک به دلیل مشکلات تهیه نمونه های خاک در مناطق کوهستانی، کاری دشوار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر با استفاده از داده های راداری سنتینل یک A، با تعیین میزان درصد رس و شن موجود درخاک نقشه ی بافت خاک در اعماق 10، 60، 100 و 200 سانتی متری با دو الگوریتم جنگل تصادفی(RF) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) در منطقه الموت شرقی تولید شد که با نمونه های پروفیل خاک صحت سنجی گردیدند. نتایج حاکی از دقت بیشتر شاخص کاپا در مدل RF در سه عمق 10، 60 و 100 سانتی متری بود. سپس با استخراج نقشه ی رطوبت خاک از داده های سنتینل 2، همزمان با بررسی زاویه اصطکاک داخلی انواع خاک های منطقه، در مقایسه با میزان شیب دامنه ها، انحنای پروفیل و فرم دامنه های محدب و مقعر (واگرا و همگرا)، نواحی ناپایدار در زمینه ی حرکات دامنه ای در دو مدل RF و SVM مشخص شده و با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، نقشه ناپایداری منتج از مدل RF، از میزان دقت بالاتری (93/0 AUC=)، نسبت به نقشه ناپایداری منتج از مدل SVM (90/0 AUC=) برخوردار است و در نواحی با شیب متوسط تا بالا و با بافت خاک لوم رسی ماسه ای و لوم ماسه ای ناپایداری بیشتری وجود دارد. این روش در تهیه نقشه بافت خاک، تعیین نواحی ناپایدار دامنه ها در مقابل حرکات توده ای و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارد.
 
اقای ایرج محموپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمین‌کننده عملکرد اکوسیستم از کوچک‌ترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا به‌عبارتی‌دیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانه‌ای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیده‌ها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگی­های متنوع زیست‌محیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به‌صورت سیستمی و نظام­مند پیشران‌های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخص­های زیست­محیطی در منطقه 11 کلان‌شهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراج‌شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه‌ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم­افزار میک­مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیر­ها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرم­افزار میک­مک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده مورد­­مطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی به­عنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخص­های زیست­محیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران‌های مورد­بررسی نیز، متغیر­های وضعیت حمل‌ونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیست­پذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
 
جعفر توکلی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

یکی از چالشهای جدی سکونتگاههای روستایی در کشورهای در حال توسعه مقوله پایداری اجتماعی- اقتصادی است که به رغم ارتباط نظام‌مند با پایداری محیطی تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل مفهوم‌سازی و بررسی شده است. این دو بعد که بخش درخور توجهی از ناپایداری سکونتگاههای روستایی کشور در ارتباط با آنها قرار دارد، بیش از هر چیز بر مفهوم عدالت درون‌نسلی تاکید دارند. تحقیق حاضر بر پایه 29 شاخص پایداری اجتماعی- اقتصادی 50 روستای دهستانهای خاوه شمالی و جنوبی در شهرستان دلفان را بررسی نموده است. داده‌های مورد نیاز از طریق پرسشنامه روستا و مراجعه به مطلعین محلی گردآوری شده است. برای رتبه‌بندی پایداری روستاها از تکنیک تاپسیس و ضریب ناموزون موریس استفاده شده و یافته‌ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج گویای آن است که با روش تاپسیس 92 درصد و با روش موریس 96 درصد روستاهای مطالعه شده در شرایط نیمه‌پایدار قرار دارند. بین دو روش بررسی تفاوت معنی‌دار در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. بین سطح پایداری روستاها به روش تاپسیس با جمعیت رابطه‌ای مشاهده نشد اما بین همین متغیر و جمعیت به روش موریس همبستگی مثبت و معنی‌دار وجود دارد.
محمّد شالی، جمیله توکلی نیا،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی‌ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک‌سو بازتاب فضایی نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه‌ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی‌های برنامه‌ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه‌های کم‌درآمد در طرح‌های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی‌های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه‌بندی سکونتگاه‌های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه‌های فرودست، با استفاده از شاخص‌های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره‌گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنه به دست آمد. یافته‌های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنه فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنه فرودست نسبت به پهنه مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
صادق اصغری لفمجانی، غریب فاضل نیا، مرتضی توکلی، مرضیه شوقی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

توسعه پایدار، مفهومی زیست­محیطی و متناسب با عصر ماست که امروزه در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست- محیطی و کالبدی مورد توجه و تأکید همگان قرار دارد. هم اکنون مجامع جهانی که در ارتباط با موضوع توسعه پایدار به فعالیت مشغولند، بر توسعه پایدار روستایی (که در پی ارتقاء سطح زندگی و رفاه ساکنان روستاهای مختلف جهان می‌باشد)، تأکید دارند. زیرا امروزه روند دگرگونی­های اجتماعی- اقتصادی و تحرک و جابه‌جایی روزافزون گروه­های انسانی، به دگرگونی­ در روستاها منجر شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع و روند رو به افزایش ناپایداری روستاها، این تحقیق در پی بررسی وضعیت ناپایداری روستاها و تعیین شدت آن در روستاهای بخش کاکی شهرستان دشتی می‌باشد. روش تحقیق حاضر، توصیفی-تحلیلی است که در آن، کل روستاهای دارای سکنه واقع در این بخش، مورد بررسی قرار گرفته­اند. در این راستا، با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 255 پرسشنامه برای پرسشگری محاسبه گردید که سهم هر یک از 38 روستای مورد مطالعه نیز متناسب با تعداد خانوارهای آن تعیین گردید. در این پرسشنامه­ها، 34 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار(زیست­محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی –فضایی) مورد توجه بوده­اند. برای تعیین شدت ناپایداری روستاها و تحلیل فضایی آنها، از روش AHP (در نرم­افزار Expert Choice) و نرم افزار ArcGIS و برای تحلیل­های آماری نیز از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نتایج بررسی شدت ناپایداری روستاهای بخش­کاکی مؤید آن است که در حال حاضر تمامی روستاهای مورد مطالعه دارای مراتبی از ناپایداری می­باشند که در این راستا، 8/65 درصد از روستاها در سطح شدید یا بسیار شدید ناپایداری قرار دارند.
جمیله توکلی نیا، مصطفی هرائینی،
دوره 18، شماره 49 - ( 2-1397 )
چکیده

کیفیت گردشگری از اهمیتی برخوردار است که در بازگشت مجدد گردشگران تأثیر می‌گذارد. ازاین‌رو برای تحریک سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، افزایش کسب‌وکار، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه نیاز به توسعه گردشگری باکیفیت است. ارزیابی میزان رضایت گردشگران از کیفیت خدمات هدف اصلی پژوهش را تشکیل می‌دهد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. پایایی داده‌ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه‌شده که نشان‌دهنده عدد 0.834 و روایی داده‌ها نیز بر اساس شیوه روایی محتوا مطابق با نظر اساتید انجام‌گرفته است. در تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی ویلکاکسون و اسپیرمن بهره‌گیری شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل گردشگرانی است که از خدمات واحدهای پذیرایی در محله دربند استفاده کرده‌اند و حجم آن با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 354 نفر، و با روش نمونه‌گیری تصادفی انجام‌شده است. یافته‌های تحقیق بر اساس ابعاد پنج‌گانه کیفیت خدمات سروکوال نشان می‌دهد که بیشترین شکاف کیفیت در بعد محسوسات با میزان فاصله 0.33- و کمترین شکاف در بعد پاسخگویی با میزان فاصله 0.34 مشاهده می‌شود. همچنین بر اساس یافته‌های مدل کانو  6 ویژگی از 19 ویژگی کیفیت خدمات به‌عنوان ویژگی جذاب، 5 ویژگی کیفیت خدمات به‌عنوان ویژگی تک‌بعدی، 6 ویژگی الزامی و 2 ویژگی کیفیت خدمات باقیمانده بی‌تفاوت طبقه‌بندی شدند. همچنین در پایان از طریق برقراری ضریب همبستگی اسپیرمن، ارتباط بین میزان تحصیلات و درآمد با ابعاد گوناگون کیفیت خدمات مورد آزمون قرار گرفت.
 

فاطمه محمدیاری، حمیدرضا پورخباز، حسین اقدر، مرتضی توکلی،
دوره 18، شماره 50 - ( 3-1397 )
چکیده

تغییر کاربری زمین، یکی از مهم­ترین چالش­های برنامه­ریزی کاربری زمین است که در برابر برنامه­ریزان، تصمیم­گیران و سیاست گذاران قرار دارد و تأثیر مستقیمی بر بسیاری از مسائل از قبیل رشد اقتصادی و کیفیت محیط دارد. مطالعه حاضر، روند تغییرات کاربری اراضی شهر بهبهان برای سال­های 1392 و 1406 با استفاده از LCM در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی را بررسی می­کند. تجزیه و تحلیل و بارزسازی تغییرات کاربری­ها، به کمک دو دوره از تصاویر ماهواره لندست سال­های 1378 و 1392 انجام شد و نقشه­های پوشش اراضی برای هر سال تهیه شد. مدل­سازی پتانسیل انتقال، به کمک الگوریتم پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از شش متغیر مستقل صورت پذیرفت و میزان تخصیص تغییرات کاربری­ها به همدیگر، به روش زنجیره مارکف مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پیش­بینی نشان داد بیشترین کاهش تغییرات شامل تخریب مراتع و بیشترین افزایش مساحت در کاربری کشاورزی می­باشد. با توجه به نتایج جدول­بندی افقی نقشه سال 1406 می­توان بیان کرد که از مجموع کل مساحت منطقه، 22/28336 هکتار از اراضی بدون تغییر و 78/33223 هکتار از اراضی تغییر کاربری داده­اند. همچنین روند تخریب مراتع و جنگل در طی این بازه زمانی می­تواند زنگ خطری برای مدیران و برنامه­ریزان شهری و منابع طبیعی باشد.


جمیله توکلی نیا، سعید ضرغامی، اصغر تیموری، مجید اسکندرپور،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

لزوم به کارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل در برنامه ­ها و طرح­ های شهری در چارچوب مکانیابی کاربری­ ها، مقاوم سازی بناها و آموزش و افزایش تاب­ آوری دارای اهمیت است. رعایت این اصول و معیارها موجب کاهش آسیب­ پذیری شهروندان و شهر نسبت به تهدیدات امنیتی و نظامی خواهد شد. لذا این پژوهش به دنبال ارزیابی آسیب­ شناسی فضایی از ساختار کالبدی و بافت اجتماعی منطقه شش با رویکرد پدافند غیرعامل براساس اصول و مهم­ترین مبحث آن آموزش شهروندی است. از این رو این پژوهش منطقه منطقه شش کلانشهر تهران، به دلیل وجود کاربری­ های مهم و حساس با کارکرد منطقه­ ای و فرا منطقه­ ای به عنوان محدوده پژوهش انتخاب کرده است. جهت سنجش آسیب شناسی ساختار کالبدی از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. به منظور سنجش آسیب­ شناسی بافت اجتماعی منطقه با بهره­ گیری از نمونه ­گیری خوشه­­ ای فضایی، سه محله در سطح منطقه انتخاب و سپس نگارندگان با استفاده از روش تحقیق پیمایشی اقدام به جمع آوری نظرات و دیدگاه ­های ساکنان محلات نموده است. روش تعیین حجم جامعه نمونه براساس فرمول کوکران صورت گرفته است. نتایج پژوهش گویایی آن است که آسیب­ پذیری منطقه از لحاظ ساختار کالبدی متوسطه و رو به پایین قرار دارد. علاوه بر آن آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه نیز بالاتر از حد متوسط است. در نهایت عوامل موثر بر آسیب­ پذیری ساختار کالبدی و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که براساس آن می­توان بیان داشت که شاخص تراکم جمعیتی و ساختمانی به عنوان عوامل موثر بر آسیب­ پذیری براساس نظر کارشناسان مطرح می­باشد. افزون بر آن مشخص گردید که شاخص­های آموزش و آگاهی، تاب­آوری در مقابل وقوع تهدیدات امنیتی – نظامی، مهارت­ ها و تخصص به ترتیب بر آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه موثر هستند.  

اصغر تیموری، جمیله توکلی نیا، ابوالفضل مشکینی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

شهرنشینی فزاینده در جهان شهری­شده، پایداری مناطق کلان­شهری را به­ویژه در کشورهای درحال‌توسعه در ابعاد مختلف توسعه پایدار با چالش­های اساسی مواجه ساخته و چشم‌انداز توسعه ناپایداری را برای آن‌ها رقم زده است. مصرف بی­رویه زمین و پیامد آن تغییرات کاربری و پوشش زمین، یکی از معضلات محیط­زیستی است که در اثر تمرکز بالای جمعیت و فعالیت در مناطق کلان­شهری به‌طور چشمگیری اتفاق می­افتد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در راستای پایش تغییرات محیط­زیستی ناشی از گستردگی فضایی کلان­شهر تهران با روش توصیفی- تحلیلی و با به‌کارگیری تکنیک­های سنجش‌ازدور و GIS تغییرات کاربری و پوشش زمین ناشی از گستردگی فضایی کلان­شهر تهران را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. یافته­ها، حاکی از افزایش مساحت اراضی ساخته‌شده از 34316 هکتار در سال 1365 به 68252 هکتار در سال 1395 دارد که 15731 هکتار از آن مربوط به تغییرات اراضی کشاورزی، باغات و پهنه آبی به اراضی ساخته‌شده می‌باشد. همچنین نتایج پیش‌بینی مدل زنجیره مارکوف و سلول‌های خودکار حاکی از ادامه روند تغییرات کاربری و پوشش زمین به نفع اراضی ساخته‌شده دارد تا سال 1405 دارد. این شواهد نشان دهنده این است که کلان­شهر تهران با گسترش بیش از اندازه خود از آستانه­های جمعیتی و اکولوژیکی فراتر رفته و با پیش روی به‌سوی محیط طبیعی پیرامون اختلال ساختاری مهمی را در محیط­زیست به وجود آورده است. بر همین اساس لزوم توجه به رویکردهای نوین توسعه شهری و همچنین ارائه سناریوهای تمرکززدایی از آن می­تواند اقدامی اساسی برای حل معضلات محیط­زیستی ناشی از گستردگی فضایی بیش از اندازه آن باشد.   
 

مجید رجبی جورشری، طوبی امیر عضدی، رحیم سرور، جمیله توکلی نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

کیفیت زندگی از مهمترین مقوله های دنیای امروزاست که برنامه ریزی شهری رابرآن داشته است تابه جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقاء کیفیت زندگی بپردازد و برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند، شهرپایدارو.... را هدف قرارداده است.بدین منظور این تحقیق در پی بررسی نقش کیفیت زندگی درتحقق شهرهوشمنداست.این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روش تحلیلی -کاربردی مبتنی بر استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری در کنار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به هدف واکاوی راهبرد بهینه در ارتباط با کیفیت زندگی و ارتباط آن با شهرهای هوشمند به تحقیق پرداخته است. جامعه آماری درمرحله اول 200 نفر از ساکنین و شاغلین محدوده مورد نظربوده و در مرحله دوم یعنی تحلیل آماراستنباطی (مدل یابی معادلات ساختاری)از نظرات کارشناسان و مهندسین مشاور منطقه 2 برای تعیین وضعیت برخی از متغیرهای تخصصی تر استفاده شده است. نتایج نشان داد مهمترین شاخص شهر هوشمند مردم و زندگی هوشمند است و کمترین تاثیر را حکمروایی هوشمند در تحقق این امر را دارد و مهمترین  شاخص کیفیت زندگی شهری کیفیت اقتصادی بوده وکمترین تاثیر را شاخص کیفیت کالبدی به خود اختصاص داده است. در نهایت بار عاملی متغیرکیفیت زندگی نشان دهنده تاثیر قوی و تعیین کننده آن در تحقق شهر هوشمند می باشد. همینطور این رابطه دو سویه بوده و شهرهوشمند به نوبه خود تاثیری با شدت کمتر بر ارتقاء کیفیت زندگی دارد.
 
 
لیلا مشکانی، جمیله توکلی نیا، محمد تقی رضویان،
دوره 24، شماره 74 - ( 10-1403 )
چکیده

چشم‌اندازها را نمی‌توان تنها بسامدهای مبهم جغرافیایی که به وسیلۀ روش‌های عینی، قابل توصیف باشند، تبیین  کرد، بلکه آنها سوبژه‌های واقعی قابل مشاهده و تجربۀ ذهنی هستند که با دریافت هنری و زیباشناختی، تجزیه، تحلیل و مقایسه، قابل استنباط هستند. بدین سان می‌توان شناخت عناصر پیدایی، شکل‌گیری و توسعۀ هر چشم‌اندازی را آینۀ تمام‌نمای دانش، فرهنگ و ادراکات بشری در جغرافیا دانست. مبنی بر چنین برداشتی است که در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تلفیقی از تکنیک‌های تحلیل محتوای عمقی و عملیات نرم مبتنی بر فلسفۀ تفسیرگرایی با رویکرد کیفی-کمی  به سؤال چرایی پیدایش هر چشم‌انداز جغرافیایی(شهری) پرداخته شود. بدین ترتیب با تحلیل محتوای منابع چاپی در این حیطه  14 مقوله استخراج گردید، که متخصصان با استفاده از پرسشنامۀ ارزیابی به سؤالات مربوط به نقش هر یک از مقولات پاسخ دادند. در نهایت پس از جمع‌آوری پرسشنامه‌ها از میان 10 متخصص علوم جغرافیا  با  کمک تکنیک  دیمتل فازی روابط موجود مابین مقولات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سرانجام به سبب نقص این تکنیک در سطح بندی، به کمک تکنیک ساختاری تفسیری سطوح اثرگذاری مابین مقولات مشخص گردید. نتایج بیانگر آن است که مقولۀ جهان‌بینی به‌عنوان متغیر مستقل سیستم چشم‌انداز جغرافیایی مطرح می‌شود. در سطوح دیگر، آگاهی، اندیشۀ فلسفی و اندیشۀ سیاسی جامعۀ مدنی قرار دارند که بعنوان مبنایی برای چشم‌انداز جغرافیایی محسوب می‌شوند. در این میان متغیرهای چشم‌انداز زمینه‌ای، حکمروایی، ابعاد فرهنگی، بستر اجتماعی بعنوان متغیر تعدلیگر سیستم چشم‌انداز جغرافیایی تعریف می گردند. از تعامل مجموعه متغیرهای ذکر شده، متغیرهایی چون  سازماندهی فضای زیستی، خوانش فضای زیستی، توافق حوزۀ عمومی و خصوصی و تاب‌آوری اجتماعی حاصل می‌گردد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb