105 نتیجه برای موضوع مقاله:
محمد دارند،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
برای انجام این پژوهش از دادههای روزانهی بارش 8 پیمونگاه همدید استفاده شد. به کمک دو آستانهی فراگیری و صدک 98اُم، 107 روز از فراگیرترین و شدیدترین بارشها انتخاب شدند که به لحاظ زمانی رخداد اینگونه بارشها مربوط به فصل مرطوب سال است که از مهرماه تا خرداد مشاهده میشوند. دادههای فشار تراز دریا بر روی یاختههایی با اندازهی یاختههای 5/2 * 5/2 درجهی قوسی بر روی کرنل 10 تا 100 درجهی طول شرقی و 0 تا 70 درجهی عرض شمالی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده امریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس همپراش دادههای فشار تراز دریا در 107 روز، تحلیل مولفههای مبنا انجام شد و 12مولفه که حدود 93درصد از پراش فشار تراز دریا را تبیین میکردند، شناسایی شد. بر روی نمرات مولفهها تحلیل خوشهای به روش ادغام وارد انجام شد. یافتهها نشان داد که در فصل مرطوب دو الگوی همدید فشار تراز دریا هنگام رخداد بارشهای سیلآسای استان کردستان مشاهده میشود. به کمک دو آستانهی فراگیری و صدک 99اُم 32 روز همراه با بارش سیلآسا در فصل خشک(از خرداد تا مهرماه) شناسایی شد. انجام تحلیل خوشهای بر روی نمرات 11 مولفه که حدود 93 درصد تغییرات فشار تراز دریا را تبیین میکردند، منجر به شناسایی یک الگوی همدیدی در تراز دریا شد. بیشترین شار همگرایی رطوبت برای بارشهای سیلآسای فصل مرطوب در ترازهای زیرین جو(1000، 925 و 850 هکتوپاسکال) اتفاق افتاده است. منبع رطوبتی در ترازهای زیرین جو دریاهای عرب، سرخ، عمان، خلیجفارس و مدیترانه است. نقش دریای مدیترانه نسبت به دریاهای گرم جنوبی کمتر است و در بین دریاهای جنوب، دریای عرب سهم بیشتری در تغذیهی رطوبتی بارشهای سنگین استان دارد. در ترازهای بالای جوی(700، 600 و 500 هکتوپاسکال) میزان شار همگرایی کمتر است. منبع رطوبتی در این ترازها، دریای سرخ و مدیترانه هستند و نقش دریاهای جنوبی کمرنگتر است. برای بارشهای سیلآسای فصل خشک نیز بیشترین شار همگرایی رطوبت مربوط به ترازهای زیرین جو است ولی منبع تغذیهی رطوبتی اینگونه بارشها دریای خزر است. در ترازهای بالای جوی(از تراز 700 به بالا) منبع رطوبت علاوه بر دریای خزر، دریاهای مدیترانه و سرخ نیز هستند.
مجید وظیفهدوست، نیما فیاض، شهاب عراقینژاد،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
با استفاده از تولیدات روزانه و هشت روزه پوشش برف سنجده مادیس، میتوان تغییرات سطح پوشش برف را در حوضههای کوچک و بزرگ و دور از دسترس از سال 2000 مورد مطالعه قرار داد. اما یکی از بزرگترین مشکلات در استفاده از تولیدات سطح پوشش برف از تصاویر مادیس، ابرناکی آسمان میباشد که به شدت کاربرد این تولیدات را در شرایط ابری با محدودیت مواجه میسازد. در این تحقیق با استفاده از تولیدات هشت روزه سطح برف سنجنده مادیس تغییرات پوشش برفی در حوضه کارون که در غرب ایران قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور غلبه بر محدودیت کاربرد تولیدات سطح برف در شرایط ابری، استفاده همزمان از تصاویر سنجنده نوری مادیس و سنجنده مایکرویو AMSR-E جهت پایش سطح پوشیده از برف در یک دوره یکماهه پیشنهاد گردید. بدین منظور با ترکیب تصاویر روزانه مادیس و AMSR-E وسعت سطح پوشش برف با گام زمانی روزانه استخراج شد و نتایج آن با سطح پوشش برف که از هر کدام از تصاویر مادیس و AMSR-E به تنهایی استخراج شده بود در روزهای ابری و ابر آزاد مقایسه گردید. نتایج نشان میدهند که با وجود نفوذ امواج مایکرویو از پوشش ابری، به دلیل قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر AMSR-E، این تصاویر درصد پوشش برف را به طور میانگین 16 درصد نسبت به تصاویر مادیس بیشتر نشان میدهند. نتایج همچنین نشان میدهند که با استفاده از رابطه بین درصد پوشش سطح برف در تصاویر AMSR-E و تصاویر مادیس در روزهای ابرآزاد، اختلاف میانگین سطح پوشش برف از 16 درصد به 5 درصد کاهش مییابد. همچنین نتایج صحت سنجی با استفاده از اطلاعات مربوط به دبی روزانه نشان میدهد که همبستگی دادههای پوشش برف حاصل از تصویر ترکیبی در مقابل دبی با ضریب همبستگی 66/0 از دقت بالاتری نسبت به تصاویر مادیس با ضریب همبستگی 55/0 برخوردار هستند.
حسین زارعان،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
درختان قادرند تأثیرات طولانی مدت متغیرهای اقلیمی را در خود ثبت نمایند. به کمک دانش اقلیم شناسی درختی می توان این متغیرها را به ویژه برای مناطقی که از داده های اقلیمی کوتاه مدتی برخوردارند، بازسازی نمود. به همین منظور در این مطالعه به کمک پهنای حلقه های سالیانه گونه بلوط ایرانی و با استفاده از یک تحلیل رگرسیونی، اقدام به بازسازی درجه حرارت نیمه گرم سال(اردیبهشت-شهریور) ایستگاه های منطقه دنا شده است. با این هدف، سه ارتفاع رویشی در جنگلهای منطقه دنا انتخاب و 52 نمونه رویشی از 26 پایه درخت استخراج و پهنای حلقه های رویشی آنها، توسط دستگاه اندازه گیری LINTAB5 با دقت 01/0 میلی متر، قرائت شدند. بعد از مرحله تطابق زمانی، برای حذف اثرات غیراقلیمی، میانگین دمای اردیبهشت-شهریورِ ایستگاه های منطقه و سری زمانی دوایر رویشی، استاندارد شدند. گاه شناسی باقیمانده(RES) محاسبه شده توسط نرم افزارARSTAN، با درجه حرارت، طی دوره مشترک1390-1361 واسنجی و همبستگی معنادار مثبت دما با پهنای دوایر رویشی تأیید شد. بر اساس روابط بین گاه شناسی به دست آمده و داده های درجه حرارت دوره آماری مشترک، کار بازسازی بیش از یک قرن میانگین دمای نیمه گرم سال انجام و نتایج نشان داد، میانگین دمای اردیبهشت- شهریورِ منطقه در سه دهه اخیر، نسبت به یک قرن قبل از خود، تا حدودی افزایش یافته است.
کریم امینی نیا،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
منطقه ارسباران یکی از مناطق مهم اقتصادی، کشاورزی و توریستی شمال غرب ایران می باشد که معمولا بیشترین بارش سالانه را در فصل بهار دریافت می نماید. به منظور شناسایی الگوهای همدیدی تراز میانی جو در بهار های پر بارش این منطقه، داده های میانگین روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال برای مختصات صفر تا 70 درجه طول شرقی و 15 تا 65 درجه شمالی در دوره های مرطوب بهار سالهای (1972،1976،1979،1981،1986،1992) از پایگاه داده های اقلیمیNCEP/NCAR استخراج گردید. برای انتخاب مهمترین مؤلفه ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی(PCA)،از ماتریسی به ابعاد 386×610(610 یاخته × 386 روز) با آرایه S بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که با سیزده مولفه حدود 92 درصد از کل تغییرات تراز میانی جو قابل توجیه است. با انجام روش خوشه بندی تفکیکی بر روی این سیزده مولفه و دوره های مرطوب یاد شده، شش الگوی گردشی بدست آمد که در 5 مورد از الگوهای استخراج شده، وجود یک مرکز پرارتفاع در شرق مدیترانه تا جنوب شرق اروپا از مهم ترین عوامل وقوع دوره های مرطوب بهاره تشخیص داده شد. از عوامل اصلی دیگر می توان به امواج کوتاه تراز میانی جو اشاره نمود که در این موقع از سال معمولا مابین دریای خزر و دریای سیاه فعال بوده و دوره های مرطوب بهاره این منطقه را موجب می شوند. این سامانه ها در ارتباط با مراکز فعال ناوه ای مستقر در آسیای مرکزی و ارسال امواج کوتاه آنها، ناپایداری و وقوع بارش را در فصل بهار برای این منطقه به ارمغان می آورند.
فرامرز خوش اخلاق، محمدامین حیدری،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
کانونهای کنترل جوّی هر منطقه متنوع هستند و شناخت چگونگی ارتباط و اثرات آنها با مولفههای جوی سطح زمین کمک شایانی به پیشیابی افتوخیزهای آبوهوایی مینماید. در این پژوهش ارتباط ناهنجاریهای فراگیر بارش غرب ایران با دو مولفه دما و فشار مراکز جوی (چرخندزایی) شرق و غرب مدیترانه در پنج تراز جوی (دریا، 925، 850، 500 و 300 هکتوپاسکال) دردوره آماری 2010-1961 مورد تحلیل و مدل سازی آماری به ترتیب به روشهای همبستگی پیرسون و وایازی چندمتغیره خطی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده ارتباط و اثر مراکز کنش جوی شرق و غرب مدیترانه بر ناهنجاریهای بارشی غرب ایران بصورت وارون و در سطح معنی داری 95% میباشد. در این پژوهش شاخصهای آماری اختلاف دما و فشار استاندارد شده بین غرب و شرق مدیترانه به عنوان یکی از شاخصهای مهم در رابطه با تغییرات بارش منطقه غرب ایران شناسایی و ارائه شده است. بر اساس شاخصهای طراحی شده هرگاه اختلاف DT و یا DH مثبت باشد به معنای بالاتر بودن دما و یا فشار استانداردشده (Z) جوّ در قسمت غرب دریای مدیترانه نسبت به شرق آن و در نهایت ترسالی (ماهانه) در منطقه پژوهش است و هرگاه شاخص منفی باشد به معنای رخداد دوره خشک در غرب ایران است. همچنین در زمینه شاخصهای ارائه شده در ترازهای زیرین جوّ و به ویژه در مورد مولفه دما ارتباط معنیدار مستقیم و قوی با ناهنجاری بارش غرب ایران دیده شد. مدلسازی چندمتغیره شاخصهای ارائه شده در منطقه مدیترانه با استفاده از روش وایازی چندمتغیره، رابطه نسبتاً قوی را در این زمینه ارائه داد که مولفههای انتخابی این شاخص شامل اختلاف فشار تراز دریا، اختلاف دمای تراز 925 و 850 هکتوپاسکال در قسمت غرب نسبت به شرق مدیترانه است. همچنین بررسی عملکرد مدل وایازی با استفاده از دادههای واقعی صحت نسبی عملکرد مدل را تایید کرد.
یدالله بلیانی، محمد سلیقه، حسین عساکره، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک) از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل 30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه برآورد و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
سعید زنگنه شهرکی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
شکل و فرم شهر در زمانها و دوره های مختلف می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و طبیعی متفاوت و متغیر باشد و در طول زمان ثابت و ایستا نیست. بنابراین تشخیص فرم فضایی- زمانی شهر یکی از مسائل و چالش های کنونی برنامه ریزان شهری برای هدایت و ساماندهی بهینه شکل شهر به جهات مناسب می باشد. شهر مورد مطالعه این پژوهش شهر یزد و دوره زمانی مورد مطالعه از سال 1354 تا سال 1389 می باشد. برای دستیابی به هدف تحقیق که همان اندازه گیری فرم این شهر با استفاده از متریک های فضایی می باشد از داده های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای و نرم افزار Arc GIS بهره گرفته شده است. نتایج به دست امده حاکی از آن است که در چهار دوره مورد بررسی، میزان پیچیدگی یا بی نظمی شکل قطعات ولکه های شهر افزایش، اندازه مرکزیت یا نزدیکی قطعات شهری به یکدیگر کاهش، میزان فشردگی یعنی تعداد قطعات، اندازه قطعات نیز کاهش، میزان تخلخل یا وجود فضاهای خالی و استفاده نشده افزایش و در نهایت تراکم به شدت کاهش یافته است که همه اینها بیانگر این نکته است که شهر یزد از فشردگی و متراکم بودن به سمت گستردگی و پراکنش سطحی بی رویه حرکت کرده است که با توجه به اثرات نامطلوب این پدیده، شایسته است از استراتژی ها و سیاست های کنترلی شدید در بخش های پیرامونی و مرزهای رشد شهر استفاده گردد.
زهرا بیگم حجازی زاده، پریسا سادات آشفته، ابراهیم فتاحی، زهرا غلامپور،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
در این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه رودخانه کر از دادههای دما و بارندگی ماهانه مربوط به مدل 3 HadCM طی دوره پایه ۲۰۰۱-۱۹۷۲ و دوره آتی ۲۰۴۰-۲۰۱۱ تحت سناریوی انتشار A2استفاده شد. خروجی مدل HadCM3 بر اساس روش کوچکمقیاس کردن زمانی عامل تغییر و روش کوچک مقیاس کردن مکانی تناسبی برای حوضه موردنظر کوچکمقیاس شدند. سپس، سری زمانی دما و بارندگی ماهانه در دوره آتی تولید شد. نتایج نشان داد که دما و بارندگی در دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب افزایش و کاهش مییابد. در ادامه با واسنجی مدل IHACRES، رابطه بارش- رواناب ماهانه حوضه شبیهسازی شد. سپس با معرفی سریهای زمانی ماهانه دما و بارندگی کوچکمقیاس شده حوضه به مدل بارش- رواناب، سری زمانی رواناب ماهانه برای دوره ۲۰۴۰ -۲۰۱۱ شبیهسازی گردید. مقایسه رواناب دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی نشان از تأثیر تغییر اقلیم بر رواناب این حوضه در سالهای آتی دارد، بهطوریکه رواناب سالانه حوضه در حدود ۴۳/۹ درصد کاهش مییابد. در ضمن، رواناب آتی در برخی ماهها (ژانویه، فوریه، می و ژوئن)، افزایش را نسبت به دوره مشاهداتی نشان میدهد.
احسان لشگری تفرشی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
بعد از جنگ جهانی دوم مکاتب متعددی در حوزۀ روابط بین الملل ظهور نموده که هرکدام از آنها به فراخور شرایط تا حدودی قادر بوده اند که رویدادها و حوادث روابط بین الملل را تبیین نمایند. این در حالی است که پس از پایان جنگ سرد و با توجه به پررنگ شدن بنیادهای جغرافیایی رقابت؛ بنظر می رسد که داده های قدرت آفرین طبیعی و انسانساخت موجود در فضاهای جغرافیایی کرۀ زمین، کارکرد مهمی در تولید مفاهیم و موضوعات دانش روابط بین الملل دارد. حال این سئوال مطرح می گردد که آیا می توان با توجه به این بنیادهای ژئوپلیتیک؛ نظریه ای علمی و تعمیم پذیر در حوزۀ روابط بین الملل در خصوص تبیین بخش قابل توجهی از رویدادها و حوادث موجود در این شاخۀ سیستماتیک علمی با اتکا به داده های ژئوپلیتیک ارائه نمود. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که شاخص های قدرت آفرین و یا تهدیدزای موجود در فضاهای جغرافیایی جهان مبدع بخش مهمی از رویدادها، رفتارها و مفاهیم در حوزۀ روابط بین الملل بویژه پس از جنگ سرد می باشد.
وکیل حیدری ساربان، علی مجنونی توتخانه،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
امروزه مشارکت و توسعه به عنوان دو عنصر مرتبط و مکمل همدیگر مطرح میباشد زیرا به اعتقاد صاحبنظران افزایش میزان مشارکت به عنوان یکی از نشانههای توسعه مطرح است و در این بین توجه به نیازهای آموزشی و مهارتی روستائیان میتواند میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی را افزایش دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیتسازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی و به روش پیمایشی صورت گرفته است؛ بنابراین از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعهی آماری این پژوهش 49901 نفر ساکن 29 روستای شهرستان بناب جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میباشد که از این میان بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی 400 نفر به عنوان تعداد نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر پانل متخصصان در سطح خیلی خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که از بین متغیرهای ظرفیتسازی آموزشی میزان استفاده از خدمات مشاوره، رضایت از خدمات آموزش و میزان مطالعه کتاب با میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی رابطهی مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی متغیرهای مربوط به ظرفیتسازی آموزشی توانایی تبیین 87 درصد از تغییرات مربوط به میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی را دارند. بنابراین به منظور توانمند ساختن جوامع روستایی جهت مشارکت فعال در عمران و آبادانی روستا، اقدام به تقویت ظرفیتهای آموزشی از طریق آموزش و مشاوره مستقیم نمود.
پروین غفاریان، سمانه نگاه، نیما فرید مجتهدی، حسین عابد،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
سواحل جنوبی دریای خزر، به ویژه در دههی اخیر، به دفعات توسط ریزگردها به مخاطره افتاده است. در این پژوهش تلاش شده است تا کانون اصلی و ساختار گردشهای جوی تولید ریزگردهایی که طی روزهای 19 و 20 سپتامبر2014 موجب غبارآلودگی سواحل جنوبی دریای خزر شد، مورد واکاوی قرار گیرد. مدل لاگرانژی پسگرد HYSPLIT برای تعیین منشأ و مسیر شارش ریزگردها و نیز مدل عددی شیمیایی جو (WRF-Chem) برای تعیین تمرکز و توزیع ریزگردها و شبیهسازی الگوی سامانه مورد نظر، مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، یک چشمهی فعال تولید ریزگرد برای نخستینبار در بخشهای شرقی دریای خزر، روی پهنههای بیابانی صحرای ترکمنستان و قره قوم شناسایی شد. منشأ اصلی خیزش ریزگردها در این سامانه، شکلگیری چرخند حرارتی در مقیاس محلی روی هستهی دمایی گرم در شرق خزر است. همگرایی سطحی ناشی از گردش چرخندی این مرکز کم فشار، با توجه به پوشش بیابانی منطقه، موجب انتقال ریزگردها به درون ستون جو شده است. شرایط پایداری نسبی جوی در ترازهای میانی و فوقانی موجب شده، ریزگردها نفوذ و گسترش قائم چندانی در عمق تروپوسفر نداشته و به زیر 700 هکتوپاسکال محدود شوند. مولفهی منفی مداری و نصفالنهاری میدان باد 10 متری و افزایش سرعت باد با توجه به افزایش گرادیان فشار روی بخشهای بیابانی شرق خزر، منجر به شکلگیری جریانهای شمال شرقی و گسیل تودهی ریزگردها به سمت پهنهی خزر جنوبی و کرانههای جنوبی آن شده است. پایش تصاویر باند مرئی سنجنده مودیس و همچنین پهنهبندی مکانی مقادیر ضخامت نوری جو (AOD)، نتایج حاصل از شبیهسازی عددی در نحوهی توزیع ریزگردها و انتقال آن به استانهای مازندران و گیلان را تایید میکنند.
داریوش یاراحمدی، مینا میریان،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
پدیده گرم شدن زمین با تغییر الگوی زمانی – مکانی دما همراه بوده است. ازاینرو دگرگونیها و افتوخیزهای این عنصر از اهمیت علمی و عملی زیادی برخوردار است. یکی از رهیافتهای مطالعاتی برای بررسی تغییرات دمایی بهکارگیری روشهای آماری است. اقلیمشناسان برای بررسی تغییرات دما از روشهای سری زمانی استفاده میکنند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی تغییرات دمای سالانه ایستگاه سینوپتیکی تهران با استفاده از روشهای سری زمانی است. بدین منظور از دادههای آماری دمای تهران طی دوره آماری 2008-1951 بهره گرفتهشده است. نتایج نشان داد که در تحلیل طیفی با سطح اطمینان 95/0 چرخههای 1، 21 و 22 معنادار بودند. همچنین نمودار سری زمانی درجه حرارت سالانه ایستگاه، روند صعودی این پارامتر را نشان میدهد. سپس الگوسازی در خانواده چندجملهایها، نیز نشان داد که الگوی خط دمای تهران طی 55 سال گذشته (08/0±72/0) درجه سلسیوس افزایش داشته است. همچنین با استفاده از زنجیره مارکوف احتمال تغییر وضعیت از سال سرد به سال گرم و بالعکس به ترتیب 2/2 و 82/1 برآورد گردید، به عبارتی هر 2/2 سال یکبار سال سرد و هر 82/1 سال یکبار سال گرم رخ میدهد. نهایتاً در الگوسازی آریما، پس از بررسی مقدار آکائیک (AIC) الگوی (1، 1، 0) ARIMAبه عنوان مناسبترین الگو انتخاب گردید.
حسین محمدی، فاطمه ربانی، داریوش مظاهری،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
تغییر اقلیم اثرات مستقیم و غیر مستقیم بر تولید محصول و امنیت غذایی دارد. هدف این بررسی، شبیهسازی اثرتغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی برنج درمدیریتهای مختلف آبیاری در منطقه خزری است. دادههای مورد استفاده شامل دادههای هواشناسی، خاک شناسی و مدیریت محصول میباشد. دادههای هواشناسی شامل دادههای روزانه دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و بارش ایستگاه رشت برای دوره آماری 2010- 1980و دادههای ماهانه دما و بارش مربوط به 6 مدل گردش عمومی جو برای دوره آماری 2000-1971 به عنوان دوره پایه جهت بررسی عملکرد مدلهای گردش عمومی جو است. دادههای خاک و دادههای مدیریت محصول از آزمایش مزرعهای سال 2006 و 2007 برداشت شدهاند. چشمانداز اقلیم آینده براساس مدل MPEH5 و تحت سناریوهای SRA1B،SRA2وSRB1 برای دورههای2032-2011مشخص گردید. نتایج چشم انداز اقلیم آینده نشان داد که میانگین دما افزایش و مجموع بارش کاهش خواهد یافت. اثر تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی برنج با مدل زراعی CERES-Rice در سه رژیم غرقاب دائم، آبیاری با فاصله 5 روز و 8 روز شبیهسازی شده است. نتایج نشان داد که زمان آغاز خوشهدهی، گلدهی و بلوغ فیزیولوژیک با افزایش دما کاهش خواهد یافت. همچنین بررسی مراحل فنولوژی برنج در سناریوهای مختلف نشان میدهد که با افزایش بیش از یک درجه دمای هوا، آغاز خوشه دهی، گلدهی و بلوغ فیزیولوژیک در شرایطی که نیاز آبی گیاه تأمین باشد (غرقاب دائم) با تأخیر همراه خواهد بود.
حسن ذوالفقاری، فیروز مجرد، مجتبی میرزایی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
میانگین بارش سالانه در ایران حدود 250 میلیمتر است که کمتر از یک سوم بارش میانگین جهانی است. علاوه بر کمبود بارندگی، توزیع نامتوازن و ناهمگون آن نیز بر بی اعتمادی به بارندگی در این سرزمین افزوده است. در این مطالعه، عدم اعتماد به بارش ایران با استفاده از شاخص عدم اعتماد به بارش (UI) که برخلاف روشهای متعارف، رژیم بارش یا توزیع زمانی و ویژگیهای بارش را مورد توجه قرار میدهد، بر اساس دادههای آماری 48 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دورۀ 30 ساله (1979 تا 2008) مورد بررسی قرار گرفته است. میزان روند و وضعیت معنیداری شاخص در هر ایستگاه از طریق آزمون ناپارامتری من کندال و برآورد کنندۀ شیب سن در سطح اطمینان 95% مشخص گردیده است. در نهایت، سطح کشور بر اساس مقادیر شاخص بدست آمده با استفاده از روشهای میانیابی IDW و Kriging پهنهبندی شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که میزان متوسط عدم اعتماد به بارش در کل ایران، برابر با 2/2 یا حدود 36% میباشد. میزان عدم اعتماد به بارش در نواحی مرطوب که شروع بارش زودتر و دورۀ بارندگی طولانیتری دارند، بیشتر و در مناطق خشک ایران که شروع بارش دیرتر و دورۀ بارندگی کوتاهتری دارند، کمتر است. اگر چه بین نواحی مختلف کشور از نظر عدم اعتماد به بارش، اختلاف زیادی وجود ندارد، با این وجود برخلاف دیدگاه سنتی رایج، عدم اعتماد به بارندگی در ناحیه مرطوب خزری و ناحیه نیمه مرطوب شمالغرب کشور، بیشتر است. در مقابل، کمترین مقدار عدم اعتماد به بارندگی، در منطقه خشک ساحلی جنوبی ایران مشاهده میشود. همچنین بهجز در ایستگاه بندرلنگه در جنوب ایران که دارای شیب صعودی شاخص به میزان 04/0 در سال است، در سایر ایستگاهها از نظر عدم اعتماد به بارش روند معنیداری مشاهده نمیشود.
نادر پروین،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل شرایط همدید توفانهای شدید حوضه ی آبریز زاب است. داده های روزانه ی سرعت باد سه پیمونگاه همدیدی در بازه ی زمانی ۰۱/۰۱/۱۳۶۴ تا ۲۹/۱۲/۱۳۹۰ (۹۸۶۱ روز) اداره کل هواشناسی اخذ شد. با توجه به مقیاس توزیع زمانی و مکانی، به کمک سه آستانه ی اندازه سرعت باد و فراگیر بودن و محاسبه صدک ۹۰ ام سرعت باد، تعداد ۴۰ روز از فراگیرترین و شدیدترین توفانها انتخاب شدند. داده های فشار تراز دریا بر روی شبکه ای با اندازه ی ۵/۲×۵/۲ درجه قوسی بر روی محدوده ۰ تا ۸۰ درجه ی طول جغرافیایی شرقی و ۰ تا ۸۰ درجه ی عرض جغرافیایی شمالی از پایگاه داده های NCEP/NCAR استخراج شدند. ماتریسی در ابعاد ۸۶۴ ستون در ۴۰ ردیف تشکیل شد که بر روی ردیف ها روزهای همراه با توفان و بر روی ستونها داده های ارتفاعی تراز میانی جو قرار داشت. تحلیل مولفه های مبنا بر روی ماتریس همپراش داده های ارتفاعی انجام شد و ۶ مولفه که حدود ۴/۹۷% از تغییرات ارتفاع فشار تراز hp۵۰۰ را تبیین می کردند، شناسایی شدند. برای شناسایی الگوهای همدیدی بر روی نمرات مولفه ها تحلیل خوشه ای به روش ادغام «وارد» انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که، بیشترین فراوانی وقوع توفانها در فصول بهار و پاییز است. فروردین با ۳۳% بالاترین فراوانی و تیر و شهریور ماه کمترین تعداد رخداد توفانها را داشتند. پنج الگوی تراز میانی جو در قالب سه گروه عمده باعث وقوع توفانهای شدید سطح حوضه ی آبریز زاب شده اند: الگوی سردچال جوی، الگوی تراف کم عمق موج بلند و الگوی تراف عمیق موج کوتاه. در این بین، الگوی همدید سردچال جو بالایی با فراوانی وقوع ۵/۴۷ درصد در اردیبهشت و آذرماه بیشترین فراوانی ماهانه را داشت. ناهنجاریهای جابجایی ورتکس قطبی و موقعیت جت استریم ها و باندهای توفانی مربوط به آنها باعث سیطره ی نصف النهاری بیشتر بادهای غربی و عمیق تر شدن محور ترافها به سمت عرضهای جغرافیایی پایین شده است و به دلیل نحوه آرایش خاص قرارگیری سیستم های همدید نسبتا قوی و متضاد سطح زمین میزان گرادیان فشار و تبادل انرژی در محل فشردگی خطوط همفشار به حداکثر میزان خود رسیده و در نتیجه، بادهای شدید سطح حوضه آبریز بوجود آمده است. جهت بادها در همه الگوهای شناسایی شده عمدتا از سمت غرب و جنوب غربی است.
امامعلی عاشری،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
علی اصغر عبدالهی،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
الهام قاسمی فر، محمد رضایی، فروزان عیسوند زیبایی،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
مهدی دوستکامیان، فرشته محمدی بیگدلی، نواب کوهپایه ای،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده